جامع البیان عن تأویل آی القرآن رجوع کنید به تفسیر طبریNNNNجامع البیان فی تفسیر القرآن رجوع کنید به ایجی، معینالدینNNNNجامعالتمثیل ، کتابی در بارة تمثیلها و حکایتها، بهویژه حکایتهای امثال، به فارسی، تألیف محمدعلی (یامحمد) حبلهرودی، ادیب و نویسندة قرن یازدهم. آقابزرگ طهرانی (ج 5، ص 46) نویسندة جامعالتمثیل را محمد الحبلرودی ذکر کرده است. مؤلف نیز در آغاز کتاب (ص 2) نام خود را محمد حبلهرودی (در متن چاپی به اشتباه: جبلهرودی)، و در جایی دیگر از کتاب (ص 31) محمدعلی حبلهرودی (در متن چاپی به اشتباه: جبلهرودی) آورده است. صادق کیا (حبلهرودی، 1344 ش، پیشگفتار، ص دو) وی را منسوب به «هبلهرود» (هَبْلِروُد؛ اشهر حبلهرود است رجوع کنید به حبلهرود * )، رود و دهستانی در فیروزکوه مازندران، میداند اما با توجه به اینکه مؤلف در آغاز جامعالتمثیل (ص 2) میگوید: «محمد حبلهرودی که دست در حبلالمتین عروة الوثقی زده» ــ و صنعت جناس را بین نام خود و «حبلالمتین» به کار برده ــ هبله رودی نادرست و حبلهرودی صحیح است.حبلهرودی، که در حیدرآباد دکن میزیست، در 1049 مجمعالامثال * را در بارة مثلهای فارسی (حبلهرودی،1344 ش، همان پیشگفتار، ص یک) و در 1054 جامعالتمثیل را تألیف کرد. وی در آغاز جامعالتمثیل (ص 2)، تاریخ تألیف آن را به حساب جُمَل، عدد آیة «انَّ المتَّقینَ فی مقامٍ امین» (دخان: 51) آورده است. در دیباچة کتاب (ص 2ـ3) از عبداللّه قطب شاه (حک : 1036ـ1083)، ششمین پادشاه شیعیمذهب قطب شاهیان هند، و شمسالدین محمدبن علی خاتونی، یکی از علمای ایرانینژاد و از ملازمان سلسلة قطب شاهیه (در بارة او رجوع کنید بهحبلهرودی، 1344 ش، همان پیشگفتار، ص پنج ـ شش)، به نیکی یاد کرده و گفته است در مجلسی که محمد خاتونی هم حضور داشت، کسی گفت که به فرمان شاه عباس صفوی (حک :996ـ 1038) امثال ترکی را در یکجا جمع کردهاند و ادیبان تازی هم در بارة امثال عرب کارهای شایستهای انجام دادهاند، اما هیچ کس امثال فارسی را یکجا گرد نیاورده است. با این سخن، حبلهرودی بر آن شد که کتابی در بارة امثال فارسی تألیف کند (ص 3). وی مانند همین سخنان را در مقدمة مجمعالامثال (ص 3ـ 5) هم آورده و چون نخست آن را تألیف کرده است، این سخنان در سبب تألیف مجمعالامثال مناسبتر به نظر میرسد.جامعالتمثیل ، شامل مقدمه و 28 باب، به ترتیب حروف تهجی، مشتمل بر امثال و حکایات است و در پایان آنبخشی با عنوان ملحقات، مشتمل بر حکایات گوناگون، منضمّ شده است. مقدمه ــ که در آن (ص 6) از مثلزدن در قرآن یاد شده ــ در بر دارندة حکایتهایی است که با برخی آیات قرآن تطبیق میکند.مؤلف در این مقدمه (ص 5 ـ33) بر اساس آیات قرآن و برخی حکایتها و روایتهای دینی، خوانندگان را به ترک دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت سفارش میکند. پارهای از حکایتهایی که در بابها گنجانده شده، در واقع حکایات امثالاند و شرح میدهند که چگونه و بر اساس چه ماجرایی برخی از مثلها شهرت یافتهاند؛ مانند حکایتِ مَثَلِ «اللهم یک یک و الرحمن سربسر» ( رجوع کنید به ص 33ـ34) یا مَثَلِ «بکوب بکوب همان است که دیدهای» (ص 46ـ50). مؤلف گاه در یک باب، یکی از فضیلتهای اخلاقی را که با حرف آن باب آغاز میشود، در نظر گرفته و حکایتهایی را در تأیید آن فضیلت ذکر کرده است. مثلاً، حکایتهای «باب سوم در حرف تا» در بارة تقوا و توکل است (ص 62ـ64) یا نخستین حکایت باب هشتم (در امثال حرف خ) راجع به خاموشی است (ص 81 ـ82). با این حال، بسیاری از حکایتهای هر باب نیز به آن حرف تهجی، که مختص آن باب است، هیچ ربطی ندارد.سبک جامعالتمثیل مانند سخن موعظه گویان و اهل منبر است و مؤلف در جایجای کتاب با استفاده از حکایتها و تمثیلها، خواننده را موعظه کرده است. ویژگی بارز این کتاب، کاربرد بسیار امثال فارسی و عربی در ضمن یا آغاز حکایتها و استفادة فراوان از آیات قرآن و احادیث است. نثر کتاب ساده و بیپیرایه ( رجوع کنید به زرینکوب، ص 112) و آمیخته به اشعار شاعران نامداری چون فردوسی (مثلاً ص 42)، نظامی (مثلاً ص 50، 57)، مولوی (مثلاً ص 88)، سعدی (مثلاً ص 41) و حافظ (مثلاً ص 48) است.گاه نشانی از حکایتهای این کتاب را در آثار پیش از آن میتوان یافت، مانند حکایت جوانی در عهد رسول که زنی از او تقاضای ناروا داشت ( رجوع کنید به ص 64ـ 65) که دگرگونهای از حکایت شیخ جمالالدین ساوجی، پیشوای قلندریه، است ( رجوع کنید بهابنبطوطه، ج 1، ص 52) و یا حکایتهایی از بِلَوْهَر و یوداسَف * (مارزلف ، ص 171). مؤلف گاه مآخذ حکایتها را یاد کرده، نظیر ربیعالابرار زَمَخْشَری (ص 206) و بیش از همه بحرالسعادة (مثلاً ص 9، 86، 138، 217) اثر تاجالدین محمد کازرونی ملقب به حاجی هراس، در عبادات و اخلاق به فارسی که در 901 تألیف شده است ( رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 1، ستون 224ـ 225). مارزلف (ص 171ـ172) نیز حکایتهایی از آن را که در طبقهبندی بینالمللی قصه میگنجد، ذکر کرده است.جامعالتمثیل از جمله کتابهای معروف فارسی و خواندن آن در قرن سیزدهم بسیار معمول بوده ( رجوع کنید به افشار، ص 132) و بارها به چاپ رسیده است ( رجوع کنید به مارزلف، ص 170ـ171؛ مشار، ج 2، ستون 1488ـ1489؛ نیز رجوع کنید به حبلهرودی، 1344 ش، پیشگفتار کیا، ص یک، که میگوید: «شاید شمارة چاپهای آن بیش از هر متن فارسی دیگر باشد»). از جمله چاپهای آن، چاپ سنگی 1269، به خط محمدباقربن محمدحسن خوانساری، با 33 مجلس تصویر است ( رجوع کنید به مارزلف، ص 173ـ181؛ قس افشار، ص 132ـ 133، که 32 تصویر ذکر کرده است). این کتابتاکنون تصحیح انتقادی نشده و آنچه در دسترس است، بسیار مغلوط است.منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابنبطوطه، رحلةابن بطوطة ، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ ایرج افشار، « ] دربارة [ جامعالتمثیل »، آینده ، سال 5، ش 1ـ3 (فروردین ـ خرداد 1358)؛ حاجی خلیفه؛ محمدعلی حبلهرودی، کلیات جامعالتمثیل ، تهران 1375 ش؛ همو، مجمعالامثال ، چاپ صادقکیا، تهران 1344 ش؛ عبدالحسین زرینکوب، از گذشتة ادبی ایران ، تهران 1375 ش؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران 1350ـ 1355 ش؛Ulrich Marzolph, " Illustrated exemplary tales: a nineteenth century edition of the classical Persian proverb collection: Ja ¦me ـ al-tamsil", Proverbium , 16 (1999).