جامجم(1) رجوع کنید به جام (2)؛ جمشید؛ کیخسرو(1)NNNNجامجم(2) رجوع کنید به اوحدی مراغهای ، رکنالدینNNNNجامجهاننما(1) رجوع کنید به دشتکی، غیاثالدینNNNNجامجهاننما(2) رجوع کنید به جام(2)؛ جمشید؛ کیخسرو(1)NNNNجامجهاننمای رجوع کنید به بهمنیاربن مرزبانNNNNالجامع ، از نامهای خدا. این کلمه که از مشتقات ریشة ج م ع به معنای گردهم آوردن است، به عنوان نام خدا در قرآن به کار نرفته اما به صورت اسم فاعل برای خدا در دو آیه آمده است (آلعمران: 9؛ نساء: 140). در این دو آیه و در بسیاری از آیات دیگری که مشتقات ج م ع در آنها به کار رفته است، به گردهم آوردن مردم در روز قیامت اشاره شده (برای نمونه رجوع کنید به آلعمران: 25؛ انعام: 12؛ مرسلات: 38؛ جاثیه: 26؛ برای سایر آیات رجوع کنید بهعبدالباقی، ذیل «جمع»)، چنانکه این روز، به همین سبب، یومالجمع نامیده شده است ( رجوع کنید بهشوری: 7؛ تغابن: 9؛ نیز رجوع کنید بهزمخشری، ج 4، ص 210، 548).الجامع به عنوان نام خدا، علاوه بر احادیثی که نامهای خدا در آنها اِحصا شده ( رجوع کنید به بیهقی، ج 1، ص 23؛ کفعمی، 1412، ص 22ـ23)، در بند نهمِ دعای جوشنکبیر نیز آمده است ( رجوع کنید بهکفعمی، 1405، ص 248).عالمان اسلامی در بارة معنای این نام یا صفتِ خدا، اقوال مختلفی ذکر کردهاند. برخی از معانی ذکر شده برای الجامع، اغلب بر اساس آیات قرآن، ناظر به اَفعال خداوند در روز قیامت است که مشهورترین آنها گردهم آوردن مردم در این روز برای پاداش دادن به آنها یا مجازات کردن آنهاست ( رجوع کنید به زجاج، ص 63؛ قشیری، 1983، ص 69؛ سمعانی، ص 567؛ کَفْعَمی، 1412، ص 59). همچنین گفته شده جامع به این معناستکه خدا در قیامت اجزای پراکندة انسان را در کنار یکدیگرجمع میکند یا اینکه جسد و روح او را، پس از جدایی،به هم میرساند (قشیری، 1968، ص 88؛ فخررازی، ص 343). برخی نیز معنای الجامع را مرتبط با فعل الاهی در این جهان دانستهاند، چنانکه فخررازی (همانجا) احتمال داده که جامع بودن خدا به معنای آن است که او اجزای پراکندة موجودات را با ترکیبی مخصوص در کنار هم جمع میکند یا بر اساسآیة «...وَل'کِنَّاللّهُ ألَّفَ بَیْنَهُمْ...» (انفال: 63)، او جمعکنندةدلهای دوستان است.غزالی (ص 154ـ 155)، ظاهراً به تبع قشیری (1968، همانجا)، به تفصیل در بارةمعنای این جهانیِ جامع سخن گفته است. به نظر وی، جامع به معنای گردهم آورندة بین متماثلات، متباینات و متضادات است. گردهم آوردن متماثلات مانند گردهم آوردن عدة فراوانی از انسانها بر روی زمین و محشور کردن آنها در روز قیامت است. گردهم آوردن متباینات، مانند گردآوردن زمین و آسمان و ستارگان، هوا و دریاها، حیوانات و گیاهان و معادن است که هر یک از آنها از حیث شکل و رنگ و بو و طعم و اوصاف با دیگری متباین است و خدا همة آنها را گردهم آورده یا اینکه استخوان و عصب و گوشت و پوست و خون و مغز و دیگر اجزای متباین بدن را جمع کرده است. جمع بین متضادات مانند جمع کردن میان حرارت و برودت، و یبوست و رطوبت در مزاج حیوانات است که هر یک با دیگری تنافر و تضاد بسیار دارد (نیز رجوع کنید به کفعمی، 1412، همانجا). در مقابل، عدهای الجامع را از صفات ذات، به معنای جامعِ هرگونه خیر و دارندة همة کمالات و فضائل دانستهاند ( رجوع کنید به همانجا؛ سبزواری، ص 198).منابع: علاوه بر قرآن؛ احمدبن حسین بیهقی، الاسماء و الصفات ، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت 1417/1997؛ ابراهیمبن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی ، چاپ احمد یوسف دقاق، دمشق 1974؛ زمخشری؛ هادیبن مهدی سبزواری، شرحالاسماء، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر ، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران 1375 ش؛ احمدبن منصور سمعانی، روحالارواح فی شرح الاسماءالملک الفتّاح ، چاپ نجیب مایل هروی، تهران 1368 ش؛ محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآنالکریم ، قاهره 1364، چاپ افست تهران ?] 1397 [ ؛ محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی ، چاپ فضله شحاده، بیروت 1971؛ محمدبن عمر فخررازی، شرح اسماءاللّه الحسنیللرازی، و هوالکتاب المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی و الصفات ، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره 1396/1976، چاپ افست تهران 1364 ش؛ عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر ، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره 1968؛ همو، الفصول فی الاصول ، چاپ ریچارد فرانک، MIDEO ، ش 16 (1983)؛ ابراهیمبن علی کفعمی، المصباح ، چاپ سنگی ] تهران [ 1321، چاپ افست قم 1405؛ همو، المقام الاسنی فی تفسیرالاسماء الحسنی ، چاپ فارس حسون، قم 1412.