جارالله زمخشری رجوع کنید به زمخشری محمودبن عمر

معرف

جاراللّه‌ زمخشری‌ رجوع کنید به زمخشری‌، محمودبن‌ عمر#
متن
جاراللّه‌ زمخشری‌ رجوع کنید به زمخشری‌، محمودبن‌ عمرNNNNجارْبَرْدی‌ ، احمدبن‌ حسن‌ ، عالم‌ و فقیه‌ شافعی‌ قرن‌ هشتم‌. جاربردی‌ به‌ جارْبَرْد (معرّب‌ چارْپَرْد) منسوب‌ است‌ که‌ روستا یا شهری‌ در منطقة‌ اَرّان‌، متعلق‌ به‌ ایران‌ قدیم‌ و ارمنستان‌ کنونی‌ بوده‌ است‌. از تاریخ‌ تولد و دورة‌ کودکی‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. وی‌ از زادگاهش‌ به‌ تبریز رفت‌ و در آنجا مقیم‌ شد، از این‌رو تبریزی‌ جاربردی‌ نیز خوانده‌ شده‌ است‌ (یافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 231؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، ج‌1، ص‌123ـ124؛ حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 2، ستون‌ 1879؛ غیاث‌الدین‌ رامپوری‌، ص‌ 243؛ جنید شیرازی‌، ص‌ 391، پانویس‌ 215). در تبریز به‌ فراگیری‌ علوم‌ پرداخت‌ و در معقولات‌ و منقولات‌ سرآمد شد و پس‌ از آموختن‌ فقه‌ شافعی‌، فقیه‌ و مُفتی‌ شافعی‌مذهبان‌ گردید. در تبریز شهرت‌ فراوان‌ یافت‌ و به‌ فخرالدین‌ و ابوالمکارم‌ ملقب‌ گردید (ابن‌قاضی‌ شُهْبه‌، ج‌ 2، ص‌ 162ـ163؛ یافعی‌؛ ابن‌حجر عسقلانی‌؛ حاجی‌خلیفه‌، همانجاها). او همواره‌ به‌ تحصیل‌ و تدریس‌ و تألیف‌ اشتغال‌ داشت‌ و از محضر استادانی‌ چون‌ نظام‌الدین‌ طوسی‌ و شیخ‌ عمر نجم‌الدین‌ و به‌ ویژه‌ قاضی‌ بیضاوی‌، بهره‌برد. وی‌ در تربیت‌ طلاب‌ نیز کوتاهی‌ نمی‌کرد و متصدی‌ امور آنان‌ بود. محمدبن‌ عبدالرحیم‌ عُمری‌ میلانی‌، قاضی‌ عضدالدین‌ ایجی‌ (متکلم‌ و فقیه‌ شافعی‌ قرن‌ هشتم‌) و نورالدین‌ اردبیلی‌ از شاگردان‌ او بودند (اِسْنَوی‌، ج‌ 1، ص‌ 189؛ ابن‌قاضی‌ شهبه‌، ج‌ 2، ص‌ 163،199؛ ابن‌عماد، ج‌ 6، ص‌ 148؛ شوکانی‌، ج‌ 1، ص‌ 47).جاربردی‌ با ایجی‌، معارضات‌ و مناظرات‌ علمی‌ فراوانی‌ به‌ صورت‌ مکاتبه‌ داشت‌ و پس‌ از درگذشت‌ جاربردی‌، افراد دیگری‌، از جمله‌ فرزندش‌ ابراهیم‌، آن‌ معارضات‌ را ادامه‌ دادند (برای‌ گزارش‌ تفصیلی‌ این‌ مناظرات‌ رجوع کنید به سبکی‌، ج‌ 10، ص‌ 47ـ 52، 60ـ 78). جاربردی‌ عالمی‌ باوقار، خیّر و بسیار دیندار بود و در تصوف‌ و عرفان‌ هم‌ مقام‌ شامخی‌ داشت‌. وی‌ در رمضان‌ 746 در تبریز درگذشت‌ (اسنوی‌، همانجا؛ ابن‌قاضی‌ شهبه‌، ج‌ 2، ص‌ 163؛ سیوطی‌، ج‌ 1، ص‌ 303؛ حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 1، ستون‌ 222ـ223). شوکانی‌ (همانجا) سال‌ درگذشت‌ او را 742 ذکر کرده‌ که‌ احتمالاً نادرست‌ است‌.جاربردی‌ تألیفات‌ متعددی‌ دارد که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: 1) السراج‌ الوهّاج‌ که‌ شرح‌ کتاب‌ منهاج‌الوصول‌ الی‌ علم‌الاصول‌ استادش‌ قاضی‌ بیضاوی‌ در اصول‌ فقه‌ شافعی‌ است‌، از این‌رو وی‌ را شارح‌ البیضاوی‌ نیز خوانده‌اند. 2) الهادی‌ که‌ شرحی‌ مفصّل‌ بر الحاوی‌ الصغیر نجم‌الدین‌ قزوینی‌ در فروع‌ فقه‌ شافعی‌ است‌ ولی‌ به‌ پایان‌ نرسیده‌ است‌. 3) شرح‌ الهدایة‌ برهان‌الدین‌ بخاریِ مَرغینانی‌ * در فقه‌ حنفی‌، که‌ خود شرح‌ بدایة‌المبتدیِ مَرغینانی‌ است‌. 4) شرح‌ شافیة‌ ابن‌حاجب‌ در علم‌ صرف‌، که‌ بعد از شرح‌ رضی‌الدین‌ استرآبادی‌ یکی‌ از شروح‌ برتر شافیه‌ شمرده‌ شده‌ و بارها در ایران‌ و استانبول‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. عزالدین‌ محمدبن‌ احمد، معروف‌ به‌ ابن‌جماعة‌، حاشیه‌ای‌ به‌ نام‌ الدررالکافیة‌ فی‌ حل‌ شرح‌ الشافیة‌ بر شرح‌ جاربردی‌ نوشته‌ است‌. همچنین‌ سیوطی‌ و محمودبن‌ احمد عینی‌ هر یک‌ جداگانه‌ بر این‌ شرح‌ حاشیه‌ نوشته‌اند. 5) حاشیه‌ بر شرح‌الایضاح‌ ابن‌حاجب‌ در علم‌ نحو، که‌ خود شرح‌ المفصّل‌ فی‌ النحو زمخشری‌ است‌. 6) المغنی‌ ، که‌ رساله‌ای‌ است‌ در علم‌ نحو و شاگرد جاربردی‌، محمدبن‌ عبدالرحیم‌ عُمری‌ میلانی‌، آن‌ را شرح‌ کرده‌ است‌. 7) الحواشی‌ علی‌الکشّاف‌ ، که‌ مجموعة‌ تعلیقات‌ ده‌ جلدی‌ او بر تفسیر الکشّاف‌ عن‌ حقایق‌ التنزیل‌ زَمَخْشَری‌ است‌. 8) شرح‌ اصول‌ علی‌بن‌ محمد بزدوی‌ * (یافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 231؛ ابن‌تَغْری‌ بِرْدی‌، ج‌ 10، ص‌ 145؛ حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 1، ستون‌ 112، ج‌ 2، ستون‌ 626، 1021، 1478، 1774، 1879، 2036؛ خوانساری‌، ج‌ 1، ص‌ 335؛ جنید شیرازی‌، ص‌ 391، پانویس‌ 215).منابع‌: ابن‌تغری‌ بردی‌، النجوم‌ الزاهرة‌ فی‌ ملوک‌ مصر و القاهرة‌ ، قاهره‌ ?] 1383 [ ـ1392/ ?] 1963 [ ـ1972؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، الدرر الکامنة‌ فی‌ اعیان‌ المائة‌ الثامنة‌ ، بیروت‌ 1414/1993؛ ابن‌عماد؛ ابن‌قاضی‌ شهبه‌، طبقات‌ الشافعیة‌ ، چاپ‌ حافظ‌ عبدالعلیم‌خان‌، بیروت‌: دارالندوة‌ الجدیدة‌، 1407ـ 1408؛ عبدالرحیم‌بن‌ حسن‌ اسنوی‌، طبقات‌ الشافعیة‌ ، چاپ‌ کمال‌ یوسف‌ حوت‌، بیروت‌ 1407/1987؛ جنیدبن‌ محمود جنید شیرازی‌، تذکرة‌ هزار مزار: ترجمة‌ شدّالازار ( مزارات‌ شیراز )، به‌ قلم‌ عیسی‌بن‌ جنید شیرازی‌، چاپ‌ نورانی‌ وصال‌، شیراز 1364 ش‌؛ حاجی‌ خلیفه‌؛ خوانساری‌؛ عبدالوهاب‌بن‌ علی‌ سبکی‌، طبقات‌ الشافعیة‌ الکبری‌' ، چاپ‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو و محمود محمد طناحی‌، جیزه‌ 1992؛ عبدالرحمان‌بن‌ ابی‌بکر سیوطی‌، بغیة‌الوعاة‌ فی‌ طبقات‌ اللغویین‌ و النحاة‌ ، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ 1384؛ محمدبن‌ علی‌ شوکانی‌، البدرالطالع‌ ، بیروت‌: دارالمعرفه‌، ] بی‌تا. [ ؛ محمدبن‌ جلال‌الدین‌ غیاث‌الدین‌ رامپوری‌، غیاث‌اللغات‌ ، چاپ‌ منصور ثروت‌، تهران‌ 1375 ش‌؛ عبداللّه‌بن‌ اسعد یافعی‌، مرآة‌الجنان‌ و عبرة‌الیقظان‌ ، بیروت‌ 1417/ 1997.
نظر شما
مولفان
گروه
قرآن و حدیث ,
رده موضوعی
جلد 9
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده