ثَخِذْ رجوع کنید به حساب، علمNNNNثروتِ فنون ، نام مجلهای مشهور و جریان ادبی غربگرا در ادبیات عثمانی که گروهی از شعرا و نویسندگانِ غالباً جوان و دارای بینش و دریافت هنری و ادبی مشترک، که در فاصلة سالهای 1312 تا 1319 پیرامون مجلة ثروت فنون گرد آمده بودند، آن را پدید آوردند (قاباقلی ، ج 1، ص 248؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل n" ¦"Therwet-i fدnu ). این جریان نامهای دیگری نیز داشتهاست، از جمله مکتب توفیق فکرت * و خالد ضیاء * اوشاقلیگیل (عشّاقیزاده)، دو نمایندة برجستة آن، و ادبیات جدیده * (بانارلی ، ج 2، ص 1012ـ1013). وابستگان جریان مذکور، آثار خود را در مجموعة کتابخانة ادبیات جدیده منتشر کردهاند (قاباقلی، ج 2، ص 536) و در بعضی منابع، ادبیات ثروت فنون با عنوان «ادبیات جدیده» معرفی و بررسی شده است ( رجوع کنید بهد.ا.د.ترک ، ذیل de" ced t- "Edebiya ؛ میدان لاروس ، ج 4، ص 60).ثروت فنون ، مجلهای هفتگی و مصور بود که از 1308 با مدیریت احمد احسان (متوفی 1321 ش/1942) منتشر میشد (بانارلی، ج 2، ص 1015) و در بر دارندة مطالبی در بارة ادبیات، فنون، صنایع و تراجم احوال بود ( میدان لاروس ، ج 11، ص 214). احمد احسان به توصیة معلمش، محمود اکرم رجائیزاده * (متوفی 1332)، از شعرا و نویسندگان وابسته به جریان ادبیات تنظیمات (همانجا)، سردبیریبخش ادبیات مجله را از شمارة 256 (شعبان 1313) به توفیق فکرت سپرد (اوستا ، ص 16؛ د. ا. ترک ، ج 12، بخش 2، ص 576؛ د. ترک ، ذیل «ثروت فنون»). از همین تاریخ با پیوستن شاعران و نویسندگانی که ثروت فنونی خوانده شدهاند، مجله جنبة ادبی و هنری پیدا کرد و جریان مورد بحث به سرعت شکل گرفت.با کنارهگیری توفیق فکرت از مجله در 1319 و به دنبال آن توقیف مجله در رجب 1319، به علت چاپ ترجمة مقالهای با عنوان «ادبیات وحقوق»، که در آن تلویحاً از انقلاب فرانسه سخن رفته بود، گروه مورد بحث از هم پراکنده شد (موتلوآی ، 1988، ص 165؛ ) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد ( ، ج 4، ص 250). بعد از شش هفته، نشر مجله دوباره با همان هویتِ پیش از تصدی توفیق فکرت، از سرگرفته شد و انتشارش با فراز و فرودهایی تا جمادیالا´خرة 1364/ مه 1944 ادامه یافت ( د. ترک ، همانجا) ولی دیگر نتوانست به مجلة معتبر ادبی تبدیل شود (شاو ، ج 2، ص 255).افراد گروه نیز در دورة استبداد عبدالحمیدی، دیگر امکان گردهمایی نیافتند. بیشتر آنان پس از آن هم به نوشتن ادامه دادند و حتی بعضی از آنان در دورههای حاکمیت جمعیتِ اتحاد و ترقی و جمهوری به مقامات عالی ادبی رسیدند (همانجا) لیکن جریان، شتاب و توان خود را از دست داد و راه زوال پیمود ( د. اسلام ، همانجا؛ نیز رجوع کنید بهترکی * ، زبان و ادبیات، بخش 2:ادبیات ترکی، دورة جدید).اعضای ثروت فنون ده شاعر و شش نویسنده بودند،شامل توفیق فکرت، جناب شهابالدین * (متوفی 1313ش/ 1934)، حسین سیرت (اوزسِوَر ؛ متوفی 1338 ش/ 1959)، حسین سُعاد (یالچین ؛ متوفی 1321 ش/ 1942)، علی اکرم (بولایر ؛ متوفی 1316 ش/ 1937)، احمدرشید (ری ؛ متوفی 1335 ش/ 1956)، سلیمان نظیف (متوفی 1306 ش/ 1927)، سلیمان نسیب (متوفی 1335/1917)، فائق عالی (اُوزانسُوی ؛ متوفی 1329 ش/1950)، جلال ساهر * (اروزان ؛ متوفی 1314ش/1935)، خالد ضیاء اوشاقلیگیل (عشّاقیزاده؛متوفی 1324 ش/ 1945)، محمد رئوف * (متوفی 1310 ش/ 1931)، حسین جاهد * (یالچین؛ متوفی 1336 ش/ 1957)، احمد حکمت * (مفتیاوغلی ؛ متوفی 1306 ش/ 1927)، صفوت ضیا (متوفی 1308 ش/ 1929) و احمد شعیب(متوفی 1328/ 1910؛ موتلوآی، همانجا؛ میدان لاروس ،ج 4، ص 59).بینش، دریافت و اسلوب هنری و ادبی جریان ثروت فنون حاصل زمینه و مقدماتی بود که بهطور کلی از دو منبع سرچشمه میگرفت: تنظیمات و غرب.1) تنظیمات. دورة تنظیمات * زمینهساز نخستین جریان ادبی جدید و درعین حال غربگرا، در عثمانی بهشمار میرود. ادبیات تنظیمات، که بر ادبیات دیوانی شوریده بود، عناصری از آن جریان دیرپا را در خود داشت. جریان ادبی ثروت فنون هم که به اعتباری ادامة ادبیات تنظیمات به شمار میآید، ضمن تأثیر گرفتن از ادبیات تنظیمات، عناصری از ادبیات دیوانی را حفظ کرده بود، مانند استفادة شعرای ثروت فنونی از اوزان عروضیسنّتی، البته با تجدیدنظر (رئیسنیا، ج 3، ص 253؛ نیز رجوع کنید بهترکی * ، زبان و ادبیات، بخش 2: ادبیات ترکی، پس از اسلام). چنانکه آنان در مقابل قافیة بَصَری مورد قبول سنّتگرایان، قافیه را امری سمعی میدانستند و مثلاً کلمات «عبث» و «مقتبس» را هم قافیه میشمردند (قاباقلی، ج 2، ص 539؛ د. اسلام ، همانجا). همچنین قالب مستزاد را، تحت تأثیر شعر فرانسه، به شعر آزاد نزدیک کردند و بدینترتیب قالب جدیدی بهوجود آمد که مستزاد آزاد نامیده شد ( د. ا. ترک ، ج 12، بخش 2، ص 577؛ میدان لاروس ، ج 4، ص 60). در بحث از تأثیر ادبیات تنظیمات در جریان ثروت فنون، شعرا و نویسندگان نسل دوم آن ادبیات، چون عبدالحق حامد ترخان * (متوفی 1316 ش/ 1937) و رجاییزاده، نقشی هموار کننده برای رشد و توسعة جریان موردبحث داشتند. عبدالحق حامد شاعری بود که ثروت فنونیها نوآوریهای او را در زمینة قالب و محتوا دنبال کردند و توسعه دادند (قاباقلی، ج 2، ص 537). رجاییزاده هم با آثارو گفتار خود ثروت فنونیها را تحت تأثیر قرار داد. وی بر آن بود که هر شعری لازم نیست دارای وزن و قافیه باشد، همچنانکه هر سخنِ دارای وزن و قافیه هم شعر محسوب نمیشود. همین اصل، مقبول ثروت فنونیها شد و موجبات نزدیک شدن نظم به نثر و سروده شدن اشعار منثور را فراهم آورد (همان، ج 2، ص 538).2) غرب. اغلب ثروت فنونیها تحصیلکردة مدارسِ دورة تنظیمات بودند و زبان خارجی را، که غالباً فرانسهبود، در مدرسه آموخته بودند. همچنین از همان نوجوانی با ادبیات غرب، به ویژه با مکتبهای ادبی نو، آشنا شده و تحت تأثیر آنها قرار گرفته بودند ( د. اسلام ، همانجا؛ قاباقلی، ج 1، ص 248). بعضی از آنان، چون جناب شهابالدین، هنگام اقامت در پاریس با مکتبهایی چون پارناسیسم و نمادگرایی (سمبولیسم) از نزدیک آشنا شدند و تحت تأثیر آنها به سرودن شعر پرداختند (قاباقلی، ج 2، ص 538). خالدضیاء اوشاقلیگیل، که زبان فرانسه را در یک مدرسة راهبی آموخته بود (همان، ج 2، ص 577؛ قورداقول/ کورداکول ، ص 395)،از واقعگرایان (رئالیستها) پیروی و در رماننویسی از برادران گنکور تقلید میکرد (قاباقلی، ج 2، ص 538). شعر آنها نه تنها از نظر موضوع و محتوا، بلکه از نظر شکل و قالب نیز تأثیر بسیاری از شعر فرانسه پذیرفته بود ( میدان لاروس ، همانجا).ثروت فنونیها بر اثر نفوذ پارناسیستها و نمادگرایانِ فرانسوی، برای بیان احساسات درونی خود، واژههای زیادی از فارسی و عربی به عاریت میگرفتند و با آنها ترکیبات اضافی میساختند، معانی جدیدی به کلمات میدادند، و از ساختارهای دستوری غیرمتعارف بدون فعل، جملات ناتمام، استعارات و تشبیهات به افراط استفاده میکردند (بانارلی، ج 2، ص 1017ـ 1018؛ د. اسلام ، همانجا).ثروت فنونیها غالباً در دهة 1870 بهدنیا آمده بودند و در دورة اضمحلال امپراتوری عثمانی و همزمان با تشدید استبداد عبدالحمیدی بزرگ شده بودند ( د. اسلام ، ج10، ص 446) و این اوضاع و احوال ناامیدکننده و اختناقآور بر آثار منظوم و منثور آنان تأثیر گذاشته بود. ادبیات ثروت فنونی که تحت سیطرة ممیزی بود، ادبیاتی سیاستگریز و به شدت عاطفی، دروننگر، فردگرا و یأسآمیز بود. شاعران و نویسندگان این جریان، به عمد،از پرداختن به مسائل و مشکلات اجتماعی طفره میرفتند و اگر هم ناخشنودیشان از اوضاع و احوال حاکم بر کشور در آثارشان انعکاس مییافت، چنان در لفافة استعارات پوشیده شده بود که کمتر خوانندهای به آن پی میبرد. مخاطب آنان نیز نه تودة مردم، که نخبگان و روشنفکران بودند و بر اصل هنر برای هنر تأکید میکردند (بانارلی، ج 2، ص 1012، 1017؛ قاباقلی، ج 1، ص 249؛ شاو، ج 2، ص 255ـ256؛ رئیسنیا، ج 3، ص 251ـ 254)؛ ازاین رو، از آنان بهسبب مفهوم نبودن آثارشان بهشدت انتقاد میکردند (موتلوآی، همانجا) و حتی بعضی از مخالفانشان آنان را دکادان (منحط) مینامیدند( د. ا. ترک ، ج 12، بخش 2، ص 576). با اینهمه، با وجود عمومی نبودن آثار ثروت فنونی و انتقادهایی که بر آنها شده، جریان ثروت فنون، نوآوریها و دستاوردهای ماندگاری در ادبیات ترکی، به نظم و نثر، داشته است (بانارلی، ج 2، ص 1012؛ د. اسلام ، همانجا). گروه ثروت فنون در دورة کوتاه حیات خود، علاوه بر شعر و داستان کوتاه و بلند، در انواع ادبی دیگری چون نامه، سفرنامه، خاطره، مقاله و نقد نیز آثاری پدید آوردند (بانارلی، ج 2، ص 1023؛ رئیسنیا، ج 3، ص 253). لیکن ممیزی شدید و کوتاه بودن دورة فعالیت گروه، از شکوفا شدن بیش از پیش جریان مذکور جلوگیری کرد ( ادبیات نوین ترکیه ، ص 59)، چنانکه ثروت فنونیها برای نوشتن نمایشنامه منتظر فرا رسیدن دوران مشروطیت دوم و پس از آن شدند (موتلوآی، 1974، ص 138).منابع: ادبیات نوین ترکیه ، ترجمه و تدوین یعقوب آژند، تهران 1364 ش؛ رحیم رئیسنیا، ایران و عثمانی در آستانة قرن بیستم ، تبریز 1374 ش؛Nihad Sa mi Banarl , Resimli Tدrk edebiya t ta rihi , Istanbul 1987; EI 2 , s.v. "Therwet-i fدnu ¦n" (by ´ig §dem Bal m); IA , s.v. " Tدrkler. III : Edebiyat. Servet-i fدnu n devri" (by Kenan Akyدz); Ahmet Kabakl , Tدrk edebiyat , Istanbul 1965-1966; دkran Kurdakul, airler ve yazarlar sخzlدg §د , Istanbul 1973; Meydan Larousse , Istanbul 1979-1981; Rauf Mutluay, Tanzimat ve Servetifدnun edebiyat , Istanbul 1988; idem, Tدrk edebiyat , Istanbul 1974; The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. " Turkish literature" (by Sarah G. Moment Atis); Stanford J. Shaw, History of the Ottoman Empire and modern Turkey , Cambridge 1985; TA , s.v. "Servetifد nu n" (by H. Diriخz); TDVIA , s.v. "Edebiya t- ced de" (by M. Orhan Okay); Recep Usta, Tevfik Fikret: hayat , sanat ve eserleri , Istanbul 1986.