جناده هروی ابواسامه جنادة بن محمد ازدی هروی

معرف

، لغوی‌ و نحوی‌ مشهور
متن
جُناده‌ هِرَوی، ابواُسامه‌ جنادة بن‌ محمد اَزْدی‌ هروی‌ ، لغوی‌ و نحوی‌ مشهور. در باره تولد وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. با در نظر گرفتن‌ طول‌ زندگانی‌ دوستانِ جناده‌، نظیر حافظ‌ عبدالغنی‌ (332ـ409) و هماهنگی‌ آنان‌ از نظر سن‌، و نیز زمان‌ زندگی‌ ابوسهل‌ هروی‌ (372ـ433) شاگرد جناده‌، شاید بتوان‌ گفت‌ که‌ جناده‌ میان‌ سالهای‌ 330 تا 340 به‌ دنیا آمده‌ است‌ (رجوع کنید به ادامه مقاله‌). جناده‌ نزد دو تن‌ از دانشمندان‌ و ادیبان‌ نامدار ایرانی‌، یعنی‌ ابواحمد عسکری‌ * (متوفی‌ 382) و ابومنصور أزهری‌ *هروی‌ (متوفی‌ نیمه دوم‌ قرن‌ چهارم‌)، دانش‌ آموخت‌ و کتابهای‌ عسکری‌ را برای‌ دیگران‌ روایت‌ کرد (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 2، ص‌ 800). به‌ نوشته صَفَدی‌ (ج‌ 11، ص‌ 192)، در آن‌ زمان‌ کسی‌ مانند او در شناخت‌ لغت‌ وجود نداشت‌.جناده‌ در شیراز، با ظاهری‌ پریشان‌، به‌ مجلس‌ صاحب‌بن‌ عبّاد * (متوفی‌ 385) رفت‌ و در بدو امر با بی‌حرمتی‌ روبه‌رو شد، اما پس‌ از سخنانی‌ که‌ بین‌ او و صاحب‌ ردّ و بدل‌ شد، صاحب‌ تکریمش‌ کرد و او را نزد خود خواند (سیوطی‌، ج‌ 1، ص‌ 489).جناده‌ به‌ مصر نیز رفت‌ و در آنجا با محمدبن‌ حسین‌ نحوی‌ یمنی‌، حافظ‌ عبدالغنی‌بن‌ سعید مصری‌ و ابوالحسن‌بن‌ سلیمان‌ مُقری‌ نحوی‌ که‌ از مردم‌ انطاکیه‌ بود، در دارالعلم‌ قاهره‌ همنشین‌ شد و با آنان‌ در باره ادبیات‌ مباحثه‌ می‌کرد، تا آنکه‌ در ذیقعده 399، به‌ دستور الحاکم‌ بامراللّه‌ (حک : 386ـ411)، فرمانروای‌ فاطمی‌ مصر، جناده‌ و ابوالحسن‌ مقری‌ انطاکی‌ کشته‌ شدند و حافظ‌ عبدالغنی‌ پس‌ از قتل‌ آن‌ دو، از ترس‌، پنهان‌ شد (یاقوت‌ حموی‌، همانجا؛ قفطی‌، ج‌ 3، ص‌ 112؛ ابن‌خلّکان‌، ج‌ 1، ص‌ 372؛ سیوطی‌، همانجا).در باره علت‌ قتل‌ جناده‌ گفته‌اند که‌ یک‌ سال‌ آب‌ رود نیل‌ چنانکه‌ باید فزونی‌ نگرفت‌. برخی‌ به‌ حاکم‌ گفتند: جناده‌ مردی‌ شوم‌ و نامبارک‌ است‌ و در محلّ اندازه‌گیری‌ آب‌ نیل‌ می‌نشیند و درس‌ نحو می‌گوید و رود نیل‌ را طلسم‌ می‌کند و به‌ همین‌ دلیل‌ آب‌ نیل‌ بالا نیامده‌ است‌. حاکم‌ بر پایه همین‌ گفته خرافی‌، فرمان‌ قتل‌ وی‌ را صادر کرد (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 2، ص‌ 801؛ سیوطی‌، ج‌ 1، ص‌ 488ـ489). ابوسهل‌ محمدبن‌ علی‌بن‌ محمد هروی‌، از نحویان‌ بزرگ‌ و رئیس‌ مؤذنان‌ در جامع‌ مصر، از شاگردان‌ جناده‌ بود (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 6، ص‌ 2579).آثاری‌ به‌ جناده‌ نسبت‌ داده‌اند که‌ عبارت‌ است‌ از: کتابِ نظم‌التفسیر در شرح‌ معلقه امرؤالقیس‌، که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه موزه بریتانیا موجود است‌ (سزگین‌، ج‌ 2، جزء 1، ص‌ 84) و الزهکال‌ فی‌ حصر الحروف‌ و المصادر و الافعال‌ ، که‌ موجود نیست‌ (ابوحیان‌ غرناطی‌، ص‌ 25). مصحح‌ کتابِ مُغنی‌اللبیب‌ نیز، به‌ اشتباه‌، کتابِ الذخائر تألیف‌ علی‌بن‌ محمد هروی‌، پدر ابوسهل‌، را به‌ جناده‌ نسبت‌ داده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌هشام‌، ج‌ 3، فهرست‌ ص‌ 261).منابع‌: ابن‌خلّکان‌؛ ابن‌هشام‌، مغنی‌اللبیب‌ عن‌ کتب‌ الاعاریب‌، چاپ‌ حسن‌ حمد، بیروت‌ 1418/ 1998؛ محمدبن‌ یوسف‌ ابوحیان‌ غرناطی‌، تذکرة النحاة، چاپ‌ عفیف‌ عبدالرحمان‌، بیروت‌ 1406/ 1986؛ فؤاد سزگین‌، تاریخ‌ التراث‌العربی‌ ، ج‌ 2، جزء 1، نقله‌ الی‌العربیة محمود فهمی‌ حجازی‌، [ ریاض‌ ] 1403/1983، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1412؛ عبدالرحمان‌بن‌ابی‌بکر سیوطی‌، بغیة الوعاة فی‌ طبقات‌ اللغویین‌ و النحاة، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ 1384؛ صفدی‌؛ علی‌بن‌ یوسف‌ قفطی‌، انباه‌ الرواة علی‌ انباه‌ النحاة، چاپ‌ ابوالفضل‌ ابراهیم‌، ج‌ 3، قاهره‌ 1374/ 1955؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌الادباء ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1993.
نظر شما
مولفان
گروه
ادبیات و زبان ها ,
رده موضوعی
جلد 10
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده