جَنابی، ابومحمد مصطفیبن حسن ، مورخ عثمانی. او در خاندانی عالمپرور اهل آناطولی بهدنیا آمد. نامش را بعضی جنّابی (رجوع کنید به د. ا. ترک ، ذیل «جنّابی»؛ طوغان، ص 208؛ اسدی، ذیل «الجنّابی») (با تشدید) نوشتهاند و چون در شعر جنابی تخلص میکرد، گاهی با مصطفی جنابی بروسه لی (متوفی 1004) خلط شده است ( د.ا.د.ترک ، ذیل مادّه). وی پس از طی مراحل تحصیلی، مدتی در محضر ابوالسعود افندی ــ که از 952 تا 982 شیخالاسلام عثمانی بود خدمت و آنگاه در مدارس متعدد تدریس کرد و در 992 عهدهدار قضاوت حلب شد (رجوع کنید به اسدی، همانجا). دو سال بعد، بهسبب بیماری، از این مقام عزل گردید و سرانجام در 999 در همان شهر درگذشت (همانجا؛ عطائی، ص 309؛ بروسهلی، ج 3، ص 39؛ میدان لاروس، ج 2، ص 851). محمدثریا تاریخ انتصاب او را به قضاوت حلب، 995 و تاریخ درگذشتش را 997 نوشته (ذیل مادّه) که با منابع دیگر متفاوت است.اهم آثار جنابی به این قرار است: البحر الزخار و العَیلم التیار، که الحافل الوسیط و العیلم الزاخر المحیط ، البحر الزاخر و العیلم الطیار ، العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر، و البحر و تاریخ الجنابی نیز نامیده شده است. این اثر دوجلدی بزرگ که به عربی نوشته و به سلطان مراد سوم (حک : 982ـ1003) تقدیم شده، تاریخ عمومی است که از خلقت آدم تا سال 997 را در بر میگیرد و مشتمل است بر مقدمه و 82 باب و هر باب اختصاص دارد به یک دولت (حاجیخلیفه، ج 1، ستون 224، ج 2، ستون 1181؛ سامی، ذیل مادّه). بابهای عمده آن، پس از مقدمهای در باره خلقت و نبوت و رسالت و خلافت و اختصاص باب اول به انبیا، در باره ملل و دولتهای باستانی با عناوینی چون «ملوک فُرس»، «ملوک یونان»، «ملوک روم»، «ملوک بنیاسرائیل» و سلسلههای بعد از اسلام چون امویان شام و اندلس، عباسیان، ادریسیان، اغلبیان، موّحدون، طولونیان، فاطمیان، ایوبیان، طاهریان، صفاریان، غزنویان، آلبویه، سلجوقیان، قرامانیان، عثمانیان، خوارزمشاهیان، چوپانیان، قراقوینلوها، آققوینلوها و آلشیخ حیدراسماعیلی (صفوی) است. بابِ تاریخِ عثمانی آن مفصّلتر از بابهای دیگر و در حدود یک پنجم کتاب است و گزارش حوادث تا زمان خاتمه تألیف دنبال شده است (بروسهلی، ج 3، ص 40؛ د.ا.د.ترک ، همانجا). هامر ـ پورگشتال، که از محققان در مآخذ تاریخ عثمانی است، بر صحت قول جنابی تأکید کرده است (ج 1، ص 319). البحر الزخار به نثری مصنوع و آمیخته به شعر نوشته شده و در بر دارنده اطلاعات ارزندهای است که منابع آنها به دست نیامده است. برخورد انتقادی مؤلف با منابعی که از آنها استفاده کرده و آوردن شرح احوال علمای درگذشته در دوره سلطنت هر پادشاهی، در پایان شرح حوادث همان دوره، از ویژگیها و امتیازات این اثر است. این اثر از منابع مهم بسیاری از تواریخ بعدی بوده است و مورخانی چون کاتب چَلَبی معروف به حاجیخلیفه * ، مصطفی عالی و منجمباشی * ، با الگو قرار دادن آن، آثاری پدید آوردهاند. نسخ متعددی از این اثر در کتابخانههای ترکیه، و اتریش و انگلستان موجود است ( د.ا.د.ترک، همانجا؛ نیز رجوع کنید به قزوینی، ج 2، ص 174ـ175).جنابی خود البحر الزخار را بهعربی تلخیص کرد و آن را نهایة المَرام نامید. ترجمه ترکی خلاصه همان اثر که مشتمل است بر شصت باب (بروسهلی؛ د.ا.ترک ، همانجاها)، دُرّمکنون یا گلشن تواریخ نامیده شده است ( د.ا.د.ترک ، همانجا). السَّبْعُ السیار، تاریخ بلاد مغرب ، جواهر الغرائب، فرصتنامه، تحفة الادیب و هدیة الاریب، هدیة العارفین، الحضیرة/ الحَظیرةُ الخَضِرَة و الحدیقةُ النَضِرة، رساله فیبناء ایاصوفیه و قلعة قسطنطینیه از آثار منسوب به جنابیاند (حاجیخلیفه، ج 1، ستون 851، ج 2، ستون 976؛ بروسه لی؛ د.ا.ترک؛ د.ا.د.ترک ؛ میدان لاروس، همانجاها). جنابی به ترکی و عربی شعر میگفت (قنالی زاده، ص 264ـ265؛سامی؛بروسهلی؛د.ا.ترک ؛ د.ا.د.ترک ، همانجاها). در منابع به وجود دیوانی از وی اشاره نشده است.منابع: محمد خیرالدین اسدی، موسوعة حلبالمقارنة، چاپ محمد کمال، حلب 1984ـ1988؛ محمدطاهر بروسهلی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول 1333ـ1342؛ محمد ثریا، سجل عثمانی ، استانبول 1308ـ1315/ 1890ـ1897، چاپ افست انگلستان 1971؛ حاجی خلیفه؛ شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام ، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ 1898؛ محمدبن یحیی عطائی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، 1989؛ محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران 1363 ش؛ حسن قنالیزاده، تذکرة الشعراء، چاپ ابراهیم قتلق، آنکارا 1978ـ1981؛Joseph von Hammer-Purgstall, Geschichtedesosmanischen Rieches , Graz 1963 ; IA , s.v. "Cennabi, Abu Muhammed Mustafa B. Hasan"; Meydan-Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi , Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991; Ahmed Zeki Velidi Togan, Tarihte usul , Istanbul 1969; TDVIA , s.v. "Cenabi Mustafa Efendi" (by Mehmet Canatar).