جنّ، سوره ، هفتاد و دومین سوره قرآن مجید. این سوره، بنا به اجماع قرآنشناسان و مفسران، مکی است (ابنعطیه، ج 16، ص 130؛ فیروزآبادی، ج 1، ص 484؛ آلوسی، ج 29، ص 81) و در سال دهم بعثت، پس از بازگشت رسول خدا از طائف، نازل شده است (ابنهشام، ج 2، ص 63). بنا بر روایت مشهور، چهلمین سوره در ترتیب نزول سُوَر قرآنی است که پس از سوره اعراف و پیش از سوره یاسین نازل شده است (رامیار، ص 690). دیگر روایات اسلامی مشتمل بر ترتیب نزول نیز یکی از ردیفهای 36 تا 39 را به سوره جنّ اختصاص دادهاند (همان، ص 678) و این خود گواه دیگری بر نزول سوره جنّ در مرحله میانی مکی است؛ یعنی، هم زمان با اوج تکذیب و انکار و لجاجت مشرکان. در عین حال، بیشتر مفسران ماجرای حضور گروهی از جنّیان و گوش فرا دادن آنان را به تلاوت پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ــ که در سوره احقاف (آیات 29 تا 32) آمده است سبب نزول این سوره ذکر کردهاند (رجوع کنید به طبری، ج 29، ص 102؛ خازن، ج 4، ص 348ـ349؛ سیوطی، 1421، ج 8، ص 275ـ276؛ قاسمی، ج 16، ص 304ـ305).سوره جنّ به تناسب پرداختن به عالم جنّ و معرفی آن، بیش از مواضع دیگر در قرآن کریم، به این نام شهرت یافته است (فیروزآبادی، ج 1، ص 484). همچنین با توجه به سرآغاز آن، «قُلْ اُوحِی» و «قُل اُوحِی اِلَی» نامیده شده است (بقاعی، ج 8، ص180؛ سیوطی، 1363 ش، ج 1، ص 199؛ نیزرجوع کنید به ابنعاشور، ج 29، ص 216). برخی مفسران معاصر در باره وجه تسمیه سوره گفتهاند که خداوند متعال با انتخاب نامهای تفکر برانگیز برای سُوَر قرآن مجید (مانند جنّ، حدید، نور و ملائکه)، خواسته است مردم را به توجه و تأمل وادارد (طنطاویبن جوهری، ج 12، جزء 24، ص 275؛ مراغی، ج 29، ص 93).سوره جنّ در ترتیب تلاوت بعد از سوره نوح است. رابطه سوره جنّ با سوره زوج آن، سوره نوح، رابطه تفصیل و اجمال است (طنطاویبن جوهری، همانجا). خداوند در سوره جنّ، با مطرح کردن استماع قرآن از سوی جنّیان و تسلیم شدن و اظهار عجز آنان و ایمان آوردن ایشان به قرآن، زمینهای را فراهم میآورد تا به نحوی شایسته شرافت و کرامت و برتری خاتم پیامبران را بر دیگر انبیای الاهی تثبیت و تأکید فرماید و در سوره نوح به دعوت هزار ساله آن پیامبر بزرگ و عنادورزی و اصرار قوم وی بر بتپرستی و به سیر نبوت در طول تاریخ بشر از آغاز تا ختم نبوت اشاره میکند تا کفار قریش که همان بتهای قوم نوح را، عیناً یا با همان نامها، میپرستیدند و در برابر دعوت پیامبر خاتم عناد میورزیدند، بدانند که دعوت خاتم پیامبران نه فقط عالَم اِنس بلکه عالَم جنّ را نیز دربرمیگیرد (رجوع کنید به ابوحَیان غرناطی، ج 2، قسم 2، ص 1164؛ بقاعی، ج 8، ص 180، 184؛ آلوسی، ج 29، ص 81؛ نیزرجوع کنید به طبرسی، ج 10، ص 550؛ سیوطی، 1408، ص 146).موضوع اصلی سوره جِنِّ، مانند سورههای هم گروه آن (کافرون، اخلاص، فَلَق و ناس)، توحید و ربوبیت انحصاری خدا و عبودیت خالصانه و نفی عبادت غیر خداست چنانکه در سوره جنّ دستکم آشکارا در دو موضع (آیات 2 و 20)، با عباراتی مشابه، بر این مطلب تأکید شده است.سوره جنّ مشتمل بر دو واحد موضوعی (رکوع) است. قرطبی (ج 19، ص 4) نزول این دو فصل را در دو مرحله و در دو مکان متفاوت دانسته، اما دروزه (ج 3، ص 7) قائل به نزول یکباره سوره یا نزول دو نیمه آن یکی پس از دیگری است. به هر ترتیب، روند بیان آیات در این سوره نشاندهنده آن است که واحد دوم (آیات 20 تا 28) تفصیلی برای اجمال واحد نخست (آیات 1 تا 19) است. با توجه به این نکته، سوره جنّ از آغاز تا پایان، از راه بازگو کردن داستان جنّ، در صدد بیان عظمت وحی و تأکید بر مصونیت همه جانبه آن است که با محور موضوعی سوره نیز بیارتباط نیست. بر این اساس، همخوانی و هماهنگی سوره جنّ با پنج سوره بعد از آن (مزّمّل، مدّثّر، قیامت، انسان، و مرسلات) نمایان میشود (رجوع کنید به بقاعی، ج 8، ص 201).سوره جنّ، بهرغم حجم کم آن، حاوی حقایق و مضامین گستردهای است که در شکلگیری و انسجام بخشیدنِ بینش اسلامی بر محور با توحید و نبوت و معاد، نقش اساسی و بنیادین دارد (رجوع کنید به قطب، ج 8، ص 314؛ نیزرجوع کنید به طباطبائی، ج 20، ص 38). در این سوره آمده است که جنّیان به محض استماع قرآن به دو صفت بارز قرآن («قرآناً عجباً» و «یهدی الی الرشد») پیبردند و تحت تأثیر آن قرار گرفتند و به آن ایمان آوردند، اما وقتی همین قرآن بر مشرکان عرضه شد، علاوه بر انکار و تکذیب، رسول خدا را مجنون و کاهن و شاعر خواندند. همچنین، جنّیان به منظور تأکید بر ایمان خالصانه خود، خدا را از داشتن همسر و فرزند منزه و مبرا دانستند، اما مشرکان عرب به سخنان کفرآمیز ادامه دادند و ملائکه را دختران خدا شمردند (قطب، ج 8، ص320ـ321).سوره جنّ ابتدا به تصحیح اوهام و تصورات مردمان در باره جنّ میپردازد (همان، ج 8، ص 311) و برای تحقق بخشیدن به این هدف، از بعثت پیامبر اکرم بر جنّ و اِنس به طور یکسان، و ایمان آوردن جنّیان و تسلیم شدن آنان در برابر اعجاز قرآن، مکلف بودن جنّ مانند اِنس، قادر بودن جنّ به فهم زبان و کلام اِنس، و دعوت جنّیان مؤمن از جنّیان کافر، خبر میدهد (قاسمی، ج 16، ص 305؛ مراغی، ج 29، ص 95) و جنّیان را، بر خلاف تصور منکران، پذیرای هدایت و مستعد درک و فهم قرآن وصف میکند (قطب، ج 8، ص 312). سپس، در ادامه مطالب (آیات 14 تا 17) به وجوه اشتراک جنّ و اِنس اشاره میکند و جنّیان را به دو گروه صالح و غیرصالح، مسلمان و غیر مسلمان تفکیک میکند و فرجام اعمال هر یک از این دو گروه را بیان مینماید (همان، ج 8، ص 328ـ329؛ طباطبائی، ج 20، ص 45). آنگاه به تبیین عادت و شیوه الاهی در آزمودن مردم در برابر نعمات و متذکر ساختن آنان به شکرگزاری و عبودیت خالصانه در پیشگاه خدا و نفی هرگونه نفع و ضرر از سوی غیرخدا، و نکوهش و سرزنش مشرکان به دلیل مغرور شدن به عِدّه و عُدّه خویش میپردازد (آیات 16 تا 24) و در خاتمه، اختصاص علم غیب به خدا و تفویض آن مطابق خواست و مشیت الاهی، و حفاظت و حراست از وحی و احاطه گسترده خدا بر همه چیز را، به تفصیل و با تأکید بر مضامین پیشین، بیان میکند (دروزه، ج 3، ص 16ـ19).روایات متعددی در فضیلت قرائت سوره جنّ رسیده است (رجوع کنید به زمخشری، ج 4، ص 633؛ طبرسی، ج 10، ص 550؛ فیروزآبادی، ج 1، ص 485)؛ از جمله، برای دفع آفات و مکر و شر جنّیان، بسیار خواندن این سوره توصیه شده است (فیض کاشانی، ج 5، ص 239).منابع: علاوه بر قرآن؛ محمودبن عبداللّه آلوسی، روح المعانی ، بیروت: داراحیاء التراث العربی، [ بیتا. ]؛ ابنعاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر ، تونس 1984؛ ابنعطیه، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 16، [ رباط ] 1411/ 1991؛ ابنهشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاءالتراث العربی، [ بیتا. ]؛ محمدبن یوسف ابوحیان غرناطی، تفسیر النّهر المادّ من البحر المحیط ، چاپ بوران ضنّاوی و هدیان ضنّاوی، بیروت ] 1407/1987 [ ؛ ابراهیمبن عمر بقاعی، نظم الدرر فی تناسب الا´یات و السور، چاپ عبدالرزاق غالب المهدی، بیروت 1424/2003؛ علیبن محمد خازن، تفسیر الخازن، المسمی لباب التأویل فی معانی التنزیل ، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت 1425/ 2004؛ محمد عزه دروزه، التّفسیر الحدیث: ترتیب السّور حسب النزول ، بیروت 1421/2000؛ محمود رامیار، تاریخ قرآن ، تهران 1369 ش؛ محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامضالتنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل ، بیروت 1366/1947؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، [ قاهره 1967 ]، چاپ افست قم 1363 ش؛ همو، تناسق الدرر فی تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت 1408/1987؛ همو، الدّر المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت 1421/ 2001؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، جامع؛ طنطاویبن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم ، بیروت: دارالفکر، [بیتا. ]؛ محمدبن یعقوب فیروزآبادی، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز ، ج 1، چاپ محمدعلی نجار، بیروت [ بیتا. ]؛ محمدبن شاهمرتضی فیض کاشانی، تفسیرالصافی، بیروت 1402/ 1982؛ محمد جمالالدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت 1398/1978؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، [ بیتا. ]؛ سیدقطب، فی ظلال القرآن ، بیروت 1386/ 1967؛ احمد مصطفی مراغی، تفسیر المراغی ، بیروت [? 1365 ].