جَمْهَرَة اَشعارِالْعرب ، از مهمترین و کهنترین مجموعههای شعر عربی در سدههای نخستین اسلامی، گردآورده ابوزید محمدبن ابیخَطّاب قُرَشی. از تاریخ زندگانی ابوزید اطلاع موثقی در دست نیست. برخی سال وفات او را 170 ذکر کردهاند (رجوع کنید به امین، ج2، ص276؛ رافعی، ج3، ص345؛ سرکیس، ج1، ستون 313). بُستانی (ج2، ص200) او را معاصر دوره نخست عباسی (132ـ233) دانسته و بهگفته برخی، او در سده سوم (رجوع کنید به زیدان، ج1، جزء2، ص415؛ عطبه، ص472؛ الموسوعة العربیة العالمیة، ج14، ص144) یا چهارم (سزگین، ج2، جزء1، ص90؛ حسن، ج1، ص75) میزیسته است. مصطفی جواد (ص179ـ181)، با استناد به اینکه در جمهرة اشعارالعرب (ص596، 703) از دیوان الادب اثر اسحاقبن ابراهیم فارابی (متوفی ح370) و الصحاح اثر جوهری (متوفی 398) مطالبی نقل شده است، دوره زندگی ابوزید را سده پنجم دانسته است، ولی برخی احتمال دادهاند که نام این کتابها در حاشیه بوده است و بعدها ناسخان آنها را وارد متن جمهره کردهاند (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، تکمله 1ـ2، ذیل «ابوزید القرشی»؛ بلاشر، ج1، ص142، پانویس2). تحقیق در این مسئله مستلزم توجه به اِسنادهای ابوزید قرشی در متن کتاب است. وی در یکجا با یک واسطه، ابناعرابی (متوفی 231) و در جای دیگر، با دو واسطه، هَیثَمبن عَدی (متوفی 206) را در سلسله اِسنادهای خود آورده (رجوع کنید به ص34ـ35) و نیز، با دو واسطه، از ابوعُبَیده (متوفی 209) و اَصْمَعی (متوفی 216) مطالبی ذکر کرده است (رجوع کنید به ص43، 52). بنابراین، بعید نیست که جمهرة در اواخر سده سوم تألیف شده باشد ( د. اسلام ؛ بلاشر، همانجاها؛ ضیف، 1977، ص178). برخی محققان معاصر نیز از این تاریخ یاد کردهاند (برای نمونه رجوع کنید به بروکلمان، ج1، ص75؛ اسماعیل، ص81). نکته دیگر آنکه بسیاری از اِسنادهای جمهرة از شخصی به نام مُفَضَّل است که غیر از مفضّل ضَبّی (متوفی 168 یا 170) است، زیرا ابوزید قرشی در جمهرة (ص30) نام کامل او را چنین آورده است: ابوعبداللّه مفضّلبن عبداللّه مُحَبِّری، یا مُجَبَّری (اسد، ص587). با توجه به راویانی که مفضّل از آنها روایت نقل کرده است، میتوان مفضّل را از رجال سده سوم و اوایل سده چهارم دانست (همانجا). بروکلمان (همانجا) و سزگین (همانجا) مفضّل را ابنمُجَبَّر و از نسل عمربن خَطّاب معرفی کردهاند. برخی نیز، به اشتباه، این مفضّل را با مفضّل ضبّی یکی دانسته (رجوع کنید به فَرّوخ، ج2، ص300 با نقل از جمهرة اشعارالعرب، چاپ مصر 1345/1926) و ازاینرو، تاریخ زندگی ابوزید قرشی را نیمه دوم سده دوم دانستهاند (فرّوخ، همانجا).در نسخهای از جمهرة، که در 683 کتابت شده است، نام محمدبن ایوب عزیزی عُمَری به عنوان مؤلف و شارح آمده که شخصی گمنام است و در دیگر نسخهها چنین نامی نیامده است (رجوع کنید به سزگین، همانجا؛ اسد، ص586؛ قرشی، مقدمه بجاوی، ص5ـ6). ابنرَشیق قَیروانی (متوفی 456)، نخستین کسی است که نام جمهرة را آورده و مؤلف آن را محمدبن ابیخطّاب معرفی کرده است (رجوع کنید به ج1، ص96). به پیروی از ابنرشیق، سیوطی (متوفی 911) در المُزهِر (ج2، ص480) و عبدالقادر بغدادی (متوفی 1093) در خِزانة الادب (ج1، ص126، ج9، ص531) نیز نام جمهرة و مؤلف آن را آوردهاند.جمهرة در برگیرنده 49 قصیده از 49 شاعر عصر جاهلی و اسلامی است که با ترتیبی ویژه و بینظیر تنظیم شده است (رجوع کنید به ادامه مقاله). واژه جمهرة به معنای گردآوردن و انباشتن است (ازهری؛ ابنمنظور، ذیل «جمهر»). ابندُرَید اَزْدی (متوفی 321)، در مقدمه کتاب جمهرة اللغه (ج1، ص41)، وجه تسمیه آن را برگرفتن جُمهورِ (مقدار فراوان) سخن عرب ذکر کرده است. نام جمهرة در عنوان چندین کتاب، با موضوعات گوناگون، در سدههای سوم و چهارم آمده است (رجوع کنید به حسن؛ الموسوعة العربیة العالمیة، همانجاها). یکی از ویژگیهای بارز جمهرة اشعارالعرب، مقدمه مبسوط و ارزشمند آن است که چندین مبحث را دربر میگیرد. مؤلف، نخست به بررسی و مقابله واژگان قرآن با واژگان سرودههای جاهلی پرداخته و از این نظریه دفاع کرده است که همه واژگان قرآن عربیاند و برخی واژگان قرآنی که در دیگر زبانها نیز کاربرد دارند، میان عربی و این زبانها مشترک هستند (رجوع کنید به قرشی، ص11ـ 30). سپس، نخستین گوینده شعر را معرفی کرده که به اعتقاد پیشینیان حضرت آدم علیهالسلام بوده و پس از آن، از فرشتگان، ابلیس، قوم عاد و ثمود و غیره ابیاتی آورده است (رجوع کنید به ص30ـ33). او شعر را از دیدگاه رسول اکرم و صحابه ایشان بررسی کرده و کمی درباره جوهر شعر سخن گفته است (رجوع کنید به ص34ـ44). همچنین به شاعرترین شاعران پرداخته و گفتههای گوناگونی را در این موضوع نقل کرده است (رجوع کنید به ص45ـ46) و سپس، به تفصیل، درباره سرودههای جن و شیاطینالشعراء مطالبی آورده است (رجوع کنید به ص47ـ63) که از مطالب خرافی در ادبیات عربی هستند (رجوع کنید به بستانی، ج2، ص203). پس از آن، اخبار شاعران و طبقهبندی آنان را ذکر کرده و اخباری را در برتری برخی شاعران بر دیگران، و بخشهایی از سرودههای آنان و گفتههای راویان اشعار را درباره شاعران نقل کرده است (رجوع کنید به قرشی، ص65ـ 110). به گفته سزگین (همانجا)، ابوزید قرشی در مقدمه جمهرة متأثر از مجاز القرآن ابوعبیده بوده است. قرشی در طبقهبندی و برتر دانستن شاعران، برخی دیدگاههای انتقادی را از دیدگاه نسل اول راویان و دیگران مطرح کرده است که از نخستین گامهای نقد ادبی در ادبیات عربی بهشمار میروند (رجوع کنید به اسماعیل، ص88؛ دقاق، ص51؛ حسن؛ سرکیس، همانجاها)؛ هرچند بر او خرده گرفتهاند که در برتر دانستن شاعران، به نقل اقوال بسنده کرده و از خویش نظری نداده است (اسماعیل، ص86ـ87؛ بستانی، همانجا).ابوزید قرشی، پس از مقدمه، مجموعه خود را در هفت بخش و هر بخش را حاوی هفت قصیده تدوین کرده است. این تقسیمبندی ــ که در جای دیگری مشاهده نشده (رجوع کنید به اسد، ص587؛ امین، ج2، ص276) و به نظر برخی، از فرهنگ یونان به مردم عرب رسیده (برای نمونه رجوع کنید به فرّوخ، همانجا)ــ نشاندهنده جایگاه عدد هفت در فرهنگ اسلامی و ادبیات عربی است (برای تفصیل رجوع کنید به ابنمنظور، ذیل «سبع»؛ یونس، ص142، ذیل «سبعه»؛ حسن، ج1، ص76؛ دوری، ص162). برخی نیز برآناند که چون نخستین بخش (مُعَلَّقات)، شامل هفت قصیده است، دیگر بخشها نیز با عدد هفت تنظیم شدهاند (رجوع کنید به اسماعیل، ص85؛ حسن، همانجا). در برخی نسخههای جمهرة، برخی بخشها دارای هشت قصیده و برخی دارای شش قصیده است، که ظاهراً اشتباه از ناسخان بوده است (رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا).بخشهای جمهرة اشعارالعرب عبارتاند از:1) اصحاب مُعَلَّقات (آویختهها یا گردنبندها)، که جملگی از دوران جاهلیاند و عبارتاند از: امریالقَیس، زُهَیربن ابیسُلْمی، نابغه ذُبْیانی، اَعْشی' بَکْری، لَبیدبن رَبیعه، عَمْروبن کُلْثوم، و طَرَفَة بن عَبْد.2) اصحاب مُجَمْهَرات (دارای سبکی متین و بافتی استوار؛ امین، همانجا)، که شش شاعر نخست آن از دوره جاهلیاند و هفتمین شاعر، مُخَضْرَم است یعنی شاعری است که هم دوره جاهلی را درک کرده است و هم دوره اسلامی را (قس عطبه، ص473؛ د. ا. د. ترک ، ذیل مادّه، که همه شاعران این بخش را جاهلی دانستهاند). این شاعران عبارتاند از: عَبیدبن اَبْرَص، عَنْتَرَهبن عَمْرو، عَدیبن زید، بِشْربن ابیخازِم، اُمَیهبن ابیصَلْت، خِداشبن زُهَیر، و نَمِربن تَوْلَب.3) اصحاب مُنْتَقَیات (برگزیدهها)، که از شاعران جاهلی و مخضرماند و عبارتاند از: مُسَیببن عَلَس، مُرَقِّش اصغر، مُتَلَمِّس جَریر، عُرْوَهبن وَرْد، مُهَلْهِلبن رَبیعه، دُرَیدبن صِمَّت، و مُتَنَخِّلبن عُوَیمِر.4) اصحاب مُذَهَّبات یا مُذْهَبات (به معنای زراندودهها یا قصایدی که باید با آب طلا نوشته شوند؛ بغدادی، ج1، ص125)، که از شاعران جاهلی و مخضرماند و عبارتاند از: حَسّانبن ثابت، عبداللّهبن رَواحَه، مالکبن عَجْلان، قَیسبن خَطیم، اُحَیحة بن جُلاح، ابوقَیسبن اَسْلَت، و عَمْروبن امریالقیس.5) اصحاب مَراثی (سوکنامهها)، که از شاعران جاهلی و مخضرماند و عبارتاند از: ابوذُؤَیب هُذَلی، محمدبن کَعْب غَنَوی، اَعْشی' باهِلی، عَلْقَمَة بن ذی جَدَن حِمْیری، ابوزُبَید طائی، مُتَمِّمبن نُوَیرَه یرْبوعی، و مالکبن رَیب تمیمی.6) اصحاب مَشوبات (آمیختهها)، که جملگی از شاعران مخضرماند و به سبب درک دو دوره، مشوبات نام گرفتهاند و عبارتاند از: نابغه جَعْدی، کَعْببن زُهَیر، قُطامِی عُمَیربن شُییم، حُطَیئَه عَبْسی، شَمّاخبن ضِرار، عَمْرو بن اَحْمَر، و تمیمبن اُبَی بن مُقْبِل.7) اصحاب مُلْحَمات (سرودههای منسجم و استوار؛ امین، همانجا)، که جملگی از شاعران دوره اسلامیاند و عبارتاند از: فَرَزْدَق، جَریر، اَخْطَل، عُبَید راعی، ذوالرُّمَّة، کُمَیتبن زید اسدی، و طِرِمّاحبن حکیم طائی.بنابراین، بیشتر این سرودهها از دوره جاهلی است و در این میان، نامگذاری بخش پنجم (مَراثی) موضوعی است و دیگر نامگذاریها، به غیر از معلقات و مشوبات که وجهی دارد، صِرفاً برای نامگذاری بوده و وجه خاصی نداشته است (رجوع کنید به امین، همانجا؛ بلاشر، ج1، ص143؛ مراغی، ص119).پیش از جمهرة اشعارالعرب ، چندین مجموعه و جُنگ از سرودههای عربی فراهم آمده بود، از جمله معلّقات، گردآمده حَمّادِ راویه * (متوفی 155)؛ مُفضّلیات * ، گردآمده مفضّلضبّی * ؛ و اصمعیات ، گردآمده عبدالملک اصمعی * . برخی برآناند که جمهرة بهمثابه تکملهای برای مفضّلیات و اصمعیات است (رجوع کنید به د. ا. د. ترک ، همانجا؛ عطبه، ص472؛ دقاق، ص54) و به نظر برخی دیگر، جمهرة در اهمیت و فایده رسانی همارز آن دو مجموعه است (دایه، ص74).در جمهرة بهترین قصاید دوره جاهلی و اسلامی گردآمده (قرشی، ص99؛ زیدان، ج1، جزء1، ص73ـ74؛ جواد، ص179) و بدینترتیب، مجموعهای ارزشمند تدوین یافته است (امین، ج2، ص277؛ ضیف، 1977، ص179) که برای تحقیق در شعر دوره جاهلی و ترسیم تصویری از شعر آن دوران، منبعی معتبر است (فرّوخ، ج2، ص19). برخی از قصاید جمهرة منحصر به فرد است و پیش از آن در جایی نیامده است (رجوع کنید به قرشی، مقدمه بجاوی، ص3؛ حسن، ج1، ص78؛ دقاق، ص54؛ دایه، ص73). ابوزید قرشی روحیه نقّادی نداشته، از اینرو در جمهرة خلاقیت چشمگیری به کار نرفته است، ولی مجموعه او ذوق عمومی راویان آن زمان را برای عرضه بسیاری از سرودهها نشان میدهد ( د.اسلام ، همانجا)؛ هر چند که در صحت روایات کتاب تردید کردهاند تا بدانجا که سند کتاب را ضعیف دانستهاند (ضیف، 1977، همانجا).از امتیازات جمهرة، آوردن قصاید طولانی است (همو، 1975، ص144)، که از آن جمله قصیده ذوالرّمّه (متوفی 117) با 126 بیت است (رجوع کنید به قرشی، ص744ـ782).از دیگر ویژگیهای جمهرة آن است که قرشی غالباً پس از آوردن ابیات، به شرح واژگان آنها پرداخته (از جمله رجوع کنید به ص312، 748)، ولی برخی ابیات را نیز بدون شرح آورده است (از جمله رجوع کنید به ص381، 498) و برخلاف مفضّل ضبّی و اصمعی، که گاه چند شعر را از یک شاعر آوردهاند، وی از هر شاعر یک شعر آورده است، بیآنکه دلیل گزینش خود یا بسنده کردن به یک شعر را ذکر کند (رجوع کنید به اسماعیل، ص84ـ85). همچنین وی دلیلی برای طبقهبندی خود نیاورده و سرودهها را نیز مقایسه نکرده است (همان، ص87).از نکات شایان ذکر در جمهرة آن است که قرشی پس از نام خلفا عبارت «رضیاللّه عنه» را آورده، ولی همهجا پس از نام امیرالمؤمنین علی عبارت «علیهالسلام» را آورده است (برای نمونه رجوع کنید به ص29، 44، 642). وی درباره خوارج نوشته است که آنان کسانی بودند که بر سرور ما علی علیهالسلام شوریدند (ص736). این شواهد، اگر بیانگر تشیع او نباشد، به تعبیر مصطفی جواد (ص194ـ195) نشان میدهد که کتاب در عصر فاطمیان تألیف شده است.نسخههای متعددی از جمهرة موجود است (رجوع کنید به بروکلمان، ج1، ص76؛ سزگین، ج2، جزء1، ص90ـ91). بخشهایی از جمهرة نیز چاپ شده است (رجوع کنید به سزگین، ج2، جزء1، ص91؛ د.ا.د.ترک ، همانجا). نخستینبار سعید آنطون عَمّون آن را به طور مستقل در 1308 در بولاق به چاپ رساند. پس از آن بارها این کتاب در قاهره و بیروت و دمشق، و گاه حتی با نامی دیگر، چاپ شد (رجوع کنید به سزگین؛ سرکیس؛ د.ا.د.ترک ، همانجاها). احمد خَطّاب (ص653ـ670) دو چاپ جمهرة را مقایسه کرده و به نکاتی همچون تصحیف برخی واژگان، اختلاف در روایت اشعار و تعداد ابیات قصاید برخورده است. برخیمستشرقان، از جمله نولدکه و نالینو، نیز مقالاتی درباره مطالب جمهرة و چاپهای آن منتشر کردهاند (رجوع کنید به سزگین؛ د.ا.د.ترک ، همانجاها).منابع: ابندرید، کتاب جمهرةاللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت 1987ـ1988؛ ابنرشیق، العمدة فی محاسن الشعر و آدابه و نقده، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت 1401/1981؛ ابنمنظور؛ محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج6، چاپ محمد عبدالمنعم خفاجی و محمود فرج عقده، قاهره [ بیتا. ]؛ ناصرالدین اسد، مصادر الشعر الجاهلی و قیمتها التاریخیة، بیروت 1988؛ عزالدین اسماعیل، المصادر الادبیة و اللغویة فی التراث العربی، بیروت [? 1975 ]؛ احمد امین، ضحیالاسلام ، بیروت: دارالکتاب العربی، [ بیتا. ]؛ کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی ، ج1، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1974؛ بطرس بستانی، ادباءالعرب، بیروت 1988ـ1990؛ عبدالقادربن عمر بغدادی، خزانةالادب و لبلباب لسان العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره 1967ـ1980؛ مصطفی جواد، « مؤلف جمهرة اشعار العرب »، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج7 (1379)؛ عزة حسن، المکتبة العربیة: دراسة لامّهات الکتب فی الثقافة العربیة، ج1، دمشق 1390/1970؛ احمد خطّاب، « ' جمهرة اشعار العرب، بین طبعتین لابی زید القرشی»، مجله معهد المخطوطات العربیة، ج28، ش2، کویت (شوال 1404ـ ربیعالاول 1405)؛ محمد رضواندایه، المکتبة العربیة و منهج البحث، دمشق 1420/1999؛ عمر دقاق، مصادر التراث العربی فیاللغة و المعاجم و الادب و التراجم ، بیروت: مکتبة دارالشرق، [ بیتا. ]؛ عوض محمددوری، مصادر دراسة الشعر العربی فی العصر الاموی ، بغداد 2001؛ مصطفی صادق رافعی، تاریخ آداب العرب ، بیروت 1420/1999؛ جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، بیروت 1983؛ یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛ فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی ، ج2، جزء1، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، [ریاض ] 1403/1983، چاپ افست قم 1412؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمد احمد جادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره [ بیتا. ]؛ شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی ، ج4: العصر العباسی الثانی ، قاهره [ 1975 ]؛ همو، العصر الجاهلی ، قاهره [ 1977 ]؛ عبدالرحمان عطبه، موسوعة المصادر و المراجع ، بیروت 1418/1998؛ عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، بیروت 1984ـ1985؛ محمدبن ابیالخطاب قرشی، جمهرة اشعار العرب فی الجاهلیة و الاسلام ، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره [ 1981 ]؛ محمود احمد حسن مراغی، دراسات فی المکتبة العربیة و تدوین التراث، بیروت 1411/1991؛ الموسوعة العربیة العالمیة، ریاض: مؤسسه اعمال الموسوعة للنشر و التوزیع، 1419/1999؛ عبدالحمید یونس، معجم الفولکلور ، بیروت 1983؛Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe , Paris 1952-1966; EI 2 , suppl ., fascs. 1-2, Leiden 1980, s.v. "Abu Zayd A l-Kurashi (by CH. Pellat); TDVIA , s.v. "Cemheretu esari'l - Arab" (by M. Sadi Cogenli).