جمعیت اسلامی افغانستان، حزب ، یکی از احزاب مهم اسلامگرا در افغانستان. سابقه شکلگیری جمعیت اسلامی افغانستان به سال 1352ش میرسد (جمعیت اسلامی افغانستان، 1383ش ب ، ص1)، اما نخستین بار در 1355ش/ 1976 بود که ــ پس از گریختن اعضای عالیرتبه «سازمان جوانان مسلمان»، از جمله برهانالدین ربّانی، به پیشاورِ پاکستانــ رسماً تشکیلات جمعیت اسلامی پدید آمد (روآ ، ص118؛ تنویر، ص321؛ عظیمی، ج1، ص112). علت فرار اعضای جنبش، شکست قیام آنان بر ضد دولت محمد داوود در 1354ش بود (منیب، ص102؛ طنین، ص309). جمعیت اسلامی افغانستان از همان آغاز اهداف بزرگ خود را چنین اعلام کرد: دفاع از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی؛ و تأمین عدالت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر پایه آموزههای دینی و اصول دموکراسی (جمعیت اسلامی افغانستان، 1383ش ب ، ص3ـ4). همچنین عمده برنامههای خود را در بخشهای سیاست داخلی، امور اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، معادن، آموزش و پرورش و بهداشت تنظیم کرد (رجوع کنید به همان، ص4ـ13) و بهویژه مدعی شد که از گرایشهای نژادی، قومی، صنفی، منطقهای، زبانی و طبقاتی اجتناب میورزد و وابستگی به استبداد داخلی و استعمار خارجی را نفی و با آن مبارزه میکند (حقشناس، ص334ـ335).جمعیت اسلامی افغانستان با اینکه از جریان اسلامگرای فعالی، با گرایش به اخوانالمسلمین * مصر و جماعتِ اسلامی * پاکستان، در دانشگاه کابل نشئت گرفت، اساساً به عنوان ائتلاف مقاومت اسلامی مجاهدین غیرپشتون برضد تجاوز نیروهای شوروی، تجدیدحیات یافت و عمده اعضای آن را بدخشیها (بستگان ربّانی، رهبر جمعیت)، پنجشیریها (بستگان احمدشاه مسعود، فرمانده نامی جمعیت) و دیگر فارسی زبانان سنّی مذهب تشکیل می دادند (صیقل، ص55، 57ـ58؛ نیز رجوع کنید به فرهنگ، ج2، ص22ـ24، 114).جمعیت اسلامی، چند ماه پس از کودتای کمونیستی ثور (اردیبهشت) 1357، در 19 سنبله (شهریور) 1357 با حزب اسلامی، به رهبری گلبدین حکمتیار، ائتلاف کرد و حزب جدیدی به نام حرکت انقلاب اسلامی ایجاد شد. به علت اختلاف ربّانی و حکمتیار، این اتحاد خیلی زود از بین رفت؛ هرچند که جمعیت از آن پس هم در ائتلافهای دیگری شرکت کرد که منظور از آنها هماهنگی بیشتر میان احزاب اسلامی مخالف دولت کمونیستی در کابل بود (طنین، ص310ـ311). همچنین گروههای زیادی نیز از جمعیت منشعب شدند (رجوع کنید به خسروشاهی، ص62ـ63).یکی از نخستین قیامهای مهم بر ضد حکومت کمونیستی ترهکی *ــ که به شدت هم سرکوب شدــ قیام مردم هرات در 24 حوت (اسفند) 1357 بود که جمعیت اسلامی در سازماندهی آن نقش اساسی داشت (پوئیگ ، ص140؛ طنین، ص254ـ255).این حزب، بر پایه اساسنامهاش، دارای این تشکیلات است: مجمع عمومی، شورای عالی، شورای رهبری و رهبر، دارالانشاء، دفاتر اجرایی و نهادهای محلی مانند شوراهای ولایتی (جمعیت اسلامی افغانستان، 1383ش الف ، ص17ـ 18) که در آن میان، رهبری حزب قدرت بیشتری دارد و رهبر ــ که باید از صفاتی چون عدالت و تقوا، بینش سیاسی و اجتماعی، و جرأت تصمیمگیری برخوردار باشد (همان، ص21)ــ میتواند اعضای شورای عالی را از میان اعضای مجمع عمومی، و اعضای شورای رهبری را از میان اعضای شورای عالی و نیز معاونان و رؤسای دفاتر جمعیت برگزیند (همان، ص24ـ25). با وجود این، تشکیلات جمعیت اسلامی، بهویژه در دوران مبارزه مسلحانه با کمونیستها و اشغالگران شوروی، به دو جناح تقسیم شد: جناح سیاسی با کمکهای محدود به عملیات نظامی به رهبری برهانالدین ربّانی، و جناح نظامی ـ سیاسی به رهبری احمدشاه مسعود * که در داخل کشور و به نام «شورای نظار» عمل میکرد (صیقل، ص56). مسعود بیشتر بر حامیان پنجشیری خود متکی بود، اما ربّانی به کارکنان و افراد مسلح بدخشی تکیه می کرد (همان، ص57).شورای نظار ــکه اولین جلسه سالانهاش در 15 آذر 1362 برگزار شدــ اهداف اولیه خود را چنین اعلام کرد: برنامهریزی و تدوین راهبرد جنگ، هماهنگ ساختن عملیات نظامی بین جبهههای مختلف، ایجاد مراکز آموزشی برای آشنایی مجاهدین با سلاحهای گوناگون، بهرهگیری از ظرفیتهای اجتماعی و نظامی موجود در نواحی شمال و شمالشرقی کشور، و بهطور کلی نظارت بر روند فعالیتهای جهادی (روآ، ص206ـ209). در 23 آذر 1363، یکی از فرماندهان مهم جمعیت اسلامی در نواحی شمالی افغانستان، به نام عبدالقادر ذبیحاللّه، کشته شد. قتل او ــ که یکی از شخصیتهای فرهنگی بهشمار می رفت و در آغاز جهاد، قلمرو جمعیت را در تمامی ولایات شمالی کشور توسعه داده و تثبیت نموده بودــ ضربه جبرانناپذیری به جمعیت وارد آورد ( افغانستان در سه دهه اخیر ، ص505). از دیگر فرماندهان فعال و مشهور جمعیت اسلامی، محمداسماعیلخان در هرات، ذبیحاللّه در مزارشریف، و بصیر خالد در بدخشان بودند (تنویر، ص322).مناطق نفوذ جمعیت اسلامی، استانها و نواحی شمالی افغانستان، از جمله هرات، بادغیس، فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، کُنْدُز، تَخار، بدخشان، بَغْلان، پَرْوان و کاپیسا، بهویژه دره پنجشیر، است ( جنگ در افغانستان ، ص154). در 1358ش، شاخه سیاسی جمعیت اسلامی با حزب اسلامی حکمتیار، حزب اسلامی یونس خالص و اتحاد اسلامی سَیاف، ائتلاف سهگانه و در 1360ش، با هفت گروه افغانی جهادی مقیم پیشاور، ائتلاف هفتگانه را با نام «اتحاد اسلامی مجاهدان افغانستان» به وجود آورد (همان، ص149؛ اعتمادی، ص3). در 1367ش، احزاب جهادی مستقر در پیشاور، با حمایت پاکستان و امریکا و عربستان سعودی، بدون حضور احزاب جهادی مستقر در ایران، دو دولت موقت تشکیل دادند ( افغانستان در سه دهه اخیر ، ص521). در 29 خرداد همان سال، در دولت تبعیدی اول، به سرپرستی احمدشاه احمدزَی، فقط دو وزارت داخله، و تعلیم و تربیت (اعتمادی، همانجا) و در دولت موقت دوم در 4 اسفند، به ریاست صبغتاللّه مجددی، سه وزارت اِعْمار مجدد، معادن و صنایع، و دعوت و ارشاد به جمعیت اسلامی تعلق گرفت ( افغانستان در سه دهه اخیر ، ج1، ص521ـ522). پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان در 26 بهمن 1367، جمعیت اسلامی، همانند دیگر احزاب جهادی، همه کوشش خود را برای سرنگونی دولت دستنشانده شوروی بهکار گرفت، ولی موفق نشد. در 19 شهریور 1369، به ابتکار احمدشاه مسعود، شورای سراسری فرماندهان جهادی، با حضور دهها تن از زبدهترین فرماندهان جهادی کشور، تشکیل شد. پس از آن، حملات مجاهدین با موفقیت همراه گردید و سرانجام، حکومت کمونیستی افغانستان سقوط کرد (همان، ص522؛ منیب، ص270ـ272). پس از سقوط حکومت کمونیستی در 8 اردیبهشت 1371، طبق توافق سران مجاهدین در پیشاور، دو دوره حکومت موقت در نظر گرفته شد: حکومت موقت اول به مدت دو ماه به ریاست مجددی و حکومت موقت دوم به مدت چهار ماه به ریاست برهانالدین ربّانی و صدارت گلبدین حکمتیار. در خلال این شش ماه میبایست زمینه برای برگزاری انتخابات سراسری فراهم میشد. بر این اساس، در دولت موقت مجددی، ربّانی رئیس شورای رهبری و احمدشاه مسعود وزیر دفاع گردید و دو وزارت «هوانوردی» و «اطلاعات و کلتور [ فرهنگ ] » به جمعیت اسلامی داده شد ( افغانستان در سه دهه اخیر ، همانجا؛ منیب، ص300ـ302). براساس توافقات پیشاور، دوره دو ماهه ریاست مجددی در 7 تیر 1371 به پایان رسید و او در همین روز قدرت را به شورای رهبری سپرد و ربّانی قدرت را به مدت چهار ماه بهدست گرفت که بعداً 45 روز تمدید شد (افغانستان در سه دهه اخیر ؛ اعتمادی، همانجاها). شورای اهل حل و عقد، که با تلاش ربّانی و حامیانش تشکیل شده بود، ربّانی را دو سال دیگر، یعنی تا 1373ش، در مقام ریاست جمهوری ابقا کرد ( افغانستان در سه دهه اخیر ، ص522ـ523). پس از پایان این مدت، ربّانی و جمعیت اسلامی افغانستان با پشت سر گذاشتن برخی وقایع (همچون درگیری خونین با حزب اسلامی حکمتیار و برخی دیگر از احزاب بهویژه در کابل، ظهور طالبان * ، کشته شدن احمدشاه مسعود، حادثه 11 سپتامبر 2001/ 20 شهریور 1380 در امریکا، و سقوط طالبان در 1380ش) تا تشکیل دولت انتقالی حامد کَرْزَی در اواخر نیمه دوم 1380ش، همچنان ریاست و اداره رسمی کشور را برعهده داشت و بهویژه در دوره حاکمیت طالبان، نیروهای جمعیت اسلامی، به فرماندهی احمدشاه مسعود، عمدهترین نیروهای مقاومت دربرابر طالبان شدند (مبارز، ص124) و به محبوبیت مسعود در افکار عمومی افزوده شد (رشید، ص231). برطبق موافقتنامه بُن (1380ش)، که ایجاد دولت ششماهه موقت را تصویب کرده بود، جمعیت اسلامی چند وزارت مهم (از جمله وزارت خارجه و دفاع) و چند معاونت و سِمَتهای مهم را در دست گرفت. در اول دی 1380 نیز برهانالدین ربّانی به دولت نُه ساله خود پایان بخشید و زمام امور را به حامد کَرْزَی سپرد (رجوع کنید به افغانستان. کمیسیون قانون اساسی، ص3ـ4). اعضای جمعیت اسلامی در لُویه جَرگه (مجلس بزرگان) اضطراری نیز حضور وسیعی داشتند و در دولت هجده ماهه انتقالی اسلامی پس از لویه جرگه نیز سمتها و وزارتهای مهم (مانند وزارت خارجه و دفاع و چند وزارت دیگر) و معاونتهای آنها و بسیاری از سفارتهای کشور در خارج را از آن خود کردند (مصاحبه با محمدرحیم افضلی مسئول فرهنگی سفارت افغانستان در تهران، خرداد 1382).جمعیت اسلامی، افزون بر فعالیتهای سیاسی، فعالیتهای فرهنگی هم کرده و در این بخش، نشریات متعددی در قالب هفتهنامه، ماهنامه، فصلنامه، جزوه، کتاب و غیره به زبانهای فارسی، پشتو، اردو، عربی، روسی، انگلیسی و آلمانی، در داخل و خارج کشور، منتشر کرده است که شمار آنها به بیش از پنجاه عنوان میرسد و برخی از آنها همچنان منتشر می شود. برخی از نشریات جمعیت عبارتاند از: هفتهنامه مجاهد و ماهنامه میثاق خون در پاکستان؛ ماهنامههای انقلاب اسلامی افغانستان، دانشجو، امت و میهن ، در ایران؛ ماهنامه بشارت، گاهنامه آرمان مجاهد و هفتهنامه پیام مجاهد ، در افغانستان؛ و ماهنامه اخبار افغانستان ، در اروپا و امریکا (دولتآبادی، ص178ـ179؛ افغانستان در سه دهه اخیر ، ص528ـ532).پس از ریاست جمهوری حامد کرزی، دو حزب از جمعیت اسلامی منشعب شد: نهضت ملی افغانستان به رهبری احمدولی مسعود، و افغانستان نوین به رهبری محمدیونس قانونی.منابع: عوضعلی اعتمادی، «احزاب افغانستان از ظهور تا افول»، هفتهنامه بنیاد وحدت، ش194 (آبان 1378)؛ افغانستان در سه دهه اخیر ، قم: ثقلین، 1381ش؛ افغانستان. کمیسیون قانون اساسی، مواد ممد برای پروسه آگاهی عامه، [ بی جا ]: کمیسیون قانون اساسی، 1382ش؛ خوان ـ خوسه پوئیگ، «احزاب سیاسی نهضت مقاومت»، در جنگ افغانستان: دخالت شوروی و نهضت مقاومت ، زیرنظر آندره بریگو و اولیویه روآ، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1366ش؛ محمدحلیم تنویر، تاریخ و روزنامه نگاری افغانستان، هلند: انستیتوت تحقیقات و بازسازی افغانستان، 1378ش؛ جمعیت اسلامی افغانستان، اساسنامه جمعیت اسلامی افغانستان، [ کابل 1383ش الف ]؛ همو، مسوده مرام نامه جمعیت اسلامی، [ کابل 1383ش ب ]؛ جنگ در افغانستان، نوشته پیکف و دیگران، ترجمه عزیز آریانفر، پیشاور: مرکز نشراتی میوند، 1991؛ ش. ن. حقشناس، دسایس و جنایات روس در افغانستان: از امیردوست محمدخان تا ببرک ، تهران 1363ش؛ هادی خسروشاهی، نهضتهای اسلامی افغانستان، تهران 1370ش؛ بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان ، قم 1371ش؛ احمد رشید، طالبان: اسلام، نفت و بازی بزرگ جدید ، ترجمه اسداللّه شفایی و صادق باقری، [ تهران ] 1379ش؛ اولیویه روآ، افغانستان: اسلام و نوگرایی سیاسی ، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد 1369ش؛ امین صیقل، «دولت ربانی: 1996ـ1992»، در افغانستان، طالبان و سیاستهای جهانی ، گردآورنده: ویلیام میلی، ترجمه عبدالغفار محقق، مشهد: ترانه، 1377ش؛ ظاهر طنین، افغانستان در قرن بیستم: 1996ـ1900 ، تهران 1383ش؛ محمدنبی عظیمی، اردو و سیاست در سه دهه اخیر افغانستان ، پیشاور 1377ش؛ میرمحمدصدیق فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، قم 1374ش؛ عبدالحمید مبارز، حقایق و تحلیل وقایع سیاسی افغانستان: 1973ـ1999م، از سقوط سلطنت تا ظهور و اجراآت طالبان ، پیشاور 1378ش؛ و. منیب، جریانات تاریخی افغانستان ، پیشاور 1379ش.