جمع و تفریق (۱)

معرف

، از صنایع‌ معنوی در علم‌ بدیع‌
متن
جمع‌ و تفریق‌(1) ، از صنایع‌ معنوی در علم‌ بدیع‌. در این‌ صنعت‌، نخست‌ میان‌ دو یا چند چیز همانندی برقرار میگردد، آنگاه‌ با صفات‌ متمایز آنها از هم‌ جدا میشوند، مانند این‌ بیت‌ سعدی: «منم‌ امروز و تو انگشت‌ نمای زن‌ و مرد/ من‌ به‌ شیرین‌ سخنی، تو به‌ نکویی مشهور» (ص‌ 142، بیت‌ 10)؛ جامع‌، در این‌ بیت‌، انگشت‌ نما بودن‌ است‌ و فرق‌ در شیرین‌ سخنی و نکویی. به‌ تعبیر رشیدالدین‌ وَطْواط‌ (متوفی 573؛ ص‌ 76) جمع‌ در تشبیه‌ به‌ یک‌ چیز است‌، مانند این‌ سروده او: «فَوَجْهُک‌ کالنّارِ فی ضَوْئِها/ وقَلْبیَ کالنّارِ فی حَرِّها» وطواط‌ میگوید: «در این‌ بیت‌ جمع‌ کرده‌ام‌ میان‌ روی معشوق‌ و دل‌ خویش‌، در مانندگی به‌ آتش‌، باز تفریق‌ کرده‌ام‌ به‌ روشنایی و سوزانی».صنعت‌ جمع‌ و تفریق‌، معمولاً در کتابهای علم‌ بلاغت‌ در یک‌ فصل‌، به‌ همراه‌ جمع‌، تفریق‌، تقسیم‌، جمع‌ با تقسیم‌، و جمع‌ با تفریق‌ و تقسیم‌ میآید (برای نمونه‌ رجوع کنید به رشید وطواط‌، ص‌ 74ـ77؛ یحیی بن‌ حمزه‌ علوی، ج‌ 3، ص‌ 141ـ144). به‌ تعبیر یحیی بن‌ حمزه‌ علوی (متوفی 745؛ ج‌ 3، ص‌ 141) این‌ اقسام‌ جایگاهی بلند در حُسن‌ تألیف‌ و فصاحت‌ کلام‌ دارند. برخی مؤلفانِ آرایه‌های ادبی نیز تعاریف‌ جداگانه‌ای از جمع‌ و تفریق‌ ارائه‌ داده‌ و این‌ صنعت‌ را نوع‌ مستقلی به‌ شمار نیاورده‌اند (برای نمونه‌ رجوع کنید به شمس‌العلماء گرکانی، که‌ تفریق‌ را در ص‌ 168 و جمع‌ را در ص‌ 221 آورده‌ است‌؛ سُبْکی، ج‌ 4، ص‌ 354). در برخی تألیفات‌ نیز عنوان‌ این‌ صنعت‌، جمع‌ با تفریق‌ (الجمع‌ مع‌التفریق‌) آمده‌ است‌ (برای نمونه‌، در عربی رجوع کنید به سَکّاکی، ص‌201؛ ابن‌مالک‌، ص‌245؛ در فارسی رجوع کنید به آملی، ج‌1، ص‌108؛ کاشفی، ص‌ 143؛ موسوی فندرسکی، ص‌ 96). آوردن‌ کلمه مع‌ (با) نشانه این‌ است‌ که‌ اجتماع‌ این‌ دو صنعت‌، موجب‌ زیادتِ حُسن‌ است‌ و زیباتر از این‌ است‌ که‌ صنعت‌ جمع‌ یا تفریق‌ به‌ تنهایی به‌ کار رود ( رجوع کنید به دُسوقی، ج‌ 2، ص‌ 537). در اشعار، غالباً جمع‌ در مصراع‌ نخست‌ (صدر) و تفریق‌ در مصراع‌ دوم‌ (عَجُز) میآید ( رجوع کنید به رامی، ص‌ 111) و گاه‌ جمع‌ در مصراع‌ نخست‌ و تفریق‌ در مصراع‌ و بیت‌ بعد میآید، مانند «من‌ و تو هر دو از گل‌ زردیم‌/ جز من‌ از رنگم‌ و تو از بویی// من‌ ورا پویم‌ ارترا جویم‌/ تو مرا بین‌ گر ورا جویی» (رادویانی، ص‌ 68؛ در عربی برای نمونه‌ رجوع کنید به سروده فخر عیسی ( متوفی 584 ) در ابن‌حجه‌، ج‌ 4، ص‌ 12ـ13). گاه‌ ممکن‌ است‌ جمع‌ در بیت‌ نخست‌ باشد و تفریق‌ در بیتهای بعدی، مانند سروده قَمَری جرجانی (متوفی 403؛ رجوع کنید به رادویانی، ص‌ 69ـ70). یغمای جندقی (متوفی 1276) نیز این‌ صنعت‌ را در قالب‌ رباعی به‌ کار برده‌ است‌ ( رجوع کنید به کزّازی، ص‌ 122).صنعت‌ جمع‌ و تفریق‌ در قرآن‌ کریم‌ نیز به‌ کار رفته‌ است‌، مانند «وَجَعَلْنا اللَّیْلَ والنَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنا آیةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً...» (و ما شب‌ و روز را دو آیت‌ و نشانه [ قدرت‌ ] قرار دادیم‌، آنگاه‌ از نشانه شب‌ [ وروشنی ماه‌ ] کاستیم‌ و نشانه روز را تابان‌ ساختیم‌؛ اِسْراء: 12؛ نیز رجوع کنید به خطیب‌ قزوینی، ص‌ 370؛ عتیق‌، ص‌ 578). این‌ صنعت‌ در چندین‌ آیه دیگر قرآن‌ نیز به‌ کار رفته‌ است‌ ( رجوع کنید به زُمَر: 42؛ ص‌ : 76؛ نیز رجوع کنید به سیوطی، 1363، ج‌3، ص‌ 314ـ315؛ تهانوی، ج‌ 1، ص‌ 235؛ آق‌اولی، ص‌192).ابن‌ ابی الاِصْبَع‌ (متوفی 654؛ ص‌ 313ـ314) بحثی را با عنوان‌ باب‌التفریق‌ و الجمع‌ در قرآن‌کریم‌ آورده‌ است‌ که‌ با صنعت‌ جمع‌ و تفریق‌ ارتباطی ندارد.قدیم‌ترین‌ سروده عربی که‌ دارای این‌ صنعت‌ است‌ متعلق‌ به‌ مروان‌بن‌ ابی حَفْصه‌ (متوفی 182) است‌ ( رجوع کنید به مَرزُبانی، ص‌ 397؛ مدنی، ج‌ 5، ص‌ 168). بُحْتُری (متوفی 284؛ ج‌ 1، ص‌ 205)، مهْیار دَیْلَمی (متوفی 428) و ابوالعَلاء مَعَرّی (متوفی 449) نیز این‌ صنعت‌ را به‌ کار برده‌اند ( رجوع کنید به مدنی، ج‌ 5، ص‌ 169، 171). در اشعار فارسی سبک‌ خراسانی، هم‌ در عصر سامانی ( رجوع کنید به محجوب‌، ص‌ 79ـ80) و هم‌ در عصر غزنوی ( رجوع کنید به همان‌، ص‌ 349)، این‌ صنعت‌ به‌ کار رفته‌ و قدیم‌ترین‌ شعر فارسی که‌ دارای این‌ صنعت‌ است‌، سروده رابعه بنت‌ کعب‌ (متوفی سده چهارم‌) است‌ ( رجوع کنید به عوفی، ج‌ 2، ص‌ 61).تا پیش‌ از رادویانی (متوفی سده پنجم‌)، مؤلفان‌ علوم‌ بلاغی و بدیع‌، از جمله‌ ابن‌معتز (متوفی 296)، ابوهلال‌ عسکری (متوفی 395)، ابن‌رَشیق‌ قَیْرَوانی (متوفی 456) و نصربن‌ حسن‌ مَرغینانی (متوفی سده پنجم‌)، از صنعت‌ جمع‌ و تفریق‌ نامی نبرده‌اند. ترجمان‌البلاغه‌ * رادویانی، نخستین‌ کتابی است‌ که‌ در باره این‌ صنعت‌ بحث‌ کرده‌ است‌ ( رجوع کنید به ص‌ 68ـ70) و پس‌ از آن‌، رشید وطواط‌ (ص‌ 76ـ77) و شمس‌ قیس‌ رازی (ص‌ 354ـ 355) از آن‌ سخن‌ به‌ میان‌ آورده‌اند. جلال‌الدین‌ سیوطی (متوفی 911) و عبدالرحمان‌ اَخْضَری (متوفی 983) نیز تعریف‌ این‌ صنعت‌ را به‌ نظم‌ عربی آورده‌اند ( رجوع کنید به سیوطی، 1305، ص‌ 105؛دمنهوری، ص‌ 135).در قصاید بدیعیه‌ * نیز بدیعیه‌سرایان‌ نام‌ این‌ صنعت‌ را در ضمن‌ سروده‌های خود آورده‌اند، از جمله‌ صفیالدین‌ حِلّی (متوفی 750؛ ص‌ 170)، ابن‌جابر (متوفی 780؛ رجوع کنید به ابوزید، ص‌ 266)، ابن‌حِجَّه‌ حَمَوی (متوفی 837؛ ج‌ 4، ص‌ 12ـ13) و ابوالوفاء عُرْضی (متوفی 1071؛ رجوع کنید به ابوزید، ص‌ 119، 333؛ برای دیگر قصاید بدیعیه‌ که‌ صنعت‌ جمع‌ و تفریق‌ در آنها آمده‌ است‌ رجوع کنید به مدنی، ج‌ 5، ص‌ 171ـ172).منابع‌: علاوه‌ بر قرآن‌؛ عبدالحسین‌ آق‌اولی، درر الادب‌: در فن‌ معانی، بیان‌، بدیع، [ شیراز 1336 ش‌، چاپ‌ افست‌ قم‌، بی تا. ]؛ شمس‌الدین‌ محمدبن‌ محمود آملی، نفائس‌ الفنون‌ فی عرایس‌ العیون، ج‌ 1، چاپ‌ ابوالحسن‌ شعرانی، تهران‌ 1377؛ ابن‌ابی الاصبع‌، بدیع‌القرآن‌ ، چاپ‌ حفنی محمدشرف‌، مصر 1377/1957؛ ابن‌حجه‌، خزانة الادب‌ و غایة الارب‌، چاپ‌ کوکب‌ دیاب‌، بیروت‌ 1421/2001؛ ابن‌مالک‌، المصباح‌ فی المعانی و البیان‌ و البدیع‌، چاپ‌ عبدالحمید هنداوی، بیروت‌ 1422/2001؛ علی ابوزید، البدیعیات‌ فی الادب‌ العربی: نشأتها، تطوّرها، أثرها ، بیروت‌ 1403/1983؛ ولیدبن‌ عبید بحتری، دیوان‌ ، بیروت‌ 1408/1987؛ محمداعلیبن‌ علی تهانوی، کتاب‌ کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌ ، چاپ‌ محمد وجیه‌ و دیگران‌، کلکته‌ 1862، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1967؛ محمدبن‌ عبدالرحمان‌ خطیب‌ قزوینی، الایضاح‌ فی علوم‌ البلاغة: المعانی و البیان‌ و البدیع‌ ، بیروت‌: دارالکتب‌ العلمیة، [ بی تا. ]؛ محمدبن‌ احمد دسوقی، حاشیة علی شرح‌ العلامة سعدالدین‌ التفتازانی علی متن‌ التلخیص، استانبول‌ [ بی تا. ]؛ چاپ‌ افست‌ اصفهان‌ [ بی تا. ]؛ احمدبن‌ عبدالمنعم‌ دمنهوری، حلیة اللّبّ المصون‌ علی الجوهر المکنون‌، در هامش‌ عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، عقودالجمان، مصر 1305؛ محمدبن‌ عمر رادویانی، ترجمان‌ البلاغه، چاپ‌ احمد آتش‌، استانبول‌ 1949، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1362 ش‌؛ حسن‌بن‌ محمدرامی، حقایق‌ الحدائق، چاپ‌ محمدکاظم‌ امام‌، تهران‌ 1341 ش‌؛ محمدبن‌ محمدرشید وطواط‌، حدایق‌ السحر فی دقایق‌ الشعر ، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌، تهران‌ 1362 ش‌؛ احمدبن‌ علی سبکی، عروس‌ الافراح‌ فی شرح‌ تلخیص‌ المفتاح‌ ، چاپ‌ خلیل‌ ابراهیم‌ خلیل‌، بیروت‌ 1422/2001؛ مصلح‌بن‌ عبداللّه‌ سعدی، غزلیات‌ سعدی ، چاپ‌ حبیب‌ یغمائی، تهران‌ 1361 ش‌؛ یوسف‌بن‌ ابیبکر سکاکی، مفتاح‌ العلوم‌ ، قاهره‌ 1356/1937؛ عبدالرحمان‌بن‌ ابیبکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، [ قاهره‌ 1967 ]، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1363 ش‌؛ همو، عقودالجمان‌ ، مصر 1305؛ محمدحسین‌ شمس‌العلماء گرکانی، ابدع‌ البدایع‌ در فن‌ بدیع‌ ، تهران‌ 1328؛ محمدبن‌ قیس‌ شمس‌ قیس‌، کتاب‌ المعجم‌ فی معاییر اشعار العجم‌ ، تصحیح‌ محمدبن‌ عبدالوهاب‌ قزوینی، چاپ‌ مدرس‌ رضوی، تهران‌ [? 1338 ش‌ ]؛ عبدالعزیزبن‌ سرایا صفی الدین‌ حلّی، شرح‌ الکافیة البدیعیّة، چاپ‌ نسیب‌ نشاوی، دمشق‌ 1402/1982؛ عبدالعزیز عتیق‌، علم‌ المعانی، البیان‌، البدیع‌ ، بیروت‌: دارالنهضة العربیة، [ بی تا. ]؛ محمدبن‌ محمد عوفی، لباب‌الالباب‌، چاپ‌ ادوارد براون‌ و محمد قزوینی، لیدن‌ 1321ـ1324/ 1903ـ1906؛ حسین‌بن‌ علی کاشفی، بدایع‌ الافکار فی صنایع‌ الاشعار ، چاپ‌ میرجلال‌الدین‌ کزّازی، تهران‌ 1369 ش‌؛ جلال‌الدین‌ کزّازی، زیبا شناسی سخن‌ پارسی، 3: بدیع، تهران‌ 1374 ش‌؛ محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی در شعرفارسی ، تهران‌ 1350 ش‌؛ علی خان‌بن‌ احمد مدنی، انوارالربیع‌ فی انواع‌ البدیع‌ ، چاپ‌ شاکر هادی شکر، نجف‌ 1388ـ1389/ 1968ـ1969؛ محمدبن‌ عمران‌ مرزبانی، معجم‌الشعراء، چاپ‌ ف‌. کرنکو، بیروت‌ 1402/1982؛ ابوطالب‌بن‌ میرزابیک‌ موسوی فندرسکی، رساله بیان‌ بدیع‌ ، چاپ‌ مریم‌ روضاتیان‌، اصفهان‌ 1381 ش‌؛ یحییبن‌ حمزه‌ علوی، کتاب‌ الطراز المتضمن‌ لاسرار البلاغة و علوم‌ حقائق‌ الاعجاز، بیروت‌ 1402/1982.
نظر شما
مولفان
گروه
ادبیات و زبان ها ,
رده موضوعی
جلد 10
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده