جمالی دهلوی حامدبن فضل الله

معرف

شاعر، تذکره‌ نویس‌ و از مشایخ ‌سهروردیه ‌هند
متن
جمالی‌ دهلوی‌، حامدبن‌فضل‌اللّه‌، شاعر، تذکره‌ نویس‌ و از مشایخ ‌سهروردیه ‌هند. وی ‌به ‌شیخ‌ جمالی ‌کَنْبَوی‌، درویش ‌جمالی‌، ملاجمالی‌، شاه ‌فضل ‌اللّه‌ جمالی‌ و جمال ‌الدین ‌فضل‌ اللّه‌ نیز شهرت ‌دارد (جمالی‌دهلوی‌، 1353 ش‌، مقدمه‌ راشدی‌، ص‌1ـ4؛ لعلی‌بدخشی‌، ص816‌).جمالی ‌از قوم‌کنبو/ کَنْبوه ‌بود که‌ در پنجاب ‌و اطراف ‌دهلی ‌زندگی‌ می‌کردند. تاریخ‌ تولد وی‌ احتمالاً 862 ( رجوع کنید به جمالی‌ دهلوی‌، 1353 ش‌، همان‌مقدمه‌، ص‌5) یا 845 (احمد، ص304‌) است‌.درباره ‌دوران‌ کودکی‌، تعلیم ‌و تربیت ‌و استادان‌ او در علوم‌ ظاهری ‌اطلاع ‌چندانی ‌در دست ‌نیست‌. در تصوف ‌مرید سماءالدین ‌کَنْبوی ‌دهلوی‌(متوفی‌) شد. سماء لدین ‌از سلسله‌ سهروردیه‌* و خلیفه‌ کبیرالدین ‌اسماعیل‌ بخاری ‌بود (جمالی‌ دهلوی‌، 1353 ش‌، همان ‌مقدمه‌، ص7‌؛ لعلی ‌بدخشی‌، ص809‌).جمالی ‌در هندوستان‌ و کشورهای‌ اسلامی ‌به ‌سیروسیاحت ‌پرداخت ‌و در این‌ سفرها با عارفان‌ و شاعرانِ بسیاری‌، از جمله ‌با عبدالرحمان‌ جامی‌* ، دیدار کرد (جمالی‌ دهلوی‌، 1311، ص‌139). وی ‌نزد سلطان ‌سکندر لودی‌(حاکم‌ دهلی‌، حک : 885 -894)، ظهیرالدین‌ محمد بابر و همایون‌ شاه‌ محترم‌ بود (دهلوی‌ کشمیری ‌همدانی‌، ص‌123؛ لعلی ‌بدخشی‌، ص818‌). سال‌ وفات ‌او را 942 ذکر کرده‌اند (برای‌ نمونه‌رجوع کنید به دهلوی‌ کشمیری ‌همدانی‌، همانجا؛ لعلی ‌بدخشی‌، ص819‌). مقبره ‌وی ‌در دهلی ‌و عُرْسِ * (سالروز وفات‌) وی‌ در دهم ‌ذیقعده ‌است‌(دهلوی‌ کشمیری‌همدانی‌، همانجا).جمالی ‌سه‌ فرزند داشت‌: حسن‌ که‌ در ابتدای‌ جوانی ‌درگذشت ‌و جمالی‌ مرثیه‌ای ‌برای ‌وی ‌سرود؛ عبدالحی ‌حیاتی‌(متوفی‌)، که ‌شاعر بود؛ و عبدالرحمان‌، متخلص ‌به‌ گدایی‌(متوفی‌)، که‌ او نیز عارف ‌و شاعر بود (جمالی‌ دهلوی‌، 1353 ش‌، همان‌مقدمه‌، ص‌57).آثار جمالی‌عبارت‌اند از: 1) تذکره سِیرالعارفین‌ که‌ وی ‌آن ‌را بین ‌سالهای ‌تا 941 نوشته‌ و بیشتر شهرتش به ‌سبب ‌تألیف ‌همین‌ کتاب ‌است‌. این‌ تذکره‌ شرح‌ حال ‌سیزده‌ عارف از سلسله‌های ‌چشتیه‌ و سهروردیه‌است‌ که ‌آخرین‌ آنان‌ سماءالدین ‌کنبوی‌است‌. جمالی ‌در ضمن ‌شرح ‌حالها، به ‌شرح ‌سیر و سفرها و ملاقاتهای ‌خود با شاعران ‌و علما و عرفا نیز پرداخته ‌است‌. او برای ‌نوشتن ‌شرح ‌حال ‌عارفان ‌از کتابهای ‌معتبر استفاده‌ کرده‌، اما درباره‌ مرشدش‌، سماء الدین‌، بیشتر مشاهدات ‌شخصی ‌خود را نوشته ‌است‌(جمالی ‌دهلوی‌، 1311، ص‌ـ184؛ همو، 1353 ش‌، همان ‌مقدمه‌، ص‌ـ 99). سیرالعارفین‌ در 1311 در دهلی ‌چاپ ‌شده ‌است‌. محمد ایوب ‌قادری‌ آن‌ را از فارسی ‌به‌ اردو ترجمه‌ و در 1976 و 1989 منتشر کرده ‌است‌.2) مرآة‌المعانی‌، مثنوی‌عرفانی ‌به‌ فارسی‌، که‌ در آن ‌نکات ‌و مسائل ‌را به ‌صورت‌ تمثیل ‌بیان ‌نموده ‌است‌(همو، 1353 ش‌، همان‌مقدمه‌، ص77‌).3) مهروماه‌، بلندترین ‌مثنوی ‌جمالی‌، که ‌در 905، هنگام‌ سفرش ‌به‌ حج‌، به‌ سفارش‌ اهالی ‌تبریز، سروده ‌است‌. این‌مثنوی‌ داستان ‌عاشقانه ‌شاهزاده‌ای ‌به ‌نام ‌ماه‌ و شاهزاده‌ خانمی ‌به ‌نام‌ مهر است‌(همان‌مقدمه‌، ص91‌). سید حسام‌الدین ‌راشدی‌این‌اثر را تصحیح ‌کرده‌ و بر آن ‌مقدمه ‌نوشته ‌و آن ‌را در 1353 در راولپندی ‌به ‌چاپ ‌رسانده‌ است‌.4) دیوان‌ اشعار به ‌فارسی‌(همان‌، ص80‌).به ‌جمالی ‌آثار دیگری ‌نیز نسبت‌ داده‌اند، از جمله‌: بیان ‌الحقایق ‌احوال‌ سیدالمرسلین‌، در شرح ‌احوال‌ پیامبر صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله ‌وسلم ‌و تفسیر متصوفانه ‌اقوال ‌ایشان‌؛ و محبوب‌الصادقین‌، که‌ مشتمل ‌بر پنج ‌مثنوی ‌است‌(همان‌، ص‌ـ101).منابع‌: ظهورالدین‌احمد، «تذکره‌ و سوانح‌»، در تاریخ‌ ادبیات ‌مسلمانان‌ پاکستان‌ وهند ، ج‌، لاهور: پنجاب ‌یونیورسیتی‌،1971؛ حامدبن‌ فضل‌اللّه ‌جمالی ‌دهلوی‌، سِیرالعارفین‌، چاپ ‌سنگی‌، دهلی‌؛ همو، مثنوی‌مهر و ماه‌، چاپ‌ حسام‌الدین ‌راشدی‌، راولپندی‌ ش‌؛ محمد صادق ‌دهلوی ‌کشمیری ‌همدانی‌، کلمات‌الصادقین‌: تذکره ‌صوفیان ‌مدفون ‌در دهلی‌تا سال‌هجری‌قمری‌، چاپ‌ محمد سلیم‌اختر، لاهور 1988؛ لعل‌بیگ‌بن ‌شاه‌قلی ‌سلطان ‌لعلی‌ بدخشی‌، ثمرات ‌القدس‌ من‌ شجرات‌ الانس‌، چاپ‌ کمال‌حاج‌سید جوادی‌، تهران‌ش‌.
نظر شما
مولفان
گروه
عرفان ,
رده موضوعی
جلد 10
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده