جماعت اسلامی، یکی از نخستین و تأثیرگذارترین احزاب اسلامی در شبه قاره و به ویژه پاکستان. بنیانگذار این جماعت، ابوالاعلی مودودی* (متوفی1358 ش/ 1979)، در 1316 ش/1937 به فکر تأسیس چنین حزبی افتاد (بارکزهی، ص17) و در 4 شهریور 1320/ 26 اوت1941 در لاهور با همکاری مستری محمدصدیق، مولانا منظور احمد نعمانی، مولانا سید محمدجعفر پهلواری، مولانا نذیرالحق میرتهی، و میانْ طفیل محمد، این حزب را تأسیسکرد (نصر، ص21؛ طفیل محمد، ص63). در نشست تأسیس حزب، که در خانه مولانا ظفر اقبال برگزار شد، 75 تناز مسلمانان هند شرکت کردند (همانجا؛ قس طفیل محمد، ص62؛ برایفهرست کامل اعضای این نشسترجوع کنید به گیلانی، ص408ـ 415). در همین نشست مودودی به عنوانامیر حزب برگزیده شد (نصر، ص22).مودودی و جماعت اسلامی، که جامعه مسلمانان سراسر هند * (مسلم لیگ) را حزبی غیردینی میدانستند و به نحوه عملکرد آناعتراضداشتند، در آغاز خود را از درگیریهای میان این حزب و حزب کنگره، که در سلطه هندوها بود، کنار کشیدند (نصر، ص5؛ طفیلمحمد، ص74). مودودی در آغاز خواهان هندی مستقل و یکپارچه، و در عینحالمخالفسیطرهتفکر هندو بر هند بود. آن دسته از مسلمانانی که حاضر به همراهی با هندوها بودند و از رهبری یکهندو بر کنگره حمایت میکردند، از وی پشتیبانی مینمودند. مودودی خواهان دفاع از منافع جامعه مسلمانان در هند بود و میکوشید تا هویت مسلمانان را در برابر هندوها حفظ کند (نصر، همانجا). بسیاری بر این باورند که جماعت اسلامی با نظریه «دو ملت» و تشکیل پاکستان مخالف بوده (براینمونهرجوع کنید به همانجا؛ بارکزهی، ص19ـ26)، ولی جماعت اسلامی مخالفت خود را با حزب غیردینی مسلم لیگ پاکستان* ، به معنای مخالفت با تشکیل پاکستان ندانسته است (طفیلمحمد، ص73).مودودی خواهان بازگشت به سنّتهای اسلامی و اسلام راستین بود و عقیده داشت که اسلام، به عنوان دینی متمدن، در صورتی موفق میشود که مسلمانان موانع موجود بر سر راه رشد فرهنگ و سنّت اسلامی را از میان بردارند و این کار جز با بازگشت به قرآن میسر نمیشود. سیاستها باید در جهت ایمان اسلامی باشد و تأسیس«دولتاسلامی» میتواند حلاّل تمام مشکلات مسلمانان باشد. در تفکر مودودیــ کهجماعت اسلامی بر آن استوار است مذهب و سیاست با یکدیگر آمیخته شدهاند و از این رو، ویاز مفاهیم و نمادهای اسلامی برای تبیین اندیشه اسلامی استفاده کرده و این کار باعث شده است تا قرائتی سیاسی از اسلام ارائه دهد و در نتیجه، تقوای مذهبی به سمت ساختاری مذهبی سوق پیدا کند (نصر، ص7). چنین تفکراتی مبنای تأسیس جماعت شد. اعضای جماعت در فاصله سالهای1320 شتا 1326 ش/ 1941ـ 1947 برنامه مدونی نداشتند و تمام توان جماعت صرف تضعیف مسلم لیگ میشد. در 1324 ش/ 1945، مودودی فتوا داد که در انتخابات تعیین کننده 1945 مسلمانان نباید به حزب سکولار مسلم لیگ رأیدهند (همان، ص114). در آستانه استقلال پاکستان(1326 ش/ 1947)، جماعت اسلامی به تدریج تغییر موضع داد و از تفکر تأسیس جامعه اسلامی حمایت کرد (بارکزهی، ص25؛ نیز رجوع کنید به مهدی حسن، ص97ـ99) و در همه پرسی تشکیل پاکستان، که در ایالتهای سرحد و آسام برگزار شد، از هوادارانش خواست که به استقلال پاکستان رأی دهند (طفیلمحمد، همانجا).در 1326 ش/ 1947، در پی استقلال پاکستان، مودودی از پتان کوت، در پنجاب شرقی هند، که از ژوئن1942/ خرداد 1321 مقر حزب از لاهور به آنجا منتقل شده بود، به پاکستان مهاجرت کرد و در لاهور مستقر شد و در صدد تأسیس دولت اسلامی در پاکستان برآمد (اشتیاقاحمد، ص33؛ مشیرالحسن، ص203؛ نصر، ص23). از این پس، جماعت اسلامی در هند کاملاً به حاشیه رفت، هر چند که بعدها، به ویژه از دهه1360 ش/ 1980، فعالیتهای آن گسترش یافت، البته بیآنکه از لحاظ سیاسی جایگاهی در میان مسلمانان هند داشته باشد (اگوانی، ص266ـ267؛ مشیرالحسن، ص204ـ207). در 1327 ش/ 1948، مودودی نظام سیاسی اسلام را مبتنی بر سه اصل اعلام کرد: توحید، رسالت که مبتنی بر قرآن و سنّتاست، و خلافت(مسعودالحسن، ج1، ص336). از این زمان جماعت اسلامی خود را موظف به اجرای شریعت اسلامی در پاکستان نمود و در چند دهه بعدی کوشید تا قوانین اسلامی را جانشین قوانینعرفی نماید.هدف جماعت اسلامی «اقامه دین» یا تأسیس حکومت الاهی در سراسر جهان است. مقصود از اقامه دین، اجرای تمام دستورهای دین است. جماعت بر آن است که همه دستورهای اسلام ضروریاند و هر مؤمنی باید در زندگی فردی و اجتماعی خود این دستورها را اجرا کند. از دید جماعت، اهل ایمان باید اجزایی را که اجرای آنها جز با قیام و تلاش اجتماعی ممکن نیست، با کمک یکدیگر، در قالب جماعت، عملی سازند. طبق دستور جماعت اسلامی، جماعت برای نیل به اهداف خود، از طریق تبلیغ و تلقین افکارش مردم را به سوی اصلاح سوق میدهد و برای رسیدن به مقصد از هیچ برنامه پنهانی استفاده نمیکند، بلکه همه فعالیتهای خود را آشکارا به مردم ابلاغ میکند (جماعت اسلامی پاکستان، 1994، ص9ـ20).در فروردین1327/ آوریل1948، دو دولت هند و پاکستان موافقت کردند از اقداماتی که ممکن است به جنگ بینجامد، جلوگیری کنند. جماعت اسلامی این توافق را محترم شمرد و اعلام کرد که تنها در صورت نقض این توافق، جماعت اسلامی از دولت کشمیر آزاد حمایت خواهد کرد (مسعودالحسن، ج1، ص355).پس از مرگ محمد علی جناح* (شهریور 1327 ش/ سپتامبر 1948)، دولت لیاقت علی خان* فعالیتهای جماعت اسلامی را محدود کرد و در 2 مهر 1327/ 4 اکتبر 1948، مودودی دستگیر شد (همان، ج1، ص365). اتهام وی، آغاز کردن نهضتی برای اسلامی کردن نظام پاکستان بود، هر چند که دولت سبب دستگیری را مخالفت مودودی با محمد علی جناح و جهاد در کشمیر اعلام کرد (طفیل محمد، ص97). در اسفند 1327/ مارس1949، «قرارداد مقاصد» به تصویب دولت رسید تا مبنای قانون اساسی پاکستان قرار گیرد. بر اساس این قانون، حاکمیت از آن خدا شناخته شد و تمام قوانین میبایست طبق قرآن و شریعت میشد. تصویب این قانون پیروزی بزرگی برای مودودی به شمار میآمد (مسعودالحسن، ج1، ص367).در خرداد 1329/ مه1950 مودودی از زندان آزاد شد (همان، ج1، ص372). در 1330 ش/1951 جماعت اسلامی به حزبی سیاسی بدل گردید و عملکرد خود را برپایه چهار اصل قرار داد: ایجاد اصلاح در زندگی و تفکرات مسلمانان، سازماندهی و تربیت افراد پرهیزگار، اصلاح اجتماعی، و اصلاح در دولت و ساختار سیاسی (نصر، ص28). در 1330 ش/ 1951، برای نخستین بار، این حزب در انتخابات پنجاب شرکت کرد، ولی در 37 حوزه انتخابی، فقط دویست هزار رأیآورد که برای آن شکست محسوب میشد (همان، ص30؛ نیز رجوع کنید به افضل، ج1، ص99).از 1332 تا 1333 ش/ 1953ـ1954، میان فرقه احمدیه* (قادیانیه) و پیروان مذاهب اسلامی درگیری رخداد. در 1332 ش/1953 مخالفان این فرقه، به رهبری علما و فعالان مذهبی، خواهان عزل ظفراللّه خان، وزیر خارجه احمدی مذهب پاکستان، شدند و خواستند که فرقه احمدیه جمعیتی غیرمسلمان شناخته شود. در این زمان، جماعتاسلامی، برای تبیین توجیهات دینی این حرکت، کتاب قادیانی مسئله را چاپ کرد. در پی این قضایا، مودودی و برخیاز سران جماعتاسلامی به زندان افتادند و مودودی بهاعدام محکوم شد (طفیل محمد، ص102؛ نصر، ص132ـ139). بسیاریاز علما و اندیشمندان و سران کشورها به این حکم اعتراض کردند و درست یک روز پیش از اعدام، حکم او بهزندانابد کاهش یافت و در دادگاه بعدی، وی به چهارده سال زندان محکوم شد؛ اما پس از 26 ماه، در 9 اردیبهشت1334/ 29 آوریل1955 آزاد گردید (بارکزهی، ص31؛ نصر، ص140ـ141).در 10 اسفند 1334/ 29 فوریه1956، قانون اساسی پاکستان تصویب شد. بر اساس این قانون، رئیس جمهوری مکلف بود جامعه مسلمانان را بر اساس قوانین اسلامی بازسازی کند و نگذارد هیچ قانونی در مخالفت با قوانین اسلامی قرآن و سنّت اجرا شود. رئیس جمهوری موظف بود کمیسیونی تشکیل دهد تا توصیههای اسلامی لازم را در اختیار او قرار دهد. در 28 اسفند 1334/ 18 مارس1956، مودودی درخواست کرد که جلسه مجلس شورای جماعت اسلامی تشکیل شود. وی در این جلسه، خواهان تصویب قانون اساسی در شورا گردید. به این ترتیب، جماعت اسلامی این قانون اساسی را بهرسمیت شناخت(مسعودالحسن، ج1، ص506- 508). در 1335ـ 1336 ش/ مارس1957، با وجود مخالفتهای درون حزبی، مودودی حزب را برای شرکت در انتخابات ملی 1337 ش/ 1958 آماده کرد (نصر، ص145؛ افضل، ج1، ص356). موفقیت جماعت اسلامی در انتخابات شهرداریها در شهر کراچی در 8 اردیبهشت 1337/ 28 آوریل 1958، حزب را به نتایج انتخابات ملی امیدوار ساخت، اما ایوب خان، فرمانده نیروهای مسلح و اسکندر میرزا، رئیس جمهوری وقت، با اعلام حکومت نظامی در 15 مهر 1337/ 7 اکتبر 1958 فعالیتهای حزبی را متوقف کردند. به نظر مودودی، هدف از این کار جلوگیری از پیروزی احزاب اسلامی در انتخابات و جلوگیری از ایجاد دولت اسلامی بود (نصر، ص145ـ146). در 4 آبان1337/ 26 اکتبر 1958، ایوب خان، اسکندر میرزا را مجبور به استعفا کرد و خود به جای او نشست. ژنرال ایوب خان در 1338 ش/ 1959 قانون حکومت نظامی را به تصویب مجلس ملی رساند. این قانون تا خرداد 1341/ ژوئن1962 به قوّت خود باقی ماند. در این دوره فعالیت سیاسی ممنوع شد و مودودی نیز حق هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت(مسعودالحسن، ج2، ص57- 58). در اسفند 1339/ مارس1961، ژنرال ایوبخان قانون خانواده را به تصویب رساند. جماعت اسلامی و بسیاری از احزاب و علمای اسلامی به شدت به این قانون اعتراض کردند که باعث تشکیل نشستهایی برضد آن قانون گردید (بارکزهی، ص33). مودودیمعتقد بود که این قانون مخالف شریعت است. او در آذر 1339/ دسامبر 1961، در نشستیبا چهارده تن از علمای مشهور پاکستان، نظر مخالف آنان را درباره این قانون به دست آورد (مسعودالحسن، ج2، ص65ـ66). در 1342 ش/1963، در نشست مجلس شورای جماعت اسلامی در لاهور، مودودی انتقاد از قانون خانواده را آغاز کرد (همان، ج2، ص156). در دی1342/ ژانویه1964، او و 58 تناز رهبران جماعت اسلامی دستگیر شدند و فعالیت جماعت اسلامی غیرقانونی اعلام شد. علت این کار، مخالفت جماعت با ایجاد پاکستان، مخالفت با جنگ کشمیر، تلاش جماعت برای تضعیف ارتش، دریافت کمک از خارج و چاپ مقاله توهین آمیز به شاه ایران(محمدرضا پهلوی) در مجله ترجمانالقرآن اعلام گردید(همان، ج2، ص166ـ167). در مهر 1344/ سپتامبر 1965، دیوان عالی پاکستان اقدام حکومت را برای غیرقانونی کردن فعالیتهای جماعت اسلامی، خلاف قانون اعلام کرد و مودودی از زندان آزاد شد (همان، ج2، ص169ـ171).در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری1343 ش/1964، جماعت اسلامی در برابر ایوب خان، از فاطمه جناح(خواهر محمدعلیجناح) حمایت کرد (همان، ج2، ص173). با این حال، فاطمه جناح فقط 36ر36% آرا را به دست آورد (افضل، ج2، ص255). در 1344 ش/ 1965، جنگ هند و پاکستان بر سر کشمیر آغاز شد. ایوب خان با مودودی دیدار کرد و درخواست کرد که مودودی برای آزادی کشمیر، اعلام جهاد کند؛ اما، هند و پاکستان در نهایت توافقنامه تاشکند را به امضا رساندند و بر اساس آن متعهد شدند که نیروهایخود را به خطوط پیش از جنگ منتقل نمایند و وضع موجود کشمیر را بپذیرند و همینعامل، باعث مخالفت جماعت اسلامی با ایوب خان شد (نصر، ص156ـ 157). در این زمان جماعت اسلامی به حزب مردم، به رهبری ذوالفقار علی بوتو * ، نزدیک شد و ائتلافی بر ضد ایوب خان تشکیل داد و هم زمان مبارزه گستردهای را با کمونیسم، به ویژه در منطقه پنجاب، آغاز نمود و تمام این حوادث باعث شد تا در 1346 ش/1967 مودودی دستگیر شود؛ گرچه پس از مدت کوتاهی آزاد شد (همان، ص157، 159).در انتخابات1349 ش/ 1970 جماعت اسلامی از 151 کرسی فقط چهار کرسی را به دست آورد. پس از این شکست، مودودی اعلام کرد که کار ما فقط امر انتخابات نیست، بلکه انتخابات جزئی از کار ماست و کار تربیتی در اولویت است(بارکزهی، ص43ـ44). با آغاز مبازرات استقلال طلبانه در پاکستان شرقی، جماعت اسلامی غالباً با تجزیه کشور و به وجود آمدن بنگلادش مخالفت میکرد (فرزیننیا، 1373 ش، ص). در 1351ش/1972، مودودی، به سبب بیماری، از رهبری جماعت اسلامی کناره گرفت و میانْ طفیل محمد به امیری(رهبری) جماعت اسلامی پاکستان برگزیده شد (مسعودالحسن، ج2، ص426). ویاز 1351 تا 1366 ش/ 1972ـ1987، در مجموع، سه بار امیر جماعت شد (نصر، ص53 54). در سالهای1350 تا 1356 ش/ 1971ـ1977، جماعت اسلامی مهم ترین مخالف دولت ذوالفقار علی بوتو بود و برای اسلامی کردن پاکستان کوششهای فراوانی کرد. در 1352 ش/1973، در قانون اساسی جدید پاکستان، عنوان این کشور به جمهوری اسلامی پاکستان تغییر یافت و در 1353 ش/1974، دولت بوتو فرقه احمدیه را اقلیتی غیرمسلمان اعلام نمود. در 1352 ش/1973، میانْ طفیل محمد دستگیر شد، اما پس از یک ماه آزاد گردید (نصر، ص172ـ174).در 1355 ش/1976، جماعت اسلامی جبهه اتحاد ملی پاکستان را پدید آورد که متشکل از نُه حزب اسلامی بود. در انتخابات1356 ش/1977، جماعت اسلامی در قالب این اتحاد توانست از 168 کرسی، نُه کرسی مجلس را به دست آورد؛ اما، جبهه اتحاد ملی نتیجه انتخابات را نپذیرفت و در کشور شورش به پا شد. در این زمان ژنرال ضیاءالحق* ، فرمانده ستاد مشترک، که از حمایت ضمنی جماعت اسلامی برخوردار بود، کودتا کرد (همان، ص182ـ184). پدر ژنرال ضیاء الحق مسلمانی سنّتی و حامی جماعت اسلامی بود و دیدگاههای ضیاء نیز به دیدگاههای او نزدیک بود (کاوشیک، ص21). همین باعث شد تا بیشاز یک دهه جماعت اسلامی با حکومت ضیاء الحق مناسبات کاملاً نزدیکی داشته باشد (همان، ص36). در تیر 1356/ ژوئیه1977، ضیاءالحق برای راضی ساختن جماعت اسلامی و متحدانش، مجازاتهای شدید اسلامی برقرار کرد و استقرار نظام اسلامی را در پاکستان اعلام نمود (همان، ص44). در 1362 ش/ اواخر 1983، جناحِ میانه رو جماعت اسلامی، بهرهبریغفور احمد، آشکارا از دیکتاتوری نظامی ضیاءالحق انتقاد کرد؛ اما، میانْ طفیل محمد از جمهوری اسلامی ضیاءالحق حمایت نمود (همان، ص66). در انتخابات پارلمانیغیر حزبی 1364 ش/1985، و در پی لغو حالت فوقالعاده در کشور، جماعت به طور غیرمستقیم شصت نامزد معرفی کرد که هجده تن از آنان به مجلس ملی راه یافتند (همان، ص83). در 1366 ش/1987، قاضی حسین احمد به رهبری جماعت اسلامی رسید و تاکنون(1385 ش/ 2006) نیز امیر جماعتاست(نصر، ص201؛ جماعت اسلامی پاکستان ، 2006).در 1367 ش/ 1988، جماعتاسلامی در قالب ائتلاف اتحاد جمهوری اسلامی، هشت کرسی پارلمانی و سیزده کرسی ایالتی را به دست آورد. در انتخابات1369 ش/ 1990 نیز هشت کرسی پارلمانی و بیست کرسی ایالتی را از آن خود کرد. در انتخابات1372 ش/1993 بدون تشکیل ائتلاف با احزاب دیگر توانست سه کرسی پارلمانی و شش کرسی ایالتی را به دست آورد (نصر، ص206، 208ـ209، 213؛ ) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد (، ج2، ص359). قاضی حسین احمد از 1365 تا 1375 ش/ 1986ـ1996 دو دوره عضو مجلس سنای پاکستان شد، اما در 1375 ش/ 1996، در اعتراض به فساد سیاسی، از آن کناره گرفت(جماعت اسلامی پاکستان، 2006). در دوران نخست وزیری بینظیر بوتو (1372ـ1375 ش/ 1993ـ 1996 و 1377ـ1379 ش/ 1998ـ 2000)، جماعت از نوازشریف، رهبر حزب مسلم لیگ پاکستان، حمایت کرد تا وی قوانین اسلامی را، پس از رسیدن به قدرت، برقرار سازد. نوازشریف، پساز رسیدن به قدرت، لایحه شریعت را تصویب نمود، ولی جماعت اسلامی او را به عدم اجرای دقیق قوانین شریعت اسلامی متهم کرد. در 1370 ش/1991 و در پی حمله امریکا و متحدانش به عراق، جماعتاسلامی، برخلاف دولت پاکستان، حمایت خود را از عراق و مخالفت خود را با امریکا ابراز کرد (نصر، ص316؛ فرزین نیا، 1380 ش، ص173). در اردیبهشت1371/ اوایل مه1992، جماعت اسلامی در اعتراض به تصمیمِ دولتِ نوازشریف در حمایتاز دولتِ جدیدِ میانه روهای مجاهدین در کابل، از اتحاد جمهوری اسلامی کناره گرفت. یکیاز انتقادهای اصلی جماعت اسلامی پاکستان از دولت نوازشریف شکست برنامه اسلامی کردن کامل پاکستان بود (فرزیننیا، 1380 ش، ص174). در دوران ظهور طالبان* در افغانستان(1375 ش/ 1996)، جماعت اسلامی سیاست دوگانهای در پیش گرفت: از یک سو، به شیوه حکومت طالبان و اجرای فوری قوانین قصاص، که بدون در نظر گرفتن اوضاع داخلی و جهانی، صورت میگرفت، اعتراض میکرد، و از سوی دیگر، برای ایجاد ثبات و امنیت در مناطق طالبان، از آنان حمایت مینمود (بارکزهی، ص66). قاضی حسین احمد در دوران اقامت بنلادن در سودان، با وی دیدار کرد (ویور ، ص203). در انتخابات1375 ش/1996 شورای جماعت اسلامی نشستی برگزار کرد و در پایان، ضمن بیانیهای، دلیل شرکت نکردن جماعت اسلامی را در انتخابات مجلس ملی، محاکمه نشدن رهبران حزب مردم و مسلم لیگ اعلام نمود (بارکزهی، ص69). در اردیبهشت 1377/ مه1998، پساز اولین آزمایش هستهای پاکستان، جماعت اسلامی از این اقدام دولت حمایت کرد و آنرا برای حفاظت از پاکستان ضروری دانست (همان، ص75ـ76).در پی کودتای پرویز مشرّف در 1378 ش/ 1999، جماعت اسلامی از این کودتای بدون خونریزی استقبال کرد، ولی متوقف کردن اجرای قانون اساسی و انحلال مجلس ملی را محکوم نمود و برگزاری هر چه زودتر انتخابات را برایبرقراری مردم سالاری و نظام جمهوری ضروری دانست(همان، ص 81 82). در جریان حوادث20 شهریور 1380/ 11 سپتامبر 2001 (حمله القاعده به دو برج بزرگ تجاری در امریکا)، قاضی حسین احمد این حملات را محکوم کرد، در عین حال وی و دیگر رهبران جماعت با حمله امریکا به افغانستان نیز مخالفت کردند (جماعت اسلامی پاکستان، 2006). قاضی حسین احمد در 1381 ش/ 2002 مجلس متحده عمل را با شرکت شش حزب اسلامی، برای شرکت در انتخابات، به وجود آورد (کروناشتات ، ص11) و در انتخابات1381 ش/ 2002، این مجلس از 217 کرسی68 کرسی را به دستآورد (همان، ص14).در شصت سال گذشته، جماعت اسلامی به تدریج از حزبی حاشیهای به یکی از مهم ترین احزاب سیاسی پاکستان بدل شده و در رویدادهای سیاسی پاکستان، به ویژه از زمان ضیاء الحق، بسیار تأثیرگذار بوده است. اینک جماعت اسلامی در سراسر پاکستان، به ویژه کراچی و پیشاور و مناطق قبایلی در ایالت سرحد، نفوذ بسیاری دارد (نصر، ص43، 50، 196ـ199) و در تمام امور سیاسی تأثیرگذار است و همین امر زمینه را برای رشد بیشتر اسلام گرایی در پاکستان فراهم کرده است.تشکیلات و سازمان جماعت اسلامی. در سالهای اولیه تأسیس، این حزب دارای سه بخشِ امیر، مجلس شورا و ارکان (اعضا) بود. بیشتر اعضا، به ویژه در مجله ترجمانالقرآن، در قالب واحدهای آموزشی و چاپ و نشر، در پتان کوت فعالیت میکردند و در 1321 ش/1942 در جالَندَر * / جهالَندَر، واقع در پنجاب شرقی، دارالعروبه را ایجاد کردند. در رأس سلسله مراتب جماعت اسلامی، امیر قرار دارد و پس از آن، به ترتیب، نایب امیر، دبیرخانه، شورا و بخشهای وابسته قرار دارند که همگی زیر نظر امیر کل جماعت، امیر ایالت، امیر استان، منطقه، شهر، ناحیه و روستا قرار میگیرند و ساختار مشابهی دارند (همان، ص48، 51 52).امیر جماعت. این شخص در رأس هرم سلسله مراتبی جماعت اسلامی قرار دارد. از 1335 ش/ 1956 امیر جماعت برای پنج سال انتخاب میشود، اما محدودیتی برای انتخاب مجدد وی وجود ندارد. هیئتی از اعضای شورای مرکزی، سهنامزد را در طول شصت روز انتخاب میکنند و به دبیرخانه جماعت اسلامی میفرستند، سپس اعضای جماعت امیر را انتخاب میکنند. امیر بالاترین مرجع قدرت است و تمام اعضا موظف به اطاعت از وی هستند. با این حال، تمام آموزهها باید به تأیید شورا برسد. امیر میتواند نظر شورا را رد کند، که اینامر به منزله بازگرداندن موضوع به شوراست. اگر شورا نظر او را نپذیرد، امیر باید این تصمیم شورا را بپذیرد یا از مقام خود استعفا دهد. امیر با رأی اعضای شورا عزل میشود. بخشهای اداری و بودجه زیر نظر مجلس عامله (شورایاجرایی) قرار دارد که اعضایش از میان اعضای شورا انتخاب میشوند. امیر بر دبیرخانه جماعت اسلامی نظارت مستقیم دارد. بههمان سان، امیران سطوح پایینتر به مدت یک تا سه سال(بستگی به سطحآن) انتخاب میشوند (همان، ص51، 53).نایب امیر (معاونامیر). از 1366 ش/ 1987 شورا پنج معاون را انتخاب میکند که هر کدام وظایفی دارند: نفر اول مسئول ارتباط با دیگر احزاب سیاسی است، نفر دوم در قبال «واحد مدرّسان» و مسائل پارلمانی پاسخگوست، نفر سوم مدیر فعالیتهای اداره مرکزی است، نفر چهارم در امور سازمان دانشجویی جماعت فعالیت دارد، و نفر پنجم با علما و سازمانهای اسلامی در ارتباط است(همان، ص56).مجلس شورا. پس از امیر، مجلس شورا مهم ترین قطب قدرت در جماعت اسلامی محسوب میشود. وظیفه اصلی شورا، ارزیابی و اجرای مرامنامه حزبی و نظارت بر اجرای اساسنامه حزبی است. شورا صد عضو دارد که همه آنان انتخابیاند (همانجا).جماعتاسلامی، برای دستیابی به آرمانهای خویش، از ابزارهای گوناگونی بهره میبرد که از همه مهم تر نهادها و سازمانهای وابسته به آناند. برخی از این نهادها و سازمانها عبارتاند از: 1) اسلامی جمعیت طلبه، که سازمانی دانشجویی است و در دی1326/ دسامبر 1947 زیر نظر مودودی در لاهور تأسیس شد. هم اکنون جمعیتِ طلبه بزرگترین و منظم ترین سازمان دانشجویی در پاکستان است که در همه مراکز آموزشی کشور فعالیت دارد. 2) اسلامی جمعیت طالبات، که چند سال پس از تأسیس اسلامی جمعیت طلبه، برای جذب بانوان دانشگاهی بنیان نهاده شد. 3) جمعیة الطلبة العربیة، که برای جلب طلاب مدارس دینی تأسیس شده، ولی چون مدارس علمیه پاکستان در دست گروههای مخالف جماعت اسلامی است، چندان فعال نیست(طفیلمحمد، ص246).برخی دیگر از نهادها و سازمانهای وابسته به جماعت اسلامی عبارتاند از: آکادمی تحقیقات اسلامی (تأسیس1342 ش/ 1963)؛ بیمارستان منصوره (تأسیس 1361 ش/ 1982)؛ مرکز علوم الاسلامی (تأسیس1359 ش/ 1980)؛ مدرسه نمونه منصوره برای پسران ، مدرسه نمونه منصوره برای دختران و همچنین کالج نمونه منصوره (تأسیس1361 ش/ 1982)؛ مؤسسه آموزشی بینالمللی سید مودودی (تأسیس1361 ش/ 1982)؛ جمعیت المحصنات (تأسیس1369 ش/ 1990)؛ مرکز تحفیظ القرآن؛ دارالعروبة للدعوة الاسلامیة، که مرکزی برای ترجمه آثار مودودی از اردو به عربی و بر عکس است( الجماعة الاسلامیة فی باکستان، ص54ـ62؛ جماعت اسلامی پاکستان، 2006).جماعت اسلامی در بین گروههای سیاسی و مذهبی پاکستان بیشترین روزنامهها و مجلات را در اختیار دارد، که برخی از آنها عبارتاند از: روزنامه جسارت، که پرشمارگان ترین(یک میلیون نسخه در روز) روزنامه پاکستان است و هم زمان در کراچی، حیدرآباد، لاهور، اسلامآباد و پیشاور به چاپ میرسد؛ هفتهنامه آسیا ؛ ماهنامه ترجمانالقرآن، که اولین مجله جماعت است و حتی پیش از تأسیس جماعت، مودودی آن را چاپ میکرد و اینک نیز با شمارگان بسیار منتشر میشود؛ ماهنامه بتول، که ویژه بانوان است؛ مجله ) محک ) که هر هفته به انگلیسی چاپ و در سطح گستردهای منتشر میشود؛ مجله پاکستان؛ ماهنامه المنصوره، به زبانعربی، که در کشورهای بسیاری خواننده دارد؛ ماهنامه همقدم، مجله دانشجویی جماعت است که اسلامی جمعیت طلبه آن را چاپ میکند؛ ماهنامه پُکار (ندا)، که نشریه دانشجویی بانوان جماعت است؛ ماهنامه المصباح، که آن را جمعیة الطلبة العربیة به چاپ میرساند؛ ماهنامه صدای کسان یا صدای کشاورز ، که جامعه کشاورزان جماعت آن را به چاپ می رساند؛ و ماهنامه اردوزبان المعلم، که متعلق به جامعه فرهنگیان جماعت است(الجماعة الاسلامیة فیباکستان، ص38ـ43). برخی از هفته نامهها، که به جماعت وابستگی و گرایشدارند، نیز خوانندگان بسیاری را در پاکستان به خود جلب کردهاند (رجوع کنید به همان، ص42ـ43).جماعت اسلامی بنگلادش. این حزب در آغاز شاخه جماعت اسلامی پاکستان در پاکستان شرقی بود و پس از استقلال پاکستان شرقی و شکل گیری کشور بنگلادش، مهمترین و بزرگ ترین حزب اسلامی بنگلادش به شمار میآید. در 1348 ش/ 1969، غلاماعظم، یکیاز رهبرانجماعت اسلامی، بهامیری بخش شرقی پاکستان(بنگلادش) برگزیده شد. در جریان استقلال بنگلادش در 1350 ش/ 1971، حزب جماعت اسلامی، به سبب اعتقاد به وحدت مسلمانان، علناً با تجزیه کشور و به وجود آمدن بنگلادش مخالفت کرد و برای حمایت از قوای پاکستان، دو گروه شبه نظامی تشکیل داد. با تجزیه بنگلادش، فعالیت کلیه احزاب طرفدار پاکستان و احزاباسلامی، از جمله حزب جماعت اسلامی، ممنوع شد و در 1352 ش/ 1973 دولت بنگلادش غلام اعظم را که به قسمت غربی پاکستان سفر کرده و به سبب وقوع جنگ نتوانسته بود به بنگلادش باز گردد، تبعه بنگلادش ندانست. در 1357 ش/ 1978، غلام اعظم با گذرنامه پاکستانی به بنگلادش رفت و سپس درخواست تابعیت بنگلادشی نمود. در آذر 1370/ دسامبر 1991جماعتاسلامی وی را رسماً به امیری برگزید. در اسفند 1370/ مارس1992، نظامیان سابق فعال در جنگ استقلال بنگلادش، به رهبری ژنرال بازنشسته، نور زمان، دادگاه عمومی برای غلام اعظم تشکیل دادند تا به اتهامات او (جنایات جنگی و همکاری وی با پاکستان در طول جنگ استقلال بنگلادش) رسیدگی کنند. سازمان دهندگان دادگاه، کمیته پاکسازی را، برای پیگیری احکام این دادگاه، به وجود آورده بودند. در 1371 ش/ 1992، غلام اعظم به استناد آنکه تبعه بنگلادش نیست و بر اساسقانوناساسی نمیتواند امیرجماعت اسلامی باشد، دستگیر شد. چند ماه بعد، دیوانعالی بنگلادش تصمیم1352 ش/ 1973 دولترا، در بارهعدم تابعیت غلام اعظم، مخدوش دانست و تابعیت او را بازگرداند (بانو، ص81 82؛ هاشمی، 1994، ص129ـ 130؛ همو، 2004، ص53 54).جماعت اسلامی در بنگلادش مناسبات کاملاً نزدیکی با جماعت اسلامی پاکستان دارد و به دنبال ایجاد دولتی اسلامی در بنگلادش و خواهان اجرای شریعت اسلامی است. جماعت اسلامی شدیداً مخالف هند و طرفدار پاکستاناست. جماعتدر دوران جنگ سرد، نگرش ضد کمونیستی داشت و در زمان استقلال بنگلادش، به سبب حمایت از ارتش پاکستان، مورد انتقاد روشنفکران قرار گرفت. اما پس از سقوط مجیب الرحمان، جماعت اسلامی به صورت حزبی قانونی در بنگلادش در آمده است. این حزب در بنگلادش از حمایت کشاورزان مرفه و طبقه متوسط پایین شهرنشین برخوردار است(بانو، ص94ـ 95؛ هاشمی، 2004، ص52).جماعت اسلامی در بنگلادش، به ویژه در زمان حکومت ارشاد (1361ـ1369 ش/ 1982ـ1990)، همواره در معرض حملات سکولارهای سوسیالیست و لیبرال و عدهای از علما بود. سکولارها، به ویژه لیبرالها، جماعت را متهم به دانش ستیزی و جنایتهای جنگی میکردند و عدهای از علما ــ که عمدتاً وابسته به مکتب دئوبندی* (مکتبی اسلامی در هند با گرایشهای وهابی ـ سلفی) بودند ــ مودودی را بدعتگذار میدانستند و جماعت را به الحاد متهم مینمودند. چنین اتهاماتی درست زمانی مطرح میشد که عربستان و امریکا از این حزب حمایت میکردند. پس از حمله امریکا به افغانستان در 1380 ش/ اواخر 2001، عدهای از اعضای جماعت نگرش ضد امریکایی پیدا کردند. در دوره جنگ سرد همواره ایالات متحده دولتی حامی شناخته میشد و جماعت دیدگاه مثبتی به این کشور داشت. پس از جنگ سرد، نگرش ضد اسرائیلی و مخالفت با سیاستهای امریکا، باعث گردید تا این حزب با کل سیاستهای امریکا مخالفت کند. در حملهامریکا و متحدانش به عراقــ پس از آنکه عراق، کویت را اشغال کرد بسیاری از احزاب و گروههایاسلامی بنگلادش از صدام در برابر حمله امریکا حمایت کردند؛ با وجود این، جماعت اسلامی مخالف اشغال کویت توسط عراق بود (هاشمی، 1994، ص127؛ همو، 2004، ص54). جماعت اسلامی بنگلادش در انتخابات پارلمانی1370 ش/ 1991 با کسب هجده کرسی، بیش از 12% آرا (868 ، 124 ، 4 رأی) را به دست آورد که در مقایسه با شش کرسی در انتخابات1358 ش/ 1979 و ده کرسی در انتخابات 1365 ش/ 1986، نشان دهنده افزایش محبوبیت آن است. افزایش احساسات ضد هندی در میان مردم، به ویژه در نواحی نزدیک به مرز هند، سبب اصلی این امر بود. با این حال برخی از سران جماعت اسلامی معتقد بودند که اگر آنها نیز همانند دیگر گروههای اسلامی به حمایت از صدام میپرداختند میتوانستند آرای بیشتری را به خود اختصاص دهند (همو، 1994، همانجا؛ همو، 2004، ص53 54). در این زمان جماعت اسلامی سومین حزب بزرگ بنگلادش شد و همین امر رقابت این احزاب را تشدید کرد. در آذر 1379/ دسامبر 2000 غلام اعظم از امیری حزب استعفا کرد و مطیع الرحمان نظامی به جای وی انتخاب شد. این حزب در انتخابات 1380 ش/ 2001 هجده کرسی از سیصد کرسی مجلس را به دست آورد و پس از آن مطیع الرحمان نظامی ابتدا وزیر کشاورزی و سپس وزیر صنایع دولت بنگلادش شد (همو، 2004، همانجا؛ جماعت اسلامی بنگلادش ، 2006).منابع: عابد حسینبارکزهی، رویدادهای سیاسی جماعت اسلامی پاکستان ، تهران1380 ش؛ جماعت اسلامی پاکستان، دستور جماعت اسلامی پاکستان، لاهور 1994؛ الجماعةالاسلامیة فی باکستان: دعوة، منهج، نظام، دستور ، ترتیب و اعداد خلیل احمد حامدی،لاهور: دارالعروبة للدعوة الاسلامیة، [? 1410/1989] ؛ طفیل محمد، طفیل نامه: جماعت اسلامی کی اندرونی کهانی میان طفیل محمد کیزبانی، بهقلموقار ملک، لاهور 1997؛ زیبا فرزیننیا، بنگلادش، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1373 ش؛ همو، پاکستان، تهران: وزارتامور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1380 ش؛ سید اسعد گیلانی، جماعتاسلامی، لاهور 1992؛ مهدیحسن، پاکستان کی سیاسی جماعتین، لاهور 1990؛M. Rafique Afzal , Political parties in Pakistan , Islamabad 1998; M. S. Agwani, "God's government: Jama'at-i- Islami of India", in Islam, Muslims and the modern state: case-studies of Muslims in thirteen countries , ed. Hussin Mutalib and Taj ul-Islam Hashmi, Hampshire, Engl.: Macmillan, 1994; Razia Akter Banu, "Jamaat-i-Islami in Bangladesh: challenges and prospects", in ibid; Taj ul-Islam Hashmi, "Islam in Bangladesh politics", in ibid, 1994; idem, "Islamic resurgence in Bangladesh: genesis, dynamics and implications", in Religious radicalism and security in south Asia , ed. Satu P. Limaye, Mohan Malik, and Robert G. Wirsing, Honolulu, Hawaii: Asia- Pacific Center for Security Studies, 2004; Ishtiaq Ahmed , The concept of an Islamic state: an analysis of the ideological controversy in Pakistan , New York 1987; Jamaat-e-Islami Bangladesh, 12 July 2006. [Online]. Available: http://www.jamaat-e-islami. org [15 July 2006[ ; Jamaat-e-Islami Pakistan. [Online]. Available: http:// www.jamaat. org. [11 July 2006]; Surendra Nath Kaushik, Politics of Islamization in Pakistan: a study of Zia regime , New Delhi 1993; K. Alan Kronstadt, "Pakistan's domestic political development", in Federation of American Scientists, 19 Sep. 2005. [Online]. Available: http:// www.fas.org/sgp/crs/row/rl 32615/pdf. [11 July 2006]; Masudul Hasan, Sayyid Abul A ـ ala Maududi and his thought , Lahore 1984-1986; Mushirul Hasan, Legacy of a divided nation: India's Muslims since independence , Delhi 1997; Vali Reza Nasr, The vanguard of the Islamic revolution: the Jama ـ at-i Islami of Pakistan , London 1994; The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Jama at-i Isla m" (by Vali Reza Nasr); Mary Anne Weaver, Pakistan: in the shadow of Jihad and Afghanistan , New Delhi 2003.