جعفربن احمد ، متکلم و محدّث و فقیه زیدی اهل یمن در قرن ششم، مشهور به قاضی جعفر. لقب و نسبت او را شمسالدین بهلولی اَبناوی مِشوَری ذکر کردهاند. اجداد و پدر وی در دوران حکومت صُلَیحیان و بنوحاتم، از قضات اسماعیلی صنعا بودند. برادرش، یحییبن احمد (متوفی 562)، حاکم عدن و در خدمت زُرَیعیان * اسماعیلی بود ( د. اسلام ، چاپ دوم، تکمله 3ـ4، ذیل «جعفربن ابییحیی»؛ نیز رجوع کنید به ابنفند، ج 2، ص 769). در منابع زیدی شرححال سالهای اولیه زندگی قاضی جعفر نیامده، ظاهراً به این دلیل که وی در آن دوره اسماعیلی بوده است. مشخص نیست که قاضی جعفر در چه تاریخی به زیدیه گرویده است.در زمان قاضی جعفر، زیدیه به دو گروه عمده تقسیم میشدند: برخی از عالمان زیدی یمن از عقاید کلامی الهادی الی الحق یحییبن حسین رَسِّی (متوفی 298) و مکتب معتزله بغداد، خاصه آرای ابوالقاسم بلخی (متوفی 319) پیروی میکردند. گروه دیگری از عالمان زیدی یمن، در عقاید کلامی، متأثر از معتزله بصره بودند. اختلاف در مسائل کلامی میان دو مکتب معتزلی بصره و بغداد از اواخر قرن چهارم و اواسط قرن پنجم، به انشقاق جامعه زیدیه به دو گروه مُطَرِّفیه و مُخْتَرعه انجامید ( رجوع کنید به ایمن فؤادسید، ص 241ـ242). اهمیت قاضی جعفر، بهسبب حمایت مؤثر وی از مخترعه است.شریف مکه، علیبن عیسی حسنی مشهور به ابنوَهَّاس (متوفی 556)، از زیدبن حسن بیهقی بَرُوقنی (متوفی 551)، عالم زیدی برجسته ایرانی، دعوت کرد تا به یمن رود و با ترویـج آرای کـلامی معتزلـه بصره ــ که در میان زیدیـه ایـران رواج داشت زیدیه مخترعه را در مقابله با مطرفیه یاری کند (شَهاری، قسم 3، ج 2، ص 775؛ نیز رجوع کنید به ابنفند، ج 2، ص750ـ751؛ شهاری، قسم 3، ج 1، ص 450). بروقنی در جمادیالاولی 541 به صَعدَه رسید (شهاری، قسم 3، ج 1، ص 449) و به تدریس آرای کلامی زیدیه ایران پرداخت. در پی فعالیتهای بروقنی، قاضی جعفر و گروهی از عالمان مطرّفیه از آرای کلامی خویش دست کشیدند ( رجوع کنید به همان، قسم 3، ج 1، ص 447ـ448). در حدود 543 544، بیهقی تصمیم گرفت به عراق بازگردد و قاضی جعفر نیز او را همراهی کرد. با مرگ بیهقی در تهامه و در محلی به نام سیحار، قاضیجعفر خود به تنهایی به سفر ادامه داد ( رجوع کنید به همان، قسم 3، ج 1، ص 448).قاضی جعفر در ذیحجه 550 در مکه از عالم زیدی، ابنوَهّاس، اجازه روایت برخی از آثار زیدیه را گرفت ( رجوع کنید به همان، قسم 3، ج 2، ص 774). حضور عالمان زیدی در مناطق جبال، بهویژه ری، باعث شد تا قاضی جعفر به آن مناطق سفر کند و در 552، در ری از عالم نامدار زیدیه، ابوالعباس احمدبن ابیالحسنبن علی کَنی (متوفی 560)، اجازه روایت آثار زیدیه را بگیرد (همان، قسم 3، ج 1، ص 108؛ نیز رجوع کنید به جعفربن احمد، مقدمه کُبْسی، ص10). ابراهیم بن قاسم شهاری (متوفی 1152؛ قسم 3، ج 1، ص 274ـ 275) اجازه روایت کتاب الزیادات اثر المؤید باللّه احمدبن حسین هارونی (متوفی 411)، امام زیدی، را که کنی به قاضی جعفر داده بود به طور کامل نقل کرده است. قاضی جعفر بعد از سفر به نواحی دیگر و تلمذ نزد عالمان زیدیه ( رجوع کنید به جعفربن احمد، مقدمه کبسی، ص 11ـ12)، در 552 به یمن بازگشت و در مدرسه خود در سناع به تدریس پرداخت ( رجوع کنید به ابنفند، ج 2، ص 771). فعالیتهای او مخالفت مطرفیه را برانگیخت و سرانجام، خصومت میان آنان با دخالت امام زیدی، احمدبن سلیمان (متوفی 566)، به نفع قاضی جعفر پایان یافت ( رجوع کنید به همان، ج 2، ص 772ـ774؛ ایمن فؤادسید، ص 266). فعالیتهای قاضی جعفر باعث شد اکثر عالمان مطرفیه از عقاید خود دست بکشند و از عقاید کلامی وی پیروی کنند. قاضی جعفر با نگارش آثاری چون مَقاوِد الانصاف فی مسائل الخلاف ، و مسائل الهَدیة فی مذهب الزیدیة نیز به نقد مطرفیه پرداخت (انصاری قمی، ص 119ـ120، 126، پانویس 63).تلاشهای قاضی جعفر در اشاعه آرای کلامی معتزله، علاوه بر مُطَرِّفیه، با مخالفت عالمان دیگری چون یحییبن ابیالخیر عِمرانی (متوفی 558)، که در عقاید کلامی از آرای حنابله پیروی میکرد، نیز روبرو شد. قاضیجعفر برای ترویج آرای معتزله به شهر اِبّ، اقامتگاه عمرانی، رفت. در منابع زیدیه گفته شده که میان این دو، نامههایی رد و بدل شده است (برای نمونه رجوع کنید به شهاری، قسم 3، ج 1، ص 278). عمرانی (ج 1، ص 89 -90) نیز در آغاز کتاب الانتصار به آمدن قاضی جعفر به اِبّ و ترویج آرای معتزله اشاره کرده و گفته که قاضیجعفر مردم را به مناظره دعوت میکرده است. عمرانی در پاسخ به قاضیجعفر، رسالة فیالمُعْتَقَد علی مذهب أهل الحدیث را نگاشت (عمرانی، ج 1، مقدمه سعود بن عبدالعزیز خلف، ص 27). قاضی جعفر نیز کتاب الدامِغ للباطل من مذاهب الحَنابل را تألیف کرد و عمرانی در پاسخ، کتاب الانتصار فی الرد علی المعتزلة القدریة الاشرار را نوشت. جَعْدی (متوفی بعد از 586؛ ص 203) نوشته است که هواداران عمرانی، در 561 کتاب الانتصار را استنساخ کردند؛ ازاینرو، میتوان تاریخ نگارش الانتصار عمرانی را قبل از 561 دانست. همچنین بر اساس اشاره جعدی (ص180) به مناظره شاگرد عمرانی، علیبن عبداللّه یرْمِی، با قاضیجعفر در 554، احتمالاً تاریخ رفتن قاضی جعفر به اِبّ 554 بوده است. قاضیجعفر در کتاب دیگری به نام خلاصه الفوائد ، خلاصهای از مطالب کتاب الدامغ للباطل را آورده است. متن کتاب خلاصة الفوائد را اسماعیلبن ابراهیم الوزیر در 1414/1993 در صنعا منتشر کرده است.قاضیجعفر شاگردان فراوانی تربیت کرد، از جمله: حسنبن محمد رَصّاص (متوفی 584؛ شهاری، قسم 3، ج 1، ص 333)، حمیدبن احمد قُرَشی (متوفی 623؛ همان، قسم 3، ج 1، ص 417)، بدرالدین محمدبن احمد (متوفی 614؛ همان، قسم 3، ج 2، ص910) و محمدبن احمد قرشی (متوفی 623؛ همان، قسم 3، ج 2، ص 913؛ برای اطلاع از نام دیگر شاگردان او رجوع کنید به همان، قسم3، ج1، ص115، 119، 424، ج3، ص1202).قاضیجعفر در 573 یا 576 در سَناع حَدَّه ــ که در گذشته محلی نزدیک به جنوب صنعا بوده و اکنون بخشی از شهر صنعا محسوب میشود درگذشت. قبر وی در اَکمه، در جنوب سناع، زیارتگاه زیدیه است (جعفربن احمد، مقدمه کبسی، ص 8).نفوذ دیرپای قاضیجعفر در زیدیه از تدریس کتابهای وی در مدارس شرعی یمن آشکار میشود. وی در فقه، کتاب مختصری به نام نکت العبادات و جمل الزیادات نوشته که نسخههای خطی متعددی از آن باقی است ( رجوع کنید به رقیحی و دیگران، ج 3، ص 1229ـ1231). اسعدبن ابراهیمبن محمدالوزیر آن را در 1418/ 1998 در صنعا چاپ کرده است. قاضی جعفر خود شرحی با عنوان شرح نکت العبادات و جمل الزیادات بر این کتاب نگاشته (در مورد نسخههای خطی آن رجوع کنید به رقیحی و دیگران، ج 3، ص 1093ـ1094؛ وجیه، ج 1، ص 351، ج 2، ص 264، 346؛ عمری، ص 149ـ150) که مرتضیبن زید مَحَطْوَری حسنی آن را با عنوان الروضة البَهِیة فیالمسائل المَرضیة: شرح نکت العبادات منتشر کرده است (صنعا 1423/2002).قاضی جعفر چهل حدیث از مجموعه زیدبن علی (متوفی 122) را در کتابی به نام الاربعون العلویة شرح کرده است. این کتاب با عنوان الاربعون العلویة و شرحها به کوشش عبدالفتاح کُبْسی (عمان 1423/2002) منتشر شده است. اثر دیگر وی در حوزه حدیث، ترتیب امالی ابوطالب یحییبن حسین هارونی (متوفی 424) به نام تیسیر المطالب فی امالی أبیطالب است که عبداللّهبن حمود عزّی (عمان 1422/2002) آن را چاپ کرده است. از دیگر آثار قاضیجعفر، شرح قصیدة الصاحب بن عباد (متوفی 385) در اصول دین است که به کوشش محمدحسن آلیاسین در 1387/1967 در بغداد منتشر شده است.نسخههای خطی فراوانی از آثار قاضی جعفر وجود دارد که از آن جمله است: نظام الفوائد و تقریب المراد للرائد (رقیحی و دیگران، ج 1، ص 462)، ابانة المناهج فی نصیحة الخوارج (همان، ج 2، ص 515)، ایضاح المنهاج فی فوائد المعراج (همان، ج 2، ص 544ـ545)، الدلائل الباهرة فی المسائل الظاهرة (همان، ج 2، ص 618ـ619)، النقض علی صاحب مجموع المحیط فیما خالف فیه الزیدیة فی باب الامامة (همان، ج 2، ص 782)، العشر المسائل (وجیه، ج 1، ص 409)، مسائل الاجماع فی الصلاة (همان، ج 1، ص 443)، التقریب فی أصول الفقه (همان، ج 2، ص 92) و التابعة بالادلة القاطعة (همان، ج 2، ص 392).بسیاری از آثار زیدیه به روایت قاضی جعفر باقی مانده و نام وی در سلسله روایت بسیاری از آثار زیدیه آمده است (برای نمونه رجوع کنید به شهاری، قسم 3، ج 1، ص 108، 119، 186، 417ـ 418، 424).منابع: ابنفند، مآثر الابرار فی تفصیل مجملات جواهرالاخبار و یسمی اللواحق الندیة بالحدائق الوردیة، چاپ عبدالسلام عباس وجیه و خالد قاسم محمد متوکل، عمان 1423/2002؛ حسنانصاری قمی، «یادداشتی در باره مطرفیه و ردیه قاضی جعفرابن عبدالسلام»، کتاب ماه دین ، سال 5، ش 1 و 2 (آبان و آذر 1380)؛ ایمن فؤاد سید، تاریخالمذاهب الدینیة فی بلاد الیمن حتی نهایة القرن السادس الهجری ، قاهره 1408/1988؛ عمربن علی جعدی، طبقات فقهاء الیمن ، چاپ فؤاد سید، قاهره 1957؛ جعفربن احمد، الاربعون العلویة و شرحها، چاپ عبدالفتاح کبسی، عمان 1423/2002؛ احمد عبدالرزاق رقیحی، عبداللّه محمد حبشی، و علی وهاب آنسی، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر صنعاء، [ صنعاء ? 1984 ]؛ ابراهیمبن قاسم شهاری، طبقات الزیدیه الکبری، قسم 3، بلوغالمراد الی معرفة الاسناد ، چاپ عبدالسلام بن عباس وجیه، عمان 1421/2001؛ یحییبن ابیالخیر عمرانی، الانتصار فی الرد علی المعتزلة القدریة الاشرار ، چاپ سعودبن عبدالعزیز خلف، مدینه 1419/1999؛ حسین عبداللّه عمری، مصادر التراث الیمنی فیالمتحف البریطانی، دمشق 1400/1980؛ عبدالسلام عباس وجیه، مصادر التراث فی المکتبات الخاصة فی الیمن ، عمان 1422/2002؛EI 2 , suppl., fascs. 3-4, Leiden 1981, s.v. "Dja ـ far B . AbiYahya", (by W. Madelung).