دفترخانه همایون ← دفترNNNNدفتردار، رئیس تشکیلات مالی در عثمانی. دفترداری نیز همانند دیگر تشکیلات دیوانی عثمانی ریشه در مؤسسات و تشکیلات حکومتهای ترک و اسلامی پیشین دارد. در تشکیلات دیوانی ]غزنویان[ و سلجوقیان بزرگ و سلجوقیان آناطولی صاحب این منصب را «مستوفی» یا «صاحب دیوان استیفا» میگفتند ](← بیهقی، ص 467ـ468؛ تاریخ آلسلجوق در آناطولی، ص 101، 119)[. ایلخانان تا قرن هفتم/ سیزدهم رئیس تشکیلات مالی را «دفتردار ممالک»، مینامیدند ](← شمسمنشی، ج 2، ص 125ـ126)[. پس از بهوجودآمدن منصب مستوفی در حکومت ایلخانان، از اهمیت دفتردار کاسته و او به شخص دوم تشکیلات مالی تنزل رتبه یافت (اوزون چارشیلی، 1988الف، ص 224). عثمانیها با اقتباس این اصطلاح از ایلخانان، دفتردار را بهمعنای رئیس و شخص اول تشکیلات مالی بهکار بردند ](← همو، 1988ب، ص 325)[.زمان شکلگیری منصب دفترداری که در اصطلاحات رسمی دیوانی عثمانی به آن باب دفترداری نیز گفته میشد، مشخص نیست و پژوهشگران دراینباره با حدس و گمان سخن گفتهاند بااینحال، با توجه به مجموع شواهد موجود و از جمله بعضی از موقوفههای دورة سلطانمراد دوم (ﺣﮑ : 824 ـ855) که در آن بعضی از شهود صفات «دفتری» و «دفتردار» دارند، بهنظر میرسد که تشکیلات دفترداری حداقل تا اوایل قرن نهم یا حتی در اواخر قرن هشتم شکل گرفته و در اواسط قرن نهم بهصورت کامل تکوین یافتهبود ](← قانوننامه آلعثمان ، ص 5ـ6، 8، 11، 13، 15؛ پاکالین ، 1971ـ1972، ج 1، ص 413؛ اوزون چارشیلی، 1988ب، ص 325ـ326)[.در ابتدا فقط یک دفتردار وجود داشت، اما با رشد و توسعة حکومت و افزایش حجم امور مالی افزایش شمار دفترداران نیز ضرورت یافت. وجود اصطلاحاتی چون باشدفتردار ]دفتردار اول [و «دفتردارلار» ]دفترداران[ در قانوننامة سلطانمحمد فاتح حاکی از آن است که منصب دفتردار دوم در این دوره بهوجود آمدهاست. پس از آنکه شمار دفترداران به دو تن افزایش یافت یک دفتردار مسئولیت امورمالی رومایلی را برعهده داشت و دیگری عهدهدار امور مالی آناطولی بود. دفتردار رومایلی همواره بر دفتردار آناطولی اولویت داشت و دفتردار اول بهشمار میرفت ](← همان، ص 6ـ10؛ اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 327؛ نوریپاشا ، ج 1ـ2، ص 126)[. پس از فتح آناطولی شرقی و سوریه بهدست سلطانسلیم، برای ادارة امور مالی سرزمینهای تازه ادغامشده، شاخة جدید دفترداری بهنام دفترداری عرب و عجم تشکیل شد که مرکز آن در حلب بود ](← اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 327ـ328؛ چاکار ، ص 3ـ4)[، در اوایل دورة سلطنت سلطانسلیمان قانونی تشکیلات دفترداری جدیدی به نام شقثانی بهوجود آمد که کار آن ادارة امور مالی سواحل و مقاطعات داخل استانبول بود. به عقیدة اوزونچارشیلی ( 1988ب، ص 328، پانویس 1) دفترداری شقثانی در فاصلة سالهای 941ـ951 تشکیل شدهاست، اما تردیدی نیست که این دفتر دست کم در 926 وجود داشتهاست. چه، از سویی در بودجة 925ـ926 از دفتردار شقثانی سخن رفته (ساحللیاوغلو ، ص 435) و از سوی دیگر در پشت فرمانها و براتهای دهة 920 همزمان امضای سه دفتردار وجود دارد (باشباقانلق عثمانلی آرشیوی ، دیوان همایون ، پروندة 29ر1ر25). افزونبراین، معلوم شدهاست که در سالهای 975ـ976 هرکدام از ولایات آناطولی و رومایلی دارای دو دفتردار با عنوان شقاول و شقثانی بودند (بارکان، ص300ـ301). بااینحال، در سایر منابع اثری از وجود دفترداری شقثانی در میان نیست. در اواخر قرن دهم، یعنی حداکثر تا 992 برای ادارة امور مالی سواحل رود تونا منصب دفترداری شقثالث بهوجود آمد ](← اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 328، پانویس 3)[؛ این منصب که دفتردار تونا نیز نامیده میشد، دیری نپایید.در نیمة دوم سلطنت سلیم دوم با جدایی و استقلال اداری ولایات دیاربکر، شام، ارزروم و طرابلسِ شام دفترداری عرب و عجم تقسیم شد و پنج دفتردار ایالتی بهوجود آمد. در اواخر قرن دهم از این میان فقط سه دفتردار ماندهبود. این وضع تا دو قرن تداوم داشت. اما در قرن دوازدهم در عنوان و القاب دفترداران جابهجایی صورت گرفت. به دفتردار آناطولی همزمان دفتردار شقثانی نیز گفته شد و دفتردار شقثانی سابق نیز به شقثالث تبدیل شد ](← همان، ص330)[.تا اواخر قرن دوازدهم بهجز افزایش اهمیت دفتردار اول (رئیس دفترداران) تحول چندانی صورت نگرفت. در دورة سلیم سوم (ﺣﮑ : 1203ـ1222) با تشکیل ارتش نظام جدید، وزارت ارتش در دفترداری شقثانی ادغام و به آن نام وزارت ارادة جدید دادهشد. اما با خلع و قتل سلیم سوم این تشکیلات نیز همانند ارتش نظام جدید از میان رفت.در 1209 با تشکیل وزارت ذخیره، دفترداری شقثالث در این وزارت ادغام شد (جزر ، 1978، ص 122). همچنین با ایجاد خزانة کشتیسازی، وزارت کشتیسازی، شقثالث به شمار آمد و وزارت ذخیره نیز به شق رابع تبدیل شد (همو، 1984، ص 361).در دوره محمود دوم (ﺣﮑ : 1223ـ1244) خزانة مقاطعات تشکیل شد. رئیس این خزانه نیز ناظر ](وزیر)[ نام داشت. با تغییر نام خزانة مقاطعات به خزانة منصوره و افزایش اهمیت این خزانه (1250)، فرد عهدهدار امور این خزانه نیز دفتردار خزانة منصوره نامیده شد. در آستانة تنظیمات، تشکیلات دفترداری چندینبار دچار تغییر و تحول شد. پس از 1253، با ادغام خزانة عامره و خزانة ضربخانه منصب دفترداری اول لغو شد و رئیس این تشکیلات جدید دفتردار ضربخانه عامره نام گرفت (اوزون چارشیلی، 1988ب، ص374). در 1254، این دو خزانه بار دیگر از یکدیگر منفک و سپس در خزانة عامره منصوره ادغام شدند و تشکیلات دفترداری بهصورت یک وزارت درآمد. اما سال بعد با تفکیک مجدد خزانهها بار دیگر دفتردار عهدهدار امور خزانة عامره شد. در 1257، دو خزانه این بار بهطور قطعی و دائم از یکدیگر جدا و تشکیلات دفترداری به وزارت مالیه تبدیل شد ](← همان، ص 375؛ جزر، 1986، ص 252 و بعد)[.وظایف و اختیارات دفتردار. در قانوننامة سلطانمحمد فاتح آمدهاست که دفتردار، وکیل اموال پادشاه است، و بدون اجازة دفتردار حتی یک آقچه نباید به خزانه وارد یا از آن خارج شود ](← قانوننامة آلعثمان، ص 9)[. اما این بدانمعنا نیست که دفتردار خودسرانه بتواند از خزانه برداشت و هزینه کند. برداشت از خزانه بدون اطلاع دفتردار نباید از دو آقچه تجاوز کند ](← اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 326؛ قانوننامه آلعثمان، ص 13)[. احکام و فرمانهای مربوط به امور مالی را دفتردار مینوشت ](← قانوننامه آلعثمان، ص 9)[.]همچنین دفتردار اختیار داشت به نام پادشاه احکام (فرمانهای) طغرادار به اطراف بفرستد (← اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 329)[. دفترداران عضو دیوان همایونی بودند و دعاوی امور مالی را دفتردار اول رسیدگی میکرد ](← قانوننامه آلعثمان، ص 8 ـ9)[.دفتردار اول در تصمیمگیریها و گزارش امور به پادشاه همواره ناگزیر از مشورت با صدراعظم بود. در مسائل محرمانة دفتردار اول خصوصی با صدراعظم ملاقات میکرد و دقت میشد که حتی وزیران نیز از مضمون گفتگوها آگاه نشوند ](←همان، ص 9)[. سایر دفترداران مشارکت چندانی در دیوان نداشتند و تنها هنگامی که دفتردار اول در لشکرکشیها شرکت میکرد، دفتردار آناطولی به وکالت از طرف وی عهدهدار امور میشد و دفتردار شقثانی نیز او را همراهی میکرد ](← اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 332)[.دفترداران همراه با وزیران، روزهای سهشنبه به حضور پادشاه میرسیدند. هنگام پرداخت علوفه ]حقوقی که هر سه ماه یکبار به سپاهیان و کارگزاران داده میشود[ خلاصة گزارش آن را برای پادشاه میخواندند و گزارش بودجة سالیانه را به پادشاه عرضه میکردند ](← همان، ص 331)[. دفترداران همچنین میتوانستند ترفیع چاوشان، سپاهیان، کاتبان و هر کسی را که استحقاق داشت، درخواست کنند ](قانوننامة آلعثمان، ص 13)[.دفتردار میبایست مُقْطِعانی را که برای افزایش درآمدشان از ظلم و اجحاف در حق مردم فروگذار نمیکردند، با نهایت دقت زیرنظر میگرفت و در صورت نیاز تخلف را به صدراعظم گزارش میکرد تا خاطیان به سزای اعمالشان برسند (توقیعی عبدالرحمانپاشا، ص 516ـ517).دقت در تشخیص درستبودن عیار سکههایی که وارد خزانه میشد یکی از موضوعات حساس بود، لازم بود دفتردار بدون سنجش عیار، سکهای را وارد خزانه نکند. وی ضربخانه را بازرسی میکرد و در عدم پرداخت حق تقاعد ]بازنشستگی[ از خزانه نهایت کوشش خود را بهکار میبرد (کوتوکاوغلو ، ص 37ـ38).دفتردار اول با تشکیل دیوان ]شورای اداری[ در عمارت دفترداری به حلوفصل دعاوی مالی میپرداخت. هنگام حضور پادشاه در لشکرکشیها، چادر خزانه روبهروی سراپردة پادشاه برپا و به دعاوی مالی در این مکان رسیدگی میشد ](اوزون چارشیلی، 1988ب، ص 332)[. مطابق قانون ]نامه[، امضای هر سه دفتردار در پشت فرمانهای مالی و براتها ضروری بود. این امضاها بر صفحة رویی کاغذ و بهصورت وارونه نقش میبست. امضاها تا اواسط قرن یازدهم در کنار یکدیگر قرار میگرفت. امضای دفتردار اول در وسط کاغذ و امضای سایر دفترداران به سمت چپ کاغذ متمایل بود ](همانجا)[ اما در دورة سلطانابراهیم امضای دو دفتردار بر حاشیة بالای کاغذ، یکی در بالا و یکی در زیر آن زده میشد و امضای زیرین به دفتردار اول تعلق داشت.دوایر تحت ادارة دفتردار به چندین قلم تقسیم میشد: قلم مقاطعه، قلم موقوفات، قلم واردات، قلم تذکرة قلاع و قلم تذکرة احکام. هرکدام از این اقلام یک رئیس داشت ](← همان، ص 342ـ343)[.صاحبمنصبان اجرا و تحصیل که تحت امر مستقیم دفتردار اول بودند در دوایر دیگر خدمت میکردند. در قرن یازدهم این صاحبمنصبان عبارت بودند از: باش باقیقولی ]رئیس مفتّشان مالی[، مفتشان جزیه، وزنهدارباشی، سرگی ناظری ]مسئول تنظیم صورتحساب دیون خزانه به افراد[، سرگی خلیفهسی (خلیفهسرگی). هریک از این صاحبمنصبان کارگزارانی زیرنظر خود داشتند که کارشان تحصیل و تأدیة مطالبات و کنترل عیار سکهها، ثبت معاملات خزانه در دفتر و انجامدادن امور مشابه بود ](← همان، ص 333ـ334؛ نوریپاشا، ج 1ـ2، ص 257)[.ساریمحمدپاشا که در قرن دوازدهم پنج دوره به مقام دفترداری منصوب شد، مینویسد که دفتردار باید صاحب حیثیت، وقار و صبر، و دیندار و آگاه به چگونگی جمعآوری اموال دولت باشد، و نباید اجازه داد نااهلان از راه رشوه صاحب این مقام شوند. نظر به اهمیت حفظ و حراست خزانة دولت، دفتردار باید دقت و تدبیر کند که کسانی برای منافع شخصی خود به خزانه ضرر نرسانند. دفترداران باید از طمع و غرض برکنار و به مبالغی که دولت بدانها اختصاص میدهد قانع باشند، بهویژه از رشوه پرهیز کنند و همت خویش را مصروف افزایش درآمدهای خزانه و کاستن از هزینههای آن کنند. ]از سوی دیگر، صدراعظم برای تسهیل امور باید در امور مالی به دفتردار اختیار و آزادی کامل بدهد و او را تابع و مطیع کدخدا و دیگر زیردستان خود نکند[. عزل پیدرپی دفترداران که بهسبب رشوه گرفتن آنان صورت میگیرد، امور مالیه را به باتلاقی سوق میدهد که خروج از آن دشوار خواهد بود. به شایعاتی که در مورد دفتردار بروز میکند نباید بدون تحقیق و تفحص توجه و او را عزل کرد. دفترداری که به هر علت عزل شده نباید در زیردست کسانی که قبلاً زیردست او بودند مشغول به کار شود (ساری محمدپاشا، ص 51 و بعد).براساس قانوننامة ]سلطانمحمد[ فاتح، دفترْامینی و امین شهر، قاضیان سیصد آقچهای و رئیسالکتّابها میتوانستند به مقام دفترداری برسند. دفترداران مالی (مالْدفترداری) میتوانستند به مقام دفتردار اول ترفیع یابند. به دفترداران مالی یک سنجق 000،450 آقچهای داده میشد. دفترداران مالیه بهطور مستقیم میتوانستند به مقام وزارت ترفیع یابند. دفترداران خاصه 000،600 آقچهای و مقرری سالیانه از 000،150 تا 000،240 دریافت میکردند. دفتردار اول با 000،90 آقچه و دفترداران مالی با 000،80 آقچه بازنشسته میشدند. هنگام توزیع خاصهها دفتردار برای هر بار، هزار آقچه حق امضا میگرفت ](← قانوننامه آلعثمان، ص 7، 20ـ21)[. همچنین، هنگام ورود پول به خزانه بیست در هزار کسر مُنَظْم به دفتردار میرسید. از اعشار خاصههای پادشاه نیز نانپاره به وی تعلق میگرفت. افزونبراین به کاتبان زیردست دفتردار نیز «حق کتابت» داده میشد.دفترداران که عضو دیوان همایون بودند در ]جلسات[ زیر قبه در طرف چپ صدراعظم و متصل به جایگاه کاتبان مالیه و بالاتر از لله شاهزاده مینشستند ](← همان، ص 6؛ اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 17ـ18 و پانویس 1)[. هنگام صرف غذا که پس از اتمام جلسات دیوان صرف میشد، دفتردار اول در کنار سفرة صدراعظم مینشست. دیگر دفترداران با وزیران همسفره میشدند ](قانوننامه آلعثمان، همانجا؛ اوزونچارشیلی، 1988ب، ص 25ـ26، 326)[. در مراسمی که در حضور پادشاه تشکیل میشد پادشاه تبریک دفتردار اول را نیز همچون وزیران، ایستاده پاسخ میداد. در تشریفات، جایگاه دفترداران بعد از قاضیها قرار داشت. چون دفتردار اول در پایه و مقام با نشانچی برابر بود در تشریفات سابقة آنان ملاک قرار میگرفت ](← اوزون چارشیلی، 1988ب، ص 33)[.امور مالی ایالتها را دفتردار ایالت یا دفتردار کنار اداره میکرد. تشکیلات دفترداری ایالات نمونة کوچکی از تشکیلات مرکز بود و همانند آنها از مجموعه صاحبمنصبانی چون تذکرهچی، محاسبهچی، وزنهدار، مقابلهچی، روزنامهچی و کاتبان زیردست آنها تشکیل میشد. دفترداران تیمار نیز در ولایات به ادارة امور تیمارها میپرداختند (← همان، ص 328، پانویس 4، ص330). دفترداران تیمار علاوه بر مسئولیت ادارة دفاتر تحریر که نوعی سرشماری نفوس و مالیات بود، دیگر امور مربوط به تیمار را نیز انجام میدادند. ازاینرو میبایست افرادی کاملاً درستکار و بیحیله و خدعه میبودند.منابع : ]بیهقی[؛ محمدزکی پاکالین، «تشکیلاتِ عتیقهده دفتردار»، تاریخ عثمانی انجمنی مجموعهسی، ج 16، ش 14 (1926)، ص 96ـ102، ش 16 (1926)، ص 234ـ244؛ ]تاریخ آلسلجوق در آناطولی، چاپ نادره جلالی، تهران: دفتر نشر میراث مکتوب، 1377ش[؛ توقیعی عبدالرحمانپاشا، قانوننامهسی، در ملیتتبعلر مجموعهسی، ج 1/3 (1331)؛ ]محمدبن هندوشاه شمسمنشی، دستورالکاتب فیتعیین المراتب، چاپ عبدالکریم علیزاده، مسکو 1964ـ 1976[؛Ömer Lütfi Barkan, "H. 974-975 (M. 1567-1568) malỉ yılına âit bir Osmanlı bütçesi", İstanbul Üniversitesi İktisat Fakültesi mecmuas, XIX/1-4 (1960), 277-332; [Enver çakar, "313 numaralı Timar ruznâmçe defteri ve bu defterde Haleb vilâyeti ile ilgili bazı tespitler", Frat Üniversitesi sosyal bilimler dergisi, XI, no.1 (2001)]; Yavuz Cezar, "Osmanlı devleti'nin malỉ kurumlarından Tersâne-i Âmire Hazinesi ve defterdarlığının 1805 tarihli kuruluş yasası ve eki", İstanbul Üniversitesi İktisat Fakültesi mecmuas, XLI/1-4 (1984), 361-388; idem, "Osmanlı devleti'nin malỉ kurumlarından Zahỉre Hazinesi ve 1795 (1210) tarihli nizamnâmesi", Toplum ve bilim, no.6-7 (1978), 111-156; idem, "Osmanlı devleti'nin merkez mali bürokrasi tarihine giriş: XIII. yüzyılda Bâb-ı Defterỉ", Toplum ve ekonomi, no.4 (1993), 129-160; idem, Osmanlmaliyesinde bunalm ve değişim dönemi, İstanbul 1986; EI2, s.v. "Daftardār" (by B. Lewis); "Fatih'in teşkilât kanunnâmesi ve nizâm-ı âlem için kardeş katli meselesi", ed. Abdülkadir Özcan, İstanbul Üniversitesi Edebiyat Fakültesi tarih dergisi, no.33 [1982], 7-56; İA, s.v. "Defterdār" (by İsmail Hakkı Uzunçarşılı); [Kānûnnâme-i Âl-i Osman: tahlil ve karşlaştrmal metin, ed. Abdülkadir Özcan, İstanbul: Kitabevi, 2003]; Mübahat S. Kütükoğlu, "Lütfi Paşa Âsafnâmesi" in Prof. Dr. Bekir Kütükoğlu'na armağan, ed. Mübahat S. Kütükoğlu, İstanbul 1991, 75, 94-95; [Mustafa Nuri Paşa, Netayic ül-vukuat= kurumlarve örgütleriyle Osmanl tarihi, ed. Neşet çağatay, Ankara 1992]; Mehmet Zeki Pakalın, Maliye teşkilât tarihi (1442-1930), Ankara 1978, 1, 5, 8, 10, passim; idem, Osmanl tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, İstanbul 1971-1972, vol.1, 411-418; Halil Sahillioğlu, "1524-1525 Osmanlı bütçesi", İstanbul Üniversitesi İktisat Fakültesi mecmuas, XLI/1-4 (1984), 415-452; Sarı Mehmed Paşa, Nesâyihu'l-vüzerû ve'l-ümerâ, ed. Hüseyin Ragıp Uğural, Ankara 1969; İsmail Hakklı Uzunçarşılı, Osmanl devleti teşkilâtna medhal, Ankara 1988a, 45-46, 103, 229-233; idem, Osmanl devletinin merkez ve bahriye teşkilât, Ankara 1988b.