دشت گرگان ← دشت ترکمن

معرف

دشت گرگان ← دشت ترکمن#
متن
دشت گرگان ← دشت ترکمنNNNNدشت مرغاب ← مُرغاب(1)NNNNدشت میشان ← مَیسانNNNNدشت ناوُر، سرزمینی در مغرب شهر غَزنی* و از سکونتگاههای هَزارَه* در افغانستان. این دشت در َ43 ْ 33 عرض شمالی و45ْ َ67 طول شرقی و در ارتفاع 3100ـ 3200 متری قرار دارد (قاموس جغرافیائی افغانستان، ذیل «دشت ناهور»؛ بالان و کیفه ، ص 46). دشت ناور، به طول شصت کیلومتر و عرض بیست کیلومتر، بین کوههایی از دوران اول زمین‌شناسی قرار گرفته‌است و بیش از پنجاه دهانه آتشفشانی دارد (بالان و کیفه، همانجا). از مهم‌ترین این کوهها رشته‌کوه باباست که ناور در دامنه‌های جنوبی و جنوب‌غربی آن قرار دارد. همچنین رشته‌کوه گل‌کوه، (حداکثر ارتفاع 4595متر) در مغرب دشت ناور قرار دارد (رحمتی، ص 42، 47). میزان بارش سالیانه دشت ناور 173میلیمتر است و متوسط دمای آن در گرم‌ترین ماه(تیر) از ْ15 فراتر نمی‌رود (بالان و کیفه، ص 50).نام این دشت، از نام آبگیر/ دریاچة فصلی شور و کم‌عمقی گرفته شده که در جنوب این دشت واقع است (همان، ص 46). طول دریاچة ناور گاه به حدود ده کیلومتر، عرض آن به دو تا سه کیلومتر و عمق آن به سه متر می‌رسد (دولت‌آبادی، ص 178ـ 180). در تابستان، قسمتی از آب این دریاچه، خشک و زمینهای باتلاقی شور با پوشش علفی انبوه در آن ایجاد می‌شود. در کوهپایه‌های غربی دشت ناور نیز چشمه‌های متعدد آب شیرین و گستره‌های باتلاقی و پوشش علفی انبوه دیده می‌شود (بالان و کیفه، همانجا؛ بالان، ص 278). دشت ناور یکی از مراتع بزرگ افغانستان ( آریانا، ذیل «ناهور»؛ رحمتی، ص 42) و از مناطق حفاظت‌شده ملی این کشور است. همچنین به‌عنوان زیستگاه پرندگان مهاجر چون فلامینگوی سرخ و غاز شهرت جهانی دارد (بالان و کیفه، ص 61، یادداشت 4؛ فرهنگ، ص 143). در تقسیمات اداری افغانستان، ولسوالی (شهرستان) ناور/ ناهور، به مرکزیت شهر ناهور، در شمال استان غزنی دشت ناور را هم دربرمی‌گیرد (← )فرهنگ جغرافیای تاریخی و سیاسی افغانستان(، ج6، ص184، 600ـ601؛ علیداد لعلی، ص112).ناور به‌صورت ناهور، ناور و نوار نیز در منابع آمده‌است (برای‌نمونه ← فیض‌محمد، ج2، ص 154؛ )فرهنگ جغرافیای تاریخی و سیاسی افغانستان(، ج 6، ص 600؛ بال ، ص 186).واژة فارسی ناور مرکّب از دو جزء «نا» به‌معنای آب (← برهان، ذیل «نا») و «ور» به‌معنای ساحل و کنار (معین، ذیل «ور») است. در افغانستان، به محل جمع‌شدن آب، ناور یا جهیل گفته می‌شود که دومی اصطلاحی مغولی است (← حدودالعالم، حواشی مینورسکی، ص30ـ32؛یمین،ص176؛ فرهنگ، ص142ـ143).وجود چند محوطة باستانی پیش از تاریخ در دشت ناور (← نائل، ص 78؛ د.ایرانیکا، ذیل مادّه) بیانگر سابقة دیرینة تمدن در این منطقه است. در کاوشهای 1355ش، آثاری از دورة دیرینه ‌سنگی سفلا (حدود صدهزار سال پیش از میلاد) و دورة دیرینة ‌سنگی وسطا (حدود سی تا پنجاه‌هزار سال پیش از میلاد) در شمال و مشرق دشت ناور به‌دست آمده‌است. کشف ابزارهای سنگی چون تبر و ساطور، شیشه‌های آتشفشانی، ابسیدین ، استخوانهای انسانهای نخستین و انواع سنگ چخماق در دشت ناور (بال، ص 42، 186؛ دوپری، ص260ـ 264)، از اهمیت این سرزمین در دورة پیش از تاریخ نشان دارد. همچنین بر فراز تپه سوق‌الجیشی مشرف به دشت ناور، بقایای ساختمانها و حصار سنگی از زمانهای بسیار قدیم وجود دارد که به‌واسطة نوع سنگهای دریایی استفاده شده و چیدمان خاص سنگها اهمیت دارند. افزون‌براین، کوهی در شمال‌غربی دریاچة ناور، کتیبه‌هایی به زبان بلخی و خط خروشتی متعلق به حدود 279 میلادی یافت شده که نشان می‌دهد این منطقه در قلمرو حکومت کوشانیان قرار داشته‌است (← نائل، ص 78ـ80 ؛ بال، ص 186؛ د. ایرانیکا، همانجا).جغرافی‌نویسان متقدم مسلمان در وصف کوههای ناحیه غزنی (برای نمونه ← ابن‌حوقل، ص 428؛ حدودالعالم، ص 360) از دشت ناور نامی نبرده‌اند، اما مینورسکی (← حدودالعالم، حواشی، ص 32) وادی نزدیک غور را، که در حدودالعالم به آن اشاره شده، همان دشت ناور دانسته‌است. بالان (همانجا) دشت ناور را چراگاه اسبهای سپاه غزنویان دانسته‌است. این دشت در سدة سیزدهم نیز از چراگاههای مهم سواره‌نظام افغانستان بوده‌است (← بورنس ، ج 2، ص 335).در زمان حبیب‌الله‌خان، پادشاه افغانستان (ﺣﮑ : 1319ـ1337)، بخشی از مراتع دشت ناور در اختیار شماری از خانواده‌های قبیلة پَشتون* قرار گرفت. استقرار این خانواده‌ها، که از سه طایفة خاروتی و تَرَکی و دوتانی بودند، از سلطة قوم هزاره بر دشت ناور کاست. خانواده‌های دامدار قبیلة پشتون که در جنوب، مشرق و شمال دریاچة ناور مستقر بودند، حداقل تا 1353ش، با پرداخت مالیات سالیانه به دولت افغانستان، از مراتع دشت استفاده می‌کردند. در این دهه، نواحی غربی و جنوبی دشت ناور را شماری از افراد قوم هزاره در اختیار داشتند و به دامداری و کشاورزی می‌پرداختند (بالان، ص 281؛ بالان و کیفه، ص 46ـ47).منابع : آریانا دائرة‌المعارف، کابل: انجمن دائرة‌المعارف افغانستان، 1328ـ 1348ش؛ ابن‌حوقل؛ دانیل بالان، «کوچ‌نشینان و میزبانان یکجانشین در کوههای هندوکش مرکزی و غربی افغانستان»، ترجمة حسین بابائی و مهدی سیدی، در افغانستان: اقوام ـ کوچ نشینی، به کوشش محمدحسین پاپلییزدی، تهران: پاپلییزدی، 1372ش؛ دانیل بالان و شارل کیفه، «کوچ‌نشینی و خشکسالی در افغانستان: مورد کوچ‌نشینی پشتون دشت ناور»، ترجمة ابوالحسن سروقد مقدم، در همان؛ محمدحسین‌بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران 1361ش؛ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، با مقدمة بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسکی، ترجمة میرحسین شاه، کابل 1342ش؛ بصیراحمد دولت‌آبادی، شناسنامة افغانستان، تهران 1382ش؛ محب‌الله رحمتی، اختصاری از جغرافیای عمومی افغانستان، ]کابل[ 1999؛ محمدحسین فرهنگ، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی شیعیان افغانستان، قم 1380 ش؛ فیض محمد، سراج التواریخ، تهران 1372ش؛ قاموس جغرافیائی افغانستان، چاپ محمد حکیم ناهض، کابل: انجمن آریانا دائرة‌المعارف، 1956ـ1960؛ علیداد لعلی، سیری در هزاره‌جات : تحلیل جامعه‌شناسی مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعة تشیع در افغانستان، قم 1372ش؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران 1381ش؛ حسین نائل، سایه‌روشنهایی از وضع جامعة هزاره، قم 1372ش؛ محمدحسین یمین، افغانستان تاریخی: فلسفة نامگذاری شهرها، شهرکها، کوهها و دریاها (جای واژه‌شناسی افغانستان)، ]پیشاور[ 1380ش؛Warwick Ball, The monuments of Afghanistan: history, archaeology and architecture, London 2008; Alexander Burnes, Travels into Bokhara: being the account of a journey from India to Cabool, Tartary and Persia, also, narrative of a voyage on the Indus from the sea to Lahore, New Delhi 1992; Louis Dupree, Afghanistan, Karachi 1997; EIr., s.v. "Dašt-e Nāwor" (by Gerard Fussman); Historical and political gazetteer of Afghanistan, ed. Ludwing W. Adamec, vol. 6: Kabul and southeastern Afghanistan, Graz 1985.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده