دشتکی، اصیلالدین عبداللّه حسینی، عالم و عارف ایرانی قرن نهم. پدر او، عبدالرحمان، از سادات محلة دشتک شیراز بود (← دشتکی، چاپ سلجوقی، ص 1؛ فسائی، ج 2، ص90). از تاریخ تولد و زندگی اصیلالدین اطلاع چندانی در دست نیست. او با تعدادی از اعضای خاندانش از جمله برادرزادهاش، جمالالدین عطاءاللّه حسینی دشتکی، در زمان شاهرخ یا سلطان ابوسعید گورکان، و شاید به امر آنان، از شیراز به هرات مهاجرت کرد و ازاینرو به هروی نیز مشهور شد (خواندمیر، ج 4، ص 334؛ فسائی، ج 2، ص90ـ91؛ نیز ← جمالالدین حسینی*؛ قس دشتکی، چاپ سلجوقی، مقدمه، ص ج، که حدس زده وی در کودکی به هرات مهاجرت کردهاست). از مذهب این خاندان اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی شوشتری (ج 1، ص 526ـ527) و خوانساری (ج 5، ص 189) نوشتهاند که آنان شیعه بودند، اما تقیه میکردند.اصیلالدین در هرات هفتهای یک بار در مدرسة گوهرشاد آغا به وعظ و ارشاد مردم میپرداخت (خواندمیر؛ شوشتری؛ فسائی، همانجاها). وی به اصیل واعظ نیز شهرت داشت (← دشتکی، چاپ سلجوقی، ص 1). او در مدارس هرات، از جمله مدرسة خاقان سعید، حدیث درس میداد و کسانی را که در این مدارس به تدریس فلسفه و کلام میپرداختند، به داشتن عقاید فاسد متهم میساخت (نظامی باخرزی، ص 77، 129).دربارة سال درگذشت دشتکی اختلاف وجود دارد. خواندمیر (همانجا) سال 883 و شوشتری (همانجا) 803 را زمان درگذشت او دانستهاند. آقابزرگ طهرانی (ج 21، ص 228، ج 22، ص110) نیز سال 783 و 803 را ثبت کرده که اشتباه است، زیرا دشتکی تألیف مقصد الاقبال را در 864 به پایان رساندهاست (← دشتکی، چاپ مایلهروی، مقدمه، ص بیستودو). منزوی (ج 3، ص 1645) نیز سال تألیف مزارات را 858 یا کمی بعد از آن ذکر کردهاست، از اینرو به نظر میرسد سال 883 درستتر باشد. دشتکی در حوالی مسجدجامع گوهرشاد هرات به خاک سپرده شد (دشتکی، چاپ سلجوقی، مقدمه، ص و).آثار وی عبارتاند از: 1) مقصدالاقبال سلطانیه و مرصدالآمال خاقانیه که به خواست ابوسعید گورکان در ثواب زیارت قبور اولیا و معرفی قبور آنها در هرات به فارسی تألیف شد (← همان، ص 1ـ2). در این کتاب مناطقی همچون باغها و خانقاههای هرات معرفی شده و شامل شرححال حدود دویست تن از عالمان و درویشان این شهر و نیز آرامگاهها و بقعههایی است که بر مزار آنان در دورههای گوناگون ساخته شدهاست. کسان دیگری نیز، در همین موضوع (مزارات هرات)، اطلاعات آن را تا زمان خود ادامه دادهاند، از جمله جلالالدینبن عبدالجمیل در وسیلةالشفاعات، که حدود هشتاد سال پس از این کتاب آن را تألیف کرد؛ عبیداللّهبن ابوسعید هروی در کتاب مزارات هرات، به شرححال مشایخ هرات تا قرن دوازدهم پرداختهاست و محمدصدیق هروی در کتاب مزارات هرات، که آن را در 1350/ 1300ش به پایان رساند شرححال مشایخ هرات را تا قرن چهاردهم دنبال کرد (دشتکی، چاپ سلجوقی، مقدمه، ص وـ ز؛ چاپ مایلهروی، مقدمه، ص بیستویک تا بیستوسه). مقصدالاقبال دشتکی با نام مزارات هرات به همت عبدالکریم احراری در 1310 در هرات (← براون ، ج 3، ص 607، پانویس) و نیز در لاهور و بار دیگر در کابل با تصحیح فکری سلجوقی (دشتکی، چاپ مایلهروی مقدمه، ص بیستوشش) و آخرین بار به همت مایل هروی در بنیاد فرهنگ ایران در 1351ش چاپ شد.2) المجتبی فی سیرةالمصطفی، که آن را در 38 مجلس در شیراز نوشت (نذیر احمد، ج 2، ص 96؛ قس منزوی، ج 3، ص 1645 که گفته آن را در 28 مجلس نوشتهاست) و سپس گزیدهای از آن به نام المجتنی من کتاب المجتبی فی سیرةالمصطفی فراهم آورد. وی بار دیگر آن را در هرات به نام دُرْجالدرر و دَرْجالغرر فی بیان/ احوال میلاد سیدالبشر در دوازده مجلس برای شادملکبیگم، نوة جهانگیربن امیرتیمور گورکانی، تلخیص کرد (انوار، ج 4، ص 257؛ منزوی، همانجا). نسخهای خطی از این کتاب در کتابخانة ملی (ش 1805ف) موجود است (انوار، همانجا). نثر درجالدرر روان و ساده، اما مقدمه و خاتمة آن، مسجع و مصنوع است (نذیر احمد، ج 2، ص 106). مناظرههایی چون مناظرة شب و روز، آسمان و زمین، و جهاد و حج از صنایع به کار رفته در درجالدرر است (مایلهروی، ص 258). در بیشتر صفحات این کتاب، اشعار عربی و فارسی آمدهاست. فردوسی، نظامی، امیر حسینیهروی، سعدی، مولوی، جامی و بهویژه حافظ از جمله شاعرانی هستند که از اشعارشان در این کتاب بسیار استفاده شدهاست (همان، ص 268؛ نذیراحمد، همانجا). اصیلالدین در این اثر به سؤالات احتمالی خواننده، مثلاً دربارة معراج پیامبر و اولویت خلق نورمحمدی، پاسخ دادهاست (مایلهروی، ص 269).دشتکی آثار دیگری نیز همچون غرفةالحصن (← نظامی باخرزی، تعلیقات مایل هروی، ص 289؛ بغدادی، ج 1، ستون470) و معراجالاعمال، در ادعیه و عبادات داشتهاست (دشتکی، چاپ سلجوقی، مقدمه، ص ﻫ ؛ چاپ مایلهروی، مقدمه، ص بیستوپنج). وی در کتاب درجالدرر نیز به آثار دیگری از خود اشاره کرده و بارها خواننده را به آنها ارجاع دادهاست، از جمله: تاریخ مکمل، معالمالاسلام، تحفةالاحبار فی اصولالاخبار، حبلالمتین، و نزهةالنظر فی شرح نخبةالفِکَر (← مایلهروی، ص 254ـ255).منابع : آقابزرگ طهرانی؛ عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، تهران 1343ـ1358ش؛ ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج 3، ترجمه و حواشی علیاصغر حکمت، تهران 1357ش؛ اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 5؛ خواندمیر؛ خوانساری؛ عبداللّهبن عبدالرحمان دشتکی، مقصد الاقبال سلطانیه، در رساله مزارات هرات، به تصحیح و حواشی فکری سلجوقی، حصه 1، کابل : مؤسسة نشر، 1967؛ همان: مقصدالاقبال سلطانیه و مرصدالآمال خاقانیه، چاپ مایل هروی، تهران 1351ش؛ نوراللّهبن شریفالدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران 1354ش؛ حسنبن حسن فسائی، تاریخ فارسنامه ناصری، چاپ سنگی تهران 1312ـ1313/ 1895ـ1896، چاپ افست ]1340ش[؛ نجیب مایلهروی، «اصیل شیرازی، واعظ در هَرِی»، پیام بهارستان، دورة 2، سال 1، ش 4 (تابستان 1388)؛ احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران 1374ش ـ ؛ نذیراحمد، قند پارسی، ج 2، گردآوری حسن عباس، تهران 1383ش؛ عبدالواسعبن جمالالدین نظامی باخرزی، مقامات جامی: گوشههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی خراسان در عصر تیموریان، چاپ نجیب مایلهروی، تهران 1371ش.