دشتستان، ناحیهای در جنوب ایران و نیز نام شهرستانی در استان بوشهر*.دشتستان سرزمین نسبتاً هموار و وسیعی است که در قسمت پست ساحلی خلیجفارس و در جنوبغربی استان فارس بین ناحیة دشتی و کهگیلویه واقع بوده (کیهان، ج 2، ص 478)، هرچند در زمانهای گوناگون حدود و ثغورش متغیر بودهاست (لاریمر ، ج 7، ص 380). فسائی (ج 2، ص 1319) و گاوبه (ص 103) آن را ناحیة وسیعی از گرمسیر (= جُرومِ) فارس در امتداد خلیجفارس، از خورموج در جنوب تا گناوه در شمال دانستهاند.در شرق ناحیه دشتستان، در امتداد زاگرس، رشتهکوهی واقع است که مهمترین کوههای آن عبارتاند از: بزو، راهوال، لَرده، گیسهکان/ گیسکان، نَخا (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 102، ص 107؛ لاریمر، همانجا). از این رشتهکوه رودهای فراوانی سرچشمه میگیرد که دالکی، و رود شاپور (شیرین) از مهمترین آنهاست. این دو رود در دشتستان به هم میپیوندد و با نام رودخانه حِلّه/ هِلّه در شمال بوشهر به خلیجفارس میریزند (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، همانجا).دشتستان در ارتفاع 65 متری از سطح دریا قرار دارد و دارای آب و هوای گرم و خشک است. متوسط بارندگی سالیانه این ناحیه کمتر از دویست میلیمتر است (همانجا؛ پیشرو و همکاران، ص157)، با این حال به سبب وجود رودخانهها بسیار حاصلخیز است (خورموجی، ص20؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، همانجا). اقتصاد دشتستان از گذشته تاکنون مبتنی بر کشاورزی و تولید خرما در کنار دامداری و پرورش اسب بودهاست (← شیروانی، ص 282؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 102، ص 108؛ فریزر، ص 72، 74؛ لاریمر، ج 7، ص 381؛ پیشرو و همکاران، همانجا؛ نیز برای تأثیر منطقه در تجارت، صید و کشتیرانی ← گرومون ، ص 27). آب کشاورزی دشتستان از رودخانهها، چشمهها، چاهها و کاریزها تأمین میشود (فرهنگ جغرافیائی آبادیها؛ پیشرو و همکاران، همانجاها) و گاه کشت به صورت دیم است (← فسائی، همانجا).وجود خرابههای دورههخامنشی چون کاخ زمستانی کوروش در پانصد متری جادة آسفالته برازجان ـ بوشهر (← حمیدی، ص 36)، کاخ سنگ سیاه، تپههای باستانی بَردَک سیاه، دهکهنه (افشارسیستانی، ج1، ص277ـ 278)، تل مُرّ (حمیدی، ص189ـ 190)، بنای سنگی گور دختر که تقریباً شبیه آرامگاه کوروش است (اتابکزاده، ص100؛ حمیدی، ص181)، بر احتمال وجود یک ساتراپ یا پایگاه نظامی در عهد هخامنشی در این منطقه که مشرف بر خلیجفارس بود، میافزاید (← حمیدی، ص36؛ عرفان، 1374ش، ص 18). حتی به نوشتة حمیدی (همانجا)، باستانشناسان احتمال دادهاند زنجیرهای بزرگ از کاخهای گسترده از تل مُرّ بَردَک سیاه در دشتستان وجود داشتهاست. در این منطقه ویرانههایی از دورة ساسانی در تنگ ارم (← افشار سیستانی، ج 1، ص 277) و شهر باستانی توّج*/ توّز (اتابکزاده، ص 94ـ 95؛ شهرسبزی، ص 19؛ حمیدی، ص 42) موجود است (برای آثار دورههای بعد ← اقتداری، ص 105ـ 136، 163ـ201، 209ـ251؛ اتابکزاده، ص107ـ112؛ فخرایی، ص469ـ533).دشتستان در متون جغرافیایی اسلامی پیش از قرن نهم با نام ایراهستان، دستقان یا دشت دستقان، جزو سیف مظفر به شمار میرفت (برای نمونه ← اصطخری، ص 106؛ ابنبلخی، ص132؛ یاقوت حموی، ذیل «ایراهستان»، «سیف آلمظفر»؛ نیز ← لسترنج ، ص 259؛ قس ابنحوقل، ص 267، 275، که دشت رستقان ذکر کردهاست). ناحیة دستقان شامل شهرهایی کهن چون توّج/ توّز، جَنّابه (گناوه)، ریشهر، بندر سینیز و بندر نَجیرَم (فخرایی، ص40) بهمرکزیت صَفّاره بود (اصطخری، همانجا؛ ابنحوقل، ص 267؛ برای محل نامعلوم این شهر ← لسترنج، همانجا). از قرن نهم به بعد نام دشتستان بر این ناحیه اطلاق شدهاست (← حافظابرو، ج 1، ص 517؛ واله اصفهانی، ص 369؛ وحید قزوینی، ص 384، 624؛ کیهان، ج 2، ص 218). باتوجه بهمحدودهای که برای ناحیة تاریخی دشتستان ذکر شدهاست، این ناحیه کمابیش با استان بوشهر مطابقت میکند (عرفان، 1374ش، همانجا؛ فخرایی، ص 39).در عصر قاجار بلوک دشتستان، شامل پنج ناحیة اَنگالی دشتستان، برازجان*، اهرم*، تنگستان* دشتستان و حیاط/ حیات داود، جزو قلمرو فارس بود. در بعضی از این نواحی، کلانتران و ضابطانی نسبتاً خودمختار حکم میراندند که فقط از حاکم بوشهر اطاعت میکردند (← فسائی، ج 2، ص 1319ـ 1320؛ لاریمر، ج 7، ص 382)؛ با این حال گاهی بوشهر نیز آماج حملات آنان قرار میگرفت (← فسائی، ج 2، ص 1321). در این دوره، در ناحیة دشتستان قبایل و طوایف متعددی چون قشقایی، زنگنه، قائدان، اتابک، پاپری، خسروی، خلیجی، کُمارچی، کمالی، کازرونی و بگها زندگی میکردند (← لاریمر، ج7، ص380؛ عرفان، 1379ش، ص 21ـ25؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 102، ص 107)، که به شجاعت و سرکشی مشهور بودند و کمتر تسلیم حاکمان میشدند (فریزر، ص 71؛ کیهان، ج 2، ص 478)؛ چنانکه در برابر فشار قدرتهای بیگانه چون انگلستان نیز ایستادگی کردند (← دلواری*، رئیسعلی).شهرستان دشتستان در 1333ش تشکیل شد (← ایران. وزارت کشور، 1382ش، ذیل «استان بوشهر») و اکنون با مرکزیت شهر برازجان، شامل شش بخش بهنامهای مرکزی، ارم، بوشکان، سعدآباد، شبانکاره و آبپخش است (همو، 1390ش، ذیل «استان بوشهر»). شهر برازجان، نزدیکترین مرکز کاروانی به خلیجفارس (فلور، ص 179)، بهسبب قرار گرفتن در میانة ناحیة دشتستان از گذشته نیز مرکز سیاسی ـ اقتصادی و بازار دشتستان بودهاست. این شهرستان دارای منابع و معادن فراوانی چون نفت، گوگرد، زغالسنگ، سیمان، گچ و آهک است (لاریمر، ج 7، ص 379ـ380؛ فخرایی، ص 281).شهرستان دشتستان بزرگترین شهرستان استان بوشهر و براساس برآورد جمعیتی 1385ش، با 905،226 تن، پرجمعیتترین شهرستان این استان است (← مرکز آمار ایران، ذیل «استان بوشهر»؛ نقشة کامل ایران امروز).گویش دشتستانی (← فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 102، ص 107؛ عرفان، 1379ش، ص 91) و آواز دشتی* که برگرفته از موسیقی ناحیة دشتستان است (← خالقی، بخش2، ص167ـ 168؛ قس کوکرتس و مسعودیه، ص 16، 52، پانویس 1ـ5) از جمله میراث معنوی این منطقه به شمار میرود.منابع: ابنبلخی؛ ابنحوقل؛ سروش اتابکزاده، جایگاه دشتستان در سرزمین ایران، شیراز 1373ش؛ اصطخری؛ ایرج افشار سیستانی، نگاهی به بوشهر: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی استان بوشهر، تهران 1369ش؛ احمد اقتداری، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان، تهران 1375ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری ایران: تیر 1390، تهران 1390ش؛ همو، نشریة تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ حمداللّه پیشرو، مسعود مهدوی، و پروانه عزیزی، «نقش نخیلات در توسعة پایدار روستایی شهرستان دشتستان»، فصلنامة جغرافیای انسانی، سال 2، ش 3 (تابستان 1389)؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، زبدةالتواریخ، چاپ کمال حاج سیدجوادی، تهران 1380ش؛ جعفر حمیدی، استان زیبای بوشهر، بوشهر 1384ش؛ روحاللّه خالقی، نظری به موسیقی، تهران 1362ش؛ محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، آثار جعفری، چاپ احمد شعبانی، شیراز 1380ش؛ اسماعیل شهرسبزی، دلاوران دشتستانی، شیراز 1383ش؛ زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، بستانالسیاحه، یا، سیاحتنامه، چاپ سنگی تهران 1315ش، چاپ افست ]بیتا.[؛ حیدر عرفان، کارنامه دشتستان، شیراز 1379ش؛ همو، نخلستان در استان بوشهر (دشتستان بزرگ)، تهران 1374ش؛ محمدجواد فخرایی، دشتستان در گذر تاریخ، شیراز 1383ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج :102 کازرون، تهران :ادارة جغرافیائی ارتش، 1362ش؛ حسنبن حسن فسائی، فارسنامة ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ یوزف کوکرتس و محمدتقی مسعودیه، موسیقی بوشهر، ]ترجمة محمدتقی مسعودیه[، تهران 1356ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1385 نتایج تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved Apr. 7, 2012, from http://www.sci.org.ir/portal/ifaces/public/census85/census85.natayej/census85. rawdata/;نقشة کامل ایران امروز، مقیاس 000، 600،1:1، تهران: گیتاشناسی،1390ش؛ محمدیوسف واله اصفهانی، خلدبرین: حدیقة ششم و هفتم از روضه هشتم (ایران در زمان شاهصفی و شاهعباس دوم)، چاپ محمدرضا نصیری، تهران 1380ش؛ محمدطاهربن حسین وحید قزوینی، تاریخ جهان آرای عباسی، چاپ سعید میرمحمدصادق، تهران 1383ش؛ یاقوت حموی؛James B. Fraser, Narrative of a journey into Khorasān in the years 1821 and 1822, Oxford 1984; Willem Floor, "Borāzjān: a rural market town in Bushire's hinterland", Iran: journal of the British Institute of Persian Studies, XLII (2004); Heinz Gaube, Die südpersische Provinz Arrağān/ Kūh-Gīlūyeh von der arabischen Eroberung bis zur Safawidenzeit, Vienna 1973; Stephen. R. Grummon, "The rise and fall of the Arab Shaykhdom of Bushire: 1750-1850", doctoral thesis, Department of Philosophy, Johns Hopkins University, 1985; Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; John Gordon Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf, 'Omān, and central Arabia, Buckinghamshire 1986.