دسوقیشتا، ابراهیم، مترجم و محقق معاصر مصری، استاد زبان فارسی. در 30 دی 1319/ 20 ژانویه 1941 در شهر بیَلا، از توابع استان کَفْرشیخ، بهدنیا آمد. در 1337ش/ 1958 وارد دانشگاه قاهره شد و در رشتة زبانهای شرقی، مدرک کارشناسی گرفت (دسوقیشتا، 1371ش، ص 7؛ همو، 1412ـ 1414،ج3، ص3283). در 1346ش/ 1967 از پایاننامة کارشناسیارشد خود با موضوع «مجادلات و منازعات میان سلطانسلیم عثمانی و شاهاسماعیل صفوی و تأثیر آن در ادبیات» دفاع کرد و در 1351ش/ 1972 موفق شد رسالة دکتری خود را با موضوع «حدیقه سنایی و تحقیق تحلیلی دربارة آن و تأثیر آن در ادبیات فارسی» با درجة عالی به پایان ببرد (همو، 1371ش، همانجا؛ همو، 1377ش، ص 18). سپس در دانشگاه قاهره به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت و در 1361ش/ 1982 به مقام استادی رسید (دسوقیشتا، 1371ش، همانجا). محمد عبدالسلام کفافی، یحیی خشّاب، احمد محمود ساداتی و عبدالحلیم محمود از استادان تأثیرگذار در زندگی او بودند (← مولوی، 1416ـ1418، مقدمة دسوقیشتا، کتاب 1، ص 5؛ هدایت، مقدمة دسوقیشتا، ص 42).دسوقی از 1361ش/ 1982 تا 1363ش/ 1984 در دانشگاه بنغازی لیبی تدریس میکرد و در 1369ش/1990 ریاست گروه زبانهای شرقی دانشگاه قاهره را برعهده گرفت (← دسوقیشتا، 1377ش؛ همو، 1412ـ1414، همانجاها؛ مصاحبه با احمد فتحیشتا برادر ابراهیم دسوقیشتا، مورخ 17 ژانویه 2010). او در خرداد 1377/ ژوئن 1998 دیده از جهان فروبست و در زادگاهش، بیلا، به خاک سپرده شد (همان مصاحبه).دسوقی مترجم و مؤلفی پرکار بود. برگردانهای او از زبانهای گوناگون گواه تسلط او بر زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و ترکی است. همچنین از استفادة فراوان او از آیات و احادیث نبوی و استناد به سخنان مشایخ صوفیه در کتابهای عرفانی برمیآید که وی از معارف اسلامی و عرفانی آگاهی داشتهاست (← حسینی، ص 102).تألیفات و ترجمههای دسوقی موضوعات متنوعی همچون عرفان و تصوف، اندیشههای معاصر اسلامی، انقلاب اسلامی ایران، داستان کوتاه و رمان، و لغت و آموزش زبان فارسی را دربرمیگیرد.تألیفات وی عبارتاند از: نصوص فارسیة من التاریخ الاسلامی و الادبالفارسی، قاهره (1975)؛ اللغةالفارسیة و النصوص المتخصصة، قاهره ]بیتا.[؛ التصوف عندالفُرْس، قاهره (1978)؛ الشعرالفارسی الحدیث: دراسة و مختارات، قاهره (1982)؛ مطالعات فیالرِوایةالفارسیة المعاصرة، قاهره (1986)؛ الحرکةالاسلامیة فیترکیا: 1920ـ 1980، قاهره (1986)؛ اللغة الفارسیة للمبتدئین، قاهره (1986)؛ دَوْرالعلماء فی حرکةِ التَحَرُّر: دراسةً تطبیقیةً علی مصر و ایران و ترکیا، لندن (1986)؛ الثورةالایرانیة: الصِراع، المَلْحَمَة، النَصر، قاهره (1986)؛ الثورة الایرانیة: الجُذُورُالایدیولوجیة، قاهره (1987)؛ الفیروز و الدم (رمان)، قاهره (1995)؛ و المعجمالفارسی الکبیر = فرهنگ بزرگ فارسی : فارسی ـ عربی، قاهره (1412ـ1414/1992ـ 1993).دسوقی فرهنگ لغت سهجلدی المعجم الفارسی الکبیر را حاصل ده سال تحقیق پیگیر در میان لغتنامهها، رمانها و زبان عامة مردم ایران میداند. این فرهنگ بیش از صدهزار مدخل دارد (دسوقیشتا، 1412ـ1414، ج 1، ص ط). بهنظر میرسد باتوجه به دور بودن مؤلف از موطن اصلی زبان پارسی، برخی از معادلها و اصطلاحات این فرهنگ بادقت لازم انتخاب نشدهاست و پارهای از واژههای فارسی برای مراجعهکننده ایرانی، ناآشنا و حتی عامیانه مینماید.ترجمههای دسوقی به سه دسته تقسیمپذیر است :1. ترجمههای حِکْمی و عرفانیالف) جامعالحکمتین*، بههمراه مقدمهای مبسوط دربارة اسماعیلیه و اندیشههای مؤلف آن، ناصرخسرو، قاهره (1974).ب) منالفکر الصوفیالایرانیالمعاصر، تألیف صادق عنقا، بههمراه السباعی محمد السباعی، قاهره (1975).ج) سیرةالشیخالکبیر أبی عبداللّه محمدبن خفیفالشیرازی، قاهره (1977).د) رحلةالانسان منالجَنین الی الجِنان، تألیف میرقطبالدین عنقا پیر أویسی، قاهره (1978).ﻫ ) مثنوی، مولاناجلالالدین رومی، در شش جلد، قاهره (1416ـ 1418/1996ـ1997). دسوقیشتا بنابر وصیت استادش محمد عبدالسلام کفافی پیش از مرگ، تصمیم گرفت کار ناتمام استادش را در برگردان مثنوی بهپایان برساند (← مولوی، 1416ـ 1418، کتاب1، همان مقدمه، ص 5). وی بر آن بود که چهار دفتر باقیمانده از مثنوی را ترجمه کند، ولی پس از ترجمة دفتر ششم، با اصرار علاقهمندان به عرفان اسلامی، دو دفتر نخست مثنوی را نیز ترجمه کرد و دلایل خود را برای ترجمة هر شش دفتر، با آنکه دو دفتر نخست را استادش ترجمه کرده بود، بازگو کرد (← همان، کتاب 1، ص 5ـ6). ذوق و دانش وی در ادبیات عرفانی ایران، به درک خوانندة عربزبان از مثنوی مولوی کمک میکند.و) حدیقةالحقیقة و شریعةالطریقة، سنایی غزنوی، در دو جلد، قاهره (1415/ 1995). این اثر صورت کمالیافتة رساله دکتری دسوقی در دانشگاه قاهره است. ترجمة او براساس نسخة تصحیح مدرس رضوی از حدیقةالحقیقة است. این برگردان دقیق و وفادار است؛ بهوجهیکه میتوان در فهم بسیاری از ابیات دشوار از آن سود جست (حسینی، ص 101).ز) مختارات من دیوان شمسالدین تبریزی، مولانا جلالالدین رومی، قاهره (1421/ 2000). این کتابْ جُنگی مشتمل بر صدویک غزل برگزیده از دیوان غزلیات شمس تبریزی است. دسوقی در اواخر عمر به شرح و ترجمة بسیاری از سرودههای مولانا به زبان عربی پرداخت (← مولوی، 1421، ج 1، مقدمة دسوقیشتا، ص 6).2. ترجمههای اجتماعی ـ سیاسیالعودة الیالذات، ترجمة بازگشت به خویشتن علی شریعتی، بیروت (1987)؛ ابتلاء بالتغرّب، ترجمه غربزدگی آلاحمد (حسینی، ص 98)؛ الفکرالسیاسی الإسلامیالمعاصر، حمید عنایت (این کتاب به زبان انگلیسی است و دسوقی ترجمة بهاءالدین خرمشاهی را از فارسی به عربی برگرداندهاست)، قاهره (1991)؛ الحسین وارثُ آدم، علی شریعتی، بیروت (2005)؛ التَشَیُّع مسؤولیّةٌ، علی شریعتی، بیروت (چاپ دوم، 2007)؛ و مسؤولیةُ المُثَقَّف، علیشریعتی، بیروت (چاپ دوم، 2005).3. ترجمههای ادبیقصص من الادبالفارسی المعاصر (چهارده داستان کوتاه از صادق هدایت)، با مقدمهای از مترجم باعنوان «قصه در ادبیات فارسی» (← هدایت، ص9-13) بههمراه شرح زندگانی صادق هدایت (← همان، ص 14ـ42) و بازنگری محمدرشاد اسماعیلیزاده و پیشگفتار یحیی خشاب، قاهره (1975)؛ البُومَةالعَمْیاء (بوفکور)، صادق هدایت، قاهره (1976)؛ غَیْمُالزَمانِ و جدائل الحسان: مَسْرَحیة ایرانیة، محمدعلی اسلامی ندوشن، قاهره (1988)؛ و النثرالفنی فیالادبالفارسی المعاصر، حسن کامشاد، قاهره (1992).ابراهیم دسوقیشتا بههمراه محمد علوی مقدّم کتاب الفروق فیاللغة، اثر ابوهلال عسکری، را در 1362ش/ 1983 از عربی به فارسی ترجمه کرد. او کتاب لغةالسیاسة فیالاسلام، تألیف برناردلویس ، را نیز در 1371ش/ 1992 از انگلیسی به عربی برگرداند. افزون بر این، پی مقالات گوناگونی برای همایشها و مجلههای علمی نوشتهاست (← دسوقیشتا، 1371ش، ص 13). موضوع این مقالات، همچون تألیفات و ترجمههای وی، متنوع است.برخلاف آنچه مشهور است (← همو، 1412ـ1414، ج 3، ص 3284)، دسوقیشتا مترجم کشفالمحجوب هُجویری نبوده، بلکه محمود احمد ماضی أبوالعزائم در 1353ش/ 1974 آن را از انگلیسی به عربی ترجمه کردهاست. دسوقی فقط مسئولیت بازنگری این اثر، مقابله و مطابقتدادن آن با اصل فارسی و نوشتن مقدمه را برعهده داشتهاست.خدمات دسوقی در شناساندن فرهنگ اصیل ایرانی به جامعه عرب ارزنده و کمنظیر است. او چند شاهکار زبان فارسی را برای نخستینبار به عربی برگرداند و از رهگذر پژوهش، ترجمه و نوشتن رمان و مقاله سعی کرد جریان سیاسی ـ فکری ایران معاصر را برای همزبانان خود شرح دهد. او هدف خود از ترجمه را، علاوهبر دلبستگیهای شخصی (← مولوی، 1421، ج 1، همان مقدمه، ص 5)، گشودن افقهای نو برای اندیشه اسلامی و بینشدادن به مردم عربزبان دانستهاست (ناصرخسرو، مقدمة دسوقیشتا، ص 6؛ شریعتی، ص] 7[).منابع : مریم حسینی، «]دربارة[ ترجمه و شرح عربی حدیقه سنایی»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، سال 8 ، ش8 (خرداد 1384)؛ ابراهیم دسوقیشتا، «گفتوگو با دکتر ابراهیم الدسوقیشتا دربارة کتاب مثنوی»، در همان، سال 1، ش 9 (تیر 1377)؛ همو، «مضامین اسلامی، اوج شعر فارسی» (مصاحبه)، کیهان فرهنگی، سال 9، ش9 (آذر 1371)؛ همو، المعجم الفارسی الکبیر = فرهنگ بزرگ فارسی: فارسی ـ عربی، قاهره 1412ـ 1414/ 1992-1993؛ علی شریعتی، العودة الیالذات، ترجمة ابراهیم دسوقیشتا، قاهره 1413/ 1993؛ جلالالدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی مولاناجلالالدین الرومی، ترجمه و شرحه و قدمله ابراهیم دسوقیشتا، ]قاهره [1416ـ1418/ 1996ـ1997؛ همو، مختارات من دیوان شمسالدین تبریزی لمولانا جلالالدین الرومی،ترجمة ابراهیم دسوقیشتا،]قاهره [1421/ 2000؛ ناصرخسرو، جامعالحکمتین، ترجمة عنالفارسیة و قدم له ابراهیم دسوقیشتا، قاهره 1977؛ صادق هدایت، قصص من الادب الفارسی المعاصر، ترجمة و دراسة ابراهیم دسوقیشتا، ]قاهره 1975[.