دستورالافاضل (دستورالافاضل فی لغات الفضایل)

معرف

فرهنگ فارسی تألیف حاجب خیرات معروف به رفیع‌الدین یا رفیع، در هندوستان، در قرن هشتم
متن
دستورالافاضل (دستورالافاضل فی لغات‌الفضایل)، فرهنگ فارسی تألیف حاجب خیرات معروف به رفیع‌الدین یا رفیع، در هندوستان، در قرن هشتم. به‌جز اطلاعات اندکی که خود مؤلف در کتابش آورده‌است، در منابع هیچ نشان و شرح حالی از او در دست نیست. اگر نوع اضافه در اسم مؤلف (حاجب خیرات) اضافه بُنُوَّت باشد، نام پدرش خیرات بوده‌است. رفیع اهل دهلی بود و برای کسب معیشت، از آنجا به قصبه بیر در حیدرآباد رفت که امروزه جزء استان مَهاراشترا است. وی پس از مدتی اقامت در بیر، با امیری دانش‌دوست به نام شمس‌الدین محمد ججنیری، از بزرگان استادآباد (شهری در نزدیکی گُلبرگه دکن)، آشنا شد (حاجب خیرات دهلوی، مقدمة نذیراحمد، ص 10) و با تشویق او به استادآباد رفت. روزی در مجلس آن امیر از فخرالدین قواس و فرهنگنامة او سخن به‌میان آمد و شمس‌الدین محمد این اثر را مختصر دانست و از حاجب خواست کتابی در علم لغت تألیف کند (حاجب خیرات دهلوی، ص 52ـ53). حاجب نیز به خواست وی کتاب دستورالافاضل را در 743 تألیف کرد (همان، ص 256). وی باتوجه به دو سه قطعه‌ای که در مدح شمس‌الدین محمد راهی و رشید وطواط و نیز احوالات خود سروده، شاعری چندان قدرتمند و توانا نبوده و وجهة ادبی او به مراتب افزون‌تر از رتبة شاعری‌اش بوده‌است (← همان، ص 49ـ50،55، 256). سال وفات او را 747 دانسته‌اند (← نقوی، ص 57؛ هادی ، ص 219).دستورالافاضل، چهارمین فرهنگ قدیم فارسی پس از لغت فُرس اسدی‌طوسی* (تألیف قبل از 475) و فرهنگ قواس فخرالدین مبارک‌شاه قواس غزنوی (تألیف پس از 690) و صِحاح‌الفُرس محمدبن هندوشاه نخجوانی (727) است (حاجب خیرات دهلوی، همان مقدمه، ص 16). فرهنگ قواس، نخستین فرهنگ نوشته‌شده در هند (نقوی، ص 55)، سرمشق و شاید یگانه‌ منبع اصلی دستورالافاضل بوده‌است (حاجب خیرات دهلوی، همان مقدمه، ص 17ـ18). مؤلف (ص 56ـ57) مدعی است که از منابع نظم و نثر زبان فارسی نیز استفاده کرده چنان که نامهای آنها را به تفصیل در مقدمة کتاب خود آورده‌است. ترتیب کتاب به‌صورت الفبایی است و برای هر حرف بابی پدید آورده ولی این ترتیب، درست نیست. در این فرهنگ بر تلفظ کلمه و شواهد شعری تکیه نشده (← حاجب خیرات دهلوی، همان مقدمه، ص 16) و برخلاف ادعای مؤلف (ص 53) که می‌خواست فرهنگی حجیم‌تر و بهتر از قواس بنویسد، کتاب فقط به شرح 071،2 لغت، یعنی 709 لغت بیشتر از فرهنگ قواس پرداخته که اغلب آنها نیز عربی است (طاهر، ص 401). از مهم‌ترین فواید این فرهنگ بررسی تصحیفات لغات و سیر آن در فرهنگهای فارسی است، به‌گونه‌ای که هرگاه در فرهنگهای پس از دستور، واژه‌هایی آمده‌باشد که در لغت فرس و صحاح‌الفرس نیامده‌اند و در صورت یا معنای آنها تحریفاتی صورت گرفته باشد با اتکا بر دستورالافاضل این تصحیفات معلوم می‌گردد (← حاجب خیرات دهلوی، همان مقدمه، ص 19ـ22). حاجب خیرات برای بعضی کلمات معنای بیشتری آورده که زمینة تحقیقی برای بازگویی تأثیر اخلاق و روحیات هندیان بر مبانی لغت فارسی است (شعبانی، ص 306).آنچه از این فرهنگ در کار تحقیق مؤثر است، ارزش تاریخی آن بوده و نیز اینکه حلقة واسط فرهنگهای کهن و فرهنگهای پس از خودش است، از جمله بحرالفضایل تألیف فضل‌الدین‌محمدبن قوام معروف به کری (تألیف ﺣ 795)، ادات‌الفضلا تألیف بدرالدین دهلوی معروف به دهاریوال (تألیف 822)، زفان گویا تألیف بدرالدین ابراهیم (تألیف 837)، شرفنامة منیری تألیف ابراهیم قوام فاروقی (تألیف 878) و فرهنگ جهانگیری تألیف جمال‌الدین حسین اِنجو (تألیف 1035). برخلاف ادعای مؤلف که آشنایی خود را با انواع لغات و زبانهایی نظیر ترکی، مغولی، پهلوی، سریانی و عبرانی یادآور می‌شود، وی نه‌تنها اشتباهات گذشتگان را در این زبانها تصحیح نکرده بلکه برخی از مطالب درست آنها را نیز مخدوش ساخته‌است (حاجب خیرات دهلوی، همان مقدمه، ص27ـ30).نسخة منحصربه‌فرد دستورالافاضل در کتابخانة انجمن آسیایی بنگال، کلکته بدون تاریخ (احتمالاً پیش از قرن دهم) در 22 برگ نگهداری می‌شود (همان مقدمه، ص 36) و براساس همین نسخه، نذیراحمد آن را تصحیح کرده و در 1352ش، بنیاد فرهنگ ایران به‌چاپ رسانده‌است.منابع : حاجب خیرات دهلوی، دستورالافاضل، چاپ نذیراحمد، تهران 1352ش؛ احمد شعبانی، «واژه‌های توصیفی دستور الافاضل»، آینده، سال 13، ش 4 و 5 (تیر و مرداد 1366)؛ غلامرضا طاهر، دستورالافاضل، در راهنمای کتاب، سال 19، ش 4ـ6 (تیرـ شهریور 1355)؛ شهریار نقوی، فرهنگ‌نویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران 1341ش؛Nabi Hadi, Dictionary of Indo- Persian literature, New Delhi 1995.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده