دستگاه

معرف

اصطلاحی در موسیقی کلاسیک ایرانی
متن
دستگاه، اصطلاحی در موسیقی کلاسیک ایرانی. در بحورالالحان*، تألیف‌شده در اواخر دورة قاجار، از هفت دستگاهِ راست پنج‌گاه، چهارگاه، سه‌گاه، همایون، نوا، ماهور، و شور نام برده‌شده (فرصت‌شیرازی، ص 23ـ26) که این تقسیم‌بندی تا امروز متداول است. بعضی از دستگاهها ملحقات یا متعلقاتی دارند که امروزه به آواز مشهورند. در تعداد این ملحقات اختلاف‌نظر وجود داشته‌است (← میثمی، ص 65ـ67)، اما بنابر مشهورترین روایتها، آوازها عبارت‌اند از : افشاری، دشتی، ابوعطا، بیاتِ ترک، و بیات اصفهان (مشحون، ج 2، ص 707).ظاهراً نخستین‌بار این اصطلاح به‌معنای موسیقایی در قسمت هفتم رساله در بیان علم موسیقی و دانستن شعبات او (ص 67) به‌کار رفته‌است. تاریخ نگارش این رساله ذکر نشده، اما در آن (همانجا) از استاد زیتون، که پیش از 974 درگذشته (← فومنی، ص 53ـ55)، به‌گونه‌ای نام برده شده که گویی وی در آن زمان، در قید حیات بوده‌است. بنابراین، تاریخ نگارش این رساله احتمالاً پیش از 974 است. در این رساله، برخی از مقامات و شعبات «صاحب دستگاه» ذکر شده‌است (← ص 65). همچنین در رساله در علم موسیقی، که احتمالاً در اواخر دورة صفوی تألیف شده (← مقدمة پورجوادی، ص 106)، آمده که برخی از مقاماتْ «دستگاه» نداشته‌اند و تصنیف‌سازی در آنها امکان نداشته‌است (← ص 112).شواهد حاکی از آن است که شکل‌گیری نظام دستگاهی متأثر از شدود چهارگانه بوده‌است. دَورَه‌بیگ کَرامی در رسالة معرفت علم موسیقی (ص 196) از چهار شَدّ* نام برده‌است. عنوان این رساله در نسخة خطی شمارة 2712/ف کتابخانة مجلس شورای اسلامی، کرامیه ذکر شده و مؤلف آن دوره سُفره‌چی خوانده شده‌است. دورة بیگ کرامی موسیقی‌دان و سفره‌چیِ علیقلی‌خان، بیگلربیگی هرات (متوفی 997)، بوده (← صادقی‌افشار، ص 122؛ دانش‌پژوه، ص 155؛ فلسفی، ج 1، ص 169)، بنابراین رساله مذکور باید در اواخر قرن دهم یا اوایل قرن یازدهم نوشته شده‌باشد. در هر شدّ، تعدادی از مقامات، آوازه‌ها و شعبات در پی هم اجرا می‌شدند که شروع و خاتمة هر شدّ، مقام یا شعبه واحدی بوده‌است و گاه مقام یا شعبه نخستین در میانه نیز اجرا می‌شده‌است. به‌نظر می‌رسد پس از مدتی، شدّ به مفهومی بسیار نزدیک به دستگاه به‌کار رفته‌باشد؛ در رساله در بیان چهار دستگاه اعظم، که احتمالاً در قرن سیزدهم تألیف شده (← مقدمه پورجوادی، ص 85)، دستگاه راست از چهار شدّ اعظم دانسته شده‌است. در همین رساله، از چهار دستگاه اعظم یا چهار شدّ اعظم نیز نام برده شده‌است (← ص90ـ91). همچنین، در اوایل قرن سیزدهم، تدوین دوازده دستگاهِ راستِ پنج‌گاه، نوانشابور، همایون، ماهور، رهاب، چهارگاه مخالف، سه‌گاه، دوگاه، زابل، عشیران، نیریز، و شول و شهناز به آقابابا مخمور منسوب است (ضیاءالدین یوسف، ص 27). تدوین هفت دستگاه و پنج آوازی که امروزه متداول است، به خانوادة فراهانی، که در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم می‌زیسته‌اند، نسبت داده شده‌است (مشحون، ج 2، ص 706).به‌نظر می‌رسد همچنان‌که در رسالة در علم موسیقی (همانجا) شش مقام از دوازده مقام تفکیک شده‌اند، دستگاهها نیز به نوعی از همدیگر تفکیک و دسته‌بندی می‌شده‌اند؛ برای نمونه در رساله در بیان چهار دستگاه اعظم (همانجا)، چنان‌که از نام آن برمی‌آید، چهار دستگاه را مهم‌تر دانسته‌اند و می‌توان استنباط کرد که دستگاههای غیراعظم و کوچک‌تری نیز وجود داشته‌است (محمدی، ص 51). عنوان رساله دربارة شش دستگاه اصل و شش دستگاه فرع، که احتمالاً در دوران قاجار تألیف شده (← دانش‌پژوه، ص 225؛ نیز ← اسعدی، 1380ش، ص70)، نیز مؤید این مطلب است. امروزه نیز بعضی از دستگاهها متعلقاتی دارند که به آواز مشهورند و این متعلقات را می‌توان دستگاههای ساده‌تر و کوچک‌تری دانست (فرهت، ص 44).دستگاه مجموعه‌ای از گوشه‌های مختلف است که براساس ساختارِ مُدال معیّنی که روندی دوری دارد، اجرا می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، نوازنده یا خوانندهْ معمولاً گوشه‌هایی را از مُدهای بم تا زیرترین مُد* اجرا می‌کند و سرانجام به مبدأ نخستین بازمی‌گردد. گوشة آغاز (درآمد) و خاتمه (فرود) نام دستگاه را تعیین می‌کند (فرصت شیرازی، ص20ـ21). هر دستگاه از ترکیب تعدادی مُد ساده تشکیل می‌شود. بنابر یک نظریه، مُدهای بنیادی ایرانی عبارت‌اند از: مُدهای ماهور، شور، دشتی، و چهارگاه (طلائی، ص 22). براساس نظر هرولد پاورز، هر مُدِ ساده سه ویژگی مهم دارد: نردبان صوتی، نقش نغمات همراه با ملودی مُدلها، فرمولهای ملودیک خاص (← اسعدی، 1382ش، ص 47). ملودیِ مُدل به نمونه‌ای ذهنی خطاب می‌شود که جهت و تغییرات اساسی ملودیِ به‌اجرا درآمده را تشکیل می‌دهد (مسعودیه، ص 65). تعداد نغمات نردبان صوتی هر مُدِ سادهْ متفاوت است و نغمات آن به نغمات اصلی و فرعی تقسیم می‌شود. نغمات اصلی اساس یک مُد ساده را تشکیل می‌دهند. ترکیبِ توالی اصوات مُدها (نردبان صوتی همراه با نقش نغمات) در هر دستگاه به صورت متداخل، متصل یا منفصل است. نقش هر نغمه در توالی اصوات هر مُد متفاوت است؛ این نغمه‌ها با اصطلاحاتی چون آغاز، شاهد، ایست، متغیر، و خاتمه شناخته می‌شوند (اسعدی، 1382ش، ص 48ـ51؛ فرهت، ص 49). گاه در مُدها از فرمول ملودیهای خاص به‌جای ملودی مُدل استفاده می‌شود. با تغییر نقش نغمات و ملودی مُدل ــ فرمول ملودیهای خاص روی نردبان صوتی هر مُدــ فضای مُدال تغییر می‌کند.اساس هر دستگاه یا آواز را گوشه‌ها تشکیل می‌دهند که در دورانهای مختلف به نامهای گوناگون چون آواز (← فرصت شیرازی، ص 21) و تکّه/ تیکّه (کیانی، ص 43) خوانده شده‌اند. امروزه اصطلاح گوشه بیشتر رایج است. گوشه‌ها را می‌توان به دو گروه عمده طبقه‌بندی کرد: 1) گوشه‌هایی که فاقد وزن (متر) مشخص‌اند؛ در این گوشه‌ها، نردبان صوتی و نقش نغمات اهمیت بنیادی دارند و ملودی مُدل یا فرمول ملودی خاص به دو عنصر بنیادی فوق افزوده می‌شود. 2) گوشه‌هایی که وزن عامل مهمی در ماهیت آنهاست. فرصت‌شیرازی (ص 5، 21) این گروه را نغمه نامیده‌است. تفاوت این گوشه‌ها با گروه اول در این است که وزن خاصی براساس روند ملودی مُدل یا فرمول ملودی خاص به عناصر فوق اضافه می‌شود. ماهیت اوزان گوشه‌های غیرموزون عمدتاً برگرفته از بحور عروضی و وزن برخی از گوشه‌های سازی گاه شبیه به اوزان نظام متریک (موزون) ـ ریتمیک اروپایی است.در اجرایِ سازیِ دستگاهها، قطعات موزونی چون پیش‌درآمد، چهار مضراب، و رِنگ نیز در میان اسامی اجزای دستگاهها مشاهده می‌شود (← همان، ص 23ـ26). در اجرای آوازی دستگاهها، تصنیف (قطعة آوازی موزون با قالب مشخص) مشاهده نمی‌شود، مگر آنکه گوشه‌هایی چون طوسی یا نصیرخانی را جزو تصانیف قدیم بدانیم که در مجموعه دستگاهها ذکر شده‌است (← همان، ص 25)؛ هرچند در اجرای موسیقی آوازی کلاسیک ایرانی، تصانیفِ مصنفان نیز به‌طور مستقل خوانده می‌شود.منابع : هومان اسعدی، «از ’مقام، تا ’دستگاه،: نگاهی موسیقی‌شناختی به جنبه‌هایی از سیر تحول نظام موسیقی کلاسیک ایران»، فصلنامه‌ی موسیقی ماهور، ش 11 (بهار 1380)؛ همو «بنیادهای نظری موسیقی کلاسیک ایران: دستگاه به عنوان مجموعه‌ای چند مُدی»، در همان، ش 22 (زمستان 1382)؛ محمدتقی دانش‌پژوه، مداومت در اصول موسیقی ایران: نمونه‌ای از فهرست آثار دانشمندان ایرانی و اسلامی در غناء و موسیقی، تهران 1355ش؛ دوره‌بیگ کرامی، معرفت علم موسیقی، چاپ یحیی ذکاء، در نامه مینوی، زیرنظر حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران: جاویدان، 1350ش؛ رساله در بیان چهار دستگاه اعظم، چاپ امیرحسین پورجوادی، فصلنامه‌ی موسیقی ماهور، ش 12 (تابستان 1380)؛ ]رساله [در بیان علم موسیقی و دانستن شعبات او، چاپ امیرحسین پورجوادی، در همان، ش 15 (بهار 1381)؛ رساله در علم موسیقی، چاپ امیرحسین پورجوادی، در همان، ش 14 (زمستان 1380)؛ صادق صادقی‌افشار، تذکره مجمع‌الخواص، ترجمة عبدالرسول خیامپور، تبریز 1327ش؛ ضیاءالدین یوسف، رساله موسیقی، موسوم به کلیات یوسفی: نگارش پیش از 1271ق، بازخوانی و ویرایش بابک خضرائی، تهران 1390ش؛ داریوش طلائی، نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی (ردیف و سیستم مُدال)، تهران 1372ش؛ محمدنصیربن جعفر فرصت‌شیرازی، بحورالالحان در علم موسیقی و نسبت آن با عروض، چاپ محمدقاسم صالح رامسری، تهران 1367ش؛ هرمز فرهت، دستگاه در موسیقی ایرانی، ترجمة مهدی پورمحمد، تهران 1380ش؛ نصراللّه فلسفی، زندگی شاه‌عباس اول، تهران 1364ش؛ عبدالفتاح فومنی، تاریخ گیلان، چاپ عطاءاللّه تدیّن، تهران 1353ش؛ مجید کیانی، هفت دستگاه موسیقی ایران، تهران 1368ش؛ محسن محمدی، «ذیلی بر مقاله‌ی ’از مقام تا دستگاه’»، فصلنامه‌ی موسیقی ماهور، ش 12 (تابستان 1380)؛ محمدتقی مسعودیه، مبانی اتنوموزیکولوژی: موسیقی‌شناسی تطبیقی، تهران 1383ش؛ حسن مشحون، تاریخ موسیقی ایران، تهران 1373ش؛ حسین میثمی، «میرزاعبداللّه فراهانی و تدوین موسیقی کلاسیک ایرانی»، فصلنامه‌ی موسیقی ماهور، ش 41 (پاییز 1387).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده