دژ ← قلعه

معرف

دژ ← قلعه#
متن
دژ ← قلعهNNNNدَساتیر، کتابی به زبان ساختگی از نوشته‌های فرقة آذرکیوانی در هند. این فرقه به یکی از زردشتیان ایران به نام آذرکیوان* منسوب است که در اوایل سدة یازدهم به هند مهاجرت کرد و در آنجا سکنا گزید. شرح و ترجمه این کتاب نیز به ظنّ غالب، ساخته و پرداخته آذرکیوان است.زبان ساختگی دساتیر پایه و اساس تاریخی و زبان‌شناختی و پیوند و همانندی با هیچ‌یک از زبانهای زنده و مرده جهان ندارد. ساختمان نحوی آن همان ساختمان نحو فارسی نو و بیشتر واژگان آن بی‌اصالت و بی‌بنیاد است. در بسیاری از واژگان برساخته این کتاب، پیشوند یا پسوند فارسی به‌کار رفته‌است. مانند شالا (دانا)، شمردن (کشتن)، فرجیشور (پیامبر)، نانیدن (خواندن؛ ← ج 1، ص 2، 44ـ45، 57، 218). پاره‌ای از واژگان آن از اوستایی، سنسکریت، عربی، فارسی و هندی گرفته شده که در آنها، برخی از حروف حذف یا تحریف شده و گاهی نیز پیشوند یا پسوندی از فارسی بر آنها افزوده شده‌است؛ برای مثال : از فارسی مانند جهاخ (جهان)، کاج (کار)، فراسین (فرازین)، شوار (شوهر؛ ← ج 1، ص 28، 46ـ47)؛ از اوستایی و فارسی میانه همچون ناستار (مرده، از فارسی میانة نسا)، فرپود (پسر)، منیوش (مردم؛ ← ج 1، ص 34، 45، 129)؛ از سنسکریت همچون انتام (انجام)، انتریده (پوشیده)، میتار (دوست)، منار و منسار (دل)؛ از هندی مانند تیمور، تم (تو)، تیم، تین (سه؛ ← ج 1، ص 3، 19، 33، 171، 179، 199)؛ از عربی همچون سام (اسم)، لی (نه، حرف نفی)، میلادور (آفریننده؛ ← ج 1، ص 22، 77، 161). برخی از واژگان دساتیر از ترکیب کلمات فارسی و عربی ساخته شده‌است، مانند لارنگ (یزدان)، نجم آزاد (نفس فلک مشتری؛ ← ج 1، ص 3، 7). برخی از کلمات آن نیز عیناً از هندی و سنسکریت اخذ شده، همچون کا (را، علامت اضافه)، بلرام (بهرام؛ ← ج 1، ص 53، 184).در ذیل عبارتهای متن دساتیر، ترجمه و تفسیر آنها به زبان فارسی نو اما آمیخته به واژه‌های ساختگی دیگر آمده‌است. نویسندة ترجمه و شرح باید همان کسی باشد که متن کتاب را نوشته، زیرا زبان ساختگی دساتیر را ظاهراً کسی جز نویسندة دساتیر نمی‌دانسته‌است. غالباً در ترجمه و شرح عبارتهای دساتیر از به کار بردن کلمات عربی پرهیز شده و به جای آنها، برخی از واژگان فارسی یا پهلوی (فارسی میانه) به‌کار رفتهاست، از جمله پَتِت (توبه)، تازکان (معشوقان)، کرفه‌گر (ثواب‌کننده؛ ج 2، ص 14، 16، 50). برخی از کلمات این تفسیر ترجمة لفظ به لفظ واژگان و ترکیبات عربی به فارسی است، همچون چارآمیزه (اخلاط اربعه)، ناگزیرباش (واجب‌الوجود)، چار مادر (امهات اربعه)، سه‌پور (موالید ثلاثه؛ ← ج 1، ص 21، 41، 45). نویسندة این شرح و ترجمه، از واژه‌ها و ترکیبات ساختگی فراوانی استفاده کرده‌است، مانند آخشیجستان (عالم عناصر)، درآمدجای (مدخل)، بازدارش (ممانعت)، تنانی (جسمانی)، تنانتن (جسم کل)، بس‌خواسته (مطلوب؛ ← ج 1، ص 8، 11، 17). برخی از این واژه‌ها به کلی مجعول و بدون اصل و اساس زبان‌شناختی است، مانند آرش (معنی)، فرجود (معجزه)، فرنود (دلیل؛ ← ج 1، ص 2، 44، 47). گاهی نیز واژه‌ای را از تحریف و تبدیل کلمات فارسی برساخته است، نظیر بندیشه (اندیشه)، زمپود (زنبور؛ ← ج 1، ص 11، 216).واژگان بی‌بنیاد و ساختگی ترجمه و شرح دساتیر به برخی از فرهنگهای لغت فارسی از جمله برهان قاطع* که در 1062/ 1652 در هند تألیف شده، راه یافته‌است؛ اپرخیده، پرماس و تیمسار نمونه‌ای از این واژه‌هاست (← برهان، ذیل همین واژه‌ها).دساتیر شامل شانزده نامه است که به پیغمبرانی باستانی از مه‌آباد و جی‌افرام تا ساسان پنجم نسبت داده شده‌است. زردشت و شخصیتهای اساطیری چون کیومرث (گِلشاه)، سیامک، هوشنگ، تهمورس، جمشید، فریدون، منوچهر و کیخسرو نیز از این پیغمبران‌اند. اسکندر نیز از جمله آنهاست و پندنامه‌ای از او به زبان ساختگی در دساتیر آمده‌است.نویسندة دساتیر ترجمه و شرح‌نامه‌ها را که در این کتاب به فارسی نو آمده‌است، به پیغمبر شانزدهم، ساسان پنجم، که هم‌دوره خسروپرویز بوده، نسبت داده‌است.مطالب دساتیر آمیخته‌ای از آرای هندی، یونانی و ایرانی است و حتی در بخشهایی از آن، ترجمة عبارتهایی از قرآن و احادیث و سخنان صوفیان قدیم دیده می‌شود. خاصیت ترکیبی بودن در تمام مطالب کتاب آشکار است.آفریدگار در دساتیر خدایی یکتا به نامهای «مزدام»، «مزدان»، «لارنگ»، «شمتا» و «هرمهر» است؛ چنان‌که در نامة مه‌آباد، نخستین نامة دساتیر، آمده‌است، نخستین آفریده فرشتة «بهنام»، همان عقل اول، است و از آن، عقل دوم و نفس و جرم فلک‌الافلاک («مانستار روانبد» و «تنستار تنانبد») پدید آمده و از اینها عقول ده‌گانه و نفوس و اجرام افلاک نُه‌گانه تا فلک قمر پدید آمده‌اند. آخشیجستان، یا عالم عناصر، زیر فلک قمر است. از ترکیب عناصر، سه پور (موالید ثلاثه) کانی و رُستنی و جانور پدید آمده و همان‌گونه که در حکمت ایران قدیم و آرای اشراقیان ملاحظه می‌شود، هریک از عناصر و نیز انواع ترکیبات برای خود نگهبان خاص یا رب‌النوع دارند. ادوار عمر جهان به شمارة ستارگان سیار است و پس از اتمام دور ماه، دورانهای عالم به همان صورت پیشین از سر گرفته می‌شود. جهان هستی از آفریدگار آن جدا نیست و همان‌گونه که نور به خورشید پیوسته است، عالم نیز وابسته ذات خداوند است. انسان برترین آفریدگان است و به یاری روان و خرد خود می‌تواند به عالم بالا و مقام فرشتگان برسد (← ج 1، ص 1ـ50).اصولاً آموزه‌های اخلاقی دساتیر به زهد و ریاضت هندی گرایش دارد و با آنکه در این کتاب از لذتهای بهشتی و عذاب دوزخ سخن گفته می‌شود، دربارة پاداش و کیفر اعمال، بحث تناسخ هندی به میان کشیده می‌شود. بر طبق دساتیر، خورشید و ماه و ستارگان و نیز روشنی آتش و چراغ را باید ستایش کرد و نماز و آیینهای پرستش را باید رو به روشنایی یا اجرام فلکی به جای آورد. برای ستارگان در معابد باید تندیس ساخت. از خوردن گوشت جانوران و کشتار آنها باید دوری جست. مردگان را یا باید سوزاند یا در خمره سفالین نهاد و به خاک سپرد.دساتیر ــ چنان‌که اشاره شدــ در حلقة آذرکیوانیان و در هند تألیف شد. در مقدمة ترجمة انگلیسی آن (← ادامة مقاله) آمده‌است که نسخة منحصر به فرد دساتیر به زبان فارسی در تملک ملافیروز بوده و او آن را در جوانی در سفری که به‌همراه پدرش به ایران داشته، از کتاب‌فروشی به نام محمدطاهر در اصفهان خریده‌است (← ج 1، مقدمة فیروزبن کاووس، ص VII). اما ملافیروز در سفرنامة منظوم خود که در جوانی آن را سروده، ذکری از دساتیر نیاورده‌است. در 1203/ 1789 سرویلیام جونز*، خاورشناس انگلیسی، دساتیر را کتابی آسمانی و همسنگ اوستا و زند دانستهاست (← براون ، ج 1،ص 53ـ56). هنگامی که جاناتان دانکن ، فرماندار بمبئی، دریافت که ملافیروز دساتیر را در اختیار دارد، از او خواست که آن را پنهان کند و بی‌درنگ با یاری او به ترجمة دساتیر پرداخت تا آن را که پرارزش‌ترین ارمغان از خاورزمین می‌دانست، به پادشاه انگلستان تقدیم کند، اما دانکن پیش از آنکه کار به سرانجام برسد، در 1226/1811 درگذشت (دساتیر، ج 1، همان مقدمه، ص VIII؛ مودی ، ص 22). پس از دانکن، سرجان ملکم فرماندار بمبئی شد و ملافیروز را به ترجمه و چاپ دساتیر تشویق کرد و از ویلیام ارسکین خواست تا او را در این کار یاری رساند. سرانجام متن دساتیر و ترجمه آن به انگلیسی در 1233/ 1818 در دو مجلد در بمبئی انتشار یافت. مجلد اول شامل متن کتاب همراه ترجمه و تفسیر آن منسوب به ساسان پنجم و مجلد دوم، ترجمة انگلیسی کتاب و فرهنگ لغات را دربردارد. در 1264/ 1848 ملا کیقباد، از دیگر پارسیان هند، دساتیر را با مقدمه‌ای مبسوط به به زبان گجراتی ترجمه کرد. نزدیک به هفتاد سال بعد از نخستین ترجمه، بار دیگر میرزامحمدهادی آن را در امریکا به انگلیسی ترجمه و در چندین شماره مجلة پلاتونیست منتشر کرد. در 1305/ 1888 دهونجی بهوی جمشیدجی مدهورا ترجمة انگلیسی ملافیروز را در بمبئی تجدید چاپ کرد.منابع : محمدحسین‌بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران 1361ش؛ دساتیر ]منسوب به آذرکیوان، همراه با ترجمة متن انگلیسی از [فیروزبن کاووس، بمبئی 1818؛Edward Granville Browne, A literary history of Persia, vol.1, London 1902; Jivanji Jamshedji Modi, A glimpse into the work of the B.B.R.A. Society during the last 100 years, from a Parsee point of view, Bombay 1905.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده