دریاخان نوحانی

معرف

حاکم ولایت بِهار* هند در دورة لودیان*
متن
دریاخان نوحانی، حاکم ولایت بِهار* هند در دورة لودیان*. نام اصلی و تاریخ تولد وی ناشناخته‌است. مَسند عالی دریاخان، لقبی است که سلاطین لودی به وی داده‌اند. وی از اعضای قوم نوحانی/ لوهانی/ لوحانی بود که خود را از نسل امام جعفرصادق علیه‌السلام می‌دانستند (نعمت‌اللّه‌بن حبیب‌اللّه، ج 2، ص 612ـ614؛ برای ضبط نام این قوم به صورت لوحانی و لوهانی ← نظام‌الدین احمد هروی، ج 1، ص 312، 317؛ یادگار، ص30، 33). شمار زیادی از نوحانیها در دورة لودیان و به‌سبب خویشاوندی با آنها در زمرة امرا و فرماندهان درآمدند و به‌ویژه در ایالت بهار ساکن شدند (← مشتاقی، ص 25، 49، 99، 121؛ سروانی، ص 63). مسند عالی مبارک‌خان، پدر دریاخان نیز از جمله این امرا بود که علاوه بر اِقطاع برخی از مناطق، مدتی نیز در دورة سکندر لودی (ﺣک : 894 ـ923) به حکومت جونپور گماشته شد (← مشتاقی، ص 25؛ نظام‌الدین احمد هروی، ج 1، ص 299، 312، 317، 320؛ بداؤنی، ج 1، ص 217).دریاخان در دورة سلطان‌بهلول لودی* (ﺣک : 855 ـ894) به خدمت شاهزاده میان‌نظام (سلطان‌سکندر) درآمد و وی را در سرکوب برخی از مخالفان لودیان از جمله تاتارخان یوسف خیل، اِقطاع‌دار پنجاب، که در 890 شوریده بود، یاری کرد و از این روی از مقربان شاهزاده شد و نامش به شجاعت و دلاوری بلندآوازه گشت (← مشتاقی، ص 21ـ24، 99؛ یادگار، ص 32ـ33). پس از اینکه سلطان‌سکندر به سلطنت رسید بر نفوذ و اعتبار دریاخان افزوده شد و در زمرة صاحب‌منصبان عالی‌رتبه قرار گرفت و احتمالاً در همین دوره لقب مسند عالی به وی داده شد (← مشتاقی، ص 31، 99، 103؛ سروانی، ص60). مشتاقی (ص 31، 103، 154) از وی با عناوینی چون «وکیل دریاخان» و «دریاخان وزیر» نام برده که نشان‌دهندة نقش مهم وی در دربار سکندر و به‌ویژه در دستگاه اداری و دیوانی وی است.دریاخان بعد از درگذشت پدرش در 901 به حکومت ولایت بهار منصوب شد و توانست این ولایت را در برابر دست‌اندازیهای رقیبان لودیان، چون پادشاه بنگاله و راجای اُریسه، حفظ کند (همان، ص 99ـ100؛ نظام‌الدین احمد هروی، ج 1، ص320، 351). بعد از درگذشت سلطان‌سکندر در 923 و بروز جنگ قدرت بین فرزندان وی، دریاخان به حمایت از ابراهیم برخاست و در سرکوب مخالفان وی و تحکیم پایه‌های قدرت او تلاشهای زیادی کرد و عنوان امیرالامرایی یافت (مشتاقی، ص 101؛ نعمت‌اللّه‌بن حبیب‌اللّه، ج 1، ص 252؛ عسکری ، ص 38ـ39)؛ اما وفاداری وی به سلطان‌ابراهیم چندان نپایید و با بالاگرفتن اختلافات در میان اعضای خاندان لودی، دریاخان نیز به صف مخالفان ابراهیم پیوست. در 930 ناصرخان برادر بزرگ‌تر دریاخان بر سلطان‌ابراهیم شورید و پس از اینکه شکست خورد به بهار پناه برد. دریاخان در حالی که برای حمایت از برادر خود و نبرد با سلطان آماده می‌شد در 930 درگذشت. پس از دریاخان فرزند وی، بهادرخان، تا 936 در بهار حکومت کرد و پس از آن حکومت این ولایت به دست سوریان* افتاد (← مشتاقی، ص 101ـ103، 121، 154، 157ـ158؛ نظام‌الدین احمد هروی، ج 1، ص 341ـ343، 350ـ351؛ عسکری، ص 39؛ د.اسلام، چاپ دوم، تکمله، ذیل مادّه).دریاخان برای مقابله با نفوذ سلاطین جونپور و نیز برخی از زمینداران هندو در بهار، به حمایت از دانشمندان مسلمان و سادات و صوفیان پرداخت و زمینهایی را به اقطاع به آنها داد. به‌علاوه مساجد و مقابر را تعمیر کرد و چندین مدرسة علوم دینی بنیان نهاد (عسکری، ص 37؛ د.اسلام، همانجا).منابع : عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنی، منتخب‌التواریخ، تصحیح احمدعلی صاحب، چاپ توفیق ﻫ . سبحانی، تهران 1379ـ1380ش؛ عباس‌خان سروانی، تاریخ شیرشاهی، چاپ سیدمحمد امام‌الدین، داکا 1964؛ رزق‌اللّه مشتاقی، واقعات مشتاقی، چاپ اقتدار حسین صدیقی و وقارالحسن صدیقی، دهلی‌نو 1422/ 2002؛ احمدبن محمدمقیم نظام‌الدین احمد هروی، طبقات اکبری، چاپ بی.دی و محمد هدایت حسین، کلکته 1927ـ] 1935[؛ نعمت‌اللّه‌بن حبیب‌اللّه، تاریخ خان‌جهانی و مخزن افغانی، چاپ سیدمحمد امام‌الدین، داکا 1379ـ1382/ 1960ـ1962؛ احمد یادگار، تاریخ شاهی، معروف به تاریخ سلاطین افاغنه، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته 1358/1939؛S.H. Askari, Medieval Bihar: Sultanate & Mughal period, Patna 1990; EI2, Suppl., s.v. "DaryāKhān Nohānī (by I.H. Siddiqui).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده