حَدّاد، طاهر، نویسنده و مبارز سیاسی تونسی و پیشگام در دفاع از حقوق زنان و کارگران تونسی. طاهربن علیبن بلقاسم الحداد در 1317/1899 در شهر تونس، پایتخت تونس، به دنیا آمد (حداد، ج 1، مقدمه خالد، ص 13؛ کرو، ج 2، ص 385). در کودکی در مکتبخانه با مقدمات علوم دینی و قرآنی آشنا شد و در نوجوانی، هنگامی که تونس تحت استعمار فرانسه بود، با جمعیت خلدونیه* و نیز باشگاه ادبی پیشگامان صادقیه (النادی الادبی لقدماء الصادقیة) همکاری داشت (مناعی، ص 137؛ شملی، قسم 2، ص180ـ181؛ حداد، همان مقدمه، ص 14). وی از 1332/1914 در جامع زیتونه* در محضر استادانی چون ابنبادیس* (از پیشگامان اصلاحات در الجزایر) و محمد عنابی (فقیه و عالم تونسی)، تحصیل کرد (محفوظ، ج 2، ص 109؛ حداد، همان مقدمه، ص 15؛ مناعی، ص 394). در 1338/1920، پس از فارغالتحصیل شدن از جامع زیتونه، وارد مدرسه حقوق تونس شد، اما فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او سبب شد از ادامه تحصیل بازبماند و مدتی در مشاغل غیردولتی و امور خیریه به فعالیت بپردازد. او در این مدت با برخی نویسندگان اصلاحطلب و روزنامهنگاران برجسته، مانند محمود بیرم تونسی، ابوالقاسم شابی*، احمدالدرعی، عبدالعزیز ثعالبی* و طاهر صفر، مناسبات داشت و تحت تأثیر آنها قرار گرفت (مناعی، ص 137، 394؛ محفوظ، همانجا؛ حداد، همان مقدمه، ص 22ـ23). در 1338/1920 در پی انتشار اعلامیه ویلسون، رئیسجمهوری امریکا، در تأکید بر پذیرش حق تعیین سرنوشت ملتهای جهان به دست خودشان، طاهر حداد به همراه هیئتی از فعالان سیاسی تونس، برای مذاکره درباره استقلال تونس، به فرانسه رفت که بینتیجه بود، اما این ناکامی سبب شد عبدالعزیز ثعالبی حزب دستور* را در همان سال تأسیس کند. طاهر حداد نیز به عضویت آن درآمد و با مشارکت فعال، بهویژه انتشار مقاله در روزنامههای العالمالادبی و جریدةالامّة، از مشی آن دفاع نمود (داغر، ج 3، قسم 1، ص 298ـ299؛ شملی، قسم 2، ص181ـ182، 188؛ مالکی، ص251، پانویس 179).طاهر همچنین، پس از مشاهده اوضاع رقتبار کارگران تونسی، به همراه محمدعلی حامی، از سیاستمداران تونسی که پس از پانزده سال تبعید به تونس بازگشته بود، جمعیت همکاری اقتصادی تونس (جمعیةالتعاون الاقتصادی التونسی) را تأسیس نمود که به جامعه کارگران تونس (جامعة عموم العَمَلَةِ التونسیین) معروف شد (تیمومی، ج 2، ص 196؛ حداد، همان مقدمه، ص 25، 76ـ77؛ مناعی، ص281ـ282)؛ اما دولت فرانسه در 21 آبان 1304/ 12 نوامبر 1925 محمدعلی حامی را دستگیر و به خارج از کشور تبعید نمود و جمعیت را منحل کرد. بهرغم این فشارها، حداد به تلاش خود ادامه داد و کتاب العمال التونسیون و ظهور الحرکة النقابیة (کارگران تونسی و پیدایش جنبش سندیکایی) را در 1306ش/ 1927 منتشر کرد و در آن تاریخچه تأسیس جمعیت و دلایل ناکامی و سرکوبی آن را بررسی نمود. محتوای افشاگرانه آن سبب شد تا فرانسویها در دی 1306/ ژانویه 1928 همه نسخههایآنراجمعآوری نمایند (شملی، قسم2، ص 185، 191ـ 192؛ داغر، ج 3، قسم 1، ص 298؛ حداد، همان مقدمه، ص 33ـ34، 41ـ42).طاهر حداد در خرداد 1309/ ژوئن 1930 در آزمونِ دریافت دانشنامه حقوق پذیرفته شد، اما انتشار کتاب جنجالی امرأتنا فی الشریعة و المجتمع (رجوع کنید به ادامه مقاله) در 19 مهر 1309/ 11 اکتبر 1930، خشم مشایخ زیتونه را برانگیخت و سبب شد حکومت، تحت فشار آنها، وی را از ادامه تحصیل باز دارد. همچنین دیپلم عالی وی را، که پیشتر از جامع زیتونه گرفته بود، باطل کردند و او را از مشاغلی که داشت کنار گذاشتند (حداد، همان مقدمه، ص 22ـ23، 43ـ44؛ محفوظ، ج 2، ص 109؛ مناعی، ص 394). از آن پس، حداد منزوی شد. او در این دوران بخشی از افکار خود را نوشت و سرانجام در عزلت، در حالی که برخی او را تکفیر کرده بودند، در 15 آذر 1314/ 7 دسامبر 1935 درگذشت (حداد، همان مقدمه، ص 46ـ47، ج 3، ص 271ـ301؛ کرو، ج 2، ص 459، 531، 541، 549).پس از استقلال تونس در 1335ش/1956، طاهر حداد مورد توجه قرار گرفت و کتابهایی درباره زندگی و اندیشههای وی نوشته شد (رجوع کنید به مناعی، ص 394ـ395؛ کرو، ج 2، ص 386، 396، 553؛ داغر، ج 3، قسم 1، ص 299).از طاهر حداد بیش از پنجاه مقاله و نامه، و نیز این کتابها به جامانده است: التعلیم الاسلامی و حرکةالاصلاح فی جامع الزیتونة، خواطر، دیوان اشعار، العمال التونسیون و ظهور الحرکة النقابیة، و امرأتنافی الشریعة و المجتمع. مجموعه آثار او را وزارت فرهنگ تونس در 1378ش/1999، به مناسبت صدمین سال تولد وی، در سه مجلد با عنوان الاعمال الکاملة، منتشر کرده است (محفوظ، ج 2، ص 115؛ مناعی، ص 394؛ کرو، ج 2، ص 385ـ386، 501).به باور حداد، در زمان او سوسیالیسم بهترین راه برای بازگویی رنجهای مردم ستمدیده و بزرگترین مانع در برابر تداوم سیاستهای استعماری است و رهبران جنبشهای آزادیبخش نیز میتوانند با اتکا به آن، برای رهایی ملتهای خود از سیطره استعمار تلاش کنند (حداد، ج 1، ص180).از میان آثار حداد، امرأتنا فی الشریعة و المجتمع اثری جسورانه درباره دفاع از آزادی و حقوق زنان است. اندیشههای وی در مورد اعطای حق طلاق به زنان، مساوات کامل میان زن و مرد در تقسیم ارث با وجود نص صریح قرآن، تلاش برای لغو حدود اسلامی در مورد کیفر برخی گناهان معین، و جانشین کردن قوانین حقوق غربی، لزوم کشف حجاب و جلوگیری از تعدد زوجات، با وجود آگاهی اندک وی از فقه و تفسیر و نص صریح شریعت اسلامی، خشم و انزجار بسیاری، از جمله علمای زیتونه، را برانگیخت (محفوظ، ج 2، ص 111ـ113؛ کرو، ج 2، ص 468، 500، 508ـ 510، 522ـ 525). برخی برآناند که سبک نگارش کتاب و اظهارنظر وی تقلیدی از شیوه طه حسین، اندیشمند مشهور مصری، و به شدت متأثر از آرای مارکسیستی است (رجوع کنید به کرو، ج 2، ص 522ـ 525، 527؛ تیمومی، ج 2، ص 197؛ مناعی، ص 277ـ 279). برخی نیز گفتهاند او مقلد ضیاء گوکآلپ*، ملیگرای افراطی ترک، بوده که از طریق روزنامههای عربی تونس با اندیشههای او آشنا شده است (رجوع کنید به محفوظ، ج 2، ص 113).منابع : هادی تیمومی، الاستعمار الرأسمالی و التشکیلات الاجتماعیة ما قبل الرأسمالیة: الکادحون الخِمّاسة فی الأریاف التونسیة (1681-3491)، تونس 1999؛ طاهر حداد، الاعمال الکاملة، چاپ احمد خالد، تونس 1999؛ یوسف اسعد داغر، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت 1972ـ1983؛ منجی شملی، فیالثقافة التونسیة، بیروت 1405/1985؛ ابوالقاسم محمدکرو، حصاد العمر، تونس 1419/1998؛ امحمد مالکی، الحرکات الوطنیة و الاستعمار فی المغرب العربی، بیروت 1994؛ محمد محفوظ، تراجمالمؤلفین التونسیین، بیروت 1982ـ1986؛ طاهر مناعی، المثقفون التونسیون و الحضارة الغربیة فی مابین الحربین العالمیتین (9191-9391)، سوسه، تونس 2001.