حجراسماعیل

معرف

فضای بین کعبه و دیواری نیم‌دایره که از یال شمالیِ کعبه (رکن عراقی) تا یال غربی آن (رکن شامی) امتداد دارد

متن

حِجْرِ اسماعیل، فضای بین کعبه و دیواری نیم دایره که از یال شمالیِ کعبه (رکن عراقی) تا یال غربی آن (رکن شامی) امتداد دارد. حِجر، مصدر ریشه ح ج ر، در لغت به معنای منع و بازداشتن، نگاهداری و حمایت کردن، حرام و جز اینها به کار رفته است. از این ریشه، حَجْر و حُجْر نیز در بیشتر این معانی به کار می روند (جوهری؛ ابن منظور؛ فیومی، ذیل واژه). محدوده بین دیوار نیم دایره و خانه کعبه در فاصله میان رکن عراقی و شامی را بدان سبب حِجر نامیده اند که این دیوار حائل بین طواف کنندگان و کعبه است (شمس الائمه سرخسی، ج ۴، ص ۱۱؛ مشکینی، ص ۱۹۹).به گزارش پاره ای منابع، پس از آنکه ابراهیم علیه السلام و هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند. سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، سکونت گزیدند (رجوع کنید به ازرقی، ج ۱، ص ۵۴؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۰۱؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۵)؛ ازاین رو، در برخی احادیث (رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص۲۱۰؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۴) از این مکان با عنوان بیت اسماعیل یاد شده است.بنابر احادیث و منابع تاریخی، هاجر پس از وفات، در این مکان دفن شد. اسماعیل علیه السلام برای آنکه قبر مادرش زیرپای مردم قرار نگیرد، آن را بالا آورد و اطرافش را محصور کرد (رجوع کنید به ابن هشام، ج ۱، ص ۶؛ ابن سعد، ج ۱، ص ۵۲؛ کلینی، همانجا؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۴ـ ۳۵۵). حضرت اسماعیل نیز، پس از وفات، در همین مکان به خاک سپرده شد (ابن هشام؛ کلینی، همانجاها؛ ابن بابویه، ج ۱، ص ۳۸؛ نیز برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به ازرقی، ج ۱، ص ۳۱۲، ۳۱۷؛ ابن جبیر، ص ۵۸؛ محمدطاهر کردی، ج ۲، جزء۳، ص ۸ـ۱۱). همچنین بر طبق روایات، تنی چند از دختران اسماعیل علیه السلام و نیز شماری از انبیا در این مکان مدفون اند (رجوع کنید به ازرقی، ج ۲، ص ۶۶؛ کلینی؛ حرّعاملی، همانجاها).به گزارش برخی منابع، پنج سال پیش از بعثت پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم و پس از ویران شدن کعبه، قریش هنگام بازسازی آن شرط کردند که در این کار فقط از مال حلال بهره گیرند، اما به علت ناتوانی مالی در بازسازی کامل، مقداری از ابعاد کعبه را کاستند و تقریباً شش ذراع (حدود سه متر) را در سمت حجر ضمیمه حجر اسماعیل کردند (رجوع کنید به ازرقی، ج ۱، ص ۱۵۹ـ۱۶۰، ۱۶۳؛ فاسی، ج ۱، ص ۱۸۲ـ۱۸۳)، همچنین گرداگرد حجر را سنگ چین کردند تا طواف کنندگان از پشت آن کعبه را طواف کنند (ازرقی، ج ۱، ص ۲۸۸ـ۲۸۹).در سال ۶۴، عبداللّه بن زبیر هنگام تجدید بنای کعبه ــکه سپاه یزید آن را در محاصره مکه ویران کرده بودندــ با استناد به حدیثی از عایشه به نقل از پیامبر اکرم، مقدار افزوده شده به حجر اسماعیل را دوباره به کعبه ملحق کرد (ازرقی، ج ۱، ص ۲۰۶؛ بیهقی، ج ۵، ص ۸۹). حَجّاج بن یوسف ثقفی* پس از بازپس گیری مکه از عبداللّه بن زبیر، در سال ۷۴ به دستور خلیفه عبدالملک بن مروان بنای کعبه و حجر اسماعیل را به وضع پیشین بازگرداند و آن را همانند بنای قریش ساخت. عبدالملک بعدها ــپس از آگاهی از روایت عایشه ــ از دستور خود پشیمان شد (ازرقی، ج ۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ فاسی، ج ۱، ص ۱۸۹ـ۱۹۰). تغییرات صورت گرفته در بنای کعبه و حجر اسماعیل، سبب بروز اختلاف نظر فقیهان در مورد پاره ای از احکام آن شده و این مسئله را پیش آورده که آیا تمام حجر اسماعیل جزئی از کعبه است یا بخشی از آن (رجوع کنید به ادامه مقاله).دیوار حجر اسماعیل تا زمان خلافت منصور عباسی (حک: ۱۳۶ـ۱۵۸) از سنگهای عادیِ بیابان بود. در ۱۴۰ منصور هنگام مناسک حج، به حاکم مکه دستور داد که دیوار آن را با سنگ مرمر(رُخام) بپوشاند (ازرقی، ج ۱، ص ۳۱۳؛ فاسی، ج ۱، ص ۴۰۸ـ۴۰۹). از آن زمان تاکنون حجر اسماعیل بارها، به سبب فرسودگی یا تخریب بر اثر سیل، بازسازی شده و سنگهای مرمر دیوار و کف آن نیز به دفعات ترمیم یا تعویض شده است (رجوع کنید به ازرقی، ج ۱، ص ۳۱۳ـ۳۱۴، ۳۱۷، ۳۲۱؛ فاسی، ج ۱، ص ۴۰۹ـ ۴۱۰؛ حسین عبداللّه باسلامه، ص ۱۳۲ـ۱۳۳؛ محمدطاهر کردی، ج ۲، جزء۳، ص ۶ـ۷)، از جمله در ۹۱۷ سلطان قانصوه غوری (پادشاه مصر) حجر را دوبار تجدید بنا کرد. نخستین بار آن را با سنگهایی از «جَبَلُ الکعبه» ساخت، که سنگهای بنای کعبه نیز از آن بود، اما بار دوم در بنای آن از سنگ مرمر سفید استفاده کرد و بر بالای دیوار حجر بر مرمر سفید نام افرادی را که تا آن زمان به بازسازی و مرمت حجر اقدام کرده بودند، حک نمود (حسین عبداللّه باسلامه، ص ۱۳۲ـ۱۳۳، ۱۳۴ـ۱۳۵). ابراهیم رفعت پاشا (متوفی ۱۳۱۳ش) در سفرنامه خود (ج ۱، ص ۳۰۷ـ۳۰۸) تعدادی از اشعار و تاریخ نوشته هایِ روی دیوار حجر اسماعیل را نقل کرده است.در ۱۳۳۱، شریف حسین، حاکم حجاز، دیوارهای فرسوده حجر را بازسازی کرد (محمدطاهر کردی، همانجا). در ۱۳۳۴ش/ ۱۳۷۵ چراغهای برقی با پایه های مسی جانشین شمعدانهای روی دیوار حجر شد (ابکر، ص۳۳). در ۱۳۷۵ش/ ۱۴۱۷، سنگهای نمای دیوار حجر اسماعیل و کف آن با سنگهای جدیدی تعویض گردید. برای دو ورودی حجر نیز نرده هایی از طناب گذاشته شد تا هنگام ضرورت بتوان حجر را بست (عبیداللّه کردی، ص ۱۳۱، ۱۴۲).فاصله دیوار شمالی کعبه تا وسط دیوار حجر حدود ۴۴ر ۸ متر و ارتفاع تقریبی دیوار حجر، ۳۱ر۱ متر و فاصله تقریبی دو ورودی شرقی و غربی حجر از یکدیگر، هشت متر است. ورودی شرقی حجر اسماعیل تا شاذَروان (پیش آمدگی اطراف دیوارهای خانه کعبه) حدود ۳۰ر۲ متر و ورودی غربی آن تا شاذروان تقریباً ۲۳ر۲ متر فاصله دارد (رفعت پاشا، ج ۱، ص ۲۶۶؛ برای تفصیل رجوع کنید به ازرقی، ج ۱، ص۳۲۰ـ۳۲۲؛ فاسی، ج ۱، ص ۴۱۱ـ۴۱۲). احتمالاً اختلاف نظر مؤلفان درباره اندازه فواصل و ابعاد حجر اسماعیل، ناشی از تغییراتی است که در طول زمان در بنای آن صورت گرفته است (رجوع کنید به حسین عبداللّه باسلامه، ص ۱۲۲ـ ۱۲۳، ۱۳۸ـ۱۳۹). ناودان کعبه رو به حجر است و آب باران از بام کعبه به داخل حجر اسماعیل می ریزد.در ۸۵۲ ملک ظاهر چَقْمَق* همراه با جامه کعبه، برای نخستین بار جامه ای از ابریشم سیاه برای حجر اسماعیل فرستاد. این جامه یک سال در کعبه نگاهداری شد و در موسم حج ۸۵۳ بر روی دیوار بیرونی حجر انداخته شد. وی جامه دیگری نیز برای دیوار داخلی حجر اسماعیل فرستاد (محمدطاهر کردی، ج ۱، جزء۲، ص ۵۷۸). در منابع تاریخی از ارسال جامه های دیگر برای دیوار حجر، یاد نشده است.حجر اسماعیل از دوران پیش از اسلام مورداحترام و تقدیس بود. عبدالمطلب، بزرگ مکه و جد پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم، در حجر مکانی ویژه داشت که تنها برای وی فرش می شد و کس دیگری بر آن نمی نشست (ازرقی، ج ۱، ص ۳۱۴ـ ۳۱۵). گفته شده است که او چندین رؤیای صادق خود (لزوم حفر مجدد چاه زمزم، به دنیا آمدن محمد صلی اللّه علیه وآله و سلم و عالمگیر شدن نبوت ایشان) را در حجر اسماعیل دید (ابن هشام، ج ۱، ص ۹۲ـ ۹۴؛ مجلسی، ج ۱۵، ص ۲۵۴ـ۲۵۵).بنابر روایات، حضرت ابوطالب نیز خواب خود را درباره بشارت تولد امام علی علیه السلام و آینده درخشان ایشان در حجر دید (رجوع کنید به ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۲۵۴ـ ۲۵۵؛ مجلسی، ج ۳۸، ص ۴۷ـ۴۸).پیامبر اکرم نیز، پس از بعثت، در حجر اسماعیل می نشست و علاوه بر عبادت و تلاوت قرآن، به سؤالات مردم پاسخ می داد (رجوع کنید به علم الهدی، ص ۷۹ـ۸۱؛ ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۷۶ـ۷۷؛ حویزی، ج ۵، ص ۴۵۵) و در همین جا بود که برخی افراد قریش از ایشان معجزه شَقُّ القَمَر را درخواست کردند (رجوع کنید به قطب راوندی، ج ۱، ص ۱۴۱ـ۱۴۲). همچنین بنابر احادیث (رجوع کنید به ابن طاووس، ص ۱۹۵ـ۱۹۶؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۷، ص ۱۵۵؛ مجلسی، ج ۱۸، ص ۳۱۷، ۳۹۰)، مبدأ معراج ایشان از مسجدالحرام، حجر اسماعیل بوده است. امامان شیعه علیهم السلام نیز در حجر اسماعیل به دعا و عبادت می پرداختند یا در آنجا می نشستند و به سؤالات مردم پاسخ می دادند (رجوع کنید به حمیری، ص ۳۱۶؛ عیاشی، ج ۳، ص ۱۰۶ـ۱۰۷؛ کلینی، ج ۴، ص۱۸۷ـ۱۸۸؛ ابن بابویه، ج ۲، ص ۴۴۸؛ نوری، ج ۹، ص۴۲۷). از گزارشهای ابن فهد (متوفی ۹۵۴؛ ج ۱، ص۳۱۶ـ ۳۱۷، ۴۴۸، ج ۲، ص ۶۵۳، ۶۵۸) برمی آید که در زمان او خواندن خطبه عقد ازدواج در حجر اسماعیل، متداول بوده است.عبارت حجر اسماعیل در قرآن ذکر نشده، اما به نظر عیاشی (ج ۱، ص ۳۲۶)، با استناد به حدیثی از امام صادق علیه السلام (رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص ۲۲۳)، یکی از مصادیق «آیات بَینات» (نشانه های آشکار) ــکه بنابر آیه ۹۷ سوره آل عمران در مسجدالحرام قرار داردــ حجر اسماعیل است.در احادیث از حجر اسماعیل معمولاً با تعبیر حِجر یاد گردیده ولی گاهی جَدْر (دیوار رجوع کنید به دارمی، ج ۲، ص ۵۴؛ بخاری، ج ۲، ص ۱۵۶) و حَطیم (رجوع کنید به حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۵) نیز خوانده شده است. فقها درباره محدوده حطیم ــکه بر طبق روایات، نماز خواندن و دعا در آن فضیلت بسیار دارد (رجوع کنید به ازرقی، ج ۲، ص ۲۴؛ کلینی، ج ۴، ص ۵۲۵ـ۵۲۶؛ حرّعاملی، ج ۵، ص ۲۷۳، ۲۷۵)ــ اختلاف نظر دارند و شماری از فقهای اهل سنّت (برای نمونه رجوع کنید به شمس الائمه سرخسی، ج ۴، ص ۱۱؛ طوری، ج ۸، ص ۱۴۱) آن را همان حجر اسماعیل دانسته اند (برای آرای دیگر درباره حطیم رجوع کنید به ازرقی، ج ۲، ص ۲۳؛ ابن بابویه، ج ۲، ص۴۰۰؛ حَطّاب، ج ۴، ص ۵۲۳؛ حرّعاملی، ج ۵، ص ۲۷۳ـ۲۷۴). برخی فقها (برای نمونه رجوع کنید به ابن نجیم، ج ۲، ص ۵۷۴؛ ابن عابدین، ج ۲، ص ۵۴۵) حجر اسماعیل را حَظیرة (حصار، محوطه) هم خوانده اند.از جمله مباحث مهم فقهی درباره حجر اسماعیل این است که آیا حجر بخشی از کعبه به شمار می رود یا نه. گروهی از اهل سنّت (رجوع کنید به ابن قدامه، ج ۳، ص ۳۹۷؛ نووی، المجموع، ج ۸، ص ۲۵) تمامی حجر را جزء کعبه دانسته و به احادیثی استناد کرده اند که از پیامبر اکرم از طریق عایشه نقل شده است (رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۶، ص ۹۲ـ۹۳؛ بخاری، ج ۲، ص ۱۵۶). در مقابل، برخی دیگر (رجوع کنید به نووی، همانجا؛ حطّاب، ج۴، ص۱۰۰؛ ابن نجیم، همانجا) فقط بخشی از حجراسماعیل را از کعبه دانسته اند. مستند این قول، احادیث منقول از پیامبر اکرم است که در آنها به الحاق جزئی از کعبه به حجر توسط قریش، در ماجرای بازسازی کعبه، اشاره شده است (رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۶، ص ۱۷۹ـ۱۸۰؛ بیهقی، ج ۵، ص ۸۹). درباره طول بخش الحاق شده، فقهای مزبور، به تَبَع احادیث، آرای گوناگونی مطرح کرده اند، ولی غالباً آن را شش ذراع نوشته اند (رجوع کنید به بیهقی، همانجا؛ نووی، المجموع، ج ۸، ص ۲۵؛ همو، صحیح مسلم بشرح النووی، ج ۹، ص ۹۰ـ ۹۱؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۳، ص ۳۵۲ـ ۳۵۳، ۳۵۶ـ۳۵۷).به نظر مشهور فقهای امامی، به استناد احادیث معتبر، حجر اسماعیل جزء کعبه نیست (رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص۲۱۰؛ موسوی عاملی، ج ۸، ص ۱۲۸ـ۱۲۹؛ حرّعاملی، ج ۵، ص ۲۷۶، ج ۱۳، ص ۳۵۳، ۳۵۵؛ نجفی، ج ۱۹، ص ۲۹۳). مستند دیگر این نظر را مدفون بودن هاجر و اسماعیل و بعضی از پیامبران در این مکان دانسته اند، زیرا باتوجه به قداست کعبه، بعید است کسی در آن دفن شده باشد (رجوع کنید به حسن زاده آملی، ص ۵۱۷ـ ۵۱۹). اما برخی فقهای امامی حجر اسماعیل را بخشی از کعبه دانسته اند (رجوع کنید به علامه حلّی، ۱۳۱۶ـ۱۳۳۳ ، ج۲، ص۶۹۱؛ همو، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۲۲؛ کرکی، ج۲، ص۶۸)، حتی شهیداول (۱۴۱۲ـ ۱۴۱۴، ج ۱، ص ۳۹۴) آن را به عنوان نظر مشهور مطرح کرده است. مستند این دیدگاه، شاید احادیثی بوده است که طواف را خارج از حجر لازم می داند و نیز حدیث منقول از پیامبر اکرم درباره الحاق بخشی از خانه کعبه به حجر اسماعیل (رجوع کنید به بحرانی، ج۱۶، ص۱۰۴ـ۱۰۵ ، ۱۰۸؛ نجفی، ج۱۹، ص۲۹۲ـ۲۹۴).به رغم این اختلاف نظرها، دیدگاه غالب در فقه امامی و اهل سنّت این است که طواف کننده باید حجر اسماعیل را در محدوده طواف خود قرار دهد؛ یعنی، از بیرون حجر اسماعیل طواف کند وگرنه طوافش ــ حتی اگر بر روی دیوار حرکت کرده باشد ــ باطل و به نظر فقهای تمامی مذاهب اسلامی، جز حنفیان، اعاده آن واجب است. حنفیان در صورت خروج طواف کننده از مکه، اعاده این طواف را واجب ندانسته و قربانی کردن گوسفند را کافی شمرده اند (رجوع کنید به سحنون، ج ۱، ص ۳۹۷، ۴۰۶؛ کاسانی، ج ۲، ص ۱۳۱ـ۱۳۲؛ نووی، المجموع، ج ۸، ص ۲۵ـ۲۶؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۶ـ۳۵۷؛ زحیلی، ج ۳، ص ۱۵۳ـ ۱۵۸، ۱۶۰؛ امام خمینی، ص ۲۴۴ـ۲۴۶؛ برای تفصیل مباحث رجوع کنید به حطّاب، ج ۴، ص۱۰۰ـ۱۰۳؛ ابوالبرکات، ج ۲، ص ۳۱؛ نجفی، ج ۱۹، ص ۲۹۴، ۲۹۹).دلیل فقهای اهل سنّت بر حکم مذکور، پیروی از پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم است که هنگام طواف وارد حجر نشدند (رجوع کنید به شافعی، ج ۲، ص ۱۹۲ـ۱۹۳؛ ابن قدامه، ج ۳، ص ۳۹۷ـ ۳۹۸؛ نووی، المجموع، ج ۸، ص ۲۵). دلیل دیگر آنها آیه ۲۹ سوره حج است (وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتیق) که برطبق آن، حج گزار باید طواف را بر گرد خانه کعبه به جا آورد و چون تمام یا بخشی از حجر اسماعیل جزء کعبه است، برای طوافِ کعبه باید تمام حجر یا بخشی که جزو خانه خدا به شمار می رود، در محدوده طواف باشد (ابن قدامه، ج ۳، ص ۳۹۷؛ حطّاب، ج ۴، ص ۱۰۰ـ ۱۰۱؛ خطیب شربینی، ج ۱، ص ۴۸۶). فقهای امامی علاوه بر استناد به سیره نبوی، به احادیث متعددی از امامان علیهم السلام و اجماع نیز استناد کرده اند (برای نمونه رجوع کنید به طوسی، ج ۲، ص ۳۲۴؛ شهیدثانی، ج ۲، ص ۲۴۹ـ۲۵۰؛ حرّعاملی، ج ۱۳، ص ۳۵۶ـ ۳۵۷؛ نجفی، ج ۱۹، ص ۲۹۲).بر پایه نظر مشهور در فقه امامی، که محدوده طواف را بین دیوار کعبه و مقام ابراهیم می دانند (رجوع کنید به نجفی، ج ۱۹، ص ۲۹۵ـ۲۹۶)، این سؤال مطرح شده است که آیا ابتدای محدوده طواف در سمت حجر اسماعیل، از دیوار کعبه محاسبه می شود یا از دیوار حجر؟ بیشتر فقها بر آن اند که مبدأ طواف، دیوار کعبه است و فاصله ای که طواف کننده می تواند از دیوار حجر داشته باشد، شش ذراع و نیم (یعنی حدود سه متر) است و وی نباید بیش از این از دیوار حجر فاصله بگیرد (برای نمونه رجوع کنید به سبزواری، ص ۶۲۸؛ بحرانی، ج ۱۶، ص۱۱۳ـ ۱۱۴؛ امام خمینی، ص ۲۴۶، ۲۴۸ـ۲۴۹)، اما به نظر برخی دیگر هرچند حجر اسماعیل جزء کعبه نیست، فاصله مزبور از دیوار حجر حساب می شود (برای نمونه رجوع کنید به شهیدثانی، ج ۲، ص ۲۴۹؛ جوادی آملی، ج ۳، ص ۴۳۸؛ مقدس نجفی، ج ۲، ص ۷۰ـ۷۱).از جمله احکام مورد بحث میان فقهای اهل سنّت، صحیح بودن یا نبودن نمازی است که در مسجدالحرام رو به حجر اسماعیل اقامه شود به گونه ای که رو به کعبه نباشد. حنفیان و برخی از مالکیان و شافعیان آن را صحیح نمی دانند، بدین استناد که وجوب رو به کعبه بودنِ نماز، نص قرآن است (رجوع کنید به بقره : ۱۴۴)، ولی جزء کعبه بودنِ حجر با خبر واحد ثابت شده که علم آفرین نیست و دلیل قطعی بر اماره ظنی مقدّم است (رجوع کنید به شمس الائمه سرخسی، ج ۴، ص ۱۲؛ کاسانی، ج ۱، ص ۱۳۱ـ ۱۳۲؛ نووی، المجموع، ج ۳، ص ۱۹۲ـ۱۹۳؛ حطّاب، ج ۲، ص ۲۰۱ـ۲۰۳). در برابر، شماری از شافعیان و مالکیان، با استناد به احادیثی که در آنها حجر اسماعیل از کعبه دانسته شده است، به صحت نماز حکم کرده اند (رجوع کنید به نووی؛ حطّاب، همانجاها). به نظر فقهای حنبلی نیز چنانچه نماز رو به آن بخش از حجر که جزء کعبه به شمار می رود، به جا آورده شود، صحیح است (رجوع کنید به بهوتی حنبلی، ج ۱، ص ۳۵۹).برخی از فقهای امامی نماز به سوی حجر را صحیح دانسته اند (رجوع کنید به علامه حلّی، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۳۹۲، ۳۹۷؛ همو، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۲۲؛ محقق کرکی، ج ۲، ص ۶۸)، اما به نظر برخی دیگر، این نماز صحیح نیست، زیرا با توجه به احادیثی که جزء کعبه بودنِ حجر را نفی کرده است و نیز برطبق آرای بیشتر عالمان امامی، نمی توان از جزء کعبه بودن حجر اطمینان حاصل کرد و این ظن را بر یقین خود مبنی بر وجوب رو به کعبه بودن در نماز، ترجیح داد (رجوع کنید به شهید اول، ۱۴۱۹، ج۳،ص۱۶۹ـ۱۷۰؛ نجفی، ج۷، ص۳۲۶ ـ ۳۲۹؛ حسن زاده آملی، ص ۵۲۰ـ ۵۲۱).برخی کارهای مستحب در حجر اسماعیل عبارت است از : به جا آوردن نماز؛ دعا و نیایش کردن، که بر طبق احادیث و سیره پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام بهترین مکان برای نماز و دعا در حجر، زیر ناودان است (رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص ۲۱۴، ۵۲۵، ۵۲۶؛ الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام، ص ۲۲۲؛ فاسی، ج ۱، ص۴۱۲ـ۴۱۳؛ حرّعاملی، ج۵، ص ۲۷۴ـ۲۷۶، ج ۱۳، ص ۳۳۴ـ ۳۳۵، ۴۲۵؛ مجلسی، ج۹۰، ص ۳۴۹؛ برای آرای فقهای اهل سنّت درباره حکم نماز در داخل حجر اسماعیل رجوع کنید به الموسوعة الفقهیة، ج ۴، ص ۶۵ـ ۶۶)؛ مُحرم شدن حاجی در حج تمتع از محل حجر یا مقام ابراهیم و خواندن دو رکعت نماز پیش از احرام در آنجا (رجوع کنید به محقق کرکی، ج ۳، ص ۲۱۵ـ۲۱۶؛ حرّعاملی، ج ۱۱، ص ۳۳۹؛ نجفی، ج ۱۹، ص ۲ـ۳).

منابع : علاوه بر قرآن؛ عبداللّه محمد ابکر، صورمن تراث مکة المکرمة فی القرن الرابع عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۵/ ۲۰۰۴؛ ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، چاپ افست قم ]بی تا.[؛ ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، بیروت ۱۹۸۶؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت ]بی تا.[؛ ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت : دارصادر، ]بی تا.[؛ ابن سعد (بیروت)؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ]بی تا.[؛ ابن طاووس، سعدالسعود للنفوس، قم ۱۳۸۰ش؛ ابن عابدین، حاشیة ردّ المحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹؛ ابن فهد، کتاب نیل المُنی بذیل بلوغ القِری لتکملة اتحافِ الوَری: تاریخ مکة المکرمة من سنة ۹۲۲ه الی ۹۴۶ه ، چاپ محمد حبیب هیله، ]لندن[ ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛ ابن قدامه، المغنی، بیروت: عالم الکتب، ]بی تا.[؛ ابن منظور؛ ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷؛ ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ]بی تا.[؛ احمد دردیر ابوالبرکات، الشرح الکبیر، بیروت: داراحیاء الکتب العربیة، ]بی تا.[؛ محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش؛ امام خمینی، مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیةاللّه العظمی امام خمینی سلام اللّه علیه، با حواشی مراجع معظم تقلید، تهران ۱۳۸۴ش؛ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش؛ محمدبن اسماعیل بخاری ، صحیح البخاری، ]چاپ محمد ذهنی افندی[، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛ منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛ احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، ]بی تا.[؛ عبداللّه جوادی آملی، کتاب الحج، تقریرات درس آیةاللّه محقق داماد، قم ۱۴۰۱؛ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمدبن عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷؛ حرّعاملی؛ حسن حسن زاده آملی، دروس معرفة الوقت و القبلة، قم ۱۴۱۶؛ حسین عبداللّه باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمة: عمارتها و کسوتها و سدانتها، چاپ یحیی حمزه وزنه، ]قاهره[ ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰؛ محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵؛ عبداللّه بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، قم ۱۴۱۳؛ عبدعلی بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۷۰ش؛ محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج، ]بی جا[: دارالفکر، ]بی تا.[؛ عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، ]بی تا.[؛ ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحج و مشاعره الدینیة، بیروت: دارالمعرفة، ]بی تا.[؛ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادّلته، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛ محمدباقربن محمد مؤمن سبزواری، ذخیرةالمعاد فی شرح الارشاد، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۳ـ۱۲۷۴، چاپ افست قم ]بی تا.[؛ عبدالسلام بن سعید سحنون، المُدَوَّنة الکبری، التی رواها سحنون بن سعید تنوخی عن عبدالرحمان بن قاسم عتقی عن مالک بن انس، قاهره ۱۳۲۳، چاپ افست بیروت ]بی تا.[؛ محمدبن ادریس شافعی، الامّ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ محمدبن احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، قاهره ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ افست استانبول ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴؛ همو، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۹؛ زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ محمدبن علی طوری، تکملة البحر الرّائق شرح کنزالدقائق، در ابن نجیم، البحر الرائق، ج ۷ـ۹، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷؛ محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷؛ حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقها، قم ۱۴۱۴ـ؛ همو، کتاب منتهی المطلب، چاپ سنگی تبریز ] ۱۳۱۶[ـ۱۳۳۳، چاپ افست ]بی جا، بی تا.[؛ همو، نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰؛ علی بن حسین علم الهدی، رسالة المحکم و المتشابه، المعروف بتفسیر النعمانی، قم: دارالشبستری للمطبوعات، ]بی تا.[؛ محمدبن مسعود عیاشی، التفسیر، قم ۱۴۲۱؛ محمدبن احمد فاسی، شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه ۱۹۹۹؛ الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد : مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۶؛ احمدبن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ]بیروت[: دارالفکر، ]بی تا.[؛ سعیدبن هبةاللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹؛ ابوبکربن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛ عبیداللّه محمد امین کردی، «آخرین توسعه و مرمت کعبه»، ]ترجمه[ حسین صابری، میقات حج، ش ۳۶ (تابستان ۱۳۸۰)؛ محمد طاهر کردی، التاریخ القویم لمکة و بیت اللّه الکریم، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛ کلینی؛ مجلسی؛ علی بن حسین محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۵؛ علی مشکینی، مصطلحات الفقه، قم ۱۳۷۷ش؛ محمدهادی مقدس نجفی، کتاب الحج، تقریرات درس آیةاللّه موسوی گلپایگانی، ]تحریر از روی نسخه خطی[، قم: مرکز معجم فقهی، ۱۳۷۹ش ]لوح فشرده[؛ الموسوعة الفقهیة، ج ۴، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛ محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰؛ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱؛ حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸؛ یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷؛ همو، المجموع : شرح المهذّب، بیروت: دارالفکر، ]بی تا.[.

نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده