حجه الوداع

معرف

واپسین حج پیامبر اکرم که در آخرین سال عمر خویش، در سال دهم هجری، به جا آورد و در آن با مسلمانان وداع کرد

متن

حِجَّةُالْوَداع، واپسین حج پیامبر اکرم که در آخرین سال عمر خویش، در سال دهم هجری، به جا آورد و در آن با مسلمانان وداع کرد. پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم در این حج به مسلمانان گفت مناسک حج را از من بیاموزید، شاید دیگر مرا در این مراسم نبینید. نام دیگر آن حِجَّةُالبَلاغ است، زیرا آیه «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مآ أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ...» (مائده: ۶۷) در بازگشت از این سفر بر پیامبر نازل شد (ابن هشام، ج ۴، ص ۲۵۳؛ مسعودی، ص ۲۷۵ـ۲۷۶). از دیگر نامهای این حج، حِجَّةُالاسلام است (رجوع کنید به ابن سعد، ج ۲، ص ۱۷۲؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۸) زیرا تنها حجی است که پیامبر در دوره حاکمیت اسلام به جا آورد و مراسم آن طبق آیین اسلام بود. رسول اکرم پس از هجرت، سه بار برای عمره به مکه رفت (رجوع کنید به واقدی، ج ۳، ص ۱۰۸۸)، اما به گفته مورخان و محدّثان، فقط یک بار در مراسم حج حضور یافت و آن چند ماه پیش از وفاتش بود (رجوع کنید به همان، ج ۳، ص ۱۰۸۸ـ۱۰۸۹؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۴).بنابه روایت مفصّل معاویةبن عمار از امام جعفرصادق علیه السلام (رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص ۲۴۵ـ۲۴۸)، پیامبر ده سال در مدینه زندگی کرد و به حج نرفت؛ هنگامی که آیه «وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ» (حج: ۲۷) نازل شد، رسول خدا اعلام کرد که امسال به حج می رود. ساکنان مدینه و روستاها و بادیه نشینان، در مدینه گرد آمدند تا با پیامبر حج گزارند. چهار شب از ذیقعده سال دهم مانده بود که پیامبر از مدینه به سوی مکه حرکت کرد (نیز رجوع کنید به طوسی، ج۵،ص۴۵۴؛ واقدی، ج۳، ص۱۰۸۹؛ قس ابن سعد، ج۲، ص:۱۷۳ پنج شب باقی مانده از ذیقعده). در منابع اهل سنّت آمده است که حضرت یک شب را در میقات ذوالْحُلَیفه* گذراند و سپس به سوی مکه حرکت کرد (رجوع کنید به بخاری، ج۲، ص۱۴۷؛ ابوداوود، ج۲، ص۳۷۵؛ بیهقی، ج ۷، ص ۸۳) اما طبق حدیث امام صادق، آن حضرت در همان روزی که به میقات رسید، مُحرم شد و شب را در میقات نماند (نیز رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص ۲۴۸ـ۲۴۹).در میقات، پیامبر آداب احرام را به مردم آموخت. ابتدا غُسل کرد و برای حج قِران مُحرم شد (همان، ج ۴، ص ۲۴۵؛ مجلسی، ج ۱۷، ص ۱۱۱). جامه احرامش دو تکه پارچه پنبه ای ندوخته بافت یمن بود که به هنگام مرگ، کفن وی شد (همان، ج ۴، ص ۳۳۹)، سپس نماز ظهر را در مسجد شجره به جا آورد (همان، ج۴، ص۲۴۸ـ۲۴۹) و بر کوهان شترانی که برای قربانی به همراه داشت، علامت زد (واقدی، ج ۳، ص۱۰۹۰؛ فیروزآبادی، ص۷۰). بعدها در مسیر پیامبر، در جاهایی که آن حضرت نماز خوانده یا استراحت کرده بود، مسلمانان چند مسجد ساختند (رجوع کنید به مرجانی، ص۲۸۰ـ۲۹۰؛ سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۱ـ۱۰۲۰). پیامبر در ذی طُوی، نزدیک مکه، یک شب را گذراند (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۹۱۹) و در آخر روز چهارم ذیحجه به مکه رسید (کلینی، ج ۴، ص ۲۴۵). روز بعد، پیامبر با یارانش از در بنی شیبه وارد مسجدالحرام شد (واقدی، ج ۳، ص ۱۰۹۷؛ کلینی، ج ۴، ص۲۵۰) و به سوی کعبه رفت و بر حجرالأسود دست مالید (اصطلاحاً: استلام حَجَر) و سپس به طواف کعبه پرداخت (کلینی، ج۴، ص ۲۴۵). پیامبر سوار بر شتر طواف نمود (واثقی، ص ۱۰۶ـ۱۱۰) و در پایان، یک بار دیگر بر حجرالأسود دست مالید (کلینی، همانجا) و بر آن بوسه زد و گریه ای طولانی سرداد (ابن ماجه، ج ۲، ص ۹۸۲)، سپس پشت مقام ابراهیم علیه السلام دو رکعت نماز طواف گزارد (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۸۷؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۵، ۲۴۹ـ ۲۵۰)، بعد از آب چاه زمزم نوشید و دعا کرد و پس از آن به سوی کوه صفا رفت (کلینی، ج۴، ص۲۵۰؛ ابن شهید ثانی، ج۳، ص۲۶۰) و فرمود چون خدا اول از صفا نام برده (رجوع کنید به بقره: ۱۵۸) سعی بین صفا و مروه را از صفا آغاز می کنیم (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۸۸؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۵). چون بر صفا مستقر شد، رو به سوی رکن یمانی کعبه کرد و مدتی طولانی به ذکر و ثنای الهی پرداخت (کلینی، ج ۴، ص ۲۴۶)، سپس از صفا به سوی مروه حرکت کرد و مقداری از راه را لُکّه رفت (رجوع کنید به مسلم بن حجاج، همانجا). چون به مروه رسید، درنگ کرد و دعا خواند (کلینی، همانجا). ظاهراً حضرت این مسیر را سواره پیموده است (رجوع کنید به واقدی، ج۳، ص۱۰۹۹؛ واثقی، ص۱۳۳ـ ۱۳۵). پیامبر، در پایان سعی به مسلمانان چگونگی حج تمتع را ــکه شامل عمره و حج است ــ آموخت. تا آن زمان، در موسم حج، فقط حج اِفراد و حج قِران را می شناختند و انجام دادن عمره در موسم حج را ناروا می دانستند، به همین جهت برخی مسلمانان با سختی، این حکم را پذیرا شدند (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۸۸ـ۸۸۹؛ کلینی، همانجا).پیامبر از زمان ورود به مکه تا هشتم ذیحجه در خانه ای منزل نکرد، بلکه در خیمه ای در بیرون مکه، در اَبْطَح (بَطحاء)، به سر برد (واقدی؛ کلینی، همانجاها). حضرت علی علیه السلام، که با گروهی از یمن آمده بود، در مکه به پیامبر پیوست (مسلم بن حجاج؛ کلینی، همانجاها). در این سفر، پیامبر با پارچه هایی که بافت یمن بود، کعبه را پوشاند (واقدی، ج ۳، ص۱۱۰۰؛ ازرقی، ج ۱، ص ۲۵۳؛ مسعودی، ص ۲۷۶؛ فاسی، ج ۱، ص۲۳۰) و به اهل مکه و مجاوران آنجا توصیه کرد که مَطاف، حجرالأسود، مقام ابراهیم علیه السلام، و نیز صف اول نماز جماعت را از دهم ذیقعده تا برگشت حجاج، به آنان اختصاص دهند (متقی، ج ۳، جزء۵، ص ۲۲). آن حضرت، مانند پیشینیان، حجاج را اطعام کرد (ابن فهد، ج ۱، ص ۵۶۷).روز هشتم ذیحجه هنگام غروب آفتاب، پیامبراکرم و مسلمانان به سوی منا حرکت کردند و شب را در آنجا گذراندند و صبح نهم ذیحجه، پس از طلوع آفتاب، به سوی عرفات رفتند. چون کاروان به نَمِرَه (وادی عُرَنه) در جوار عرفات رسید، توقف کرد و پیامبر و مسلمانان در آنجا خیمه زدند و رسول خدا خطابه تاریخی خود را در آنجا ایراد کرد. آنگاه به عرفات رفت و در آنجا توقف کرد و تا غروب آفتاب به دعا و ذکر الهی پرداخت (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۸۹ـ۸۹۰؛ نیز رجوع کنید به کلینی، ج ۴، ص ۲۴۶ـ ۲۴۷؛ قاضی نعمان، ج ۱، ص ۳۱۹؛ برای آشنایی با اهمیت و محتوای آن خطابه رجوع کنید به مسلم بن حجاج، همانجا؛ واثقی، ص ۱۷۶ـ۱۹۱).بنابه روایتی از امام صادق علیه السلام، عید غدیر، یعنی هجدهم ذیحجه، روز جمعه بود (رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص ۳۹۴). بنا بر این روایت، روز وقوف در عرفات چهارشنبه نهم ذیحجه بوده است؛ اما به گفته سیوطی، از مورخان اهل سنّت، از خلیفه دوم نقل شده که وقوف در عرفات در حجةالوداع مصادف با روز جمعه بوده است (ج ۳، ص ۱۹).هنگام غروب خورشید، پیامبر بر شتر سوار شد و به سوی مُزْدَلِفَه (مشعرالحرام) حرکت نمود (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۹۰ـ ۸۹۱؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۷؛ بیهقی، ج ۷، ص۲۶۰) و به مسلمانان توصیه کرد که به آرامی، مسیر را بپیمایند (کلینی، همانجا؛ طوسی، ج ۵، ص ۱۸۷). حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم در مکان مناسبی در مشعرالحرام، نماز مغرب و عشا را باهم به جاآورد (طوسی، ج ۵، ص ۱۸۸) و مدتی استراحت کرد. سحرگاه به عبادت و ذکر الهی ــکه دستور اکید در موسم حج است ــ پرداخت (واثقی، ص ۲۱۱ـ۲۱۶) و با طلوع خورشید، به سوی منا حرکت کرد و مستقیم به سوی جمره عقبه رفت و هفت ریگ به آن پرتاب کرد (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص۸۹۱ـ۸۹۲؛ قاضی نعمان، ج۱، ص ۳۲۲ـ۳۲۳؛ نوری، ج۱۰، ص۶۷)، سپس به سوی قربانگاه رفت و از یکصد شتری که برای قربانی از مدینه به همراه آورده بود (کلینی، ج ۴، ص ۲۴۸)، سی و چند شتر را به حضرت علی داد تا برای خود قربانی کند و شصت و چند شتر را خود قربانی کرد. آن دو، اندکی از گوشت قربانی خوردند و باقی را صدقه دادند (مسلم بن حجاج، ج ۱، ص ۸۹۲؛ قس کلینی، ج۴، ص۲۴۷؛ طوسی، ج۵، ص۲۲۷). آنگاه معمربن عبداللّه بن حراثه (یا حارثه) موی سر پیامبر را، به دستور خود ایشان، تراشید (کلینی، ج ۴، ص۲۵۰؛ طوسی، ج۵، ص ۴۵۸) و حضرت پس از انجام دادن تکالیف شخصی و پاسخ دادن به برخی پرسشهای مردم درباره مناسک حج (رجوع کنید به قاضی نعمان، ج ۱، ص۳۳۰)، به مکه رفت و کعبه را طواف کرد و نماز ظهر را در مسجدالحرام به جا آورد (مسلم بن حجاج، همانجا؛ کلینی، ج ۴، ص ۲۴۸)، سپس به منا برگشت و تا روز سوم تَشریق* را در آنجا گذراند و سپس رَمْی جمره* کرد و از منا بیرون رفت (کلینی، همانجا). خطابه کوتاهی از آن حضرت روایت شده که در مسجد خَیف در منا ایراد کرد (رجوع کنید به ابن ماجه، ج ۱، ص۸۴ـ۸۵؛ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰۲؛ کلینی، ج ۱، ص۴۰۳ـ۴۰۴).چون مراسم حج به پایان رسید و رسول خدا پیش از ظهر سیزدهم ذیحجه از منا به سوی مکه رفت، در ابطح خیمه زد (واقدی، ج ۳، ص ۱۰۹۹ـ۱۱۰۰؛ کلینی، همانجا) و به مسلمانان دستور داد پس از انجام دادن مناسک حج، در بازگشت به خانه و وطن خود شتاب کنند (دارقطنی، ج ۱، جزء۲، ص ۳۰۰؛ حاکم نیشابوری، ج ۱، ص ۴۷۷؛ متقی، ج ۳، جزء۵، ص ۱۱) و خود سحرگاه شب چهاردهم ذیحجه، پیش از دمیدن سپیده، از مکه به سوی مدینه حرکت کرد (ابن ابی شیبه، ج ۴، ص ۴۹۶). روز هجدهم ذیحجه، در نزدیکی جُحْفه به جایی به نام غدیر خُم رسیدند. در آنجا پیامبر، به فرمان الهی (رجوع کنید به مائده: ۶۷)، حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود منصوب کرد (رجوع کنید به ابن مغازلی، ص ۱۶ـ۱۸؛ امینی، ج ۱، ص ۵۰۸ـ۵۴۱). پس از آن، کاروان به سوی مدینه به راه افتاد و احتمالا در ۲۴ ذیحجه به مدینه رسید (واثقی، ص ۳۳۵). روزهای آخر ذیحجه پیامبر اکرم در مدینه بود (رجوع کنید به ابن هشام، ج ۴، ص ۲۵۳).سفر حج پیامبر بین ۲۸ تا ۳۰ روز طول کشید. آیه اکمال دین (رجوع کنید به مائده: ۳) از آیاتی است که مسلّمآ در حجةالوداع نازل شده است (عیاشی؛ بحرانی؛ طباطبائی، ذیل آیه). عده حاجیان در این سفر، به اختلاف، از ۰۰۰، ۱۲۰ تا ۰۰۰، ۱۵۰ نفر ذکر شده است که بسیاری از آنان پیاده به این سفر آمده بودند (رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۲۹۵؛ طوسی، ج ۵، ص ۱۱؛ سبط ابن جوزی، ص ۳۷، پانویس ۱؛ کردی، ج ۱، جزء۲، ص ۲۲۹؛ امینی، ج ۱، ص ۳۲)؛ اما گمان نمی رود که بیش از پنجاه هزار نفر در آن حضور داشته اند (واثقی، ص ۳۳۷ـ۳۴۲).نیز رجوع کنید به غدیرخم*

منابع : علاوه بر قرآن؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، بیروت ۱۴۱۴؛ ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش؛ همو، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴؛ ابن سعد (بیروت)؛ ابن شهیدثانی، منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ـ۱۳۶۵ش؛ ابن فهد، اتحاف الوری باخبار ام القری، چاپ فهیم محمد شلتوت، مکه ]۱۹۸۳ـ ? ۱۹۸۴[؛ ابن ماجه، سنن ابن ماجة، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ ابن مغازلی، مناقب الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، چاپ محمدباقر بهبودی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ ابن هشام،السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶؛ سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، استانبول۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیهامن الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳ /۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش؛ عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة والادب، قم۱۴۱۶ ـ ۱۴۲۲/۱۹۹۵ـ۲۰۰۲؛ هاشم بن سلیمان بحرانی،البرهان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمودبن جعفر موسوی زرندی، تهران ۱۳۳۴ش، چاپ افست قم ]بی تا.[؛ محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری ،]چاپ محمد ذهنی افندی[، استانبول۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، ]بی تا.[؛ علی بن عمر دارقطنی، سنن الدارقطنی، چاپ عبداللّه هاشم یمانی مدنی، مدینه۱۳۸۶/۱۹۶۶؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ علی بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا بأخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴؛ سیوطی؛ طباطبائی؛ محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛ محمدبن مسعود عیاشی، التفسیر، قم ۱۴۲۱؛ محمدبن احمد فاسی، شِفاء الغَرام بأخبار البلدالحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه ۱۹۹۹؛ محمد بن یعقوب فیروزآبادی، سفرالسعادة، بیروت۱۳۹۸/۱۹۷۸؛ نعمان بن محمد قاضی نعمان، دعائم الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، چاپ آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره ]۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵[، چاپ افست ]قم،بی تا.[؛ محمدطاهر کردی،التاریخ القویم لمکة و بیت اللّه الکریم، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛ کلینی؛ علی بن حسام الدین متقی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۱۷، چاپ محسن حسینی امینی، تهران ۱۳۶۵ش؛ عبداللّه بن عبدالملک مرجانی، بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ دارالهجرة المختار، چاپ محمد شوقی مکی، ریاض ۱۴۲۵؛ مسعودی، تنبیه؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱ /۱۹۸۱؛ حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸؛ حسین واثقی، حجةالوداع کما رواها اهل البیت، قم ۱۴۲۵؛ محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛ یعقوبی، تاریخ.

نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده