حبیبی برگُشادی، شاعر آذربایجانی سده نهم در دربار صفوی و عثمانی. وی از اهالی شهر برگُشادِ ناحیه گوکچایقرهباغ بود (دولتآبادی، ص 169). از زندگی او آگاهی دقیقی در دست نیست. نام و اصلیت وی در تذکرهها متفاوت است؛ صبا صاحب تذکره روز روشن (ص 187) ــکه به اشتباه نام او را جیشی (جیشی آذربایجانی) آورده ولی مشخصات حبیبی را ذکر کرده ــ وی را «ترکینژاد» گفته، تربیت نیز ذیل «حبیبی» به معرفی او پرداخته و در عین حال به تبع مؤلف تذکره روز روشن، در اثر خود ذیل «جیشی» او را از تراکمه (ترکمنان) آذربایجان دانسته و افزوده است که احتمال دارد این دو تن یک نفر بوده باشند. اما سامی (ذیل «حبیبی») وی را صریحآ ایرانی، و قنالیزاده (ج 1، ص 279ـ280) نیز وی را از «دیار عجم» (ایرانی) خوانده است. بهنوشته ساممیرزای صفوی (ص 357ـ 358)، «مولانا حبیبی برگشادی» در کودکی چوپانی میکرد و اتفاقآ یعقوب آققوینلو (حک : 883ـ 896) را که عازم شکار بود دید و در گفتگویی، ذکاوت بسیارش موردتوجه یعقوب قرار گرفت و درنتیجه، به دربار برده شد و در آنجا تربیت یافت. بنابر این روایت و با این فرض که حبیبی هنگام روبهرو شدن با سلطان آققوینلو، یعنی اندکی بعد از 883، هفت یا هشت ساله بوده است، میتوان تاریخ تولد او را حدود 875 دانست (د.ا.د.ترک، ذیل «حبیبی»).حبیبی ظاهرآ نخستین اشعار خود را در دربار یعقوب سروده است (همانجا). پس از درگذشت یعقوب در 896، حبیبی به خدمت شاهاسماعیل اول صفوی (حک : 907ـ930) پیوست و ملکالشعرای دربار او شد (دولتآبادی، همانجا). احراز چنین منصبی در دربار شاهاسماعیل، که خود (با تخلص خطایی) شاعر بود، نشان میدهد که حبیبی در روزگار وی به اوج شهرت رسیده بوده است (د.ا.د.ترک، همانجا).بهنوشته قنالیزاده (همانجا)، حبیبی در عهد سلطان بایزید عثمانی به آناطولی رفته، اما وی دلیلی برای این نقل مکان نیاورده و باتوجه به ملکالشعرا بودن و شیعه بودن حبیبی، اینکه وی با اختیار خود ترک دیار کرده و نزد پادشاه سنّیمذهب عثمانی رفته باشد مقبول به نظر نمیرسد. مضافآ اینکه گویا پس از تصرف تبریز (920) از سوی سلطان سلیم اول عثمانی (حک : 918ـ926)، وی 1700 هنرمند ایرانی را به همراه خانوادههایشان به استانبول برده که حبیبی نیز بین آنها بوده است (د.ا.د.ترک، همانجا).تاریخ دقیق فوت حبیبی معلوم نیست. وی در عهد سلیم اول درگذشت (قنالیزاده، همانجا) و به سبب جعفریمذهب بودن و بنابر وصیتش، در خانقاه جعفرآباد استانبول به خاک سپرده شد (اولیاچلبی، ج 1، ص 411).حبیبی حروفیمسلک بود و اشعار صوفیانه و عاشقانه میسرود (اولیاچلبی؛ دولتآبادی، همانجاها). چون اشعار وی به زبان ترکیآذری بوده است، تذکرهنویسان شعر او را دارای اسلوبی «عَجَمانه» (بهمفهوم «غیرترکی عثمانی») دانستهاند (رجوع کنید به سامی؛ قنالیزاده، همانجاها نیز رجوع کنید به د.ا.د. ترک، همانجا). حبیبی، پس از عمادالدین نسیمی (سده نهم)، بیشترین اثر را بر شاعران پس از خود که به ترکی آذری شعر میگفتند، نهاده است (د.ا.د.ترک، همانجا) تا جایی که فضولی (سده دهم) و شاهاسماعیل اول و چند شاعر دیگر آذربایجانی برای شعر او نظیره گفته و برخی اشعارش را تضمین کردهاند (مجیدزاده، ص 3ـ4). برخی شاعران سده دهم عثمانی نیز برای اشعار حبیبی نظیره سرودهاند (د.ا.د.ترک، همانجا). از شعر فارسی حبیبی ظاهرآ تنها دو بیت بر جا مانده است که مهارت او را در سرودن به این زبان نیز نشان میدهد (رجوع کنید به تربیت، همانجا؛ دولتآبادی، ص170).حبیبی را عالم، متفنن و اهل سیر و سیاحت گفتهاند (رجوع کنید به سامی؛ قنالیزاده، همانجاها). او پیش از عزیمت به آناطولی، صاحب دیوان شعر بوده و بسیاری از اشعار او، در جامعالنظائر حاجیکمال اگردیری (پایان تألیف در 918) نقل شده (د.ا.د.ترک، همانجا) که فؤاد کوپرولو آنها را در استانبول (1304ش/1925 و 1311ش/ 1932) انتشار داده است. این اشعار در باکو (1359ش/1980)، به همت عزیزآقا محمدوف، و در تهران (1360ش) با مقدمه حسن مجیدزاده (ساوالان)، بهچاپ رسیده است. چاپ تهران حاوی 42 غزل، سه قصیده، یک مسدس و یک قطعه است (مجیدزاده، ص 14ـ18).منابع : اولیا چلبی؛ محمدعلی تربیت، دانشمندان آذربایجان، تهران 1314ش؛ عزیز دولتآبادی، سرایندگان شعر پارسی در قفقاز، تهران 1370ش؛ ساممیرزای صفوی، تذکره تحفه سامی، چاپ رکنالدین همایونفرّخ، تهران 1384ش؛ شمسالدینبن خالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛ محمدمظفر حسینبن محمد یوسفعلی صبا، تذکره روز روشن، چاپ محمدحسین رکنزاده آدمیت، تهران 1343ش؛ حسن قنالیزاده، تذکرة الشعراء، چاپ ابراهیم قُتلق، آنکارا 1978ـ1981؛ حسن مجیدزاده، اون بئشینجی عصرین قدرتلی شاعری، حبیبی، تهران 1360ش؛TDVIA, s.v. "Habibi" (by Sasani Cingiz Sadikoglu).