حبیبالسیر فی اخبار افراد البشر، کتابی در تاریخ عمومی تا سال 930، به فارسی، تألیف محمدبن غیاثالدین خواندمیر*. این کتاب، که به اختصار حبیبالسیر نامیده میشود، مشتمل است بر دیباچه و افتتاح و سه مجلد یا درج (هر مجلد شامل چهار جزو یا عِقد) و خاتمه. در دیباچه، حمد و ثنای خدای تعالی و نعتِ پیامبر اسلام و حضرت علی و ائمه علیهمالسلام و نیز فواید علم تاریخ و اخبار، ممارست مؤلف بر این علم، ذکر نام و نسب مؤلف و تألیفاتی که داشته و سبب تألیف کتاب، و در افتتاح درباره مخلوقات و خلق شدن طبقات آسمان و زمین و بیان احوال جنّیان و حکومت و ریاست ابلیس در میان ایشان مطالبی ذکر شده است.مجلد اول، در احوال انبیا و حکما، ملوک عجم و عرب و قیصران تا ظهور اسلام، احوال پیامبر اسلام و وقایع دوره خلفای نخست است. مجلد دوم، در بیان مناقب و مفاخر ائمه اثناعشر، وقایع دوران بنیامیه و بنیعباس و پادشاهان معاصر عباسیان (از طاهریان تا سلطان جلالالدین خوارزمشاه) است. مجلد سوم مشتمل است بر ذکر وقایع سلطنت خانهای ترکستان، حکومت چنگیزخان و جانشینان او بر ایران تا احوال سلطان احمد تگودار*، همچنین درباره ملوک مصر، قراختاییان کرمان، آلمظفر، اتابکان لرستان، ملوک رستمدار، ملوک طبرستان، سربداران و ملوک کرت، احوال امیرتیمور گورکان و اولاد و احفاد او و نیز گروهی از رجال و سادات و سرانجام درباره ظهور دولت صفویه و احوال شیخصفیالدین، صدرالدین موسی، سلطان حیدر و شاهاسماعیل اول صفوی و طایفهای از علما و سادات. خاتمه کتاب نیز در ذکر بدایع و غرایبِ ربع مسکون و عجایب وقایع جهان است.خواندمیر تألیف کتاب را در 927 آغاز کرد ولی پس از بروز فتنه در هرات و کشته شدن غیاثالدین امیرمحمد حسینی وزیرــ که خواندمیر به تشویق وی شروع به نوشتن کتاب کرده بودــ حدود هشت ماه تألیف کتاب متوقف شد و مجددآ در زمان حکومت دورمیشخان در هرات، از جانب شاهاسماعیل اول صفوی و با تشویق کریمالدین حبیباللّه ساوجی وزیر، تألیف آن را از سر گرفت و در ربیعالاول 930 کتاب را به پایان رساند و آن را به نام همین وزیر، حبیبالسیر نامید (رجوع کنید به خواندمیر، 1362ش، ج 1، ص 4، 8ـ9، مقدمه همائی، ص 14ـ 15، ج 4، ص 581ـ584). مادّه تاریخ خاتمه کتاب سهتاست : «آثار الملوک و الانبیاء» و «خبر از جهانیان» در ضمن یک بیت، و نیز «اخباره صحیحه» به نقل از شعری از شهابالدین احمد خفری که به حساب جمل هر سه 930 میشود (رجوع کنید به خواندمیر، 1362ش، ج 4، ص 701ـ702).حبیبالسیر، پس از روضةالصفا، معروفترین تاریخ فارسیِ بعد از دوره مغول بهشمار میرود (همان، مقدمه همائی، ص 11). ویژگی حبیبالسیر، در مقایسه با دیگر تاریخهای فارسی، جامعیت و تنوع مطالب و ابتکار مؤلف در تاریخنگاری است. قصهها، اساطیر، افسانهها و گاه خرافاتی که مؤلف حبیبالسیر از دورههای پیش از اسلام یا از دوران اسلامی در کتاب خود جای دادهاست، نشاندهنده تاریخ تحول افکار و شرح رموز و اسرار روایات و داستانهای ملی و مذهبی است و برای فهم تاریخ مطالب سودمندی دارد؛ ضمنآنکه درک درست بسیاری از امثال و قصص که در قرآن کریم آمده است و نیز تفسیر برخی آیات نیازمند دانستن آنها است (همان مقدمه، ص 22، 25ـ26).ویژگی دیگر این کتاب، بسط مطالب عهد تیموری و اوایل حکومت صفوی است و از این لحاظ بر روضةالصفا نیز ترجیح دارد. خواندمیر در آخر هر دوره تاریخی، فصلی را به شرح احوال وزیران، بزرگان سادات و مشایخ، عالمان دینی و شاعران و هنرمندان معروف اختصاص داده است و این نوآوری در مورخان پس از وی، همچون اسکندربیگ منشی، مؤلف عالمآرای عباسی، نیز تأثیر گذارده است (همان، ص 31، 36ـ 37؛ بهار، ج 3، ص 206، پانویس 1). البته باید توجه داشت که کمیت و شرح احوال این افراد در مجلد سوم و پایان کتاب، بیشتر و بهتر میشود. اصولا وقایع 57 سالِ میانه سالهای 873 (که میرخواند از تحریر دنباله تاریخ روضةالصفا بازمانده و خواندمیر کار او را به انجام رسانده است) تا 930 که تاریخ پایان تألیف حبیبالسیر است، چون حوادث عصر خواندمیر را دربردارد، مهمترین و متقنترین بخش کتاب بهشمار میرود (خواندمیر، 1362ش، همان مقدمه، ص 33، 36).جزء اول از مجلد سوم که درباره چنگیزخان و جانشینان اوست، بسیار گسترده است و ظاهرآ برای نوشتن آن، از تاریخ مبارک غازانی (رجوع کنید به جامعالتواریخ*)، تألیف خواجه رشیدالدین فضلاللّه همدانی، بهره گرفته است. اطلاعات حبیبالسیر درباره رجال و وزرای عهد مغول و تیموریان تا زمان سلطان حسین بایقرا، خلاصه مندرجات کتاب دستورالوزراء، از تألیفات دیگر خواندمیر، است (همو، 1324ش، مقدمه اقبال آشتیانی، ص ج). اثر دیگر خواندمیر، به نام خلاصةالاخبار، از تألیفات نخستین او در 905 است که اساس تألیف حبیبالسیر قرار گرفت (همان، مقدمه نوائی، ص یه). خاتمه کتاب نیز به منزله قسمت جغرافیای کتاب و مسالک و ممالک است (همو، 1362ش، همان مقدمه، ص 12).نگارش کتاب به شیوه تاریخی روضةالصفا و برداشتی از آن است. لذا نثر حبیبالسیر در مقدمه و عناوین و پیش درآمد شرح احوال، منشیانه و آراسته به صنایع ادبی معمول، آن هم به اعتدال، است و قسمتهای دیگر کتاب نثر روانی دارد. ویژگی دیگر نثر کتاب، بهکار بردن جملههای وصفی است که از قرن نهم در نثر فارسی وارد شده است (همان مقدمه، ص 38).حبیبالسیر نخستین بار در 1263 در بمبئی، چاپ سنگی شد (همان، ص 42؛ قس مشار، ج 2، ستون 1718ـ1719). سپس، در 1271 و 1272 در تهران چاپ سنگی گردید. در 1333ش، از روی چاپ بمبئی، در چهار جلد چاپ سربی شد که بعدها چند بار به طریقه افست، از جمله در 1353ش تجدید چاپ شد. بر این چاپ، جلالالدین همائی مقدمهای نوشته و محمد دبیرسیاقی برای هر جلد فهرستی تهیه کرده است. منتخباتی از این کتاب به زبانهای ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و روسی ترجمه شده است (رجوع کنید به استوری، ج 2، ص 563ـ565).منابع : چارلز آمبروز استوری، ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ترجمه یو. ا. برگل ]به روسی[، مترجمان: یحیی آرینپور، سیروس ایزدی، و کریم کشاورز، چاپ احمد منزوی، تهران 1362شـ ؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران 1355ـ1356ش؛ غیاثالدینبن همامالدین خواندمیر، تاریخ حبیبالسیر فی اخبار افراد البشر، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1362ش؛ همو، رجال کتاب حبیب السیر: از حمله مغول تا مرگ شاهاسمعیل اوّل، گردآورده عبدالحسین نوائی، تهران 1324ش؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران 1350ـ1355ش.