حَبّهخاتون، موسیقیدان، شاعر و به قولی ملکه کشمیر در اواخر سده دهم و اوایل سده یازدهم. نام اصلی وی زون، به معنای ماه، بود (صوفی ، ج 2، ص 389؛ قس کهویهامی، حصه 2، ص 296، پانویس :1 مهتاب). از تاریخ دقیق تولد او اطلاعی در دست نیست. وی بین سالهای 948 تا 960 در خانوادهای کشاورز در چندههار، روستایی در اطراف سرینگر(مرکز ایالت جامو و کشمیر)، زاده شد (سادهو، ص 17؛ کهویهامی، حصه 2، ص 296؛ بخاری، 1989، ص50). با وجود معمول نبودن تحصیل دختران روستایی، او در همان روستا تحصیل کرد (سادهو، ص 19). وی پس از ازدواجی ناموفق، که موضوع ترانههای او را به شکایت و گِله از روزگار سوق داد (کهویهامی، همانجا)، بنابه روایتی افسانهآمیز با درویشی به نام خواجه مسعود ملاقات کرد که به زون، حُب خاتون لقب داد و همین لقب بهتدریج به حَبّهخاتون بدل شد (سادهو، ص 22ـ23؛ قریشی، ص 371ـ372). بنابر همین روایت، یوسفشاه چَک (رجوع کنید به چکها*) در زمان ولیعهدیش روزی آواز اندوهناک او را شنید و از او خواستگاری کرد (سادهو، ص 29ـ30؛ قریشی، ص 372؛ کهویهامی، همانجا). زون پس از جدایی از همسرش، در 987 با یوسفشاه چک ازدواج کرد و پس از بر تخت نشستن وی، ملکه کشمیر گردید (بزاز، ص 282؛ قریشی، ص 373). صوفی (ج 2، ص390) او را «نورجهان کشمیر» خوانده است. برخی در وجود تاریخی او تردید دارند (رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم، تکمله 5ـ6، ذیل مادّه)، اما برخی شواهد، از جمله مکانهایی در کشمیر که به نام حبّهخاتون خوانده شده و در دوره یوسفشاه رونق داشتهاند و نیز کثرت اشعار منسوب به او، میتواند مؤید وجود تاریخی وی باشد (همانجا).با حمله اکبر به کشمیر در صفر 994، یوسفشاه به بنگال تبعید شد و در 1002 درگذشت (بخاری، 1984، ص 124؛ سادهو، ص 44؛ د.اسلام، همانجا). پس از مرگ او، حبّهخاتون در روستای پانته چهوک، در سرینگر، در کنار مسجدی که بعدها به نام او مشهور شد، در کلبهای خلوت گزید و تا هنگام مرگ در 1013 در آنجا بهسر برد. او را در همان مکان به خاک سپردند (بخاری، 1984؛ صوفی، همانجاها). بنابر قولی دیگر، حبّهخاتون پس از تبعید یوسفشاه، در پی او به بنگال رفت و پس از وفات، در کنار همسرش بهخاک سپرده شد (سادهو، همانجا؛ بخاری، 1989، ص 53).سرودههای حبّهخاتون زبانزد مردم کشمیر است. اشعار او که گاه در اوزان شعر فارسی، چون بحر رمل، سروده شده (رجوع کنید به بخاری، 1989، ص 51)، در قالب نوعی غزل است، که به زبان کشمیری وَژْن نامیده میشود (سادهو، ص 55). او اشعار عاشقانهای نیز سروده است که لُل خوانده میشود (د.اسلام، همانجا؛ بزاز، ص 281). ترانههای شاد او را در مراسم جشن و سرور میخوانند (د. اسلام، همانجا). این ترانهها فاقد قیود عروضیاند، اما وزن و آهنگ خاصی دارند (سادهو، ص 47؛ بخاری، 1984، ص 123).حبّهخاتون به اصول و قواعد موسیقی ایرانی و هندی تسلط داشت و در مقابل مقام راست در موسیقی ایرانی، مقام راست کشمیری را پدید آورد که در موسیقی این سرزمین مقام مهمی است (بخاری، 1989، همانجا؛ بزاز، ص 102؛ سادهو، همانجا). او در سرودن مقام عراق نیز شهرت داشت (بخاری، 1984، همانجا). کلام حبّهخاتون پرسوز و گداز و سرشار از اصطلاحات و واژههای روستایی است. ترانههای او دارای چند بند و هر بند از سه یا چهار مصراع تشکیل شده است که مصراعهای اول و سوم آن هم قافیهاند و گاه تمام ترانه مردّف است (سادهو، ص 59).شعر حبّهخاتون پیروانی نیز داشته است، از جمله شاعرانی چون اکملالدینبیگ (متوفی 1135) و مهجور (متوفی 1332ش؛ همان، ص 62). فرهنگستان هنر و زبانهای جامو و کشمیر مجموعهای از ترانهها و غزلهای او را منتشر کرده است (همان، ص 18).منابع : محمدیوسف بخاری، کأشر شاعری، لاهور 1984؛ همو، کشمیری زبان و ادب کی مختصر تاریخ، اسلامآباد 1989؛ شیام لعل سادهو، حبه خاتون، ترجمه محمدزمان آزرده، دهلینو 1999؛ محمد عبداللّه قریشی، آئینه کشمیر، لاهور: آئینه ادب، ]بیتا.[؛ غلامحسن کهویهامی، تاریخ حسن، حصه 2، سرینگر: حکومت جمون و کشمیر، محکمه تحقیق و اشاعت، ]بیتا.[؛Prem Nath Bazaz, The history of struggle for freedom in Kashmir: cultural and political, Islamabad 1976; EI2, suppl. fascs. 5-6, Leiden 1982, s.v. "Habba Khatun" (by Mohibbul Hasan); Ghulam Muhyi'd Din Sufi, Kashir: being a history of Kashmir from the earliest times to our own, Lahore 1948-1949.