حَبله رود، ریزابه رودخانه گُلو و رودی دائمی در فیروزکوه و گرمسار. این رود به طول حدود 240 کیلومتر، از ارتفاع حدود 800 ، 2 متری دامنه کوههای سائو و شاهمحمد قله و هما، در شمالشرقی فیروزکوه، از کوهستان البرز سرچشمه میگیرد و به نام رود گورسفید با مسیر عمومی شمالی ـ جنوبی، از دامنه شمالی کوه مارآب/ ماراب عبور میکند، سپس به سمت مغرب تغییر مسیر میدهد و نخست با رودخانه ساواشی مخلوط میشود و فیروزکوه نام میگیرد. این رود پس از پیوستن به نمرود در حوالی دهستان حبلرود/ هبلرود، حبلهرود را تشکیل میدهد و در 46 کیلومتری جنوبشرقی گرمسار به رود گلو میپیوندد (افشین، ج 2، ص 374، 382، 378؛ جعفری، ج 2، ص 199ـ201؛ نقشه جمهوری اسلامی ایران؛ جغرافیای کامل ایران، ج 1، ص 479، محل ریزش آن را مسیله آورده است). قسمت علیای حبلهرود، از سرچشمه تا محل تلاقی آن با ساواشی، گورسفید نام دارد و حدود 36 کیلومتر است. حبلهرود در دشت گرمسار (دشت خوار) به شاخههای متعددی تقسیم میگردد و از آن برای آبیاری استفاده میشود. بقیه آب حبلهرود، پس از گذشتن از روستای علیآباد باقری، به سوی جنوبشرقی تغییر مسیر میدهد و در 46 کیلومتری جنوبشرقی گرمسار در ارتفاع 745 متری با پیوستن به رود گلو (یا ایوانکی)، که یکی از شاخههای رودخانه وَرَگی است، و پس از تلاقی با چند رود وارد حاشیه کویر میشود و در ریگزارهای شمالغربی دریاچه نمک (کویر گرمسار) فرومیرود (افشین، ج 2، ص 374، 378ـ379).حوضه آبریز حبلهرود در بُنِکوه گرمسار حدود 200، 3 کیلومترمربع و میانگین آبدهی آن در همین محل حدود 270 میلیون متر مکعب است. در سالهای پرباران (مواقع پرآبی) مقدار آبدهی آن به 522 میلیون مترمکعب نیز رسیده است. میانگین آبدهی لحظهای آن، 8ر6 مترمکعب است. سطح کل حوضه آبریز آن در مصب رودخانه با شاخههای آن بیش از 500 ، 21 کیلومترمربع است و چون مقدار زیادی از آب حبلهرود از چشمههای آهکی تأمین میشود نوسانات آبدهی آن کم است (همان، ج 2، ص 374ـ375).آب حبلهرود در قسمت علیا (سرآب) شیرین و مناسب است، اما با افزوده شدن شاخههای دیگر به آن و وجود سازندهای شیمیایی گچدار و نمکدار، آب رودخانه شور و نامناسب میگردد (همان، ج 2، ص 374، 383). بهطور کلی، منشأ شوری حبلهرود وجود تشکیلات و گنبدهای (تپههای) نمکی در بخش پایاب (سفلای حوضه آبریز) و زمینهای رُسی و کمی شورِ دشت گرمسار است (بهرامی، ص 605؛ اسدی، ج 2، ص 871).حبلهرود و سرشاخههای آن، در مسیر خود، قسمتهایی از زمینهای شهرستان فیروزکوه را آبیاری میکند (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 39، ص 2، 7، 14، 22، 60). راه تهران ـ مشهد و راهآهن تهران ـ مشهد و تهران ـ فیروزکوه از روی رودخانه و شاخههای حبلهرود عبور میکند (کیهان، ج 1، ص 88؛ اطلس راههای ایران، ص 41).ابودلف خزرجی در نیمه اول سده چهارم در معرفی دو شهر دماوند، به نامهای ویعه و شلمه/ شلمبه، به درهای به نام هیر/ هبر دارای درخت و آبهای معدنی و آبهای جاری که آب آن به خوار ری میرود، اشاره کرده است (ص 76). ابنحوقل در قرن چهارم (ص 379) از آب جاریِ شهر خوار، که از دماوند سرچشمه میگیرد، سخن گفته، که مقصود از آن حبلهرود است.ظاهراً نخستین بار ابناسفندیار در تاریخ طبرستان (تألیف در 613؛ ج 1، ص 124) به حبلهرود بهصورت «رزان بهبلهرود»، از نواحی تمیشه، اشاره کرده است. رشیدالدین فضلاللّه (ص 82) از قلعه استونابند هبلرود یاد کرده است. حمداللّه مستوفی نیز در قرن هشتم در کتاب نزهةالقلوب (ص 161ـ162) نوشته است که آبخوار از فیروزکوه میگذرد. روملو (ج 2، ص 997) در ذکر وقایع 909 آورده است که شاهاسماعیل برای قلع و قمع گروهی به فیروزکوه رفت و کنار حبلهرود اردو زد. بهگفته اسکندرمنشی در قرن یازدهم، امیرحسین کیا چلاوی، تمام مناطق رستمدار و جبال فیروزکوه دماوند و هبلرود و اطراف آن را تصرف کرد (ج 1، ص29). بهنوشته کمالالدوله قاجار (ص 181)، حبلهرود، جلگهخوار و حدود 62 قریه، آبادی و حاکمنشین ارادان (آرادان، شهری در شهرستان گرمسار) را آبیاری میکند. اعتمادالسلطنه (ج 1، ص 23ـ24) از نمرود نام برده است که برخی قرای معتبر فیروزکوه را سیراب میکرد و پس از پیوستن به دَلیچای، به بلوک خوار تهران میرسید. در 1334 پتروف (ص 83ـ84) نوشته که سرچشمه حبلهرود دامنههای جنوبیالبرز است و نسبت بارندگی در این دامنه از دامنههای شمالی آن بسیار کمتر است. هنگامی که این رود به درهها و دامنههای قشلاق میرسد در مجرای اصلی، آبی دیده نمیشود زیرا این رود به نهرهای متعدد تقسیم میشود و به مصرف آبیاری قطعات متفرق زمین میرسد. در زمستان،که مصرفآب در کشاورزی کمتراست، سطح آب در مجرای اصلی بالا میآید و رودی بزرگ تشکیل میدهد.حبلهرود، که به لهجه مازندرانی هَبْلِروُدْ یا هَلْبِروُدْ گفته میشود (هبلهرودی، مقدمه کیا، ص دو)، رودخانه خوار (غلامحسین مهندس، ص 13) نیز خوانده شده است. خوار نزدیک به هشتاد قریه دارد و با توجه به اینکه در بلوک خوار قناتی وجود ندارد، تمام آب رودخانه به مصرف کشاورزی میرسد و مازاد آن به زمین فرو میرود و با نفوذ این آبها، در دامنه کویر، زهوارهای متعدد تولید میشود. در توصیف رودخانه خوار و محسّنات آن آمده که در سرچشمه رود، مراتع بسیاری وجود دارد که احشام زیادی در آنجا چرا میکنند و رودخانه در هنگام طغیان، کودهای حیوانی و املاح معدنی را میشوید و به دشت گرمسار حمل میکند و پس از تهنشین شدن این املاح، دشت خوار، به خصوص زمینهای کویر جنوبی، یکی از بهترین و حاصلخیزترین زمینها بهشمار میرود (همانجا؛ کیهان، ج 1، ص 87). به نوشته مسعود کیهان (ج 3، ص 125)، حبلهرود آب لازم را برای پنبه ــکه دو برابر گندم آب نیاز دارد و مدت آبیاری آن 25 تا سی روز است ــ تأمین میکند.در 1333ش، «بِدِه» حبلهرود در قسمت گرمسار حداکثر یک هزار و حداقل دویست سنگ (هر سنگ = 3ر13 لیتر آب) در ثانیه آب داشت که، باتوجه به فصل بارندگی، از صد تا یکهزار سنگ متغیر و بهطور متوسط آب آن سیصد سنگ بود که 130 سنگ آن متعلق به املاک اربابی و 170 سنگ به مصرف شرب روستاهای خالصه میرسید (بهرامی، ص 603، 605). حبلهرود پس از رسیدن به جلگه خوار، در محلی به نام سرآب به سه شعبه لات (آبرفت طبیعی) سفید، لات فردان و لات کردوان تقسیم میشود. در جلگه گرمسار آب حبلهرود به 75 نهر تقسیم میشود که با نظامنامه مخصوص، زیرنظر کارکنان خالصههای خوار، میان قرای خالصه و اربابی قسمت میگردد (کیهان، ج 2، ص 355ـ356؛ بهرامی، ص 607).ظاهراً قبل از 1339ش، از دهانه رودخانه در نزدیکی کردان (کردوان)، لات جدیدی تشکیل شد که به بعضی از قرا خسارت وارد کرد، اما برای آبادیِ یک قطعه بزرگ از کویر بسیار سودمند بود (رجوع کنید به غلامحسین مهندس، ص 14).منابع : ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران [?1320ش[؛ ابنحوقل؛ مسعدبن مهلهل ابودلف خزرجی، سفرنامه ابودلف در ایران، با تعلیقات و تحقیقات ولادیمیر مینورسکی، ترجمه ابوالفضل طباطبائی، تهران 1354ش؛ نوشآذر اسدی، نگاهی به گرمسار: سرزمین خورشید درخشان، تهران 1378ش؛ اسکندر منشی؛ اطلس راههای ایران، تهران: گیتاشناسی، 1385ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، مطلعالشمس، چاپ سنگی تهران 1301ـ 1303، چاپ تیمور برهان لیمودهی، چاپ افست تهران 1362ـ 1363ش؛ یداللّه افشین، رودخانههای ایران، تهران 1373ش؛ تقی بهرامی، جغرافیای کشاورزی ایران، تهران 1333ش؛ میخائیل پلاتونوویچ پتروف، مشخصات جغرافیای طبیعی ایران، ترجمه ح. گلگلاب، تهران 1336ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ جغرافیای کامل ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش، 1366ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب؛ رشیدالدین فضلاللّه، کتاب تاریخ مبارک غازانی: داستان غازان خان، چاپ کارلیان، لندن 1358/1940؛ حسن روملو، احسنالتواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1384ش؛ غلامحسین مهندس، «اراضی کویرخوار»، مجله فلاحت و تجارت، دوره 3، ش 8 (1299)؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج :39 سمنان، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1368ش؛ محمدحسن کمالالدوله قاجار، مرل، و محمدکریم قاجار، جهان نمای مظفری، چاپ سنگی ]تهران 1316[؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ نقشه جمهوری اسلامی ایران: براساس تقسیمات کشوری، مقیاس 000،600، 1:1 تهران: گیتاشناسی، 1383ش؛ محمدعلی هبلهرودی، مجمعالامثال، ویراسته صادقکیا، تهران 1344ش.