حبشه، زبانها (یا زبانهای اتیوپی)، مجموعه زبانهای رایج در اتیوپی. این زبانها، به دو خانواده بزرگ افریقایی ـ آسیایی (یا حامی ـ سامی) و نیلی ـ صحرایی تعلق دارند. زبانهای مهم و پرگویشور اتیوپی جزو خانواده زبانی افریقایی ـ آسیاییاند. از زبانهای خانواده نیلی ـ صحرایی، که گویشوران چندانی در اتیوپی ندارند، برتا، گوموز، نوئر و کوناما هستند (رجوع کنید به لیووین، ص 191). خانواده افریقایی ـ آسیایی (مشتمل بر بیش از دویست زبان) مهمترین خانواده زبانی در شمال و شاخ افریقا و آسیای جنوب غربی است و تقریبآ دویست میلیون گویشور دارد (کریستال، ص 316). شاخههای اصلی این خانواده، زبانهای مصری (قبطی)، سامی (بزرگترین شاخه)، کوشی، اموتی، بربر و چادی هستند که از این میان، شاخههای سامی و کوشی و اموتی در اتیوپی رایجترند. شاخه کوشی (مشتمل بر حدود چهل زبان) بیش از پانزده میلیون گویشور در اتیوپی، سومالی، شمالغربی کنیا و نواحی مجاور آن دارد. آگاو یا کوشیِ مرکزی، که زبان اصلی اتیوپی قبل از استیلای سامیها بود، به زبانهای زیادی منشعب شده است که از آن میان، زبانهای سیدامو، عَفَریا دَناقل (دنقلی)، اُرمو یا گالا، و سومالی (زبان رسمی جمهوری سومالی) در اتیوپی رواج دارند (هتسرون، ص 648؛ لیووین، ص 186، 188). همه عفرزبانها مسلماناند. ارموزبانها (گالاها)، که در جنوبشرقی اتیوپی زندگی میکنند، درگذشته چند حکومت مسلمان داشتند. بیشتر آنان مسلمان یا مسیحی، و گروه اندکی نیز ارمومذهباند. بیشتر سومالی زبانها نیز مسلماناند ()دایرةالمعارف اقوام افریقایی(، ص 173، 230).شاخه اموتی شامل حدود چهل زبان است که در دره امو، در جنوب اتیوپی، رواج دارند (هتسرون، همانجا).بهرغم توضیحات مذکور، به نظر عبداللّه افندی میخائیل رعد (ص10) همه زبانهای حبشیِ قدیم و جدید، نیای سامی دارند و برخی اختلافات این زبانها و زبانهای سامیِ معروف سبب شده است تا برخی دانشمندان این زبانها را شاخهای از زبانهای کوشی* (منسوب به کوشیبن کنعان، که کلمه کوشیم، نام عبریِ حبشه قدیم، از آن گرفته شده است) بدانند. بنابه قول میخائیل رعد (همانجا)، عدهای دیگر از زبانشناسان و دانشمندان این زبانها را سابی (یا سَبّی/ سبائی، منسوب به شهر سبا، پایتخت قدیم حبشه) نامیدهاند.زبانهای مهم و پرگویشور اتیوپی جزو شاخه زبانهای سامی اتیوپیایی هستند. فلایش (ص 19ـ20) زبانهای سامی را به دو دسته شرقی و غربی تقسیم کرده و زبانهای سامی اتیوپیایی را زیرشاخه زبانهای عربی جنوبی (از دسته سامی غربی) قرار داده است. وی زبانهای سامی اتیوپیایی را به دو گروه تقسیم کرده است: زبان قدیم، که گِعز/ جِعز نام دارد؛ و زبانهای جدید، شامل زبانهای تیگره، تیگرینیا/ تیگرای اَمهَری/ امحری (زبان رسمی اتیوپی کنونی)، هَرَری، آگروبا، گَفَت و گوراگه (نیز رجوع کنید به گری، ص 6؛ )مقدمهای بر دستور زبان تطبیقی زبانهای سامی(، ص 15).ویلیام رایت (ص 26ـ27) زبانهای سامی جنوبی را به سه شاخه تقسیم کرده است: عربی شمالی؛ عربیِ جنوبی یا حِمْیری، که سبائی نیز نامیده میشود؛ و زبان جعز (یا حبشی یا اتیوپیایی) که زبانهای تیگره، تیگرینیا و امهری مهمترین بازماندههای آناند. به نظر رایت (ص 29)، زبان تیگره بسیار شبیه به جعز است، اما امهری با آن تفاوت زیادی پیدا کرده است.هتسرون (ص 655) زبانهای سامی اتیوپیایی را به دو دسته تقسیم کرده است: زبانهای سامی اتیوپیایی شمالی (شامل زبان منسوخشده جعز و زبانهای تیگره و تیگرینیا)، و زبانهای سامی اتیوپیایی جنوبی (شامل امهری، زبان تقریباً منسوخ آگروبا، هرری، گوراگه شرقی، زبان منسوخ شده گَفَت، سودو، گوگوت، موهر و گوراگه غربی).میخائیل رعد (ص 11ـ14) در تقسیمبندی دیگری زبانهای حبشه را به دو گروه تقسیم کرده است: زبانهایی که نوشته نمیشوند، از جمله سومالی، دناقلی، هرری، گوراگه و گالا؛ و زبانهایی که نوشته میشوند، از جمله امهری، تیگره، آگاو و هباب (این زبان مخلوطی از سه زبان جعز، تیگره و امهری است). به نظر او، زبانهای گروه دوم از یک نیای مشترک، یعنی زبان جعز، مشتق شدهاند و همگی به خطی واحد نوشته میشوند. اختلاف آنها همانند اختلاف زبانهای اروپایی است که ریشه لاتینی دارند.علاوه بر امهری، تیگره و تیگرینیا و هرری نیز زبانهای مهم اتیوپی محسوب میشوند. امروزه تیگرینیا زبان آموزش و ادبیات و رسانههای کشور اتیوپی است (کاگن، ص 424). این زبان، که بیشتر گویشورانش مسلماناند، بهعنوان زبانی میانجی در طول سواحل اتیوپیایی دریای سرخ بهکار میرود، بهخصوص در مَصَوّع که بهشدت تحت تأثیر زبان عربی آن ناحیه است (راز، ص446). زبان هرری در شهر هرر* تکلم میشود. هرری دو شکل متفاوت دارد: 1)هرری قدیم، که با الفبای عربی نوشته میشده است، چرا که هرریها مسلمان بودهاند. بیشتر متون هرری قدیم، مذهبیاند. 2)هرری جدید، که در قرن سیزدهم/ نوزدهم گسترش یافته است و در مجموعه لغات، ساختواژه (صرف) و نحو با هرری قدیم تفاوت دارد. شهر هرر مرکز دین اسلام در جنوبشرقی اتیوپی است و همین امر باعث شده تا لغات زیادی از عربی در هرری قدیم و جدید وجود داشته باشد. لغات هرری جدید تحت تأثیر زبان ارمو نیز قرار گرفتهاند. تأثیر زبان سومالی بر این زبان اندک است (واگنر، ص 486ـ487).حبشی (جعز)، قدیمترین عضو خانواده زبانهای سامیِ اتیوپیایی است. گراگ آن را گویشی از زبان عربی جنوبی دانسته است که مهاجران سامی به اتیوپی آوردهاند (ص 242). این مهاجران پایههای پادشاهی اکسوم را در هزاره اول قبل از میلاد مسیح پیریزی کردند (رجوع کنید به کمبل، ج 1، ص 428).زبان حبشی را زبان جعز نیز مینامند، زیرا آن را زبان مردم قبیله جعز میدانند که در منطقه تیگره و در نزدیکی شهر اکسوم، مرکز آن منطقه، سکنا داشتهاند. کتیبههای شاهان اکسوم و بیشتر متون مسیحی اتیوپی به این زبان نوشته شده است. در کتیبههای دوره شاه عزانا/ عیزنا، کلمه اتیوپی برگردان کلمه سامیِ حبشه است. براساس این کتیبهها، در حدود سال 350 میلادی، حبشیها مسیحی شدند و پس از اینکه انجیل به زبان جعز ترجمه شد، نام اتیوپی رواج پیدا کرد ()دانشنامه معیار کتاب مقدّس(، ذیل "Ethiopic"؛ مشکور، ص 125ـ127). تا قرن چهارم و پنجم میلادی، پادشاهی اکسوم قدرتمندترین مرکز سیاسی و اقتصادی در شمالشرقی افریقا شد و ادبیات اتیوپیایی کاملا و منحصرآ با کلیسای مسیحی مرتبط گردید. در این قرن، زبان حبشی (جعز) بسیاری از ویژگیهایی زبان عربی جنوبی را از دست داد و بهتدریج به دو شاخه تقسیم شد: شاخه شمالی که از آن زبانهای تیگره و تیگرینیا شکل گرفت؛ و شاخه جنوبی که نیای زبانها امهری و چند زبان اتیوپیایی کوچکتر، مانند آگروبا و گَفَت، محسوب میشود (کمبل، همانجا). امروزه، زبان حبشی فقط برای نوشتههای مذهبی و نیایش در کلیساهای ارتدکس اتیوپی بهکار میرود (گراگ، همانجا).بهطور کلی، تاریخ ادبیات زبان حبشی به سه دوره تقسیم میشود: 1) دوره اکسومها، از قرن چهارم تا هفتم میلادی. زبان حبشی در این دوره زبانی زنده بود. نخستین ترجمه انجیل از منابع یونانی و تعدادی کتیبه تاریخی از این دوره باقی مانده است. 2) از قرن اول تا ششم/ هفتم ـ سیزدهم، پس از ورود مسلمانان در قرن اول/ هفتم، زبان حبشی از شکل زبان رایج خارج شد و به صورت دینی درآمد. در این دوره، چیزی به حبشی نوشته نشده و از هیچ واقعهای گزارشی برجای نمانده است. 3)قرن هفتم تا یازدهم/ سیزدهم ـ هفدهم، یا دوره ادبیات کلاسیک جعز. در این دوره زبان حبشی، که از مدتی قبل زنده محسوب نمیشد، مجددآ رونق یافت و انجیل این بار از منابع عربی ترجمه شد. اثری بهنام )افتخار پادشاهان( (شامل داستانهایی چون ملاقات ملکه سبا با حضرت سلیمان) متعلق به این دوره است (کمبل، همانجا؛ قس فلایش، ص 117ـ118).به نوشته ولفنسون (ص 228)، در حدود قرن ششم/ دوازدهم جماعاتی از قبایل حبشی (امهریان) در بلاد جنوبغربی حبشه گرد آمدند و در 668/1270 بر دولت اکسوم غالب شدند و رفتهرفته بر حبشه حکومت کردند. زبان این قوم، امهری نام داشت که چون زبان قبایل حاکم بود، بر جعزی چیره شد و زبان غالب گردید، اما جعز بهعنوان زبان علم و مذهب باقی ماند. زبان حبشی به خط هجانگاری نوشته میشد که امروزه برای امهری و تیگره و تیگرینیا نیز بهکار میرود. این خط در آغاز کاملا صامتی بود، اما در قرن چهارم میلادی شکل آن بهگونهای تغییر داده شد که مصوتها با صامتها همراه شوند. به این ترتیب، چون این زبان هفت مصوت دارد، دارای هفت شکل مختلف برای هر صامت است، مانند ba ,bu ,bi ,ba ,be ,(bo (کمبل، همانجا؛ فلایش، ص 117).تعداد صامتهای زبان حبشی را کمبل (ج 1، ص 429) 25 و گراگ (ص 244) 30 عدد دانستهاند. این خط، از چپ بهراست نوشته میشود (رجوع کنید به مشکور، ص 127). این زبان، دو جنس مذکر و مؤنث و دو شمار مفرد و جمع دارد (کمبل، همانجا). به نظر ولفنسون، در این زبان، مانند زبانهای سامی کهن، از جمله عبری، میان اسامی مذکر و مؤنث این زبان تمایزی وجود ندارد. علاوه بر این، مانند زبان آرامی متأخر، اسامی حرف تعریف ندارند. در زبان جعز لغات بسیاری از عبری وارد شده است (ص 226). این زبان، مانند عربی، الگوهایی برای جمع مکسر دارد و علامت جمع سالم در آن «ان» و «ات» است. صفت ساده در این زبان اندک است (کمبل، همانجا).فعل در زبان جعز از یک بخشِ وندی و یک بخشِ ستاکی تشکیل میشود. بخش وندی شامل دو دسته وندهای فاعلی نشاندهنده شخص و شمار و جنس است. یک دسته از این وندها کاملاً پسوندیاند و با زمان گذشته فعل همراه میشوند و دسته دیگر، بیشتر پیشوندی یا دوجزئیاند و همراه با افعال غیرگذشته و مجزوم میآیند (گراگ، ص 251). ترتیب سازهای غالب در این زبان، فعل ـ فاعل ـ مفعول )OSV( است (همان، ص 255؛ کمبل، ج 1، ص 431).امهری، زبان رسمی کشور اتیوپی است. حدود 3 1 جمعیت کشور به این زبان تکلم میکنند و در خارج از اتیوپی، بهخصوص در سودان، نیز گویشوران بسیاری دارد. این زبان به لحاظ شمار گویشوران، پس از عربی دومین رده را در میان زبانهای سامی داراست (چگنی، ص 25؛ هادسون، ص 457؛ )دایرةالمعارف جهانی زبانشناسی(، ذیل "Amharic") و در مقاطع ابتدایی تدریس میشود. گویشوران آن اغلب دو زبانهاند و زبان بومی آنان یکی دیگر از زبانهای اتیوپیایی است. امهری گونهها و لهجههای منطقهای متعددی دارد، که لهجه امهریِ آدیسآبابایی معتبرتر است (هادسون، همانجا).همانطور که گفته شد، برخی زبانشناسان امهری را مشتق از زبان حبشی (جعز) دانسته و برخی آن را خواهر این زبان به حساب آوردهاند، اما مسلّم است که آنها تفاوتهای زیادی با هم دارند.اگرچه ترانهها و اشعاری به زبان امهری از قرن هشتم/ چهاردهم موجود است، تا قرن سیزدهم/ نوزدهم آثار ادبی با اهمیتی به این زبان به وجود نیامد. تلاش هیئتهای تبلیغی مسیحی برای ترجمه کتابهای دینی به زبان امهری و ترجمه آثار جعزی به امهری، سبب تقویت ادبیات امهری شد (فلایش، ص 126). زبان امهری تحت تأثیر زبانهای کوشی، بهخصوص کوشی مرکزی (آگاو)، و زبانهایی چون سیدامو قرار گرفته است (رجوع کنید به هادسون؛ )دایرةالمعارف جهانی زبانشناسی(، همانجاها).ولفنسون (ص230)، برخلاف دیگر زبانشناسان، هری را لهجهای از امهری دانسته که، تحت نفوذ زبان عربی، دارای اصوات حلقی است.خط هجانگار امهری ادامه خطی است که برای زبان حبشی بهکار میرفته است. در این خط، کلمات با علامت دو نقطه (:) از هم جدا میشوند ()دایرةالمعارف جهانی زبانشناسی(، همانجا؛ کمبل، ج 1، ص 55). دستگاه واجی امهری 31 صامت و هفت مصوت دارد و به دستگاه واجی حبشی نزدیک است(رجوع کنید به هادسون، ص 458؛ )دایرةالمعارف جهانی زبانشناسی(، همانجا؛ قس گراگ، ص 244؛ کمبل، ج 1، ص 56). جنس در اسمهای زبان امهری نشانه خاصی ندارد و جنس آن براساس جنسیت طبیعیِ مصداقهای آنها یا مطابق قراردادهای زبانی معلوم میشود. اشیای بیجان عمومآ مذکر تلقی میشوند (کمبل، همانجا). -u و -w حرف تعریف معرفه برای اسامی مذکرند و -wa و -itu حرف تعریف معرفه برای اسامی مؤنث. حرف تعریف نکره در این زبان and (به معنای یک) است که پیش از اسم واقع میشود، مانند and saw (مردی، یک مرد). جمع مکسر نیز در این زبان وجود دارد. پسوند جمع در زبان امهری -occاست (مثال: bet-occ، به معنای خانهها؛ هادسون، ص 464؛ کمبل، همانجا). برخلاف زبان حبشی، در امهری صفات بسیط بیش از صفات مشتق رواج دارند. صفات معمولا پیش از اسم میآیند و علامت خاصی ندارند (کمبل، ج 1، ص 57). دستگاه فعل در امهری، همانند همه زبانهای سامی، بر ریشههای صامتی (عمومآ سه صامتی) استوار است. فعل در این زبان، همانند زبان حبشی، شامل دو بخش است: ستاک یا بن فعل، و وند. در صرفِ فعل، ستاک با پیشوندها و پسوندها تغییر شکل مییابد (رجوع کنید به هادسون، ص 468). زبان امهری الگوی ترتیب سازهای زبان سامی را از دست داده و، تحتتأثیر زبانهای کوشیِ همسایه خود، ترتیبِ فاعل ـ مفعول ـ فعل (SOV) پیدا کرده است ()دایرةالمعارف جهانی زبانشناسی(، همانجا؛ نیز رجوع کنید به )زبانهای اصلی جهان(، ص 10ـ11).منابع : ابراهیم چگنی، فرهنگ دائرةالمعارفی زبان و زبانها، ]خرمآباد[ 1382ش؛ محمدجواد مشکور، تاریخ مختصر زبانهای سامی، ترجمه و اضافات: یوسف فضائی، تهران 1370ش؛ عبداللّه افندی میخائیل رعد، «بحث فیاللغات الحبشیة»، المشرق، سال 8، ش 1 (کانون 2، 1905)؛ اسرائیل ولفنسون، تاریخ اللغات السامیة، بیروت 2001؛George L. Campbell, Compendium of the world's languages, London 1991; David Crystal, The Cambridge encyclopedia of language, Cambridge 1991; Encyclopedia of African peoples, Chicago: Fitzroy dearborn Publishers, 2000; Henri Fleisch, Introduction a l'etude des langues semitiques: elements de bibliographie, Paris 1947; Gene Gragg, "Ge،ez (Ethiopic)", in The Semitic languages , ed. Robert Hetzron, London: Routledge, 1997; Louis H. Gray, Introduction to Semitic comparative linguistics, Amsterdam 1971; Robert Hetzron, "Afroasiatic languages", in the world's mojor languages, ed. Bernard Comrie, London: Routledge, 1991; Grover Hudson, "Amharic and Argobba", in The Semitic languages, ibid; International encyclopedia of linguistics, ed. William Bright, New York: Oxford University Press, 1992; The International standard Bible encyclopedia, ed. Geoffrey W. Bromiley, Michigan: William B. Eerdmans, 1979- 1988, s.v. "Ethiopic" (by E. Littmann and M. C. Fisher); An Introduction to the comparative grammar of the Semitic languages: phonology and morphology, by Sabatino Moscati etal., ed. Sabatino Moscati, Wiesbaden: Otto Harrassowitz, 1969; Leonid E. Kogan, "Tigrinya", in The Semitic languages, ibid; Anatole V. Lyovin, An introduction to the languages of the world, New York 1997; Shlomo Raz, "Tigre", in The Semitic languages , ibid, Ewald Wagner, "Harari", in ibid; The world's major languages , ed. Bernard Comrie, London: Routledge, 1991; William Wright, Lectures on the comparative grammar of the Semitic languages, Amsterdam 1966.