حائریزاده، سیدابوالحسن، نماینده مجلس شورای ملی و از فعالان سیاسی. وی در 1267ش/ 1305ق در مشهد به دنیا آمد. پدرش، میرزا سیدعلی، روحانی برجستهای بود و از مشهد به یزد مهاجرت کرد. حائریزاده در یزد و سپس در اصفهان به تحصیل علوم دینی پرداخت و همزمان به تجارت و کشاورزی نیز مشغول شد (شجیعی، ص 318؛ عاقلی، ج 1، ص 565؛ قس فرامرز، ص 1، که تولد او را در 1271ش دانسته است). او در اصفهان با سیدحسن مدرس* آشنا شد و به واسطه وی وارد فعالیتهای سیاسی گردید و در دوره چهارم (اول تیر 1300 تا 30 خرداد 1302)، پنجم (22 بهمن 1302 تا 22 بهمن 1304) و ششم (19 تیر 1305 تا 22 مرداد 1307) مجلس شورای ملی، نماینده یزد بود. همراهی وی با مدرس و محمدتقی بهار* در گروه اقلیت مجلس پنجم موجب شهرت او شد. فعالیت مستمر این چند تن، از جمله مقاومت در برابر طرح جمهوری رضاخانی، مانعی جدّی در برابر زیادهخواهیهای رضاخان بود (رجوع کنید به فرمانفرمائیان، ج 2، ص76؛ بهار، ج2، ص 59 ـ 60، 83، 129). بعدآ رضاشاه حائریزاده را متهم کرد که در غائله شیخ خزعل* با مدرس همکاری داشته است (رجوع کنید به رضاپهلوی، ص128ـ 129). حائریزاده در زمان وزارت عدلیه علیاکبر داور* (1305ـ1312ش)، مسئولیتهایی در این وزارتخانه برعهده گرفت (رجوع کنید به عاقلی، ج 1، ص 566؛ قس مکی، 1368ش، ص 541ـ542).حائریزاده در سالهای پایانی حکومت رضاشاه در انزوا به سر میبرد. وی به هنگام تأسیس حزب دموکرات احمد قوام* در تیر 1325، بهعضویت آن درآمد و قوام او را مأمور ایجاد شعبهای از حزب در خراسان کرد، سپس نماینده سبزوار در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی شد (آرامش، ص 235؛ فرمانفرمائیان، ج 3، ص67ـ68؛ مکی، 1368ش، ص542). او در زمان نمایندگیاش در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی به مخالفت با قوامالسلطنه پرداخت و اندکی بعد از کمیته مرکزی حزب دموکرات کناره گرفت (متیندفتری، ص256ـ257، 259؛ سفری، ج1، ص205). وی در همین دوره در جناح اقلیت مجلس شورای ملی به استیضاح دولتهای آن دوره پرداخت، از جمله پس از آنکه دولت قوامالسلطنه جای خود را به دولت حکیمالملک داد، حائریزاده و عبدالقدیر آزاد، دولت او را در 3اسفند 1326 استیضاح کردند و در نتیجه، هژیر* جای حکیمالملک را گرفت. دولت هژیر نیز در خرداد و تیر 1327 با استیضاح حائریزاده و یارانش، در اعتراض به تبعید آیتاللّه کاشانی* و خالصیزاده* و امتیاز نفت جنوب، روبهرو شد (سند ش 293005466، ص 2، موجود در بایگانی سازمان اسناد ملی ایران؛ سفری، ج 1، ص 240؛ شهربانی کشور، ج 2، ص 147؛ برای نمونهای از مواضع حائریزاده در این استیضاحها رجوع کنید به ایران. مجلس شورای ملی، ص 1 به بعد). مخالفت و مقاومت گروه اقلیت مجلس پانزدهم، از جمله حائریزاده، مانع تصویب لایحه قرارداد الحاقی گس ـ گلشائیان شد (گذشته، چراغ راه آینده است، ص 512؛ دولتهای ایران، ص 194؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به ساعد مراغهای*).در مهر 1328، حائریزاده در تحصن یاران دکتر مصدق در کاخ مرمر و سپس در گردهمایی احمدآباد که به تشکیل جبهه ملی ایران* منجر شد، حضور داشت (سند ش 293005034، ص 4، موجود در بایگانی سازمان اسناد ملی ایران). پس ازافتتاح مجلس شانزدهم (بهمن 1328)، اقلیت هفت نفره جبهه ملی، که حائریزاده نیز یکی از آنان بود، پیگیر طرح ملی کردن صنعت نفت شدند. حائریزاده همچنین عضو کمیسیون نفت مجلس بود و این کمیسیون از مخالفان جدّی قرارداد الحاقی ساعد ـ گس محسوب میشد (خامهای، 1372ش، ص 795، 834؛ صالح، ص 134ـ135؛ رائین، ص 251، 255؛ عبده، ج 1، ص 299؛ برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به نفت*). حائریزاده در این دوره از منتقدان اصلی دولتهای محمد ساعد، علی منصور* و حاجعلی رزمآرا* به شمار میرفت. اعضای جبهه ملی عضو کمیسیون نفت مجلس، شامل حائریزاده، اللهیار صالح، محمد مصدق، حسین مکی و علی شایگان، در 8 آذر 1329 پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت ایران را ارائه کردند، که به تصویب نرسید (برای آگاهی از مهمترین حوادث این دوره از مجلس، از جمله کشته شدن رزمآرا و به نخستوزیری رسیدن مصدق رجوع کنید به زیرکزاده، ص270ـ272؛ سند ش 240015143، ص 1، موجود در بایگانی سازمان اسناد ملی ایران؛ زعیم و اردلان، ص 103).حائریزاده بار دیگر در دوره هفدهم مجلس شورای ملی (اردیبهشت 1331 تا آبان 1332)، به عنوان یکی از نامزدهای جبهه ملی، به نمایندگی مجلس انتخاب گردید، اما خیلی زود و به دلایلی نامعلوم، از اواسط 1331ش مواضع سیاسی خود را تغییر داد، از دکتر مصدق و جبهه ملی جدا شد و رهبری مخالفان دولت را در مجلس هفدهم، که با عنوان «فراکسیون آزادی» تشکل یافته بودند، برعهده گرفت. همراهی حائریزاده و همفکران وی در مجلس (از جمله حسین مکی* و مظفر بقایی کرمانی*) با دربار و مخالفان دولت مصدق، در تضعیف دولت مصدق تأثیر جدی داشت (موحد، ج 2، ص 726، 729؛ نجاتی، ج 1، ص 547؛ شاه حسینی، ص 86). جدایی کامل افراد مذکور از جبهه ملی در دی 1331، بر سر لایحه تمدید دوره اختیارات دکتر مصدق، روی داد (کاتوزیان، ص 312؛ بقائی کرمانی، ص 323؛ برای آگاهی از برخی از علل این اختلافات و نیز تمهید مصدق برای حل آن رجوع کنید به اسناد روابط خارجی امریکا درباره نهضت ملی شدن نفت ایران، ج 1، ص 539، ج 2، ص 1000؛ مکی، 1366ش، ص 29ـ30). مصدق سرانجام، به دلیل فعالیتهای گسترده مخالفان در مجلس، ناچار شد برای انحلال مجلس هفدهم، در مرداد 1332 همهپرسی برگزار کند (ویلبر، ص 162؛ حجازی، ص 453ـ454؛ برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به مصدق*، محمد). از جمله جریانهایی که حائریزاده در آن نقش فعالی داشت، ایجاد اختلاف میان مصدق و کاشانی، بود (رجوع کنید به موحد، ج 2، ص 567؛ برهان، 1380ش، ص 291؛ سند ش 92ـ208ـ5، موجود در بایگانی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر). حائریزاده از همکاران نزدیک کودتاگران در جریان سقوط دولت ملی مصدق در 28 مرداد 1332 بود (برای آگاهی از چگونگی این همکاری رجوع کنید به ویلبر، ص155؛ موحد، ج2، ص567، 738، 799؛ حجازی، ص 340). پس از کودتا، سپهبد فضلاللّه زاهدی*، نخستوزیر کودتا، حائریزاده را برای بازرسی از سفارتخانههای ایران به اروپا فرستاد. وی پس از بازگشت، به عنوان نماینده اول تهران در مجلس دوره هجدهم برگزیده شد (برهان، 1378ش، ج 1، ص 399؛ سفری، ج 2، ص 119ـ120؛ برای آگاهی از مناسبات حائریزاده و زاهدی رجوع کنید به خامهای، 1380ش، ص 96؛ نجاتی، ج 2، ص 13؛ عظیمی، ص129) و تا پایان دوره هجدهم نماینده مجلس بود، اما از آن پس از امور سیاسی کناره گرفت و تنها در جلساتی که به صورت دوستانه در منزل خود برگزار میکرد به انتقاد از عملکرد حکومت میپرداخت (زیرکزاده، ص 117؛ پرونده ابوالحسن حائریزاده، کد 8622، موجود در بایگانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی).حائریزاده در آبان 1350 در پاریس درگذشت (مکی، 1368ش، ص541). وی حدود چهار دهه در امور سیاسی کشور فعالیت کرد و غالبآ در جناح اقلیت یا منفردین، و تقریبآ در بیشتر اوقات در «محیط مخالفیناستبداد»،قرار داشت. بارزترین شاخصه وی مخالفخوانی بود به گونهای که به طعن به او قطب منفی میگفتند. درباره وی قضاوتهای متضادی صورت گرفته است، با این حال به نظر میرسد تا اواسط 1331ش، به دلیل مخالفت با خاندان سلطنتی و استبداد و استعمار، وجهه مثبتی نزد مردم یافته بود. مهمترین نکته منفی زندگی وی، دخالت او در کودتای 28 مرداد 1332 و مخالفت با حکومت ملی مصدق بود (برهان، 1378ش، همانجا؛ شیفته، ص 51؛ شهربانی کشور، ج 2، ص 157ـ 158؛ برای اطلاع از نظر مخالفان حائریزاده درباره مسائل مالی وی رجوع کنید به غنی، ج 6، ص 235؛ فرامرز، ص 27).منابع : علاوه بر اسناد مذکور در متن؛ احمد آرامش، خاطرات سیاسی احمد آرامش، بهکوشش غلامحسین میرزاصالح، تهران 1369ش؛ اسناد روابط خارجی امریکا درباره نهضت ملی شدن نفت ایران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و اصغر اندرودی، تهران: علمی، 1377ش؛ ایران. مجلس شورای ملی، استیضاح حسین مکی، دکتر مظفر بقائی، ابوالحسن حائریزاده از دولت آقای محمد ساعد، :1328 ]گزارشهایی از جلسات[ دوره پانزدهم قانونگذاری، تهران 1357ش؛ عبداللّه برهان، کارنامه حزب توده و راز سقوط مصدق، تهران 1378ش؛ همو، «هشدار 27 مرداد (و دو نامه دیگر)»، در مصدق، دولت ملی و کودتا: مجموعه گفتوگوها و مقالات تاریخی ـ سیاسی، زیرنظر عزتاللّه سحابی، تهران: طرح نو، 1380ش؛ مظفر بقائی کرمانی، خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی، مصاحبهکننده: حبیب لاجوردی، تهران 1382ش؛ محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، تهران 1323ـ1363ش؛ مسعود حجازی، رویدادها و داوری: 1339ـ1329، خاطرات مسعود حجازی، تهران 1375ش؛ انور خامهای، خاطرات سیاسی، تهران 1372ش؛ همو، «قیام سی تیر و سه سند محرمانه»، در مصدق، دولت ملی و کودتا، همان؛ دولتهای ایران از میرزا نصراللّه خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، براساس دفتر ثبت کابینههای نخستوزیری، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1378ش؛ اسماعیل رائین، اسنادخانه سدان، تهران 1358ش؛ رضا پهلوی، شاه ایران، رضا شاهکبیر: سفرنامه خوزستان، تهران 1355ش؛ کورش زعیم و علی اردلان، جبهه ملی ایران: از پیدایش تا کودتای 28 مرداد، تویسرکان 1378ش؛ احمد زیرکزاده، پرسشهای بیپاسخ در سالهای استثنایی، بهکوشش ابوالحسن ضیاء ظریفی و خسرو سعیدی، تهران 1376ش؛ محمدعلی سفری، قلم و سیاست، تهران 1371ـ1380ش؛ حسین شاه حسینی، «روایتی از قیام سی تیر»، در مصدق، دولت ملی و کودتا، همان؛ زهرا شجیعی، نمایندگان مجلس شورای ملی در بیست و یک دوره قانونگذاری: مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی، تهران 1344ش؛ شهربانی کشور، گزارشهای محرمانه شهربانی، بهکوشش مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی، تهران 1371ش؛ نصراللّه شیفته، نمایندگان ملت: بیوگرافی 81 نفر از نمایندگان دوره پانزدهم، ]تهران[ 1327ش؛ اللهیار صالح، خاطراتی از اللهیار صالح، ]بهاهتمام[ مرتضی مشیر، تهران 1382ش؛ باقر عاقلی، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران 1380ش؛ جلال عبده، چهل سال در صحنه قضایی، سیاسی، دیپلماسی ایران و جهان، تهران 1368ش؛ فخرالدین عظیمی، حاکمیت ملی و دشمنان آن: پژوهشی در کارنامه مخالفان بومی و بیگانه مصدق بر پایه تازهترین سندها، تهران 1383ش؛ قاسم غنی، یادداشتهای دکتر قاسم غنی، بهکوشش سیروس غنی، تهران 1367ش؛ م.ت. فرامرز، سیاستمداران جیرهخوار، ]بیجا، بیتا.[؛ محمدولی فرمانفرمائیان، از روزگار رفته حکایت...، به کوشش منصوره اتحادیه (نظام مافی) و بهمن فرمان، تهران 1382ش؛ محمدعلی کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران 1371ش؛ گذشته، چراغ راه آینده است، ]تهران[: جامی،[? 1355ش[؛ احمد متین دفتری، خاطرات یک نخستوزیر، چاپ باقر عاقلی، تهران 1370ش؛ حسین مکی، خاطرات سیاسی حسین مکی، تهران 1368ش؛ همو، وقایع سیام تیر 1331، با تجدیدنظر و اضافات، تهران 1366ش؛ محمدعلی موحد، خواب آشفته نفت: دکتر مصدق و نهضت ملی ایران، تهران 1378ش؛ غلامرضا نجاتی، مصدق : سالهای مبارزه و مقاومت، تهران 1376ـ1377ش؛ دونالد نیوتن ویلبر، عملیات آژاکس، ترجمه ابوالقاسم راهچمنی، تهران 1380ش.