حاجی بابای اصفهانی

معرف

حکایتی انتقادی و هجوآلود از اوضاع ایران در عصر فتحعلی‌شاه قاجار (حک : 1212ـ1250)، نوشته جیمز موریه انگلیسی، ترجمه میرزاحبیب اصفهانی
متن
حاجی بابای اصفهانی، حکایتی انتقادی و هجوآلود از اوضاع ایران در عصر فتحعلی‌شاه قاجار (حک : 1212ـ1250)، نوشته جیمز موریه انگلیسی، ترجمه میرزاحبیب اصفهانی. این اثر به نامهای سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، حاجی بابا در اصفهان، حوادث زندگانی حاجی بابای اصفهانی و سرگذشت حاجی‌بابا نیز شهرت دارد. ترجمه دیگری از این کتاب، به قلم میرزااسداللّه شوکت الوزاره، در هند انتشار یافته که با نام سوانح عمری حاجی‌بابا و سوانح عمری حاجی بابای عجم اصفهانی معروف است (رجوع کنید به ادامه مقاله). کتاب حاجی‌بابا، به لحاظ نثر فارسی ممتاز و هنرمندانه آن، از شاهکارهای ادب معاصر ایران به‌شمار می‌رود. بحثهای بسیاری درباره نویسنده حقیقی کتاب، غرض واقعی او و دلیل انتخاب نام حاجی‌بابا برای عنوان کتاب، ترجمه فارسی و ارزشهای آن و همکاران احتمالی مترجم، از زمان انتشار کتاب آغاز شده و اگرچه به نتایج روشنگرانه‌ای رسیده است، اما نمی‌توان آنها را نتایج قطعی تلقی کرد و انتظار می‌رود بحث درباره جنبه‌های گوناگون این اثر، به منزله بحث مفتوح تاریخی و ادبی، همچنان ادامه بیابد.جیمز جاستی‌نین موریه ، در ایران معروف به جیمز موریه*، که نزدیک به شش سال در زمان حکومت فتحعلی‌شاه قاجار یکی از اعضای سفارت انگلیس در ایران بود، ظاهرآ در کنار مأموریتهای سیاسی به مشاهدات مردم‌شناختی پرداخت و با استفاده از اطلاعات وسیعی که درباره اوضاع ایران و احوال ایرانیان به‌دست آورده بود، حکایتی در قالب طنز، هجو، هزل و نوعی انتقاد اجتماعی ـ سیاسی نوشت و در 1239/ 1824 با عنوان )ماجراهای حاجی‌بابای اصفهانی( در لندن انتشار داد. تسلط موریه در توصیف ظرایف و دقایق جامعه ایران آن روزگار، این فرضیه را مطرح کرده است که این کتاب به قلم او نیست، بلکه ترجمه متنی فارسی یا روایتی از این متن بوده، یا یک ایرانی صاحب قلم و دقیق‌النظر با او همکاری داشته است؛ به‌ویژه آنکه موریه در مقدمه کتاب (ص 45ـ57)، این‌گونه وانمود کرده که نسخه‌ای خطی حاوی سرگذشت حاجی‌بابا به دست وی افتاده و او برای وقوف به احوال و عادات ایرانیان به نشر آن اقدام کرده است (برای بحثهای فنی‌تر در این باره رجوع کنید به جوادی، وحید، سال 3، ش 12، ص 1026ـ1033؛ مشیری، ص 63ـ 69؛ ناطق، ص 22ـ49؛ کراتکوف، ص 103ـ107).به عقیده مجتبی مینوی (ص 296ـ297) موریه نمی‌تواند نویسنده اصلی حاجی بابا باشد. دایرةالمعارف فارسی (ذیل «حاجی‌بابا») هم تقریبآ چنین نظری دارد و موریه را مترجم کتاب از فارسی به انگلیسی می‌داند. پرویز خانلری هم تردید دارد که موریه نویسنده کتاب باشد (ص 145)، اما سید محمدعلی جمالزاده، که به کتاب حاجی‌بابا و ترجمه فارسی آن علاقه خاص داشته و در این باره تأمل و تفحص بسیار کرده، معتقد است نویسنده کتاب کسی جز جیمز موریه نیست و چند دلیل در اثبات مدعای خود و رد نظر مخالفان ذکر کرده است (رجوع کنید به 1378ش، ص598ـ 599).کتاب، سرگذشت پرماجرای مردی اصفهانی است که در سفر زیارتی به خراسان، اسیر ترکمانان می‌شود، به ترفندی از چنگ آنان می‌گریزد، به شهرهای بسیاری سفر می‌کند و به پیشه‌های گوناگون می‌پردازد. نویسنده این ماجراها را با طنز و هزل و هجو درآمیخته است، بر فقر و ادبار جامعه، ضعفهای اخلاقی صنفهای گوناگون مردم، فساد دیوانیان و نیرنگ سیاستمداران، و دیانت ریایی تأکید ورزیده و اخلاق و احوال ایرانیان آن عصر را بی‌محابا به سُخره گرفته و از هیچ نیش و طعنی در حق طبقات ملت فروگذار نکرده است (رجوع کنید به موریه، جاهای متعدد). او دامنه انتقاد را تا بدان‌جا بسط داده که هیچ معیار و ارزشی از نقد او مصون نمانده است، ازاین‌رو نویسنده کتاب را غرض‌ورز، بدخواه و به‌شدت مخالف ایران و ایرانیان شمرده‌اند (برای نمونه رجوع کنید به اقبال آشتیانی، ص 46ـ47؛ مینوی، ص 283). شاید بحث درخصوص نیت واقعی موریه بی‌نتیجه باشد. خود او در مقدمه کتاب دیگری به نام ماجراهای حاجی بابا اصفهانی در انگلستان (رجوع کنید به ادامه مقاله) گفته که هدفش وصف تفاوتهای عادتهای ایرانیان و فرنگیان بوده است (رجوع کنید به جوادی، وحید، سال 4، ش 1، ص 25ـ26). منتقدان او این نکته را هم گفته‌اند که موریه با ایرانیان بی‌مهر بود و سبب آن، خصومت وی با اسلام و تعصبش به مسیحیت بود (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 17). به تعبیر عباس اقبال آشتیانی (ص 47)، کنایه‌های او به ایران و ایرانیان، حتی «ابلغ از تصریح» است. ادوارد براون (1930، ج 4، ص 195) تلویحآ از موریه و نحوه نگرش او به ایران و ایرانیان انتقاد کرده است (برای نقد نظر موریه، نیز رجوع کنید به آرین‌پور، ج 1، ص 399). معمولا هیچ ملتی از هجو خود خشنود نمی‌شود، اما اینکه کتاب موریه را یکی از خود ایرانیان، بسیار هنرمندانه و با یکی از شیواترین نثرها، به فارسی برگردانده است و ایرانیان آزادی‌خواه برای مبارزه با استبداد سیاسی، فساد اجتماعی و تباهی اخلاق جامعه به آن تمسک جسته‌اند، نکته‌ای است از جهاتی تأمل‌برانگیز که شاید غرضهای پنهانی نویسنده را تحت‌الشعاع کاربرد سیاسی اثر او قرار داده باشد؛ به همین سبب، محتویات کتاب را نمی‌توان یکسره تکذیب نمود یا خلاف واقع قلمداد کرد. حتی اگر تعبیر آن دسته از منتقدانی را بپذیریم که معتقدند حاجی‌بابا ابزاری برای تحمیل سیاست استعماری انگلستان و توجیه اقدامات سیاسی و نظامی آن کشور در شرق و از جمله در ایران است (رجوع کنید به ناطق، ص 32، 39)، باز هم تأثیر کتاب در میان آزادی‌خواهان و منتقدان استبداد قاجاری، انکارشدنی نیست.دانسته نیست که موریه چرا نام حاجی بابا را برای عنوان کتاب برگزیده است. براساس تحقیقات عباس اقبال (همانجا) و مجتبی مینوی (ص 291)، نام حاجی‌بابا از نام حاجی بابا افشار*، از محصلان اعزامی به انگلستان، گرفته شده، که گویا ملاقاتهایی با موریه داشته است (برای احتمال دیگر رجوع کنید به جوادی، وحید، سال 4، ش 1، ص 22). رضاقلیخان هدایت (ج 9، ص 535) به موریه و کتابهای او اشاره کرده و گفته است: «از سفیر ایران، یعنی میرزاابوالحسن‌خان، نکایت و حکایت بسیار برنگاشته است.»سر والتر اسکات، نویسنده رمانهای تاریخی، حاجی‌بابا را ژیل بلاس* شرق نامیده است (رجوع کنید به ناطق، ص 34). وی همچنین حاجی‌بابا را با کتاب آناستاسیس، اثر تامس هوپ، مقایسه کرده و تفاوتهایی میان آنها قائل شده است. کتاب آناستاسیس که مدت کوتاهی پیش از حاجی‌بابا در لندن انتشار یافت، ماجرای رندی و قَلّاشی مردمان در قلمرو عثمانی و انتقاد از اخلاق و عادات و دین و شیوه زندگی شرقیان است (جوادی، وحید، سال 3، ش 12، ص 1029). با اینکه شباهتهای میان حاجی‌بابا و ژیل‌بلاس انکار شدنی نیست، ظاهرآ حاجی‌بابا آشکارا متأثر از قصه‌های هزار و یک شب* است (رجوع کنید به موریه، پیشگفتار، ص 13ـ14) و دلایلی در اثبات این نظر وجود دارد، از جمله شباهت میان عنوانها، رفتار قهرمانان و سیر حوادث (رجوع کنید به همان، ص 14). هما ناطق (ص 35) حکایتهای حاجی‌بابا را رونویسی و اقتباس ناجوانمردانه‌ای از برخی قصه‌های هزارویک‌شب دانسته است (برای جزئیات فنی ساختار حاجی‌بابا و بحثهای فنی دیگر رجوع کنید به بالائی، ص 127ـ128).فاصله انتشار متن حاجی‌بابا و ترجمه فارسی آن به قلم میرزاحبیبِ اصفهانی*، نزدیک به هشتاد سال است. احتمالا ترجمه حاجی‌بابا در 1303 پایان یافته است (موریه، پیشگفتار، ص 19). ترجمه این اثر ــکه ادیبانه‌تر و طنزآمیزتر از اصل و از حیث سَبک و اندیشه، بسیار والاتر از متن انگلیسی دانسته شده است (استعلامی، ص 38)ــ تا مدتها به چند تن، از جمله شیخ‌احمد روحی و میرزاآقاخان کرمانی*، نسبت داده می‌شد (رجوع کنید به براون، 1369ش، ج 4، ص 411؛ بهار، ج 3، ص 367). حاجی‌محمدعلی پیرزاده نائینی* (متوفی 1321) در سفرنامه‌اش (ج 2، ص 95ـ98) به میرزاحبیب اصفهانی هم اشاره نموده و اینکه یک شب مهمان او بوده است. پیرزاده (ج 2، ص 97) به صراحت می‌گوید میرزاحبیب کتاب حاجی‌بابا را از فرانسه به فارسی ترجمه نموده و بسیار خوب از عهده برآمده است. سفرنامه حاجی پیرزاده چون به صورت خطی بود، کمتر کسی از مُفاد آن آگاهی داشت. ایرج افشار نخستین‌بار گفته پیرزاده را درباره حاجی‌بابا نقل کرد (رجوع کنید به ص 515) اما سعید نفیسی در 1327ش (ص 572)، در جواب مقاله افشار، با اعتقاد به اینکه در زمان حیات حبیب اصفهانی حاجی‌بابا به زبان فرانسه ترجمه نشده بوده، مترجم کتاب را شیخ احمد روحی ذکر کرده است. حسن کامشاد در 1335ش/1956 در انگلستان، در جستجوهایش در مجموعه کتابخانه دانشگاه کیمبریج و بی‌آنکه از سفرنامه حاجی پیرزاده و اشارات ایرج افشار مطّلع بوده باشد، تصادفآ به نامه شیخ‌احمد روحی به ادوارد براون برخورد که در آن ذکر شده حاجی‌بابا را میرزاحبیب اصفهانی ترجمه کرده است (جزئیات در نامه حسن کامشاد، مورخ 15 خرداد 1382 به نویسنده این مقاله؛ نیز رجوع کنید به کامشاد، ص 44ـ 50). کامشاد این موضوع را به اطلاع محمدعلی جمالزاده رساند (تصویرهایی از یادداشتهای مبادله شده میان کامشاد و جمالزاده نزد نویسنده است) و بعد از این آگاهیهای تازه بود که انتساب ترجمه حاجی‌بابا به شیخ‌احمد روحی از او سلب شد و به‌تدریج و با تحقیقهای بیشتر، حق میرزاحبیب اصفهانی به او اعاده گردید.نثر میرزاحبیب در ترجمه این کتاب، از عوامل تحول نثر معاصر ایران است (رجوع کنید به بهار، همانجا؛ خانلری، ص 146؛ آرین‌پور، ج 1، ص400). ویژگیهای عمده این نثر عبارت‌اند از : استواری، اتکا به میراث ادبی گذشتگان، سادگی و روانی، تناسب و وزن و آهنگ، پویایی زبان به‌سبب استفاده از محاورات مردم کوچه و بازار، کاربرد بجای واژگان و اصطلاحات، استفاده از شعر و مَثَل، استفاده از صنایع ادبی از جمله سجع و قافیه، ترکیباتِ جدید بسیار، خلاقیت زبانی و ابتکار بیانی (یوسفی، ص 41ـ44؛ بالائی، ص 135، 146). کریم امامی (ص 51) ترجمه حاجی‌بابا به قلم میرزاحبیب را همان‌قدر موفقیت‌آمیز دانسته است که ترجمه رباعیات خیام به انگلیسی به قلم ادوارد فیتز جرالد. به عقیده کریم امامی ــکه ترجمه میرزاحبیب را با اصل انگلیسی و ترجمه‌های فرانسوی مقابله و در شگردهای ترجمه میرزاحبیب دقت کرده ــ ترجمه فرانسوی به متن انگلیسی بسیار نزدیک است و میرزاحبیب از روی ترجمه فرانسوی کتاب، ترجمه‌ای آزاد ارائه کرده است. وی اصول و قواعد امروزی را در ترجمه مراعات نکرده، اما ترجمه‌اش موفق است (ص 44ـ45، 50). به‌عقیده غلامحسین یوسفی (ص 24)، میرزاحبیب با هنر ترجمه‌اش توانسته است از قصه‌ای که لحن استعماری دارد، «قصه‌ای ضداستعماری بیافریند». میرزاحبیب بر ترجمه، برخی نکات سیاسی، انتقاد از عوام‌فریبی، انتقاد از خرافات، و نکات ادبی افزوده که نسبت مورد اخیر به سه مورد دیگر، بسیار کمتر است (رجوع کنید به ناطق، ص 28ـ29). بیشتر شعرهایی که در ترجمه آمده از خود میرزاحبیب است (جمالزاده، 1366ش، ص 146). با تصرفات میرزاحبیب در ترجمه، متن فارسی آیینه اوضاع سیاسی ـ اجتماعی شده است.تأثیر متن اصلی حاجی‌بابا و ترجمه فرانسوی آن در میان غربیان، با تأثیر ترجمه فارسی آن در بین ایرانیان تفاوت دارد. به نظر مجتبی مینوی (ص 283)، پس از رباعیات خیام هیچ کتابی در زبان انگلیسی به اندازه حاجی‌بابا، ایران و ایرانی را بر سر زبان اروپاییان نینداخته است. این تأثیر می‌تواند تصویری منفی یا ناهنجار داشته باشد، اما ترجمه فارسی آن در بیداری ایرانیان و ترغیب آنان به شرکت در نهضت مشروطه‌خواهی مؤثر بوده است (رجوع کنید به کامشاد، ص 38).حاجی‌بابا در انگلستان یا سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی در انگلستان، که در ایران به حاجی‌بابا در لندن معروف‌تر است، نام کتاب دیگری است که جیمز موریه چهار سال پس از انتشار حاجی‌بابا، در 1244/ 1828 در لندن منتشر کرد و به منزله جلد دوم حاجی‌باباست. کرزن می‌گوید قهرمان این کتاب همان میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی است که برای مأموریت سیاسی راهی لندن شده بود (موریه، مقدمه، ص 37؛ نیز رجوع کنید به هدایت، همانجا). این کتاب ارزشهای حاجی‌بابا را ندارد و از آن استقبال نشده است. تفاوت سطح ارزشهای این دو کتاب، این فرضیه را پیش کشیده که موریه جلد اول را با همکاری کسی نوشته است (موریه، پیشگفتار، ص10ـ11). در حاجی بابا در لندن تفاوتهای فرهنگی و اجتماعیِ ایرانیان و اروپاییان، که به رویدادهای مضحکی انجامیده، وصف شده است. به نظر مجتبی مینوی (ص 309) این کتاب «بسیار بچگانه و خالی از ارزش ذوقی و ادبی است.»متن فارسی حاجی‌بابا در 1323/1905، با مقدمه انگلیسی سرگرد فیلوت، در کلکته چاپ سنگی شد و چاپ دوم آن نیز در 1302ش/ 1923 در کلکته منتشر گردید. ترجمه حاجی‌بابا، به نام شیخ احمد روحی، یک بار در 1320ش و بار دیگر در 1330ش، هر دو در تهران، منتشر شد و یک بار هم به نام احمد تارخ در 1340ش در اصفهان انتشار یافت (رجوع کنید به مشار، ج 2، ستون 1702ـ1704). ترجمه میرزاحبیب با تغییراتی در متن و مقدمه‌ای از سیدمحمدعلی جمالزاده، به‌صورت مصور و نفیس در 1348ش در تهران منتشر شد. یوسف رحیم‌لو همین ترجمه میرزاحبیب را، بدون تغییر در ترجمه و براساس نسخه چاپ تهران در 1330ش، و مقابله با چند نسخه دیگر، همراه با فرهنگ لغات واصطلاحات، در 1351ش در تبریز منتشر کرد. متن سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی، همراه با چند صفحه شرح لغت و اصطلاحات، پیشگفتاری بدون امضا در هجده صفحه و ترجمه مقدمه جورج کُرزن، با «ویرایش» محسن عبایی ــمعلوم نیست مراد از ویرایش چیست و احتمالا به اهتمام و کوشش وی صورت گرفته است ــ در 1378ش در تهران منتشر شد. ترجمه میرزا اسداللّه شوکت الوزاره، از انگلیسی به فارسی و با سبک ایرانیان مقیم هند، با عنوان سوانح عمری حاجی بابای عجم اصفهانی، در 1323/1905 در بمبئی چاپ شد.گفتنی است حاجی‌بابا نام روزنامه‌ای به صاحب امتیازی بتول خطیبی نوری در دهه 1320ش نیز بوده است (رجوع کنید به اسنادی از مطبوعات ایران، ص 41).منابع : یحیی آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج 1، تهران 1354ش؛ محمد استعلامی، ادبیات دوره بیداری و معاصر، تهران 1355ش؛ اسنادی از مطبوعات ایران: 1340ـ1320ه .ش، تهیه و تنظیم اداره کل آرشیو، اسناد و موزه دفتر رئیس‌جمهور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1378ش؛ ایرج افشار، «مترجم حاجی‌بابا کیست؟»، جهان‌نو، ش 22 (نیمه دوم بهمن 1327)؛ عباس اقبال آشتیانی، «کتاب حاجی‌بابا و داستان نخستین محصلین ایرانی در فرنگ»، یادگار، سال 1، ش 5 (دی 1323)؛ کریم امامی، «در باب ترجمه وعام فهم و خاص پسند، حاجی‌بابا»، کتاب امروز (زمستان 1353)؛ کریستف بالائی، پیدایش رمان فارسی، ترجمه مهوش قویمی و نسرین خطاط، تهران 1377ش؛ ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبیات ایران، ج :4 از صفویه تا عصر حاضر، ترجمه بهرام مقدادی، چاپ ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوائی، تهران 1369ش؛ محمدتقی بهار، سبک‌شناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران 1355ـ1356ش؛ محمدعلی‌بن محمداسماعیل پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی‌پیرزاده، چاپ حافظ فرمانفرمائیان، تهران 1342ـ1343ش؛ محمدعلی جمالزاده، «بازهم درباره حاجی‌بابا»، آینده، سال 13، ش 1ـ3 (فروردین ـ خرداد 1366)؛ همو، برگزیده آثار سید محمدعلی جمالزاده، به کوشش علی دهباشی، تهران 1378ش؛ حسن جوادی، «بحثی درباره سرگذشت حاجی بابای اصفهانی و نویسنده آن جیمزموریه»، وحید، سال 3، ش 12 (آذر 1345)، سال 4، ش 1 (دی 1345)؛ پرویز خانلری، «نثر فارسی در دوره اخیر»، در نخستین کنگره نویسندگان ایران، تیرماه 1325، تهران 1326ش؛ دایرةالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران 1345ـ1374ش؛ محمدعلی سپانلو، نویسندگان پیشرو ایران: از مشروطیت تا 1350، ]تهران[ 1371ش؛ حسن کامشاد، پایه‌گذاران نثر جدید فارسی، تهران 1384ش؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران 1350ـ1355ش؛ علی مشیری، «مطالب جالب و مهم درباره کتاب حاجی‌بابا»، وحید، سال 1، ش 12 (آذر 1343)؛ جیمز جاستی نین موریه، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، ترجمه میرزا حبیب اصفهانی، تهران 1378ش؛ مجتبی مینوی، پانزده گفتار درباره چند تن از رجال ادب اروپا: از اومیروس تا برناردشا، گفتار :8 «حاجی‌بابا و موریه»، تهران 1367ش؛ هما ناطق، «حاجی موریه و قصه استعمار»، الفبا، ج 4 (تیر 1353)؛ سعید نفیسی، «نویسنده و مترجم داستان حاجی‌بابا»، جهان‌نو، ش 22 (نیمه دوم بهمن 1327)؛ رضاقلی‌بن محمدهادی هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، در میرخواند، ج 8ـ10؛ غلامحسین یوسفی، یادداشتها: مجموعه مقالات، مقاله :3 «شهد تلخ»، تهران 1370ش؛Edward Granville Browne, A literary history of Persia, vol. 4, Cambridge 1930; George Krotkoff, "Hammer- Purgstall, Hajji Baba, and the Moriers", International journal of Middle East studies, vol.19, no.1 (Feb. 1987).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده