حاجب، صاحبمنصبی درباری و نظامی، دربان و مسئول هماهنگ کردن و سامان دادن به بارها و ملاقاتهای فرمانروایان با کارگزاران حکومتی و مردم. حاجب از ریشه ح ج ب است به معنای پوشاندن و پنهان کردن چیزی از چیز دیگر (رجوع کنید به خلیلبن احمد، ج 3، ص 86؛ ابندرید، ج 1، ص 263). بدینسبب، به نظر میرسد وظیفه اصلی حاجب مانع شدن از تماس مستقیم کارگزاران و مردم با خلیفه و سلطان، و به نوعی پنهان داشتن ایشان از دیدار مستقیم مردم بوده و از این حیث، شغل او با پردهدار، که مسئولیت بالا و پایین بردن پرده مقابل پادشاه را داشته (رجوع کنید به یوسف و زلیخا، ص 177؛ بیهقی، ص 225)، همسان بوده است (رجوع کنید به انوری، ص 24).آشنایی مردم جزیرةالعرب پیش از ظهور اسلام با این منصب، به حجابتِ خانه کعبه محدود میشد که از زمان قَصَیّبن کلاب* در اختیار برخی قبایل بود (رجوع کنید به ابنهشام، قسم 1، ص 131؛ مسعودی، ج 2، ص 175ـ176؛ سمعانی، ج 2، ص 177). پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و خلفای راشدین، حاکمان خویش را از برگزیدن حاجب منع میکردند (رجوع کنید به جاحظ، ج 2، ص30ـ32). با این حال، در منابع (برای نمونه رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، قسم 1، ص 158، 195، 231؛ ابنحبیب، ص 258) از افرادی تحت عنوان حاجب خلفای راشدین سخن رفته است که به نظر میرسد خدمتکاران خصوصی آنها بودهاند. با گسترش فتوحات و آشنایی مسلمانان با آداب و رسوم درباری ایرانی و روم شرقی و پیچیدهتر شدن تدریجی نظام تشکیلاتی دولتهای اسلامی و گرایش به اقتباس، حجابت نیز جزو مناصب اصلی حکومتی شد (درباره منصب حجابت در ایران پیش از اسلام و برخی وظایف حاجب رجوع کنید به جاحظ، ج 2، ص 39؛ مسعودی، ج 1، ص 288). معاویه نخستین خلیفه مسلمان بود، که به بهانههایی چون جلوگیری از حمله خوارج و ازدحام مردم، برای خویش حاجب برگزید (رجوع کنید به یعقوبی، ج 2، ص 232؛ ابنخلدون، ج :1 مقدمه، ص 296). پس از وی، خلفای سپسین و نیز دیگر فرمانروایان خاندانهای حکومتگر، حاجب یا حاجبانی گماشتند که محدوده اختیارات و نیز نفوذ و اعتبار آنها، باتوجه به وسعت دربار و ضعف و قوّت خلفا و حاکمان، متفاوت بود.حجابت اساسآ منصبی نظامی بود و حاجبان اغلب از میان موالی و غلامانی انتخاب میشدند که پس از طی مراحل نظامیگری، لیاقت و شجاعت خویش را به اثبات رسانده و اعتماد حاکم را جلب کرده بودند (رجوع کنید به ابنحبیب، همانجا؛ مسکویه، ج 2، ص 117ـ118؛ نظامالملک، ص 141). جایگاه اداری حاجب در دوره اموی و پیش از ایجاد منصب وزارت، همسنگ کاتب بود (د.اسلام، چاپ دوم، ذیل "Hadjib.I"). در دوره عباسیان، حاجب در دستگاه دیوانی، پایینتر از وزیر قرار داشت و حاجبان، اغلب پس از منصب حجابت و درصورت رضایت خلیفه از آنها، به وزارت میرسیدند (رجوع کنید به ابنخلّکان، ج 2، ص 294؛ ابنطقطقی، ص 157؛ نیز رجوع کنید به بیهقی، ص 469). به همین دلیل، گاه بین وزیر و حاجب رقابت وجود داشت، زیرا ممکن بود حاجب برای اشغال جایگاه وزیر تلاش کند (برای نمونه رجوع کنید به ابناثیر، ج 8، ص 146).تعیین وقت و اجازه بار، رعایت حق تقدم افراد و جلوگیری از ورود کسانی که نوبت یا اجازه ورود نداشتند، تعیین جایگاه استقرار هر فرد به هنگام بار باتوجه به مقام و موقعیت وی و نیز رساندن اخبار گوناگون به حاکم، از وظایف اصلی حاجبان بود (رجوع کنید به جاحظ؛ مسعودی، همانجاها؛ صابی، ص 78ـ79؛ نظامالملک، ص 163؛ قلقشندی، ج 4، ص 19). باتوجه به لیاقت حاجب، گاه امارت یک ایالت، فرماندهی سپاه و مناصبی چون شحنگی یک شهر نیز بهوی واگذار میشد (برای نمونه رجوع کنید به بیهقی، ص 23؛ تاریخ سیستان، ص330، 354؛ ابناثیر، ج 8، ص 172).به دلیل نقش مؤثر حاجب در امور دربار و حکومت و نیز، نقش مؤثر او در رابطه حاکم با مردم و کارگزاران (رجوع کنید به یوزبکی، ص 316)، میبایست وی عاقل، باهوش، راستگو، معتمَد، خوشرو و در کارهای دیوانی و اداری باتجربه میبود (رجوع کنید به جاحظ، ج 2، ص 37ـ38؛ یعقوبی، ج 2، ص 235؛ صابی، ص 71؛ برای ویژگیهای حاجب رجوع کنید به یوزبکی، ص 313ـ314). کارکنان دربار و دستگاه دیوانی، برای ارتباط با خلیفه یا سلطان، ناچار خویش را به حاجب نزدیک میساختند. به هنگام درگذشت فرمانروا، حاجب در تعیین جانشین وی و بیعت گرفتن از سرداران و بزرگان، نقش مهمی داشت (رجوع کنید به بیهقی، ص 2ـ13؛ ابنکثیر، ج 5، جزء10، ص 132؛ برای اطلاع بیشتر درباره نقش حاجب در امور حکومتی رجوع کنید به یوزبکی، ص 317ـ319). گاه نیز مورد سوءظن خلیفه یا وزیر بعدی قرار میگرفت و به قتل میرسید (رجوع کنید به ابناثیر، ج 8، ص 55).گستردگی دربار خلفا و حکمرانان و تنوع وظایف حاجب، باعث افزایش تعداد حاجبان تا صدها تن ــ گاه تا 700 ،1 تن ــ شد (رجوع کنید به ابنجوزی، ج 13، ص 228؛ ابنکثیر، ج 6، جزء11، ص 136) که بر کار همه آنها حاجبالحجّاب (یا زعیمالحجّاب، حاجب بزرگ، حاجب سالار) نظارت میکرد (رجوع کنید به بیهقی، ص 66، 94، 181؛ قلقشندی، ج 4، ص 19ـ20؛ ابنتغری بردی، ج 13، ص 272). وی که از امرای بلندپایه دربار به شمار میرفت، در دارالخلافه و در مکانی به نام دارالحَجَبه سکونت داشت که گاه از نظر شکوه و جلال با قصر خلیفه برابری میکرد (رجوع کنید به یوزبکی، ص 317). در دربار خلفای عباسی دو مکان به نامهای دارالعامه و دارالخاصه، برای ملاقاتکنندگان به حسب مقام و مورد، پدید آمد و درنتیجه، منصبی به نام حاجب دوم ایجاد شد که حجابت دارالخاصه را برعهده داشت (ابنخلدون، ج :1 مقدمه، ص 359). همچنین برای رئیس حاجبان، فردی به عنوان نایب و جانشین انتخاب میشد تا به هنگام غیبت یا درگذشت وی، وظایف او را انجام دهد (یوزبکی، ص 316). عدهای از امرای بزرگ و درباریان و نیز حکام ایالتی و گاه برخی از دیوانها حاجب داشتند (رجوع کنید به جاحظ، ج 2، ص 47ـ48، 51؛ ابناثیر، ج 11، ص 157). گزارشهای جاحظ (ج 2، ص 41ـ75) نشان میدهد که به علت ممنوعیتهایی که حاجبان برای ملاقات مردم با حکمرانان ایجاد میکردند و نیز برخی اعمال نفوذهای آنها، نوعی نارضایی عمومی از این افراد وجود داشته است.درباره پوشش حاجبان در حین ادای وظیفه اطلاع اندکی در دست است. در میانِ خلعتهایی که به هنگام انتصاب حاجب به وی داده میشد، از قبای سیاه، کمر زرین و کلاه دوشاخ نام برده شده است (رجوع کنید به بیهقی، ص 56، 197) که به نظر میرسد پوشش رسمی این افراد بوده است (نیز رجوع کنید به صابی، ص 78، که از حاجبالحجاب با قبا و عمامه سیاه و شمشیر و کمربند به هنگام بار عام خلیفه سخن گفته است). چنانکه از اشاره بیهقی (ص190) برمیآید، ظاهرآ رنگ لباس حاجب سلطان با حاجب امرا و فرمانروایان متفاوت بوده است.در دوره برخی خاندانهای حکومتگر در مغرب و اندلس، قدرت و نفوذ حاجب و محدوده اختیارات او افزایش چشمگیری یافت. قدرتمندترین وزیر تشکیلات امویان اندلس و رابط میان خلیفه و وزرا، حاجب بود. برخی حاجبان این دوره، زمام همه کارهای حکومت را در دست داشتند (رجوع کنید به ابنخلدون، ج :1 مقدمه، ص 229). برآورد هزینههای دربار و تقسیم آن بر خراجدهندگان، امضای دفاتر احکام، تدبیر امور جنگ و لشکرکشیها، اعمال مجازاتها، اجرای قوانین و نظارت بر عملکرد رئیس زندانها، از جمله وظایف متنوعی بود که در دوره برخی از خاندانهای حکومتگر در این بخش از جهان اسلام، برعهده حاجبان نهاده شد (رجوع کنید به همان، ج :1 مقدمه، ص 298ـ302).وظایف حاجب را در دوره فاطمیان مصر «صاحبالمجلس» یا «امینالمُلک» (رجوع کنید به ابنطُوَیر، ص 162، 207ـ 208) و در دوره ممالیک «دوادار» یا «دواتدار» (رجوع کنید به دواتدار*) انجام میداد.برای آگاهی از وظایف حاجب در دوره صفوی و عثمانی رجوع کنید به ایشیک آغاسی*، قاپوجی*منابع : ابناثیر؛ ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره [? 1383[ـ1392/ [? 1963[ـ1972؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ ابنحبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزهلیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن 1361/1942، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنخلدون؛ ابنخلّکان؛ ابندرید، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت 1987ـ1988؛ ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، چاپ محمود توفیق کتبی، مصر 1340؛ ابنطُوَیر، نزهةالمُقْلَتین فی اخبار الدولتین، چاپ ایمن فؤاد سید، بیروت 1412/1992؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ج 5 و 6، 1407/1987؛ ابنهشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، ]بیروت[ : دارابنکثیر، ]بیتا.[؛ حسن انوری، اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی، تهران1373ش؛ بیهقی؛ تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران: زوار، ]? 1314ش[؛ عمروبن عمر جاحظ، رسائل الجاحظ، چاپ عبدالسلاممحمد هارون، رساله :12 کتاب الحجاب، قاهره1384؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، روایةبقیبن مخلد، چاپ سهیل زکار، دمشق 1967ـ1968؛ خلیلبن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1405؛ سمعانی؛ هلالبن محسن صابی، رسوم دارالخلافة، چاپ میخائیلعوّاد، بغداد 1383/ 1964؛ قلقشندی؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مسکویه؛ حسنبن علی نظامالملک، سیر الملوک (سیاستنامه)، چاپ هیوبرت دارک، تهران 1372ش؛ یعقوبی، تاریخ؛ توفیق سلطان یوزبکی، «نظام الحجابة فی النظم العربیة الاسلامیة : دراسة مقارنة، 41ـ447ه / 661ـ 1055م»، آداب الرافدین، ج 22 (1991)؛ یوسف و زلیخا ]منسوب به[ ابوالقاسم فردوسی، چاپ سنگی ]تهران 1299[؛EI2, s.v. "Hadjib. I: The Caliphate" (by D. Sourdel).