حاتمبیگ اردوبادی، وزیراعظم شاه عباس اول (حک : 996ـ1038) صفوی. از زمان تولدش اطلاعی در دست نیست. وی در اردوباد (قصبهای در جانب شمالی رود ارس) به دنیا آمد. پدرش، ملک بهرام، کلانترِ اردوباد بود. گفتهاند که او از اخلاف خواجه نصیرالدین طوسی بود (اسکندر منشی، ج 2، ص 722ـ 723، 725؛ جنابدی، ص 709). حاتمبیگ در اواخر سلطنت شاهطهماسب صفوی (حک : 930ـ984)، با آنکه جوان بود، پس از فوت پدرش وارث شغل او شد اما به سبب حسادت برخی، این منصب را ترک کرد. چندی بعد، وزیر دلوبوداق روملو، حاکم خوی، شد. با عزل دلوبوداق، مدتی در اردوباد به سر برد تا اینکه در 985 وزیر ولیخان افشار، حاکم کرمان، و پس از او وزیر پسرش، بیکتاشخان، گردید و مجموعآ دوازده سال وزارت کرمان را به عهده داشت (اسکندر منشی، ج 2، ص 725).در 998، که بیکتاشخان در نبرد با یعقوبخان ذوالقدر، حاکم شیراز، شکست خورد و کشته شد، حاتم بیگ با یعقوب خان به شیراز رفت (منجم یزدی، ص 83؛ اسکندر منشی، ج 2، ص 725ـ726؛ جنابدی، ص 709ـ711). پس از مدتی شاه عباس، حاتمبیگ را به دلیل آشنایی با امور کرمان، به همراه فرهادخان قرامانلو (از سرداران بزرگ شاهعباس اول) برای سامان دادن به اوضاع کرمان و دفع آشوب یوسفخان افشار به کرمان فرستاد. حاتمبیگ، پس از بازگشت در 999، بهسبب لیاقت و کاردانی به مقام استیفا منصوب شد (منجم یزدی، ص 105؛ اسکندر منشی، ج 2، ص 726). وی پس از شش ماه به مقام وزارت اعظم نایل و به اعتمادالدوله ملقب گردید (جنابدی، ص 715؛ افوشتهیی، ص 551؛ اسکندرمنشی، ج 1، ص 439) و در 1001، به اصلاح وضع لشکریان دارالسلطنه قزوین پرداخت (اسکندر منشی، ج 1، ص 454).در 1002 که حاکم هویزه (سیدمبارکِ عرب، از مشعشعیان* خوزستان)، شوشتر را محاصره کرده بود، حاتمبیگ و فرهادخان و چند تن از امرا مأمور رفع این بلوا شدند (منجم یزدی، ص 127؛ افوشتهیی، ص 551ـ552). سیدمبارک که تاب مقاومت در خود نمیدید، به طرف هویزه بازگشت، اما در راه، با سپاه شوشتر روبهرو شد و فردی را نزد حاتمبیگ فرستاد تا شفاعت او را نزد شاه بکند. پس از دیدار و مذاکره آن دو، حاتمبیگ به سیدمبارک خلعت و اسب و زین مرصع پیشکش کرد و سیدمبارک نیز هدایایی برای شاه فرستاد (منجم یزدی، ص 128ـ129).در 1003، در لرستان آشوبی رخ داد که حاتمبیگ مأمور دفع آن شد. شاهویردیخان، حاکم لرستان، اظهار ندامت کرد و حاتمبیگ او را مورد لطف قرار داد و حکومت لرستان را به او واگذاشت و در مقابل، هزار تومان پیشکش از او گرفت و به دیوان اعلی فرستاد. همچنین در همان سال، حاتمبیگ به کهگیلویه رفت و حسنخان را، که با استفاده از هرج و مرج به حکومت کهگیلویه رسیده بود و از فرمانهای شاه اطاعت نمیکرد، عزل کرد و او را نزد شاه فرستاد. سپس، حکومت کهگیلویه را به امیرخان افشار، که پیش از آن حاکم کازرون بود، سپرد. همچنین از برخی عشایر بختیاری، که مدتی سر از اطاعت باز زده بودند، ده هزار تومان جریمه گرفت (اسکندرمنشی، ج 1، ص 501ـ503).در همان سال، حاتمبیگ و فرهادخان به خوزستان رفتند. در این سفر، سیدخواجم (ایلچی ازبکان که در سال 1000 به حضور شاه عباس رسیده بود، ولی بنابه دلایلی اجازه بازگشت نیافته بود) در خوزستان به جان حاتمبیگ سوءقصد کرد، اما حاتمبیگ جان به در برد (افوشتهیی، ص 563ـ565).حاتمبیگ در جنگهای متعددی همراه شاه عباس بود، از جمله در 1006 در جنگ ایران با ازبکان (رجوع کنید به منجم یزدی، ص 172)، در 1007 در فتح خراسان و جنگ با دینمحمدخان ازبک و در 1009 در حمله به قلعه ابیورد و مرو شاهجان و گرفتن نورمحمدخان ازبک. پس از گرفتن قلعه ابیورد، نورمحمدخان خواستار دیدار با حاتمبیگ شد. حاتمبیگ با نورمحمدخان در قلعه دیدار و از وی نزد شاه شفاعت کرد (اسکندرمنشی، ج 1، ص 573، 604).در 1013، در درگیری میان ایران و عثمانی، حاتمبیگ واسطه صلح بین دو کشور بود (منجم یزدی، ص 273). در سفر به اردوباد در 1015، شاه عباس اردوباد را به عنوان سیورغال* دائم به حاتمبیگ بخشید (همان، ص 311). در 1018، وی مأمور فرونشاندن شورش امیرخان، حاکم ارومیه، شد و سعی او برای پایان مسالمتآمیز ماجرا بینتیجه ماند، ولی سه روز پیش از موعد حمله، در 5 ربیعالاول 1019 (قس شاملو، ج 1، ص :197 1018)، حاتمبیگ درگذشت و جنگ با کُردها به خشونت گرایید (منجم یزدی، ص 368، 381؛ اسکندر منشی، ج 2، ص 727).حاتمبیگ هنگامی که مستوفیالممالک بود (999)، طرح تازهای برای نموداری از درآمد و مخارج مملکت (نسخه تشخیص جمع و خرج ممالک محروسه) ریخت. وی در مدت وزارت خود خدمات بسیاری انجام داد. او وزیری با اراده، درستکار، دادگر، با قابلیت و مورد اعتماد شاه بود. از اقدامات مهم او، برانداختن رسم مصادره و جریمه بود که وزرای سابق رایج کرده بودند (منجم یزدی، ص 382؛ اسکندر منشی، ج 2، ص 726؛ بلان، ص 83). حسن تدبیر و سیاست حاتمبیگ سبب شد تا نوزده سال در مقام وزارت باقیبماند و این مدت وزارت در تاریخ صفویه بیسابقه است (بلان، ص 84).حاتمبیگ در انشا و نامهنگاری مهارت داشت و به زبانهای فارسی، ترکی و عربی مسلط بود (منجم یزدی، همانجا). بسیاری از نامههای شاه عباس به سفیران و شاهان اروپایی به انشای حاتمبیگ بود (برای نمونه رجوع کنید به شاه عباس، ج 1، ص 216، پانویس 1، ص 234، پانویس 1، ج 2، ص 24، پانویس 1، ص 226، پانویس 1). او طبع شعر نیز داشت و در 1017 که با جلالیان در اصفهان به حضور شاه رسید، در اینباره سه مادّه تاریخ سرود؛ دو تا به فارسی و یکی به ترکی (منجم یزدی، ص 352). حاتمبیگ ممدوح میرزا ملک مشرقی بود (فخرالزمانی، ص 588ـ589). به پاس خدمات حاتمبیگ، پس از مرگش، پسر او، میرزا طالبخان، به جای پدر به وزارت رسید (منجم یزدی، ص 382؛ اسکندر منشی، ج 2، ص 727).منابع : اسکندر منشی؛ محمودبن هدایتاللّه افوشتهیی، نقاوة الآثار فی ذکرالاخیار: در تاریخ صفویه، چاپ احسان اشراقی، تهران 1373ش؛ لوسین ـ لوییبلان، زندگیشاهعباس، ترجمه ولیاللّه شادان، تهران 1375ش؛ میرزا بیگبن حسن جنابدی، روضة الصفویه، چاپ غلامرضا طباطباییمجد، تهران 1378ش؛ ولی قلیبن داود قلی شاملو، قصص الخاقانی، چاپ حسن سادات ناصری، تهران 1371ـ1374ش؛ شاه عباس: مجموعه اسناد و مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفصیلی، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران: زرین، 1366ش؛ عبدالنبیبن خلف فخرالزمانی، تذکره میخانه، چاپ احمد گلچین معانی، تهران 1362ش؛ جلالالدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی، یا، روزنامه ملاجلال، چاپ سیفاللّه وحیدنیا، تهران 1366ش؛ محمدطاهربن حسین وحید قزوینی، تاریخ جهانآرای عباسی، چاپ سعید میرمحمد صادق، تهران 1383ش.