حاتمبن هَرْثَمه، از سرداران عباسیان در روزگار هارون و پسرانش امین و مأمون. حاتم، به واسطه سابقه پدرش، هرثمةبن اعین* که از سرداران خاص و معتمد هارون بود (طبری، ج 8، ص 298، 369)، به دستگاه عباسیان راه یافت. ظاهرآ در 178، که هارون هرثمه را به ولایت مصر گماشت، حاتم نیز همراه پدرش بود، زیرا هرثمه حاتم را به ریاست شُرطه (پلیس شهر) گمارد (کندی، ص 161؛ ابنتغریبردی، ج 2، ص 88). نام حاتمبن هرثمه، در نامه خلیفه امین به برادرش صالح، که به مناسبت مرگ هارون به او نوشت، آمده و در آن ضمن سفارش به صالح درباره حاتم، مبنی بر ابقای وی در سمَت خود، از فرمانبرداری حاتم از دستگاه خلافت یاد کرده است (طبری، ج 8، ص 368ـ369). در 194، امین، حاتم را همراه با هزارتن به مصر فرستاد و مأمور برگزاری نماز و جمعآوری خراج آن سرزمین ساخت. او به بِلْبِیس* رفت. حاتم در ابتدا با اهالی حوف مصر، به شرط پرداخت خراج، صلح کرد، اما آنان پیمان صلح را شکستند، حاتم نیز لشکری برای جنگ با آنان فرستاد و آنان را شکست داد، سپس حرکت کرد و در 4 شوال 194 همراه صد گروگان از سران عرب یمانی حوف وارد مصر شد. حاتم، به رسم امیران مصر، در پادگان سکونت کرد و به سامان دادن امور پرداخت. آنگاه برای خود قبّهای به نام قُبّةُالهواء* ساخت (کندی، ص 173ـ174؛ ابنتغریبردی، ج 2، ص 144).امین پس از اختلاف و نزاع با برادرش، مأمون، جابربن اشعث خزاعی را به جانشینی حاتم برگزید (رجوع کنید به یعقوبی، ج 2، ص 439) و به این ترتیب، او در جمادیالآخره 195، پس از یک سال و نیم، از امارت مصر برکنار شد (کندی، ص 174 و پانویس 1؛ ابنتغریبردی، ج 2، ص 147).جنگ بین امین و مأمون سرانجام در سال 198، با قتل امین، به پایان رسید (یعقوبی، ج 2، ص 441؛ نیز رجوع کنید به مسعودی، ج 4، ص 291ـ294). به نوشته یعقوبی (ج 2، ص 462)، مأمون، حاتم را به حکومت ارمنستان برگزید و حاتم زمانی به آنجا رسید که اختلاف و دشمنی میان معتزله و اهل سنّت شدت گرفته بود، اما بعدآ با هم سازش کردند.هنوز چند روز از حکومت حاتم بر ارمنستان نگذشته بود که از قتل پدرش (در سال 200)، به تحریک فضلبن سهل (وزیر مأمون)، آگاه شد. پس، از بَردَعه به کِسال رفت و در آنجا دژی ساخت و بر آن شد تا خلیفه را خلع کند. وی، برای انتقام از قتل ناجوانمردانه پدرش، به بطریقان و بزرگان ایرانی و ارمنی و بابک و خرّمدینان نامه نوشت که بر ضد خلیفه بشورند (ابنقتیبه، ص 389؛ یعقوبی، همانجا؛ نیز رجوع کنید به طبری، ج 8، ص 542ـ 543). گفتهاند که شورش بابک خرّمدین* تحتتأثیر تحریکات او بوده است (رجوع کنید به ابنقتیبه؛ یعقوبی، همانجاها)؛ از اینرو، وقتی خبر شورش بابک و چیرگی او بر آذربایجان به مأمون رسید، یحییبن معاذ را به جای حاتمبن هرثمه به حکومت ارمنستان گمارد (یعقوبی، همانجا). صدیقی، با توجه به شورش بابک در سال 201 و با توجه به اینکه وی در این سال ادعا کرد که روح جاویدان، رهبر خرمدینان آذربایجان، در بدنش حلول کرده (رجوع کنید به طبری، ج 8، ص 556؛ ابناثیر، ج 6، ص 328)، احتمال داده است که حاتم در حقیقت با جاویدان، نامهنگاری کرده باشد ولی چون بابک بعد معروفتر شده، نام او جای جاویدان را گرفته است. به هر روی، سرکشی و شورش حاتمبن هرثمه در 201 کار خرّمدینان را در آذربایجان آسان کرد و آنان، که از هر لحاظ اوضاع را موافق میدیدند، دعوت حاتم را اجابت کردند و در پی نافرمانی برآمدند (صدیقی، ص 285). دینوری (ص 402ـ405) بهتفصیل از شورش بابک خبر داده، اما به نقش حاتم در این باره اشاره نکرده است. بهنوشته ابنقتیبه (همانجا)، حاتم در اوج دعوت و نامهنگاریها و تحریکاتش برای شورش بر خلیفه، درگذشت. پس از این، از حاتمبن هرثمه در تواریخ ذکری نیامده است، اما ظاهرآ مناسبات این خاندان با دولت عباسی بهبود یافته بوده است. به نوشته طبری (ج 9، ص 164)، محمدبن حاتم در 234 والیآذربایجان بود. احمدبن محمد، نواده حاتم، نیز در 249 فرماندار بخش شرقی بغداد بود (ابنجوزی، ج 12، ص 20).منابع : ابناثیر؛ ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره [? 1383[ـ1392/ [? 1963[ـ 1972؛ ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمدعبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960؛ احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره 1960، چاپ افست قم 1368ش؛ غلامحسین صدیقی، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، تهران 1375ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محمدبن یوسف کندی، ولاة مصر، چاپ حسین نصّار، بیروت 1379/1959؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ یعقوبی، تاریخ.