چیمْکِنْت، مرکز استان قزاقستان جنوبی در قزاقستان. شهر چیمکنت در جنوب استان، در مشرق رود سیحون* (سیردریا) و 124 کیلومتری شمال تاشکند* واقع است. رشته کوه قرهتاو در شمال آن قرار دارد. رود اَریس یا بَدامْرود، که به سیحون میپیوندد، در شمال آن جاری است (رجوع کنید به لسترنج، ص 484؛ )اطلس جهان تایمز(، نقشه 43).چیمکنت از نظر اهمیت و جمعیت، سومین شهر قزاقستان به شمار میرود (رجوع کنید به عشقی و قنبرزاده، ص 87، جدول 26). پس از کشف رگههای سرب در 1311ش/ 1932 در آچیسایو کارامازور و استخراج زغال سنگ در لنگر، چیمکنت شهر صنعتی مهمی شد و راهآهن، کارخانههای پارچهبافی، داروسازی، تصفیه فلزات قیمتی و مواد شیمیایی در آنجا تأسیس گردید. این شهر، از طریق راهآهن، به تاشکند، ترکستان ـ سیبری، جمبول ـ اریس ـ قزل اوردا، چیمکنت ـ لنگر، قزل اوردا ـ اکتوبینسک و به راهآهن سیبری ـ آلماآتا ـ تاشکند میپیوندد و تعدادی از این خطوط در این شهر با هم تلاقی میکنند (فرامکین، ص 12ـ13؛ احمدیان شالچی، ص 340؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ نیز رجوع کنید به نقشه راههای کشورهای آسیای مرکزی).جمعیت آن در 1386ش/ 2007، 300 ،361 تن بوده است (تاجئو، ذیل "Kazakhstan").در سده ششم، که روحانیان تاتار در قزاقستان حضور یافتند، قزاقها اسلام آوردند. قزاقها سنّی حنفیاند. در جنوب قزاقستان تصوف طرفدارانیدارد (احمدیانشالچی، ص331؛نیز برایاطلاع از تصوف و اعتقادات مذهبی در قزاقستان رجوع کنید به همان، ص 332).زبان اهالی چیمکنت قزاقی با واژگان ترکی است که لغات عربی، فارسی، مغولی، روسی و در نقاط مرزی از کشورهای همسایه، بهخصوص ازبکستان، واژههایی وارد آن شده است. پس از تسلط روسها، روسی زبان رسمی شد. پس از استقلال قزاقستان در 1370ش/1991، قزاقها حق استفاده از زبان مادری خود (قزاقی) را کسب کردند و روسی زبان دوم گردید (رجوع کنید به ابوالحسن شیرازی، ص116ـ117؛ آشنایی با جمهوریهای مستقل آسیای میانه و قفقاز، ص 92؛ احمدیان شالچی، ص 330ـ331؛ برای اطلاعات بیشتر درباره تحصیل و زبان و ادبیات در قزاقستان رجوع کنید به ماهیت تحولات در آسیای مرکزی و قفقاز، ص 282ـ290).پاشینو در 1283/ 1866 به تپهای در شهر چیمکنت اشاره کرده که از بالای آن همه ساختمانهای شهر و باغهای وسیع و نهرها دیده میشد. ارگ بر بالای آن بنا شده بود. داخل ارگ، علاوه بر محل زندگی حاکم، عمارتی برای مسافران وجود داشت. در ارگ چاه پر آبی بود که آب موردنیاز ساکنان را هنگام محاصره تأمین میکرد. دو رود کوچکآب شهر را تأمین میکرد. داخل شهر بازارها و نهرهایی وجود داشت که به میدان شهر میرسیدند و دروازهای بهنام تاشکند در جنوب شهر وجود داشت (ص 146ـ149، 152ـ 154).پیشینه. آلپیسبایف، باستانشناس قزاقستانی، منطقهای مسکونی از دوران پارینه سنگی جدید در شمال چیمکنت کشف کرده است (بلنیتسکی، ص 61).به نظر لسترنج (ص 482)، چیمکَنت یا چیمیکَنت همان جموکَت یا حموکت است که مقدسی (ص 275) از آن نام برده و آن را شهری بزرگ، دارای حصاری مستحکم و مسجدجامع و بازارهای عالی وصف کرده است. طبری (ج 7، ص 125) نیز از حَموکیها نام برده است.نرشخی (ص 8ـ9) نحوه شکلگیری و وجه تسمیه آن را بیان کرده و مارکوارت (ص 308) نیز شرحی بر آن نوشته است. بارتولد (ج 2، بخش 2، ص 280) محل زندگی غزان را از دریای خزر تا نزدیکی چیمکنت دانسته است. در ظفرنامه شرفالدین علی یزدی (ج 1، ص 124)، چمیکنت قریهای نزدیک به شهر سَیرام ذکر شده است.در 1281/1864 که سیرام پس از تصرف به دست قلموقها اهمیت خود را از دست داد، چیمکنت رونق یافت، اما پس از سلطه روسها در همین سال، هنوز شهر تجاری کوچکی با دیوار گلین گرداگرد آن و قلعهای کوچک بود. در اوایل سده چهاردهم/ پایان سده نوزدهم، پیرامون شهر تعداد زیادی دهکده آباد روسی و بومی وجود داشت (د. اسلام، همانجا).پیش از انقلاب اکتبر 1917، چیمکنت مرکز کشاورزی بود که در آن پنبه و گیاه دارویی دِرمَنه کشت میشد (پاشینو، ص 227؛ د.اسلام، همانجا). در منابع امروزی نام این شهر «شیمکنت» آمده است (برای نمونه رجوع کنید به )اطلس جامع جهان تایمز(، نقشه 83).منابع : آشنایی با جمهوریهای مستقل آسیای میانه و قفقاز، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور فرهنگی، [?1371ش[؛ حبیباللّه ابوالحسن شیرازی، ملیتهای آسیای میانه، تهران 1370ش؛ نسرین احمدیان شالچی، دیار آشنا: ویژگیهای جغرافیایی کشورهای آسیای مرکزی، مشهد 1378ش؛ آلکساندر مارکوویچ بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران 1364ش؛ پتر ایوانوویچ پاشینو، سفرنامه ترکستان: ماوراءالنهر، ترجمه مادروس داؤد خانف، چاپ جمشید کیانفر، تهران 1372ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران 1336ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ ابوالفضل عشقی و هادی قنبرزاده، ویژگیهای جغرافیایی آسیای میانه و قزاقستان، مشهد 1374ش؛ ماهیت تحولات در آسیای مرکزی و قفقاز، تألیف اکرم حسینپور و دیگران، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1373ش؛ مقدسی؛ محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصر قباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران 1363ش؛ نقشه راههای کشورهای آسیای مرکزی، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان، مقیاس 000،500، 1:3 تهران: گیتاشناسی، ]بیتا.[؛Vasily Vladimirovich Barthold, Sochineniia, vol.2, pt.2, Moscow 1964; EI2, s.v. "Cimkent" (by Ch. Quelquejay); Gregoire Frumkin, Archaeology in Soviet Central Asia, Leiden 1970; Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; Joseph Marquart, Wehrot und Arang=Untersuchungen zur mythischen und geschichtlichen Landeskunde von Ostiran, Leiden 1938; Tageo, 2007, Retrieved Dec.16,2007,fromhttp://www. tageo.com/ index-e- kz-cities-kz.htm.; The Times atlas of the world, London: Times Books, 1992; The Times comprehensive atlas of the world,London:Times Books,1992;The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.