چورباجی (در اصل به معنای شورباپَز).1) عنوانی در سپاه ینیچری* که به فرماندهان «اورته» ]گُردان[ها و رؤسای «آغابلوکلری» ]ادارات زیرنظر آغاها/ صاحبمنصبان[ میدادند؛ در عناوین رسمی عثمانی، فرماندهان «جماعتْاورتهلری» ]گُردانهای تشکیلدهنده سپاه ینیچری[ را «سرپیادگان» یا «یایاباشی» میخواندند. فرماندهان آغابلوکلری نیز اودهباشی ]یا اوطهباشی[ نام داشتند. چون ]در تقسیمات سپاه ینیچری[ 101 جماعت اورتهلری قبل از 61 آغابلوکلری ایجاد شده بودند، چورباجیهای آنان نسبت به چورباجیهای دسته اخیر، امتیازات خاصی داشتند، از جمله هنگام خدمت در نقاط مرزی کلید قلعهها در اختیار آنان بود و اجازه داشتند دربرابر افسران ارشد خود همچنان سوار بر اسب بمانند؛ آنها کفش و زنگال ]گِتر[ زرد به پا میکردند، اما در آغابلوکلری، کفش و زنگال زرد امتیاز خاص اوجاق کتخُداسی و مُحضِرآغا بود و دیگر چورباجیها کفش و زنگال قرمز بهپا میکردند ]پاکالین، ذیل "Corbaci"؛ مارسیلی، بخش 1، ص 78[.کلاه نشانداری که چورباجیها معمولا در تشریفات به سر داشتند، قلفات یا چورباجی کچهسی خوانده میشد. نشانِ قلفاتِ یایاباشیها از پَرِ دُرنا، اما نشان کلاه چورباجیهای آغابلوکلری از پر مرغ ماهیخوار بود. کلاه معمولی همه چورباجیها قلفاتِ قرمزی بود که لبه پایینش تنگ و بالایش گشاد بود. چورباجیها کارکنان زیردست خود را که مرتکب خلافهای کوچک میشدند، چوب میزدند و فلک میکردند. به دستیار چورباجی، چورباجی یاماغی میگفتند ]پاکالین، ذیل "Corbaci yamagi" ,"Corbaci kecesi"؛ اوزون چارشیلی، 1988، ج 2، تصویر 10[.چورباجیها گاهی به خدمات انتظامی گماشته میشدند، در این صورت، آنان وظایف سوباشی* را انجام میدادند. در «چارداق»، یعنی دفتر گمرک بارانداز یمیش در استانبول، شخصی با عنوان چارداق چورباجیسی خدمت میکرد که فرماندهی پنجاه و ششمین گردان ینیچری را برعهده داشت و با قاضی استانبول، که علاوه بر بازرسی آذوقه شهر مسئول حفظ انتظامات محلی نیز بود، همکاری میکرد. یایاباشیها موظف بودند که نوجوانان دوشیرمه* را برای سربازگیری لشکر «عجمیاوجاغی» از ولایات جمعآوری کنند رجوع کنید به ]اوزون چارشیلی، 1988، ج 2، ص 265[. چورباجیهای عجمی اوجاغی تحت فرمان استانبول آغاسی خدمت میکردند.2) به بزرگان و معتمدان روستاها که مختار و آق صَقَل ]ریشسفید[ نامیده میشدند و پذیرایی از مسافران را برعهده داشتند، عنوان چورباجی داده میشد. پس از آن و تا ]حدود[ نیمقرن پیش، این عنوان به بازرگانان و مسیحیان ثروتمند اطلاق میگردید. در ترکی محاورهای این کلمه هنوز هم به معنای کارفرما و ناخدا بهکار میرود.منابع : اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ لغت؛ احمد جودتپاشا، تاریخ عسکریِ عثمانی، استانبول 1297؛ محمود شوکتپاشا، عثمانلی تشکیلات و قیافت عسکریهسی، استانبول 1325؛ قوانین ینیچریان؛ احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی؛Luigi Ferdinando Marsigli, Stato militare dell' imperio Ottomanno=l'etat militaire de l'empire ottoman, Graz 1972; The military costume of Turkey, London 1818; Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlug, Istanbul 1971-1972; Nazmi Bey, Osmanli imparatorlugunun zuhur ve terakkisinden inhitati zamanina kadaraskeri vaziyeti, Ankara 1934; M. d'Ohsson, Tableau general..., Paris 1788-1824; [Ismail Hakki Uzancarsili, Osmanli devleti teskilatindan kapukulu ocaklari, Ankara 1988].