چَناقْ قلعه، استان (ایل) و شهری در شمالغربی ترکیه.1) استان چناققلعه. مشتمل بر دو قسمت است: آسیایی در جنوب تنگه داردانل، و اروپایی شامل شبهجزیره گلیبولی* در شمال این تنگه. چناققلعه بهسبب همجواری با تنگه داردانل، تقریبآ همانند استانبول که در کرانه بوسفور* قرار گرفته است، اهمیت سوقالجیشی خاصی دارد. وسعت قسمت آسیایی چناققلعه بیش از چهار برابر قسمت اروپایی آن است ()اطلس جغرافیایی ترکیه( ، بخش 1، ص 27).چناققلعه در شمال قسمت اروپاییاش، با استانهای تکیرداغ* و اِدِرْنه* مرز مشترک دارد. در مشرق و جنوب قسمت آسیایی، استان بالیکَسیر* قرار دارد. استان چناققلعه از جهات دیگر به دریا محدود میشود (همانجا). در مغرب، با یونان مرز دریایی مشترک دارد و دو جزیره امروز یا گوکچهآدا و تندوس یا بوزجهآدا، هر دو در دریای اژه، جزو چناققلعهاند (همان، ص 19).چناققلعه، بنابر تقسیمات کشوری ترکیه، ده شهرستان (ایلچه) دارد، به نامهای بیغا، لاپسکی، چان، ینیجه، چناققلعه، ازینه، آیواجق، بایرامیچ، گلیبولی، و اجهآباد (رجوع کنید به همان، بخش 2، نقشه 18ـ19، 38ـ39).در سواحل این استان، چنددماغه وجود دارد که در ارتباطات دریایی مؤثرند؛ دماغههای الیاس و تکه در سواحل شبهجزیره گلیبولی و دماغه بابا در سواحل چناققلعه در دریایاژه (همان، بخش 2، نقشه 38ـ39).میزان ارتفاع در بخشهای شرقی چناققلعه بیشتر از بخشهای غربی آن است. وجود کوههای قوجهقطران (که بلندترین قله آن به ارتفاع 710 ،1 متر در استان بالیکسیر قرار دارد) در جنوبشرقی، و سکر و قرهداغ (بلندترین نقطه 749 متر) در مرکز این استان، مؤید آن است ()اطلس جهان تایمز(، نقشه 36؛ )اطلس جغرافیایی ترکیه(، بخش 2، نقشه 18ـ19).رود مندرس مهمترین رود چناققلعه در قسمت آسیایی آن است. این رود در مغرب داردانل، در محل پیوستن این تنگه به دریای اژه، به دریا میریزد.میانگین دمای سالیانه هوا در چناققلعه، بهجز در نوار باریک سواحل جنوبی که بیش از ْ16 است، در بقیه مناطق بین ْ12 تا ْ16 متغیر است. باتوجه به این دما و میزان بارش سالیانه آنجا ــ که میان پانصد تا هشتصد میلیمتر در نواحی گوناگون، متغیر است (رجوع کنید به )اطلس جغرافیایی ترکیه(، بخش 1، ص 28، 30)ــ آب و هوای چناققلعه در طول سال مناسب است.چناققلعه از نواحی اصلی صیدماهی ترکیه است و معادن غنی فلدسپات، کائولن، مس، منگنز، نقره و نیکل دارد. بهرهبرداری از برخی از این معادن، مانند منگنز و مس، که از سده سیزدهم آغاز شده، رشد اقتصادی چناققلعه را بالا برده است (شاو، ج 2، ص 123؛ )اطلس جغرافیایی ترکیه(، بخش 1، ص 37، 39).چناققلعه راهآهن و فرودگاه ندارد. در قسمت اروپایی آن، مهمترین راه زمینی میان شهرهای اجهآباد (در جنوبغربی شبهجزیره گلیبولی) و شهر گلیبولی است. این راه در ادامه به شهرهای کِشان، ادرنه و تکیرداغ میرسد. در قسمت آسیایی، راهی از بورسه* و بالیکسیر، تقریبآ در امتداد دریای مرمره و داردانل، از شمال و مغرب چناققلعه میگذرد و از جنوب، شاخهای از آن به شهرهای ادرمیت و بالیکسیر و شاخهای دیگر به اِزمیر میرسد. این راه مهمترین راه ارتباطی این استان بهشمار میآید. شهرهای چناققلعه و لاپسکی در ساحل آسیایی داردانل، بیغا و چان و آیواجق در جنوب استان از شهرهای مهم قسمت آسیایی، و بولاییر و کلید بحر و اجهآباد و گلیبولی از معروفترین شهرهای قسمت اروپایی آن هستند. برخی از این شهرها تأسیسات بندری دارند و در صادرات و واردات کالا و فعالیتهای اقتصادی ترکیه مؤثرند.این استان در 1383ش/ 2004، دارای حدود نیم میلیون جمعیت بود که در مقایسه با جمعیت آن در 1349ش/ 1970 (337،360 تن)، رشد چشمگیری نداشته است (رجوع کنید به )اطلس جغرافیایی ترکیه(؛ بخش 1، ص26؛ )فرهنگ جدید جغرافیایی وبستر(، ذیل "Turkey").2) شهر چناققلعه، مرکز استان چناققلعه. در ساحل آسیایی تنگه داردانل، در 30 َْ34 عرض شمالی و َ56 ْ40 طول شرقی قرار دارد. رود چناققلعه از میان آن میگذرد (رجوع کنید به ) اطلس جغرافیایی ترکیه(، بخش 2، نقشه 18). این شهر با راهی اصلی ــکه در امتداد ساحل آسیایی داردانل کشیده شده ــ در شمال با شهر بیغا و در جنوب با شهرهای ادرمیت و بالیکسیر و از طریق این شهرها با آنکارا مرتبط است. فاصله مستقیم شهر چناققلعه با شهر گلیبولی حدود 32 کیلومتر است (سامی، ذیل «قلعه سلطانیه»). در شمال این شهر، قرارگاه نظامی مجیدیه قرار دارد که برای حفاظت و برقراری امنیت تنگه مهم است (توفیق، ص 22). آبادی چَمنْلِک و ویرانههای شهر باستانی تروآ (در مغرب شهر، در سواحل دریای اژه و مقابل بوزجهآدا، در محلهای معروف به پیکارباشی) از نقاط معروف پیرامون شهرند (رجوع کنید به همان، ص 243).پیشینه. سابقه مشخص شهر چناققلعه به سده یازدهم میرسد. درباره آبادیها و مواضع قدیمیِ ناحیهای که چناققلعه در آن ایجاد شده است، اطلاعات پراکندهای در منابع وجود دارد. شهر چناققلعه در جنوب ابیدوس، که در یکی از مناطق سوقالجیشی ساحل آسیایی داردانل قرار داشت، بنا شده است ()اطلس تاریخی اسلام(، نقشه 19، 29؛ د.ا.ترک، ج 3، ص 343).در دوره عثمان اول (حک : 699ـ727) خاندان قرهسی*، که امیرنشین آنان شهر بالیکسیر بود، در این ناحیه بهسر میبردند (شاو، ج 1، ص10؛ )اطلس تاریخی اسلام(، نقشه 29). پیش از نخستین حملات عثمانیها به سواحل داردانل، این ناحیه در اواسط سده هشتم/ چهاردهم و به ویژه در نیمه دوم این سده، از مهمترین نواحی قلمرو امپراتوری روم شرقی بود و بهسبب موقعیت ممتازش، یکی از محلهای اصلی درگیری میان عثمانیها و رومیها شده بود (رجوع کنید به هامرـ پورگشتال، ج 1، ص 145ـ146؛ شاو، ج 1، ص 15ـ16؛ نیز رجوع کنید به تکیرداغ*).عثمانیها در زمان سلطان مراد اول (حک : 761ـ791) به رومیها حمله کردند. در این نبرد، استان چناققلعه امروزی محل جنگ ایندو گروه شد و عثمانیها نیروهای امپراتوری رومشرقی را شکست دادند (هامرـ پورگشتال، ج 1، ص 168ـ171).جنگهای دریایی عثمانیها و ونیزیها، که بیشتر در محدوده داردانل و سواحل مجاور آن صورت میگرفت، عثمانیها را به احداث قلعههایی در سواحل شمالی و جنوبی ترغیب کرد؛ بهطوری که در 1068، مادر سلطان محمد چهارم در ساحل شنی دهانه دریای مدیترانه و محل ورود کشتیها به قلمرو عثمانی، قلعهای احداث کرد و توپهای بزرگی در آن مستقر ساخت (اولیاچلبی، ج 5، ص 307؛ هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص 72ـ 73). این قلعه که در حدود پنج کیلومتری ابیدوس بنا شده بود (رجوع کنید به )اطلس جغرافیایی ترکیه(، بخش 2، نقشه 18)، ابتدا به قلعه سلطانیه معروف شد (رجوع کنید به اولیاچلبی، همانجا؛ رفعت، ج 6، ص 22) و متأثر از آن، تنگه داردانل نیز تنگه قلعه سلطانیه (قلعه سلطانیه بوغازی؛ جواد، ج 2، ص 622) و بعدها تنگه چناققلعه (د.ا.ترک، ج 3، ص 332؛ توفیق، ص 21؛ اوزونچارشیلی، ج 2، ص 31) نام گرفت. دو سال بعد، محمدپاشا کوپریلی، که از 1066 به مقام وزارت اعظمیِ محمد چهارم رسیده بود، استحکامات قلعه مذکور و نیز کلید بحر را تقویت کرد (سامی، همانجا) و تقریبآ پس از این، از یکسو نیروی دریایی عثمانی و شهرهای مهم ساحلی از حملات ونیزیها در امان ماندند و از سوی دیگر عثمانیها به جزایر نزدیک در دریای مدیترانه دسترسی یافتند (اولیاچلبی، همانجا).بهگزارش اولیاچلبی (ج 5، ص 307ـ308)، مقر قلعه سلطانیه ریگزار بوده و یکی از برجهای قلعه کنار رودی قرار داشته است که از آنجا به تنگه داردانل میریزد. در داخل قلعه نیز مسجدی مخصوص سلطان احداث شد. اولیاچلبی، که خود در نیمه دوم سده یازدهم به همراه سلطان محمد چهارم به قلعه سلطانیه رفته بود، مطالب مفصّل و ارزندهای از این مناطق گزارش کرده است. بهگفته وی (همانجا)، پس از احداث قلعه چهارگوش و پرشکوه سلطانیه، نظامیان امپراتوری رومشرقی نتوانستند وارد تنگه شوند. سلطان محمد نیز از ناظر و معمار قلعه قدردانی کرد. هنگامی که اولیا چلبی در قلعه سلطانیه بود، ساختمان قلعه به پایان نرسیده بود و در کنار آن توپهایی با بُرد زیاد مستقر بود، اما گلولههای آنها به ساحل مقابل نمیرسید (اولیاچلبی، همانجا). وی (ج 5، ص 308ـ311) درباره مسجدجامع سلطانی، قلعهای به نام ماماچه (برگرفته از نام بانیِ آن) با خندقهای عمیق و دروازه آهنی، کلیساها و مردم آنجا که بیشتر یونانی بودند، و حاکمان و تشکیلات اداری آنجا مطالبی آورده است.قلعه سلطانیه و زمینهای مجاور آن، پس از احداث، در یک دوره آرامش نسبی، بهتدریج مسکونی شد و درنتیجه تأسیس کارگاههای ساخت ظروف سفالی و ایجاد کارخانهها (احتمالا در 1153)، مرکز تهیه ظروف سفالی ]= چناق[ گردید (هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص 73؛ سامی، همانجا). نام شهر نیز، به تبع آن، به چناققلعه/ چناققلعهسی/ چاناققلعه، به معنای جایی که در آن ظروف سفالی ساخته میشود، تغییر یافت (رجوع کنید به توفیق، ص 243؛ هامر ـ پورگشتال، همانجا؛ موستراس، ذیل «چناق قلعهسی»). با این حال، بنابر مطالب سامی (متوفی 1322؛ همانجا)، اروپاییان همچنان به این شهر داردانله، به معنای شهری در مجاورت داردانل، میگفتند.در تقسیمات اداری دوره عثمانی، چناققلعه مدتی مرکز لِوای بیغا در ولایت خداوندگار و گاهی مرکز سنجق سلطانیه در مغرب همین ولایت بود (رجوع کنید به موستراس، همانجا؛ توفیق، ص 242). در 1293 نیز شهر جزو ولایت جزایر بحری و پس از آن، جزو سنجق بیغا شد (د.اسلام، چاپ دوم، ذیل"Canak- kale Boghazi" ). چناققلعه در نیمه دوم سده سیزدهم در آتشسوزی آسیب بسیار دید (همانجا)؛ اما، استقبال محمد رشدیپاشا (صدراعظم عثمانی) در این شهر از ناصرالدینشاه قاجار، که در 1290 عازم سفر اروپا بود (اعتمادالسلطنه، ج 3، ص 1731)، نشان میدهد که شهر بازسازی شده بوده است.به نوشته سامی (همانجا)، جمعیت چناققلعه 062، 11 تن، شامل مسلمانان و پیروان دیگر ادیان، بود. این شهر کوچک، مرکز سنجق مستقل بیغا بود و هشت مسجدجامع، سه مسجد کوچک، چهار کلیسا، سه کنیسه، یک مدرسه عالی، چند مدرسه ابتدایی که برخی از آنها مخصوص غیرمسلمانان بود، شش حمام، چهار کاروانسرا، سه مسافرخانه، 52 دکان، یک دباغی، دو آسیای بادی و یک آسیای بخاری، دوازده کوره ظروف سفالی، سیزده آبانبار و چند قرارگاه نظامی داشت که بههمراه استحکامات اطراف، برای محافظت از تنگه داردانل ایجاد شده بود. در همین دوره، در چناققلعه هر گروه محله خاصی داشت. کوچههایش وسیع اما بدون پیادهرو بود. بیشتر خانههای آن از سنگ ساخته شده و بازسازی شده بود و درنتیجه خشکاندن باتلاقهای اطراف شهر، هوای آن مناسب شده بود (همانجا). سامی، علاوه بر این مطالب، گزارش ارزندهای از وضع طبیعی قضای قلعه سلطانیه در سنجق بیغا، اوضاع کشاورزی و محصولات مهم آن، مانند گندم و جو و پنبه و زیتون و انواع میوه، وضع دامداری و تعداد دامها، تأسیسات خدماتی و درمانی و کارخانههای آنجا آورده است (رجوع کنید به همانجا).از نظر تقسیمات کشوری، در اوایل قرن چهاردهم چنانقلعه همچنان جزو سنجقبیغا (در ولایت خداوندگار) بود (رجوع کنید به نصراللّه و همکاران، نقشه 12). در 1330/1912، در جنگ اول بالکان، در معرض تهدید جدّی بلغارها، که به تکیرداغ حمله کرده بودند، قرار گرفت و زمینلرزه شدیدی نیز به آن آسیب رساند و در جنگ جهانی اول (1914ـ1918) نیز نیروهای متفقین آن را بهشدت بمباران کردند (د.اسلام، همانجا). پس از جنگ، در پی قرارداد سور در 1338/1920، که به موجب آن برخی شهرهای ترکیه ضمیمه یونان شد، بهسبب موقعیت جغرافیایی چناققلعه و نزدیکی آن به یونان، بر اهمیت آن افزوده شد. در 1301ش/ 1922، که دولت ترکیه مناطق الحاقی به یونان را پس گرفت، و در پی تسلط دولت ترکیه بر تنگه بوسفور در 1315ش/1936، که تأثیر مهمی در ارتباطات زمینی و دریایی ترکیه آسیایی با اروپایی داشت، بر شهر چناققلعه و دیگر شهرهای ساحلی تنگه آرامش نسبی حکمفرما شد و بر جمعیت آن افزوده گردید، به طوری که در 1319ش/ 1940، جمعیت آن حدود 000، 25تن بود (همانجا؛ رابینسون، ص288؛ نیز رجوع کنید به بوسفور*). اقدامات دولت ترکیه در دهههای بعد و ایجاد تأسیسات، و نیز موقعیت مناسب جغرافیایی و چشماندازهای طبیعی و آثار قدیمی آن، موجب شد که امروزه شهر و استان چناققلعه، علاوه بر کارکرد نظامی، در زمینه گردشگری و جذب جهانگردان نیز فعال باشد.منابع : اعتمادالسلطنه؛ اولیا چلبی؛ علی توفیق، ممالک عثمانیه جغرافیاسی، استانبول 1315؛ علی جواد، ممالک عثمانیه نک تاریخ و جغرافیا لغاتی، استانبول 1313ـ1317؛ ریچارد رابینسون، جمهوری اول ترکیه، ترجمه ایرج امینی، تهران 1356ش؛ احمد رفعت، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول 1299ـ1300؛ شمسالدینبن خالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛ ک. موستراس، المعجم الجغرافی للامبراطوریة العثمانیة، ترجمة و تعلیق عصام محمد شحادات، بیروت 1423/2002؛ نقشه راهنمای ترکیه، مقیاس 000،000،1:2، تهران: گیتاشناسی، ]بیتا.[؛EI2, s.v. "Canak-kale Boghazi" (by V.J. Parry); Joseph von Hammer - Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz 1963; An Historical atlas of Islam, ed. Willam C. Brice, Leiden: Brill, 1981; I(A, s.vv. "Canakkale" (by Besim Darkot), "ibid. Tarih" (by M. C. Sihabeddin Tekindag); Mehmet Nasrullah, Mehmet Rusdu and Mehmet Esref, Osmanli atlasi (XX. yuzyl baslari), ed. Rahmi Tekin and Yasar Bas, I(stanbul 2003; Stanford J. Shaw, History of the Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge 1985; The Times atlas of the world, London: Times Books, 1985; Turkiye cografya atlasi, I(stanbul: Dogan Burda Rizzoli, 2004; Turkiye iller haritasi, scale 1:1،800،000, I(stanbul: Gurbuz Yayinlari Harita ve Ders Araclari, 2005; I(smail Hakki Uzuncarsili, Osmanli tarihi, vol.2, Ankara 1983; Webster's new geographical dictionary, Springfield, Mass. 1980.