دُرّه نادِره، کتابی به فارسی دربارة تاریخ دورة نادرشاه افشار، تألیف میرزامهدیخان استرآبادی*، منشی و مورخ نادرشاه. نام کامل مؤلف محمدمهدیبن محمدنصیر است. درّه نادره که بعضی آن را به اشتباه درة نادری مینامند (← ریو، ج 1، ص 195)، شامل یک مقدمه، چهل فقره و یک خاتمه است. پس از مقدمهای طولانی، کتاب با شرح اختلال ممالک ایران در اواخر حکومت شاهسلطانحسین (ﺣک : 1105ـ 1135) و استیلای افغانان و جلوس شاهطهماسب دوم (ﺣک : 1135ـ 1145)، فرزند شاهسلطانحسین، شروع میگردد. پس از آن، مؤلف به ظهور نادر و همکاری او با طهماسبمیرزا و چگونگی جلوس نادر در 1148 بر تخت شاهی میپردازد. نبردهای نادر با عثمانیان، افغانان و تسخیر قندهار، هندوستان، بخارا، خوارزم، داغستان و مسقط از دیگر موضوعات تاریخی این اثر است. درّهنادره با بیان قتل نادرشاه افشار و به حکومت رسیدن عادلشاه یا علیشاه و ابراهیمشاه (برادرزادگان نادرشاه) و شاهرخ (نوة نادرشاه) و کشتهشدن ابراهیمشاه در 1162 به پایان میرسد. بهدرستی دانسته نیست به چه سبب، مؤلف (ص 719) تاریخ اتمام کتاب را 1180 ذکر کردهاست. چون سال دقیق مرگ میرزامهدیخان معلوم نیست. میتوان حدس زد که وی رویدادها را تا 1162 تحریر کرده و مابقی عمر را به تصحیح اثرش پرداخته است یا شاید کاتب سال 1180 را به آخر کتاب افزوده باشد.انگیزة میرزامهدیخان از نوشتن این کتاب گذشته از شرح نبردهای نادرشاه، بیشتر به نمایش گذاشتن مهارتش در زبان عربی است. بهطوری که، موضوع تاریخی آن فدای عبارتپردازیهای پیچیده مؤلف شدهاست (استرآبادی، مقدمة شهیدی، ص د، کب ـ که). مطالب کتاب همان رویدادهای نوشتهشده در جهانگشای نادری* است، اما نثر آن از جهانگشا دشوارتر است. نثر درّه نادره از دشوارترین و متکلفترین نثرهای مصنوع فارسی است. او از اشعار عربی، فارسی و احادیث بسیار استفاده کرده و تاریخ وصّاف* را سرمشق خود قرار داده است، تا جایی که گاهی دو صفحه از متن را به عربی نوشتهاست. میرزامهدیخان افزون بر این کتاب که به تقلید و اقتباس از آن اذعان دارد(← ص 20ـ33)، از دیگر متون ادبی چون کلیله و دمنه*، سندبادنامه*، گلستان* و نفثةالمصدور* نیز تأثیر گرفتهاست (← همان، مقدمة شهیدی، ص یدـ کا).به درّهنادره به سبب نثر فنی و استفاده از واژههای مهجور عربی، برخی ادیبان معاصر انتقاد کردهاند تا جایی که این متن را نامطبوع و بیاستفاده معرفی کردهاند، هرچند این کتاب روزگاری در مدارس تدریس میشدهاست (←ناظمالاسلام کرمانی، بخش 1، مقدمه، ص 141؛ همان مقدمه، ص کب). بهار (ج 3، ص 310ـ311) نیز نثر او را مکلف و غیرمفید خوانده است. با این حال، انتقاد درباره اثر میرزامهدیخان تا اندازهای بیانصافی است. مهارت میرزامهدیخان در بهکارگیری آرایههای ادبی، مانند سجع، تشبیه، استعاره، تضمین، جناس و تضاد، نشاندهندة تسلط وی بر عربی و فارسی است. مؤید شیرازی (ص 293) در تمجید از درّهنادره، آن را اسماً تاریخی و رسماً ادبی یا فوق ادبی ذکر کردهاست. گذشته از این، او (همانجا) ویژگی و اهمیت این اثر را در استفاده میرزامهدیخان از واژههای دیریاب فارسی و عربی و انباشتگی از آیات و احادیث و امثال و اشعار عرب و به کارگیری صنایع گوناگون لفظی دانستهاست.از این اثر نسخههای خطی بسیار (← منزوی، ج 2، ص 964ـ 965) و چاپهای گوناگونی موجود است. در ایران، درّه نادره برای نخستین بار در 1268 و سپس در 1274، 1287، 1292 در تبریز و نیز در 1271 در تهران به چاپ رسید (← مشار، ج 6، ص 448ـ449). این اثر همراه با مقدمه و خلاصهای از متن آن و توضیح لغات مشکل در 1341ش در تهران به چاپ انتقادی رسید. جانمحمد این اثر را به اردو ترجمه کردهاست (← منزوی، ج 2، ص 965).منابع : محمدمهدیبن محمدنصیر استرآبادی، دُرّه نادره: تاریخ عصر نادرشاه، چاپ جعفر شهیدی، تهران 1366ش؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران ?]1321ش[؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران 1350ـ 1355ش؛ احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران 1374ش ـ ؛ جعفر مؤید شیرازی، «دُرّه نادره و اشعار عربی آن: نقد و نظر»، مجلة دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال 23، ش 1و2 (بهار و تابستان 1369)؛ محمدبن علی ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران 1363ش؛Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum, London 1966.