دروازجکی احمدبن حسن

معرف

کنیه‌اش ابونصر، ملقب به سیف‌الدین و فخرالاسلام و زاهد، مفسر فارسی‌نویس ایرانی قرن ششم
متن
دروازَجَکی، احمدبن حسن، کنیه‌اش ابونصر، ملقب به سیف‌الدین و فخرالاسلام و زاهد، مفسر فارسی‌نویس ایرانی قرن ششم. ابن‌ابی‌الوفا (ج 1، ص 156) نسبت او را درواجکی، و تمیمی (ج 1، ص 327) درواحکی ذکر کرده‌اند. اما بعضی مؤلفان نسبت صحیح او را دروازجکی دانسته‌اند (← معین‌الفقراء، ص 63؛ دانش‌پژوه، ص 42، 45)، که منسوب است به دروازق یا دروازه (صورت فارسی آن = دروازگ) از روستاهای مرو، یا منسوب به محلة دروازجه در سمرقند، یا محلة دروازه‌جه در بخارا (نرشخی، ص 41، 75؛ نسفی، ص 542؛ سمعانی، ج 2، ص 471). از دیگر القاب و نسبتهای او سیف‌الدین، بخارایی، دارانی و ذرینی است (← دانش‌پژوه، ص 42، 45؛ حسینی میلانی، ج 8، ص 52؛ برای دیگر القاب او در مقدمة نسخه‌های مختلف ← ماهیار، ص 67). در منابع، سال وفات دروازجکی 549 ذکر شده‌است (ماهیار، ص 66ـ67).نام وی در آثار طبقات‌نگاران حنفی چون ابن‌ابی‌الوفا (ج 1، ص 156) و تمیمی (ج 1، ص 327) آمده، بنابراین او بر مذهب حنفی بوده‌است. به‌علاوه، او در تفسیرش بارها از ابوحنیفه، پیشوای حنفیان (متوفی 150)، و ابومنصور ماتریدی سمرقندی، فقیه و متکلم حنفی قرن چهارم، با احترام یاد کرده و به آرای آنان استناد کرده‌است (برای نمونه ← نسخه خطی مجلس، گ 1پ، 2ر، 13پ؛ نسخة خطی آکادمی علوم تاجیکستان، گ 141). او گاه در کنار ذکر نظر فقهی حنفیان به رأی شافعیان نیز اشاره کرده‌است (برای نمونه ← نسخه خطی مجلس، گ 157پ ـ 158ر، 161پ، 191ر).تنها کتابی که از او شناخته شده و نسخه‌هایی از آن برجای مانده، تفسیری است به زبان فارسی بر قرآن کریم که نام آن در فهرستها و نسخه‌ها به‌صورت لطائف‌التفسیر، لطائف‌التفاسیر، لطائف العرفان، تفسیر الزاهدی، تفسیر زاهد، تفسیر زاهد درواجکی و تفسیر سیف‌الدین آمده‌است (ماهیار، ص 68؛ درایتی، ج 8، ص 1032). دروازجکی املای این تفسیر را در 509 در بخارا آغاز کرد (حسینی میلانی، همانجا) و در 519 به پایان رسانید (ماهیار، همانجا). این کتاب یکی از چند تفسیر کهن به زبان فارسی است که در آن قرآن کریم به صورت کامل و جامع تفسیر شده‌است. این اثر که در دوران شکوفایی نثر فارسی یعنی قرن ششم نوشته شده، دارای نثری روان و شیواست. البته این دوره سرآغاز رواج نثر فنی و مصنوع نیز بوده که گاه تأثیر آن در این اثر پیداست. مؤلف همچنین گاه به تقلید از خواجه عبداللّه انصاری* عبارتهای عارفانه با آرایه‌های سجع و جناس پرداخته‌است. او همچنین به جای واژه‌های عربی، از معادلهای زیبا و خوش‌آهنگ فارسی آنها استفاده کرده‌است (همان، ص 66، 69ـ70؛ برای نمونه‌ای از نثر روان و عبارتهای عارفانه او ← دروازجکی، نسخة مجلس، گ 324ر ـ 325ر).او در این اثر، گاه بخشی از تفسیر یک آیه را به زبان عربی آورده که به نظر می‌رسد آن را از تفسیری دیگر گرفته‌است (برای نمونه ← نسخة مجلس، گ 352ر ـ 352پ؛ نسخه آکادمی علوم تاجیکستان، گ186ـ187). دروازجکی در ابتدای هر سوره دربارة مکی یا مدنی بودن آن، تعداد آیات، تعداد کلمات، تعداد حروف، فضیلت آن، تناسب آن با سوره‌های قبل و بعد؛ مضمون کلی سوره و اسباب نزول آن مطالبی آورده‌است (برای نمونه ← نسخه مجلس، گ405، 511ر، 568رـ571ر). شواهد شعری در این تفسیر به‌ندرت آمده‌است (برای نمونه ← نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ107، 126 از حسان‌بن ثابت، گ 436، دو بیت به زبان فارسی ظاهراً از ابوسعید ابوالخیر). او در این تفسیر آرای معتزله (برای نمونه ← نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ51، 128، 171؛ نسخة مجلس، گ497ر، 515پ ـ 516ر) و کرّامیه (برای نمونه ← نسخة مجلس، گ524پ، نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ50) را نیز نقد و گاه آنان را لعن کرده‌است.از متن تفسیر چنین برمی‌آید که دروازجکی به مؤلفان پیش از خود مراجعه می‌کرده، چنان‌که به نام بعضی از آنها اشاره کرده‌است، مثلاً، ابومنصور ماتریدی سمرقندی (برای نمونه ← نسخة مجلس، گ 1پ، 2 ر، 13پ؛ نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ141)، احمدبن سهل کلبی (نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ 105، 155)، ابوزکریا فرّاء (همان نسخه، گ 104)، ابوعمرو عبدالرحمان اوزاعی (همان نسخه، گ390)، حسین‌بن فضل مروَزی (نسخة مجلس، گ18ر؛ نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ 26)، ابوسهل طالقانی (برای نمونه ← نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ 119)، ابواسحاق ابراهیم زجّاج (نسخة مجلس، گ 173ر)، ابوبکر قفّال مروزی (برای نمونه ← نسخة مجلس، گ 3ر، 187پ؛ نسخة آکادمی علوم تاجیکستان، گ 102، 107) و ابوالقاسم حکیم سمرقندی (نسخة مجلس، گ 198ر). بعضی از عالمان امامی در آثارشان به این کتاب استناد کرده‌اند (← میرحامد حسین، ج 8 ، ص 55، 97؛ امینی، ج 1، ص 349).این تفسیر تاکنون به چاپ نرسیده‌است، هرچند از سالها قبل محققانی در پی تصحیح و چاپ آن بوده‌اند (ماهیار، ص 66، 71؛ برای آگاهی از نسخه‌های این تفسیر ← همان، ص 71؛ بکائی، ج 5، ص 2023ـ2024؛ درایتی، ج 8 ، ص 1032). عبداللّه رادمرد رسالة دکتری خود را در دانشگاه تربیت مدرّس در 1375ش با عنوان «تصحیح و نقد زبانی تفسیر لطائف‌التفسیر» درباره این تفسیر نوشته‌است.منابع : ابن‌ابی‌الوفا، الجواهر المضیة فی الطبقات الحنیفة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض 1413/1993؛ عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج 1، بیروت 1387/1967؛ محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، تهران 1374ش ـ ؛ تقی‌الدین‌بن عبدالقادر تمیمی، الطبقات السنیة فی تراجم الحنفیة، ج 1، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض 1403/1983؛ علی حسینی میلانی، نفحات‌الازهار فی خلاصة عبقات‌الانوار، قم 1384ش؛ محمدتقی دانش‌پژوه، «تفسیر دروازجکی»، نشر دانش، سال 2، ش 5 (مرداد و شهریور 1361)؛ مصطفی درایتی، فهرستواره دستنوشت‌های ایران (دنا)، تهران 1389ش؛ احمدبن حسن دروازجکی، تفسیر زاهدی (لطائف‌التفسیر)، نسخة خطی کتابخانه انستیتوی آثار خطی آکادمی علوم تاجیکستان، دوشنبه، ش 1271، نسخة عکسی مجموعة سرودة اهل بخارا، ]مشتمل بر[ نسخه‌های خطی مخازن جمهوریهای پنج‌گانة آسیای مرکزی، فراهم‌کننده: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی و وزارت امورخارجه، ش 24؛ همان، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش 1215؛ سمعانی؛ عباس ماهیار، «لطائف‌التفسیر : تفسیری از قرآن کریم از آغاز تا پایان آن»، نشر دانش، سال 2، ش 3 (فروردین و اردیبهشت 1361)؛ احمدبن محمود معین‌الفقراء، تاریخ ملازاده در ذکر مزارات بخارا،چاپ احمد گلچین‌معانی، تهران 1339ش؛ میرحامد حسین، خلاصة عبقات‌الانوار فی امامة الائمة الاطهار، بقلم علی حسینی میلانی، قم 1404ـ1408؛ محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن محمدبن نصر قباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران 1363ش؛ عمربن محمد نسفی، القند فی ذکر علماء سمرقند، چاپ یوسف الهادی، تهران 1378ش.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده