درگز، شهرستان و شهری در استان خراسان رضوی.1) شهرستان. این شهرستان به مساحت 526،3 کیلومترمربع در شمال استان واقع و از شمال به کشور ترکمنستان محدود است. شهرستان درگز مشتمل است بر بخشهای مرکزی (به مرکزیت شهر درگز)، چاپشلو* (بهمرکزیت شهر چاپِشْلو)، لطفآباد (بهمرکزیت شهر لطفآباد) و نوخندان (بهمرکزیت شهر نوخندان؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1390ش، ذیل «استان خراسان رضوی»؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 5؛ نیز ← نقشة جمهوری اسلامی ایران).رشتهکوه هزارمسجد (بلندترین قله ﺣ 400،3 متر) در جنوب درگز و رشتهکوه اللّهاکبر* (بلندترین قله ﺣ 804،2 متر) در جنوبغربی شهر چاپشلو و گردنة اللّهاکبر یا شتربران در چهارده کیلومتری جنوبغربی چاپشلو واقع است (رزمآرا، ج 9، ص 166؛ جعفری، ج 1، ص 76؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 7). این شهرستان در منطقة کوهستانی و دشت قراقوم* واقع شده و دارای پدیدههای طبیعی است، از جمله گردنه موری، مهمترین راه مواصلاتی منطقه و جادة درگز ـ قوچان؛ تنگة گلریز، در بخش مرکزی شهرستان و در دو کیلومتری شمالشرقی شهر درگز که جادة اصلی و عبوری درگز ـ لطفآباد از آن میگذرد؛ گردنة اللّهاکبر، در حدود چهارده کیلومتری جنوبغربی شهر چاپشلو؛ غار قُزْلُق، در حدود هشت کیلومتری جنوبشرقی شهر چاپشلو؛ درة لایِن یا لاینسو، در بخش لطفآباد؛ دشت لطفآباد، در حاشیة مرز بینالمللی ایران و ترکمنستان که ادامة دشت قراقوم است (رزمآرا؛ جعفری، همانجاها؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 6ـ7).دُرونگر، زَنْگلانلو، لاینسو و دوآبی از رودهای دائمی شهرستان است. علاوه بر این رودها، آب مصرفی اهالی شهرستان از چاه، چشمه و قنات تأمین میشود (فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 19ـ21؛ میرنیا، ص 118؛ قس رزمآرا، همانجا: رود زَنگانلو). سد خاکی با هستة رُسی درونگر با طول تاج 320 متر، که احداث آن از 1385ش آغاز شد و در 1389ش پایان یافت، در این شهرستان واقع است (← فیضآبادی، ص 27).مناطقی از شهرستان درگز واقع در دامنة کوه هزارمسجد دارای آب و هوای سرد و نواحی پست آن گرم و کوهپایهای است (میرنیا، ص 118؛ ← فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 7ـ9). در محدودة بخش نوخندان و بخش مرکزی، منطقة حفاظتشده تَندورِه، یکی از مهمترین و معروفترین مناطق حفاظتشده شمالشرقی ایران، قرار دارد. این منطقه دارای اقلیم مدیترانهای گرم تا نیمهخشک معتدل و پوشش گیاهی و جانوری متنوع مانند پلنگ، قوچ، انواع پرندگان و خزندگان (مار کبری و افعی) است (درویشصفت، ص 99؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 23).اهالی شهرستان درگز به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. بافت جاجیم و گلیم و قالی با طرح مشهد، نقشهای لَچَکترنج، افشان و خشتی متداول است (میرنیا، ص 136ـ137؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 29ـ31).اکثر اهالی شهرستان شیعه دوازده امامی و درصد کمی از آنها سنّی و پیرو فقه حنفیاند. بیشتر سنّیهای این شهرستان در بخش نوخندان ساکناند (فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 26). اهالی آن به زبانهای فارسی، کردی و ترکی سخن میگویند و زبان غالب آنان ترکیِ ایل افشار و آمیزهای از ترکی آذری و ترکمنی سلجوقی است (رزمآرا، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1365ش، ج20، ص 36؛ تکلیفیچاپشلو، ص 23). طوایف مستقل پهلوانلو، قاچکانلو، بادْلانْلو، توپکانلو، وِرانلو، قهرمانلو، کاوانلو و سیفکانلو از عشایر این شهرستاناند (← مرکز آمار ایران، 1378ش، ص 61ـ62). قدیمترین ایل منطقه از قَرشی (نخشب/ نَسَف) از کرانههای رود سیحون به اینجا مهاجرت کردند و در چاپشلو ساکن شدند. کردهای کیوانلو نیز از رادکان آمده بودند (فرهنگ جغرافیایی ایران، ص 439).در سرشماری 1385ش، جمعیت شهرستان 439،73تن بوده است که از این میان حدود 200، 41 تن شهرنشین و بقیه روستانشین بودهاند (← مرکز آمار ایران، 1385ش، ذیل «استان خراسان رضوی»).درگز در 1327ش شهرستان شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان خراسان»؛ قس رزمآرا، همانجا، که درگز را از بخشهای تابع شهرستان قوچان بهشمار آوردهاست). درگز در 1383ش جزو استان خراسان رضوی شد.شهرستان درگز در منطقهای با سابقة تاریخی واقع است. برخی از آثار باستانی و تاریخی این شهرستان عبارتاند از : یاریمتپه، در سه کیلومتری شمالغربی شهر درگز، مهمترین و گستردهترین محوطه باستانی کشفشده در شمالشرقی ایران که نشاندهندة سکونت از گذشتههای دور (هزارة پنجم پیش از میلاد) در این منطقه است؛ تپه و گورستان شمسیخان، متعلق به دورة اشکانی؛ تپة غازانبیگ، متعلق به دورههای پارت و ساسانی؛ تپة یوخارقلعه از هزارة پنجم پیش از میلاد تا دورة اسلامی؛ تپة تُقّی، متعلق به هزارة دوم پیش از میلاد؛ تپة زوباران، متعلق به هزارة اول پیشازمیلاد؛ تپة آرتیان، تپة اولیا و تپة کلاتخونچه، متعلق به دورة افشاریان (ﺣک : 1148ـ1210؛ لبافخانیکی، ص 20ـ 22، 126ـ130؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 26ـ 27؛ برای شمارة ثبت آثار ← لبافخانیکی، ص126ـ 130).از دیگر آثار این شهرستان اینهاست: پلههای نادری که اهالی محل به آن نردبانیولی میگویند، از زمان نادرشاه، که بر صخرههای گردنة جنوبی رشتهکوه اللّهاکبر در سی کیلومتری جنوب چاپشلو کنده شدهاست (قاسمی، ص120؛ فیضآبادی، ص 117). محوطة باستانی بندیان، در شمالغربی شهر درگز که در 1369ش کشف شد و بهسبب آببندی که در این ناحیه قرار داشت به بندیان معروف شد. کاوشها در محوطه تا 1373ش ادامه داشت. این محوطه دربردارندة سه تپة باستانی با وسعتی حدود چهار هکتار شامل آتشکده، کارگاه صنعتی، سازهای وسیع با کاربردی مذهبی و حکومتی و برجی بهعنوان راهنمای مسافران است. سطح دیوارهای تالار با گچبری زیبا و متنوع از صحنههای شکار، جنگ، پیروزی بر دشمن، نقش آناهیتا، نقش یک معبد، صحنة تاجبخشی و ضیافت تزیین شدهاست. به نظر میرسد گچبریها متعلق به پیروزیهای بهرام گور (ﺣک : 420ـ 438م) در جنگ با هفتالیان/ هیاطله* باشد. داخل محراب پنج کتیبه، به خط پهلوی ساسانی، کشف شدهاست (لبافخانیکی، ص 24ـ28؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، همانجا).در آبادی شَیْلگان/ شیلیگان بخش لطفآباد، حدود سه کیلومتری جنوبشرقی شهر لطفآباد، مقبرة منسوب به امامزاده محمدبن جعفرصادق علیهالسلام معروف به امامزاده دیباج و در آبادی حضرتسلطانِ بخش نوخندان آرامگاه ابوالفتح محمدبن عبدالکریم شهرستانی* (متوفی 548 یا 549)، صاحب کتاب الملل و النحل، قرار دارد (میرنیا، ص 305ـ307؛ فیضآبادی، ص 117، 120ـ121؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 28، 94). همچنین محل تولد نادرشاه افشار را نزدیک شهر محمدآباد (درگز کنونی) ذکر کردهاند (← مروی، ج 2، ص 824؛ نیز ← ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبتاحوال، ج 3، ص 172). خانهای که وی در آن متولد شده تا 1328 پابرجا بود (فرهنگ جغرافیایی ایران، ص 435).در شهرستان درگز بهمناسبتهای مختلف کشتی چوخه/ چوخا و رقص چوب برگزار میگردد (← میرنیا، ص 296ـ 298).غذای معروف شهرستان درگز یَخْنیپلو است که در مراسم رسمی و مهمانیهای مهم با این غذا از مهمانان پذیرایی میکنند (فیضآبادی، ص 97).2) شهر. مرکز شهرستان درگز، در ارتفاع 480 متری، در شمال شهرستان درگز و در حدود 260 کیلومتری شمالغربی مشهد، قرار دارد. این شهر در دشت واقع است و زرینکوه (بلندترین قله ﺣ 749 متر) در حدود ده کیلومتری آن قرار دارد (← رزمآرا، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1365ش، ج20، ص 37).بیشترین دمای آن ْ42 و کمترین آن ْ17- و میانگین بارش سالیانه آن حدود 350 میلیمتر است (فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 8 ـ9؛ نیز ← سازمان هواشناسی کشور، ص 352).درگز در 1320ش شهر شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، همانجا) و براساس آمار 1385ش، جمعیت شهر 305،34 تن بودهاست (مرکز آمار ایران، 1385ش، همانجا).پیشینه. در منابع، درگز بهصورتهای درهجز (← حافظابرو، ج 2، ص100؛ مروی، ج 1، ص 5ـ6؛ اعتمادالسلطنه، ج 2، ص 1032، 1219)، درهگز (رزمآرا، ص 166؛ کیهان، ج 3، ص 8 ؛ لسترنج ، ص 394) و درجز (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبتاحوال، ج 3، ص 169) ضبط شده و به دشت، جلگه یا دره درگز نیز اشاره شدهاست (← فریزر ، ج 2، ص 199، 269، 315). در برخی منابع، درگز را در اصل داراگرد (شهر دارا)، ساختة اشک دوم، یا برگرفته از نام دارا یا داریوش دانستهاند که به درگز و پس از ورود اسلام به درجز بدل گردید (← ییت ، ص 153؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1365ش، ج20، ص 37؛ میرنیا، ص 117). برخی نیز دلیل این نام را فراوانی درخت گز در این دره دانستهاند که ابتدا دره گز و سپس درگز نامیده شد. همچنین آمدهاست درگز مخفف درخت گز است (← قاسمی، ص 94؛ فیضآبادی، ص 14؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 34ـ35). همچنین نام دیگر درگز را محمدآباد ذکر کردهاند (← رزمآرا، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1384ش، ص 34).درگز ظاهراً با ولایت قدیمی نِسا قابل انطباق است (لسترنج، ص 394)، حافظابرو (ج 2، ص100) درگز/ درهجز را با نُه قریه و مزارع فراوان بلوکی از ابیورد دانسته است.باتوجه به ناتوانی ساکنان درگز و اطراف آن در برابر حملات ترکمنها، شاهعباس صفوی (ﺣک : 996ـ1038) 500،4 خانوار از ایل افشار* نواحی ارومیه (مروی، ج 1، ص 4ـ5) و بسیاری از ایلهای کرد را به نواحی درگز کوچاند و در آنجا سکونت داد (سایکس ، ص 13؛ کیهان، ج 2، ص 185ـ186). علاوه بر کردها، به ترکها و تاتارهای ساکن آنجا نیز اشاره شدهاست (← کرزن ، ج 1، ص 192).اولین حاکم درگز در دورة افشاریان خان باباخان بیگلربیگی، یکی از خانهای قَرْشی بخارا بود که در زمان نادرشاه، همراه چندصد خانوار طایفهاش، چاپشلو، به خراسان کوچ کرد. حاکم ابیورد زمینهای درگز را در اختیار آنان گذاشت و فرزندانش حکومت ناحیه را در دست گرفتند (ییت، ص 152؛ فرهنگ جغرافیایی ایران، ص440ـ441). به نوشتة کرزن (همانجا)، خان درگز وارث مقامی بود که از زمان نادرشاه به اجداد آنها تفویض شد و در خانواده آنها باقی ماند. اعتمادالسلطنه (ج 2، ص 1219، 1346) به تعدادی از حاکمان درگز و نحوة انتصاب آنها اشاره کردهاست. پس از نادرشاه که ناامنی در منطقه شدت گرفته بود، شهرهای مهم و پررونق اَتِک*، در زمان کشمکش بین زندیه و قاجار، از بین رفت و ساکنان اتک پس از حملات پی در پی ترکمنها به ارتفاعات پناه بردند. در آن زمان، آقامحمدخان، پسر بهبودخان (از سرداران نادر)، به حکومت رسید و درگز را فتح کرد (فرهنگ جغرافیایی ایران، ص 441؛ برای شجرهنامة خوانین درگز ← همان، ص 442؛ نیز ← اعتمادالسلطنه، ج 3، ص 1487).در 1244، علیقلیخان، حاکم خیوه، بههمراه سپاهیان بسیار و چندین عراده توپ به درگز حمله کرد و یکی از دژهای آن را گرفت، اما براثر ابتلای سپاهیانش به بیماری وبا و کشته شدن بسیاری از آنها به خیوه بازگشت (فریزر، ج 2، ص 306).در 1292 مرکز درگز محمدآباد بود که مهمترین قصبة خاننشین درگز بهشمار میرفت. در این سال محمدآباد 1200 خانوار جمعیت داشت (← کرزن، همانجا؛ مک گرگور ، ج 2، ص 77ـ78).با وجود امضای پیمان مرزیِ آخال (← آخال تَکَه*) در 1298/ 1881 میان ایران و روسیه و تعهد روسیه به پیشگیری از حملة ترکمنها به خاک ایران (مهدوی، ص 287؛ معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورة قاجاریه، ص 404ـ405)، در 1299 حاکم روسیِ عشقآباد ادعای تعلق اراضی سنّینشین اتک به روسیه را مطرح کرد. با این همه تا 1301، ترکمنهای تکه* جزو اتباع ایران بودند و یکدهم محصولشان را به دولت ایران میپرداختند. با اینکه اتک جزو ایران بود، از 1298 به همراه بسیاری از روستاهای ایرانی به اشغال روسها درآمده بود و برای حل این بحران، کمیسیونی برای تعیین خطوط مرزی تشکیل شد که پس از موافقت دولت ایران و دادن اختیارات فراوان به روسها، آنها مرزهای خود را گسترش دادند. بههمین سبب اتباع ایرانی شیعه به صورت دستهجمعی مهاجرت کردند و هزاران تن آواره شدند و آبادیهای شمال درگز به اشغال روسها درآمد. تأثیر این اشغال، کاهش دادوستد درگزیها با ترکمنها، بهویژه دادوستد اسب، بود (فرهنگ جغرافیایی ایران، ص 42، 437، 440). با این همه دولت مرکزی ایران بر تداوم حاکمیت خود بر بخشهای جنوبی درگز پای فشرد، چنانکه در همین سالها سلطانمرادمیرزا حسامالسلطنه، والی خراسان، اللّهیارخان را حاکم درگز کرد (همان، ص 443). بهرغم این اقدامات، به نوشتة برخی مؤلفان، درگز از خانات کوچک بهشمار میرفت و خانهای ترکنژاد درگز و نواحی اطراف دارای چنان قدرتی بودند که میتوانستند از روستاها و نواحی مرزی حفاظت و نگهداری کنند (← فریزر، ج 2، ص 288، 304؛ ییت، ص 152؛ نیز ← کرزن، همانجا).درگز بهسبب واقع شدن در نواحی مرزی از پرداخت مالیات معاف بود و به جای آن میبایست تعدادی سرباز، برای دفاع از سرحدات، آماده به خدمت میداشت (لمتون ، ص 163؛ نیز ← فرهنگ جغرافیایی ایران، ص 439).منابع: اعتمادالسلطنه؛ ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبتاحوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 3، تهران 1331ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریة تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ همو، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری ایران: تیر 1390، تهران 1390ش؛ احمد تکلیفیچاپشلو، ادبیات عامه شهرستان درگز، مشهد 1379ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، تاریخ حافظابرو، ج 2، چاپ کراولسکی، ویسبادن 1982؛ علیاصغر درویشصفت، اطلس مناطق حفاظتشده ایران، طرح: معاونت محیط زیست و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، تهران 1385ش؛ رزمآرا؛ سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی: 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور: استان خراسان رضوی، شهرستان درگز، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1384ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج 20: قوچان، تهران: ادارة جغرافیائی ارتش، 1365ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران: خراسان، ترجمه و تحقیق کاظم خادمیان، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1380ش؛ محمدرضا فیضآبادی، آپاوارتاکن نگین هزارمسجد : بررسی جغرافیای تاریخی شهرستان درگز، سبزوار 1382ش؛ ابوالفضل قاسمی، خاوران: گوهر ناشناخته ایران مشتمل بر تاریخ و جغرافیای درگز و کلات، ]تهران، بیتا.[؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ رجبعلی لبافخانیکی، سیمای میراث فرهنگی خراسان، تهران 1378ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده :1377 جمعیت عشایری دهستانها، کل کشور، تهران 1378ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1385 نتایج تفصیلی کل کشور، 1385.Retrieved Feb.21, 2012, from http://www.sci.org.ir/ portal/ faces/ public/ census85/ census85.natayej/ census85.raw data;محمدکاظم مروی، عالمآرای نادری، چاپ محمدامین ریاحی، تهران 1364ش؛ معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورة قاجاریه، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، 1373ش؛ چارلز متکاف مکگرگور، شرح سفری به ایالت خراسان و شمالغربی افغانستان در 1825، ج 2، ترجمة اسداللّه توکلی طبسی، مشهد 1368ش؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم (1500ـ 1945)، تهران 1355ش؛ علی میرنیا، سرزمین و مردم شهرستان درگز، مشهد 1381ش؛ نقشة جمهوری اسلامی ایران : براساس تقسیمات کشوری، مقیاس 000،600،1:1، تهران: گیتاشناسی، 1390ش؛ چارلز ادوارد ییت، سفرنامة خراسان و سیستان، ترجمة قدرتاللّه روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران 1365ش؛G. N. Curzon, Persia and the Persian question, London 1892; James Baillie Fraser, A winter's journey (Tâtar): from Constantinople to Tehran, London 1838, repr. NewYork 1973; Ann Katharine Swynford Lambton, Landlord and peasant in Persia: a study of land tenure and land revenue administration, London 1953; Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; Percy Molesworth Sykes, Ten thousand miles in Persia, or, Eight years in Iran, New York 1902.