دِرعیه، یا دَرعیه، نخستین پایتخت مذهبی و سیاسی آلسعود در عربستان. شهر درعیه در شمال وادی حَنیفه در نَجد* و 32 کیلومتری مغرب ریاض*، پایتخت کنونی عربستان، واقع است (خوند، ذیل مادّه). این شهر را مانع مُرَیدی، نیای بزرگ آلسعود*، در 850 بنا نهاد. مانع، رئیس قبیلة دُروع از شاخههای قبیلة بزرگ عَنِزَه، بهعلت مشکلات اقتصادی و به دعوت پسرعموی خود، ابندِرع، به شهر قدیم حِجر آمد و در زمین اهدایی ابندرع با نام مُلَیبید و غُصَیبة، به عمران و آبادانی پرداخت و آنجا را، به یاد موطن اولیه خود یا به احترام پسرعمویش، درعیه نامید (ابراهیمبن صالحبن عیسی، ص 35؛ خوند، همانجا؛ رکابی، ص 38).آبادی درعیه در اختیار خاندانهای مختلف قبیلة دروع بود تا اینکه سَعودبن محمدبن مُقرن در 1132، با شورش بر حاکم آنجا، حکومت اول سعودی (ﺣک : 1148ـ1235) را در این شهر کوچک، با کمتر از هفتاد خانه، بنیاد نهاد (ریحانی، ص 41؛ خوند، همانجا).درعیه در زمان محمدبن سعود (ﺣک : 1148ـ 1179)، نخستین فرمانروای آلسعود، و پس از آمدن محمدبن عبدالوهاب* (متوفی 1206)، پیشوای فرقة وهابیت*، وارد مرحلة جدیدی شد. محمدبن سعود در 1157، در پیمان درعیه متعهد شد عقاید وهابی را در سراسر بلاد عرب بگستراند و محمدبن عبدالوهاب نیز پذیرفت در این شهر بماند و با امیر دیگری همپیمان نشود (ریحانی، ص40ـ41؛ محمدبن عبداللّه سلمان، ص20). برخی محققان تاریخ انعقاد این پیمان را شروع دولت اول سعودی میدانند (← محمدبن عبداللّه سلمان، همانجا؛ الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ص 37، 44). از آن پس، ابنعبدالوهاب و پنج پسرش در درعیه مجالس درس برپا کردند و بهتدریج بر پیروانشان افزوده شد و افراد بسیاری از یمن، حجاز، عراق و شام به درعیه آمدند (ابنبشر، ج 1، ص 43ـ44؛ ریحانی، ص 41ـ42).در اطراف درعیه حکومتهایی محلی چون ریاض، مَنفوحَه، عُیَیْنه و حُرَیمِلاء نیز وجود داشت (محمدبن عبداللّه سلمان، ص 19) که محمدبن سعود به تبلیغ عقاید محمدبن عبدالوهاب در میان آنها و سپس منازعه با آنان در نجد و اَحساء پرداخت (ریحانی، ص 44ـ45؛ میبنت عبدالعزیز عیسی، ص 106ـ 111). آلسعود غنایم جنگی را بهطور مساوی بین اهالی درعیه تقسیم میکردند (ریحانی، ص 67). به این ترتیب، بهسرعت بر قدرت محمدبن سعود افزوده شد و تمام نواحی نجد، جز ریاض و احساء و قَصیم، زیر سلطه وی قرار گرفت. در زمان فرزندش، عبدالعزیز (ﺣک : 1179ـ1218)، نواحی دیگری چون مکه، نجف، اطراف فرات و کربلا نیز به قلمرو آلسعود اضافه شد. اما اوج گستردگی حکومت آلسعود در زمان سَعودبن عبدالعزیز (ﺣک : 1218ـ1229) بود که حجاز، تَیماء، خیبر، عُمان و حلب نیز به قلمرو درعیه پیوست (باوزیر، ص 128ـ130).درعیه افزون بر مرکزیت حکومت سعودی، بهسبب قرار داشتن در مسیر راه کاروانی دریای سرخ به خلیجفارس و همچنین به واسطة زمینهای حاصلخیز اهمیت داشت (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).در پی گسترش قلمرو آلسعود، سلطان محمود دوم عثمانی (ﺣک : 1223ـ1255) احساس خطر کرد و محمدعلیپاشا* (متوفی 1265)، خدیو مصر، را مأمور براندازی آنها کرد (رکابی، ص 60). بدینترتیب، در 1227 محمدعلیپاشا پس از تصرف شهر شقرا، عازم درعیه شد. فرزند وی ابراهیمپاشا، شهرهای نجد را یکی بعد از دیگری اشغال و سال بعد، پس از پنج ماه محاصره توانست عبداللّهبن سعود (ﺣک : 1229ـ1233) را اسیر و درعیه را تصرف کند (جبرتی، ج 4، ص 447ـ449؛ رکابی، ص 63ـ65؛ باوزیر، ص 130). ابراهیمپاشا امیرسعودی را به مصر و سپس استانبول فرستاد و در 1234 شهر را تخریب و حتی مساجد و نخلستانها را نیز ویران کرد (ابنبشر، ج 1، ص 434؛ رکابی، ص 64ـ65). پس از این حادثه، اهالی آن در شهرهای اطراف پراکنده شدند (آلوسی، ص 26) و شهری که بعد از اتحاد ابنسعود و محمدبن عبدالوهاب یکی از بزرگترین شهرهای عربستان شده بود (ریحانی، ص 41) به آبادی کوچکی بدل شد (آلوسی، ص 27). البته مُشاریبن سعود در 1235 چند ماه حکومت آلسعود را در درعیه احیا کرد (الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ص 109)، اما تُرکیبن عبداللّه (متوفی 1249)، پایهگذار حکومت دوم آلسعود، به علت ویرانی آنجا، ریاض را به پایتختی خویش برگزید (آلوسی، ص 26؛ الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ص 116).حکومت عربستان سعودی در 1375ش/ 1996 حصار و قلعههای درعیه را مرمت کرد (عفیفی، ذیل مادّه) و شهری به همان نام در کنار شهر قدیم ساخت که در پی توسعة ریاض به آن پیوسته است (خوند، همانجا).از مهمترین آثار تاریخی درعیه اینهاست: ویرانههای قصر سَلوی؛ و مسجد محمدبن سعود، معروف به مسجد طَریف (همانجا؛ برای تصاویر این آثار ← الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ص70ـ80).منابع : محمود شکری آلوسی، تاریخ نجد، چاپ محمد بهجةالاثری، ]قاهره ? 1998[؛ ابراهیمبن صالحبن عیسی، تاریخ بعض الحوادث الواقعة فی نجد و وفیات بعض الاعیان و انسابهم و بناء بعض البلدان من 700 ﻫ الی 1340 ﻫ ، ریاض 1419/1991؛ ابنبشر، عنوانالمجد فی تاریخ النجد، ج 1، چاپ عبدالرحمانبن عبداللطیف آلشیخ، ریاض 1402/1982؛ الاطلس التاریخی للمملکة العربیة السعودیة، ریاض : دارةالملک عبدالعزیز، 1421/2001؛ سعید عوض باوزیر، معالم تاریخ الجزیرةالعربیة، عدن 1385/1966؛ عبدالرحمان جبرتی، عجائب الآثار فی التراجم و الاخبار، چاپ عبدالرحیم عبدالرحمان عبدالرحیم، قاهره 1997ـ1998؛ مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، بیروت 1994ـ2004؛ کریم طلال رکابی، التطورات السیاسیة الداخلیة فی نجد : 1283ـ1319 ﻫ/ 1865ـ1902م، بیروت 1425/2004؛ امین ریحانی، تاریخ نجد الحدیث، بیروت 1988؛ عبدالحکیم عفیفی، موسوعة 0001 مدینة اسلامیة، بیروت 1421/2000؛ محمدبن عبداللّه سلمان، «نشأةالدولة السعودیة»، در الموسوعة الجغرافیة للعالم الاسلامی، ج 3، قسم 1، ریاض: جامعةالامام محمدبن سعود الاسلامیة، 1419/1999؛ میبنت عبدالعزیز عیسی، الحیاة العلمیة فی نجد منذ قیام دعوة الشیخ محمدبن عبدالوهاب و حتی نهایةالدولة السعودیة الاولی، ریاض 1417؛EI2, s.v. "Al-Dir`iyya" (by G. Rentz).