دَرعا، شهری تاریخی در جنوب سوریه و مرکز استانی به همین نام. درعا تاریخی کهن دارد و نام آن در طول تاریخ به صورتهای مختلفی ضبط شدهاست. در دورة حاکمیت آموریها/ عموریها (نیمة هزاره سوم ق م) و سپس آرامیان بهترتیب بهصورت اذرعی و اِدْرِعی و در الواح تلّالعمارنه* بهصورت اتیراعا ضبط شدهاست (← المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 322؛ الموسوعةالعربیة، ذیل «درعا»). در آثار برجای مانده از دورة جاهلیت و سدههای نخست اسلام و عموم آثار جغرافیایی اسلامی تا حدود قرن دهم/ شانزدهم، نام این شهر بهصورتهای دیگری نیز ضبط شده که مشهورترین آنها اَذرِعات است (← امرؤالقیس، ص 60؛ ابنخرداذبه، ص 99؛ ابوالفداء، ص 253؛ قلقشندی، ج 4، ص 105؛ حِمْیَری، ص 19ـ20، 79). نام این شهر، که بهصورت دِرَعات نیز خوانده میشد، با گذشت زمان به درعا تغییر یافت (خولانی، ص 96، پانویس 1؛ المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، همانجا).درعا در نیمة هزارة سوم پیش از میلاد پایتخت آموریها بود و آنها با بنای برجها و حصارها در استحکام شهر کوشیدند؛ اغلب این آثار در زمان کنعانیان ویران گردید (المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری؛ الموسوعةالعربیة، همانجاها).در دورة هخامنشیان (ﺣک : 559 ـ330قم)، این شهر بهتصرف ایرانیان و در قرن چهارم پیش از میلاد به تصرف یونانیان (اسکندر و سپس سلوکیها) درآمد و بین 106ـ 90 پیش از میلاد در تصرف نَبَطیان بود. با سقوط نبطیها به دست رومیان، درعا که اَدراعِنَه خواندهمیشد، در شمار ولایتهای عربی رومیان درآمد و رومیان با بنای آثار بسیاری مانند معابد، بازارها و حمامها بر رونق شهر افزودند (الموسوعةالعربیة، همانجا؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «اذراعات»). ایرانیان در حدود 613 یا 614 میلادی، با شکست امپراتوری رومشرقی درعا را تصرف کردند. بنابر تفاسیر (از جمله ← طبری؛ ابوالفتحرازی)، در آیات اول سورة روم به همین جنگ اشاره شده و مراد از «اَدنَیالارض» اذراعات/ درعا است (نیز ← طبری، تاریخ، ج2، ص184؛ ابنخلدون، ج 2، ص213).درعا/ اذرعات ظاهراً در زمان دعوت پیامبر اسلام در مدینه، از سکونتگاههای یهودیان بود، چه قبیلة بنینَضیر* (← طبری، تاریخ، ج 2، ص 553) و به روایتی بنیقَیْنُقاع* (← بلاذری، 1417، ج 1، ص 309؛ ابناثیر، ج 2، ص 138) از مدینه به این شهر نزد همکیشان خود کوچیده بودند. پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در بازگشت از غزوه تبوک* برای اهل اذرعات جزیه تعیین کرد و مردم اذرعات از نخستین جزیهدهندگان بودند (بلاذری، 1407، ص 92؛ نیز ← جزیه*). درعا در زمان خلافت ابوبکر (ﺣک : 11ـ13) با صلح فتح شد (بلاذری، 1407، ص 172).درعا به هنگام شورش قَرمَطیان در 293 (ابناثیر، ج 7، ص 541) و نیز در طول جنگهای صلیبی (سدههای پنجم تا هفتم) از شورش و غارت در امان نماند و اهالی این شهر در این حوادث قتل عام شدند. در این دوره، صلیبیان درعا را شهر برنارد دتامپ میخواندند (گروسه ، ج 1، ص 547).درعا در طول دورة اسلامی مرکز بَثَنیّه* از توابع دمشق بود (← اصطخری، ص 13، 67؛ حمیری، ص 19، 79). بعدها در دورة عثمانی، با اصلاحات محمدعلی پاشا (ﺣک : 1220ـ 1264)، مؤسس سلسلة خدیوان مصر، درعا از توابع استان حَوران شد (فندی ابوفخر، ص 202).درعا بهسبب واقع شدن در مسیر حجاج شام اهمیت داشت (د.اسلام، همانجا). احداث راهآهن حجاز در اوایل قرن چهاردهم/ بیستم برای اهداف نظامی، دینی و بازرگانی بر اهمیت این شهر افزود و توسعه و آبادانی شهر را بههمراه آورد (بهنسی، ص 77؛ الموسوعةالعربیة، همانجا). بهویژه با آمدن پناهندگان فلسطینی در 1327ش/ 1948 و سپس مهاجرت اهالی جولان* به درعا پس از تجاوزهای رژیم اشغالگر اسرائیل در 1346ش/1967، جمعیت این شهر افزایش یافت. علاوه بر این، ورود روستاییان اطراف به شهر هم موجب افزایش جمعیت شد؛ چنانکه طی پنجاه سال (1319ـ1369ش/1940ـ1990) جمعیت آن پنج برابر گردید (المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، ج3، ص 323). جمعیت درعا در 2008 حدود 000،930تن گزارش شدهاست (← )سالنامة جمعیتی 2009ـ 2010( ، ص347).شهر درعا، مرکز استان درعا، در 101 کیلومتری دمشق و سه کیلومتری مرز اردن میان کوه دُروز در مشرق و رود عاصی* در مغرب واقع است (شامی، کتاب 1، ص 56؛ بهنسی، همانجا). ارتفاع شهر درعا از سطح دریا حدود 650 متر، آب و هوای آن معتدل و نیمهخشک و میزان باران سالیانة آن 250ـ300 میلیمتر است که برای کشت گندم و جو بسیار مناسب است. از دیگر محصولات آنجا حبوبات و کنجد است و در سالهای اخیر کشت توتون نیز در آنجا متداول شدهاست (المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 327). درعا ــ با داشتن سیلوهای بزرگ ــ مرکز انبار کردن غلاتی است که در جلگة حاصلخیز درعا تولید میشود (شامی، همانجا؛ ابوحجر، ص 187؛ الموسوعةالعربیة، همانجا). علاوه بر کشاورزی، دامپروری و پرورش ماهی و برخی صنایع نیز در درعا رواج دارد (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 324، 328).از مهمترین آثار برجای ماندة درعا تالار اجتماعات مدرّج است که در حدود سدههای سوم و چهارم میلادی در این شهر بنا شد و امروزه بقایای آن در مرکز شهر قرار دارد. در دو سوی این بنای بدون سقف و مدور، مجموعه ساختمانها و دالانها و ستونهای سنگی مستحکم و میان این دو مجموعه، سکوهای مدور پلکانی برای نشستن تماشاچیان وجود داشتهاست (همانجاها).از مهمترین بناهای اسلامی درعا، جامع بزرگ عُمَری است که در سال 102 بنا شدهاست. در اطراف این مسجد چهار رواق وجود دارد. مصلای مسجد در رواق جنوبی و مناره آن مربعیشکل است که با افزایش ارتفاع کوچکتر و باریکتر میشود (بهنسی، ص 78ـ79؛ المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 323).علما و فقهای این شهر غالباً به اذرعی ملقباند، از جمله اسحاقبن ابراهیم اذرعیبن هاشم نهدی (متوفی 344) و شهابالدین احمدبن حمدان اَذرعی*، فقیه شافعی (متوفی 783؛ یاقوت حموی، همانجا).درعا از پاییز 1389ش تاکنون (پاییز 1391ش)، از مراکز قیامهای ضد دولتی در سوریه بودهاست.منابع : ابناثیر؛ ابنخرداذبه؛ ابنخلدون؛ حسینبن علی ابوالفتوح رازی، روضالجِنان و روحالجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و سلان، پاریس 1840؛ آمنه ابوحجر، موسوعةالمدن العربیة، عَمّان 2002؛ اصطخری؛ امرؤالقیس، دیوان امرئالقیس، چاپ حنّا فاخوری، بیروت 1409/ 1989؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان، چاپ عبداللّه انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت 1407/ 1987؛ همو، کتاب جُمَل من انسابالاشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت 1417/ 1996؛ عفیف بهنسی، سوریة: التاریخ والحضارة، المنطقةالجنوبیة، محافظات السویدا و درعا والقنیطرة، ]دمشق[2001؛ محمدبن عبدالمنعم حِمْیَری، الروض المعطار فی خبرالاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت 1984؛ عبدالجباربن عبداللّه خولانی، تاریخ داریّا و من نزل بها من الصحابة و التابعین و تابعیالتابعین، چاپ سعید افغانی، دمشق 1404/1984؛ یحیی شامی، موسوعةالمدن العربیة والاسلامیة، بیروت 1993؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ همو، جامع؛ فندی ابوفخر، «بعض مظاهرالتنظیم الاداری فی بلادالشام خلال حکم محمدعلی باشا، 1831ـ1840»، دراسات تاریخیة، سال 7، ش 3ـ4 (ایلول ـ کانونالاول 1986)؛ قلقشندی؛ المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، باشراف عماد مصطفی طلاس، ]دمشق[: مرکز الدراسات العسکریة، 1990ـ ؛ الموسوعةالعربیة، دمشق: هیئة الموسوعة العربیة، 1998ـ2008، ذیل «درعا (محافظة و مدینة)» (از صفوح خیر)؛ یاقوت حموی؛Demographic yearbook 2009-2010, New York: Urited Nations, Department of Economic and Social Affairs, 2011; EI2, s.v, "Adhri`āt", (by F. Buhl and N. Elisséeff); René Grousset, Histoire des Croisades et du royaume France de Jérusalem, Paris 1934- 1936.