دَرْسِم، نام ناحیهای کهن در آناطولی شرقی. این ناحیه بین دو رود قرهسو و مراد، از شاخههای رود فرات، واقع است. این نام که امروزه منسوخ شده، بهصورت درسیم نیز ذکر شده (← شوکت، قسم 1، ص 107) و از واژة فارسی دَرْسیم (بهمعنی درِ سیمین یا درِ نقرهای) گرفته شدهاست.این ناحیه در هزارة دوم پیش از میلاد، ایشووا خوانده میشد و در قلمرو هوریها بود. در 1600 پیش از میلاد که هوریها از حتیها شکست خوردند، این ناحیه بهدست حتیها افتاد. پس از حتیها حکمرانان اورارتو بر این ناحیه استیلا یافتند (← تُنجلی*). از سدههای هفتم و ششم پیش از میلاد، مادها و سپس هخامنشینان تا زمان شکست ایرانیان از اسکندر بر این ناحیه حکومت میکردند. در زمان اسکندر و اخلافش، این ناحیه بین جنگجویان کاپادوکیا و سلوکیان دست به دست میشد. درسم در دورة رومشرقی، محل نزاع ساسانیان و رومشرقی بود و احتمالاً در همین دوره نام درسم بر آن نهاده شد.مسلمانان در سال 18/ 639 ناحیة درسم را فتح کردند، اما حاکمیت ایشان بر آنجا استمرار نداشت. این سرزمین چندین بار بین مسلمانان و رومشرقی دست به دست شد و سرانجام در جنگ ملازگرد* در 463 به تصرف سلجوقیان درآمد. پس از نبرد ملازگرد، یکی از فرماندهان رومشرقی مدت کوتاهی بر درسم دست یافت، اما چبوقبیگ ــ بانی حکومت کوتاهمدت چبوقاوغلیها ، به مرکزیت خرپوت ــ آنجا را از سلطة روم شرقی بیرون آورد. پس از چبوقاوغلیها، شاخة خرپوتی اَرْتُقیان، شاخة کماخی منگوجکیان و نیز سلجوقیان روم بر درسم حکمرانی کردند. ناحیة درسم در سال 641، پس از شکست سلجوقیان روم، تحتنفوذ مغولان درآمد. از آن پس درسم صحنة منازعات و درگیریها میان آققوینلوها و عثمانیان و سپس صفویان بود. درسم که در 878 توسط سلطانمحمد دوم به قلمرو عثمانی پیوسته بود و بعدها در اختیار صفویان قرار گرفتهبود، در 920 و در پی نبرد چالدران* بهطور قطعی به قلمرو عثمانیان ضمیمه شد (← تُنجلی*)، اما ویژگیهای جغرافیایی و صعبالعبور بودن و ضعف حکومت مرکزی در ادارة درسم، موجب نیروگرفتن گروههای خودسر در آنجا شد.محدودة درسم در تقسیمات اداری متقدم عثمانی در ایالت دیاربکر* قرار داشت و احتمالاً بخشی از سنجق پالو بود؛ با این حال، در آن دوران در ایالت دیاربکر نامی از لوا یا قضای درسم در میان نبود (← اونال ، ص 75، نقشه؛ الیبویوک ، ص 34، نقشه؛ گویونچ، ص 28). درسم تا پیش از 1263 و ایجاد سنجق درسم، گاه نام یک ناحیة جغرافیایی و گاه نام یکی از تقسیمات اداری بود و هیچگاه نام شهر یا قصبه نبود. این سنجق تازهتأسیس از توابع ایالت ارزروم* بهشمار میرفت. در این دوران، دولت عثمانی شورشهای درسم در سالهای 1294، 1302، 1309، 1325، 1329، 1332 و 1334 را سرکوب کرد (← میدان لاروس ، ذیل "Dersim isyanları").درنتیجة نخستین شورشها، سنجق درسم از ارزروم جدا و ولایت مستقلی شد، اما این ولایت عمر طولانی نداشت. پس از این دوره که از 1296 تا 1303 ادامه داشت، درسم دوباره سنجقی از توابع معمورةالعزیز، به مرکزیت شهر خوزات شد. سنجق درسم از قضاهای اووهجق ، چمشگزک*، مازگرد، قزلکلیسا و چارسنجاق تشکیل شدهبود (علی توفیق، ص 385؛ راسم، ص 294ـ295).بر اثر شورشهایی نظیر شورش قوچگیری ، در 1300/ 1921، شورش شیخسعید در 1304ش/ 1925 و برخی شورشهای دیگر که در دهة 1310ش/ 1930 روی داد، اوضاع این قسمت از آناطولی و اطراف آن نابسامان گردید؛ در نتیجه، برای حفظ امنیت آن نواحی، دولت عثمانی، ولایت جدیدی تشکیل داد و بدینسان، در 1315ش/ 1936 قانون تشکیل ولایت تنجلی بهتصویب مجلس کبیر ملی ترکیه رسید که یک سال بعد اجرا شد (← تنجلی*). در نتیجه، یکی از مقامات عالیرتبة ارتش به والیگری این ولایت منصوب شد، اما برای این والی جدید، مرکز ولایتی وجود نداشت. ازاینرو بنای شهر جدیدی آغاز شد که روستای مامکی را نیز دربرمیگرفت. در ابتدا، این شهر جدید بهنام یکی از عشایر منطقه، کالان نامیده شد. در اثنای تأسیس مرکز استان تنجلی، والی آنجا بهاجبار در الازیغ* ــ که مرکز استان الازیغ بودــ اقامت گزید و از آنجا به ادارة استان خود مشغول شد. بدینسان، الازیغ تنها شهری است که در تاریخ ترکیه همزمان مقرّ دو والی بودهاست (د.ا.د.ترک، ذیل "Elazığ.bugünkü Elazığ"). این وضع تا 1325ش/ آخر دسامبر 1946 ادامه یافت. در این تاریخ، بنای شهر کالان تمام شد و والی استان تونجلی در 11 دی 1325/ اول ژانویه 1947 از الازیغ به کالان نقلمکان کرد (د.ترک، ذیل «تنجلی»؛ برای وضع جدید درسم با نام تونجلی ← تنجلی*).منابع : مصطفی راسم، ممالک محروسه شاهانه جغرافیاسی، ]استانبول ? 1305[؛ ادرنهلی محمد شوکت، مفصل ممالک عثمانی جغرافیاسی، قسم 1، ]استانبول[ 1304؛ علی توفیق، ممالک عثمانیه جغرافیاسی، استانبول 1315؛Tuncer Baykara, Anadolu'nun tarihî cografyasna giriş: Anadolu'nun idarî taksimat, vol.1, Ankara 1988, 129, 138, 141; Belediyeler yllğ, vol.2, Ankara: İller Bankası, 1949, 412; Gülay Öğün Bezer, "Harput'ta bir Türkmen beyliği: Çubukoğulları", Belleten, LXI/230 (1997), 82-83; Vital Cuinet, La Turquie d'Asie, vol.2, Paris 1892, 384-388; Dersim: Jandarma Genel Komutanlğ'nn raporu, İstanbul: Kaynak Yayınları, 1998, 78; Düstur: üçüncü tertip, Ankara: Başvekalet Neşriyat ve Müdevvenat Umum Müdürlüğü, 1936, 171; Mesut Elibüyük, "Türkiye'nin tarihi coğrafyası bakımından önemli bir kaynak, mufassal defterler", Coğrafya araştrmalar, vol.1, no.2 (1990); Serkan Erdoğan, Yerli ve yabanc kaynaklara göre Dersim ve çevresindeki arkeolojik araştrmalar, Ankara 2004, 91, 109-114, 133; Ufuk Esin, "Tepecik ve Tülintepe kazıları", in VIII. Türk Tarih Kongresi, Ankara: Türk Tarih Kurumu, 1976, 67-68; Nejat Göyünç, "Diyarbekir Beylerbeyliği'nin ilk idarî taksimatı", Tarih dergisi, no. 23 (1969); Ahmet Hezarfen and Cemal Şener, Osmanl belgelerinde Dersim tarihi: Osmanlca Türkçe 50 adet orijinal belge, İstanbul 2003, 4-6; İ. Kılıç Kökten, "Anadolu'da prehistorik yerleşme yerlerinin dağılışı üzerine bir araştırma", Dil ve Tarih-Coğrafya Fakültesi dergisi, X/3-4 (1952); Meydan Larousse: büyük lûgat ve ansiklopedi, İstanbul: Meydan Yayınevi, 1990-1991; Mahmut Sarıbeyoğlu, Aşağ Murat bölgesinin beşerî coğrafyas, İstanbul 1951, 80; mit Serdaroğlu, "Ön tarihten İslâm döneminin başlangıcına kadar Elazığ kuzeyinde kültürel hareketler", in Frat Havzas Sanat Tarihi Sempozyumu (20-21 Mays 1987), Elazığ: Fırat niversitesi Fırat Havzası Araştırma Merkezi, 1992-, 11-14; TA, s.v. "Tunceli"; TDVİA, s.v. "Elazığ, bugünkü Elazığ" (by Metin Tuncel); Mehmet Ali nal, XVI. yüzylda Harput Sancağ (1518-1566), Ankara 1989.