دَرْد دهلوی، خواجهمیربن محمدناصر، عارف، نویسنده و شاعر شبهقاره در قرن دوازدهم. خواجهمیر، متخلص به درد، در 1133 در دهلی بهدنیا آمد. نسبش از پدر به خواجهبهاءالدین نقشبند* (متوفی 791) و از مادر به سیدعبدالقادر گیلانی* میرسید (گوپاموی، ص 253؛ بهگوان داس هندی، ص 77؛ حسنی لکهنوی، ص 175). نیای خواجهمیر، خواجهمحمدطاهر نقشبندی، در زمان اورنگزیب* عالمگیر (ح 1068ـ1118) همراه خانوادهاش از بخارا به دهلی رفت و در دربار جایگاه ویژهای یافت (نسیم، ج 7، ص 149؛ سکسینه ، ص 55). فرزند او خواجهمحمدناصر ملقب به امیرالمحمدین، پدر درد دهلوی، پس از کنارهگیری از دربار، نخست در حلقه ارادت خواجهمحمد زبیر ــ عارفی از خانوادة شیخاحمد سَرهندی* معروف به مُجدِّد الْفِ ثانی (متوفی 1034) ــ و سپس در زمرة مریدان سعداللّه گلشن دهلوی* (متوفی 1141) از سلسلة نقشبندیه درآمد (آرزو، ص 61؛ سکسینه، همانجا؛ نسیم، ج 7، ص 150؛ شیمل ، ص 374). خواجهمحمدناصر طریقة محمدیه را با تصنیف رسالههای هوشافزا و ناله عندلیب رونق داد (نسیم، همانجا؛ جالبی، ج 2، ص 737، 739).درد دهلوی علوم ظاهری و عرفان را نزد پدر فراگرفت و در سلوک عرفانی به وی دست ارادت داد (نسیم، ج 7، ص 151). مثنوی مولاناجلالالدین رومی و علوم رسمی را از محضر مفتی دولت دهلوی فراگرفت (قاسم، ج 1، ص 240؛ سری رام، ج 3، ص 168). وی علاوهبر فراگیری زبانهای ریخته، اردو، فارسی و عربی، در علوم قرآن، حدیث، فقه، تفسیر، تصوف وعرفان مهارت کسب کرد (آرزو، ص 46ـ47؛ سکسینه، ص 56؛ جالبی، ج 2، ص 725ـ726). درد دهلوی به سفارش پدر، در جوانی شغل سپاهیگری را رها کرد و خرقه درویشی پوشید (قائم، ص 102ـ103) و پس از درگذشت پدر به جانشینی او انتخاب شد (دهلوی، ص 97؛ شیمل، همانجا).خواجهمیر بهرغم مخالفت نقشبندیه با موسیقی و شعر، این دو هنر را نیز از سعداللّه گلشن آموخت و در موسیقی تبحر یافت (ناصر، ص 180؛ شیفته هندوستانی، ص 168)، چندانکه بیشتر موسیقیدانهای معاصرش برای ساختن آهنگ از محضر او بهره میبردند (سریرام، ج 3، ص 169؛ قاسم، همانجا). جلسات سماعی که خواجهمیر دوبار در ماه در منزلش برگزار میکرد، در دهلی مشهور بود؛ و شاهعالم دوم (ﺣک : 1173ـ1221) نیز گاهی در آن شرکت میکرد. دهلوی در محرّم بهجای جلسات سماع، مجالس روضهخوانی، مرثیه و سوگواری برگزار میکرد. در منزلش مجلس معارف عرفانی نیز برپا میشد (حسنی لکهنوی؛ ناصر؛ سریرام، همانجاها؛ آزاد، ص 175؛ نیز ← سطور آخر مقاله). همچنین در پی اغتشاشها و ناآرامیهای سیاسی در دهلی و مهاجرت بیشتر اشراف و شعرا به لکهنو، جلسات شعر ریخته* که پیش از آن در منزل سراجالدین علیخان آرزو تشکیل میشد به منزل خواجهمیردرد انتقال یافت و سپس به خواسته درد از 1162 این مجالس در منزل میرتقی میر* برگزار میشد (میرتقی میر، ص 50؛ حاکم لاهوری، ص 80).خواجهمیر بهرغم مصائب سیاسی و اقتصادی که در خلال سالهای اواخر قرن دوازدهم بر پایتخت هند گذشت، دهلی را ترک نکرد و در 1199 درآنجا درگذشت و همانجا بهخاک سپرده شد (دهلوی، همانجا؛ جالبی، ج 2، ص 745، 754ـ755).خواجهمیر شاعری مبرِّز بود و به اردو و فارسی شعر میگفت. از شاگردان میردرد در شعر اردو باید از قائمِ چاند پوری (متوفی 1208)، هدایتاللّه هدایت (متوفی 1219)، حکیم ثناءاللّه فراق، میرمحمدی بیدار (زنده در 1205) و برادر میردرد به نام میرمحمد اثر (متوفی 1209) نامبرد (حسنی لکهنوی، ص 204؛ آزاد، ص 177؛ سکسینه، ص 58). فصاحت زبان و روانی و سادگی ابیات، از ویژگیهای شعری درد است. نوشتههای او بازگوکننده اوضاع آن روز دهلی است (← درد دهلوی، 1988، ص 141، 164، 166، 170؛ شیفته هندوستانی؛ جالبی، همانجاها). درد در میان قالبهای شعری بیشتر به غزل گرایش داشت، اما رباعی، ترجیعبند و مستزاد نیز سرودهاست. رباعیات او بهظاهر شبیه رباعیات خیام* و کمالالدین سحابی استرآبادی*، شاعر ایرانی قرن دهم و یازدهم، است (حسنی لکهنوی، ص 178؛ نسیم، ج 7، ص 158ـ159؛ آزاد، ص 174).میردرد برای سرودن دیوانش به اردو، موسوم به دیوان درد، شهره است. او این اشعار را در فاصلة سالهای 1165ـ 1191 سرودهاست. این اشعار حاوی مضامین عرفانی است و در قالب غزل، رباعی، ترکیببند، مخمّس و مستزاد سروده شدهاست و زبانی ساده و لطیف دارد (← آزاد، ص 173؛ سکسینه، ص 57؛ جالبی، ج 2، ص 736). معاصران درد و صاحبنظران شعر اردو، این اشعار را ریخته نامیده و آن را ستودهاند. از نظر آنها اشعار اردوی درد مختصر، اما مانند اشعار حافظ گزیدهاست (برای نمونه ← مصحفی همدانی، ص 27؛ دهلوی، ص 97؛ آرزو، ص 46).دیوان اشعار فارسی میر نیز محتوای عرفانی دارد و او برای بیان اندیشه خود قالبهای غزل، رباعی و مخمس را برگزیدهاست (← درد دهلوی، 1309، ص 14، 28، 69، 126).جز دیوان اردو دیگر آثار خواجهمیر به زبان فارسی و آمیخته با نظم و مملو از آیات قرآن، احادیث پیامبر صلیاللّه علیه و آله و سلم و روایات عرفانی است. درد تلاش میکرد پیروان طریقه محمدیه را از راه تصوف و سلوک به منزل توحید برساند و ازاینرو، همه آثارش تفسیر و توضیح همین اندیشه توحیدی است (← درد دهلوی، 1310، ص 5، 57، 181، 238ـ239؛ جالبی، ج 2، ص 728، 739). تذکرهنویسان و شعرای معاصر خواجهمیردرد ذکاوتش را تحسین کرده و او را با القابی چون غواص دریای شریعت و طریقت، و خضر قافله اهل عرفان ستودهاند (برای نمونه ← میرتقی میر، همانجا؛ حاکم لاهوری، ص 80 ؛ قدرتاللّه شوق، ص 171). از دیگر آثار خواجهمیر است: اسرارالصلوة، نخستین اثر درد که آن را در پانزده سالگی نوشت. این اثر شامل ارکان هفتگانه نماز است. او هر رکن را یک «سرّ» نامیدهاست. در آغاز کتاب گفتههای پدرش، خواجه محمدناصر، را باعنوان «نکات صلوة و راز نماز» ذکر کرده و اولین رباعی فارسی خود را در پایان کتاب آوردهاست (← درد دهلوی، 1300، ص 41ـ42، 55؛ همو، 1310، ص 2؛ جالبی، ج 2، ص 730ـ731).رساله واردات، مجموعهای از 111 رباعی که تجربههای روحی و عرفانی میردرد را بیان میکند. او هر تجربه را یک «وارد» دانستهاست. میردرد این مجموعه را در 1172 و به درخواست برادرش، میرمحمد اثر، نوشت (درد دهلوی، 1310، ص 2، 6، 320؛ قائم، ص 103؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).علمالکتاب که درواقع شاهکار میردرد بهحساب میآید، و شرح رساله واردات اوست؛ موضوع اصلی آن سیر و سلوک است و عبارات و نقلقولهای زیادی به زبان عربی در آن وارد شدهاست. این اثر را میتوان با آثار صوفیان برجستهای چون هُجویری* (متوفی 465)، سیدمحمد گیسودراز* (متوفی 825) و شاهولیاللّه دهلوی* (متوفی 1176 یا 1179)، مقایسه کرد. درد نگارش این کتاب را در 1179 آغاز کرد و تألیف آن سه سال به طول انجامید (جالبی، ج 2، ص 732ـ734، 740ـ741؛ سکسینه، ص 57؛ شیمل، ص 375؛ د. اسلام، همانجا).رسائل اربعه درد، شامل چهار رساله: ناله درد؛ آه سرد؛ شمع محفل و درد دل (نگارششده بین سالهای 1195ـ1199). این رسالهها تلفیقی از نظم و نثر فارسی است. درد هر یک از این رسالهها را به 341 بخش تقسیم کرده که معادل عددی واژة «ناصر» است. وی ناله درد را بهمناسبت ناله عندلیب پدرش شاهناصر نام نهاد. میرمحمد اثر رسالههای مذکور را جمعآوری کردهاست (← درد دهلوی، 1310، ص 2، 70، 149، 320؛ سکسینه، همانجا).حرمت غنا، رسالة دیگری از میردرد است که هماکنون در دست نیست (حسنیلکهنوی، ص 175؛ جالبی، ج 2، ص735).منابع: سراجالدین علیبن حسامالدین آرزو، مجمعالنفایس، چاپ عابدرضا بیدار، پتنه ]بیتا.[؛ محمدحسین آزاد، آب حیات: مشاهیر شعرائی اردوکی سوانح اور زبان مذکور کی عهد به عهد ترقیون اور اصلاحون کابیان، لاهور 2001؛ بهگوان داس هندی، سفینه هندی، چاپ محمد عطاءالرحمان عطاء کاکوی، چاپ سنگی پتنه 1377/ 1958؛ جمیل جالبی، تاریخ ادب اردو، لاهور، ج 2، 1987؛ عبدالحکیم حاکم لاهوری، تذکره مردم دیده، چاپ سید عبداللّه، لاهور 1339ش؛ عبدالحی حسنی لکهنوی، گل رعنا، ]لکهنو ? 1340[؛ میرمحمد درد دهلوی، اسرارالصلوة، در احمد مجدد الف ثانی، مبدأ و معاد، چاپ سنگی دهلی 1300؛ همو، دیوان درد، مرتبه خلیلالرحمان داودی، لاهور 1988؛ همو، دیوان فارسی حضرت خواجه میردرد، چاپ سنگی دهلی 1309؛ همو، رسائل اربعه درد، چاپ سنگی بهوپال 1310؛ میرحسن دهلوی، تذکره شعرائی اردو، به تصحیح و تنقید محمد حبیبالرحمان خان صاحب شروانی، چاپ محمد مفتدی خان شروانی، علیگره 1340/1922؛ لاله سریرام، تذکره هزاردستان معروف به خمخانه جاوید، ج 3، چاپ سنگی دهلی 1917؛ محمد مصطفیبن مرتضی شیفته هندوستانی، تذکره گلشن بیخار، مرتبه کلب علیخان فائق، لاهور 1973؛ میرقدرتاللّه قاسم، مجموعه نغز یعنی تذکره شعرائی اردو، مرتبه محمود شیرانی، لاهور 1933؛ قیامالدین علی قائم، تذکره مخزن نِکات، چاپ سید اظهارالحسن رضوی، لاهور1966؛ قدرتاللّه شوق، تذکره طبقاتالشعرا، مرتبه نثار احمد فاروق، لاهور 1968؛ محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکره نتائجالافکار، بمبئی 1336ش؛ غلامبن ولی محمد مصحفی همدانی، عقد ثریا: تذکره فارسیگویان، چاپ مولوی عبدالحق، اورنگآباد، دکن 1934؛ میرتقی میر، نکاتالشعرا، مرتبه مولوی عبدالحق، کراچی 1979؛ سعادتخان ناصر، تذکره خوش معرکه زیبا، چاپ مشفق خواجه، لاهور1970؛ الف. د. نسیم، «خواجه میردرد»، در تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، ج 7، لاهور: پنجاب یونیورسنـی، 1971؛EI2, s. v. "Dard" (by A. S. Bazmee Ansari); Ram Babu Saksena, A history of Urdu literature, New Delhi 1990; Annemarie Schimmel, Mystical dimensions of Islam, Chapel Hill, N. C. 1978.