درامه، شهری باستانی و مرکز یکی از سنجق (شهرستان)های عثمانی در مقدونیه یونان. این شهر در 120 کیلومتری شمالشرقی سِلانیک* قرار دارد (سامی، ذیل مادّه). نام آن در مآخذ عثمانی، بهصورتهای دیراما (اولیا چلبی، ج8 ، ص122)، دِرَمه و دیرامه (← د.ا.د.ترک، ذیل "Drama") نیز ضبط شده و برگرفته از نام قدیم آن، یعنی درابسکوس است (موستراس ، ص264). نام امروزی این شهر دراما است (سزن ، ص156). تاریخ بنای شهر معلوم نیست، اما اطلاعات تاریخی دربارة آن به دوران پادشاهی مقدونیه باز میگردد (د.ا.د.ترک، همانجا). این شهر در تابستانها محل اقامت فیلیپ دوم (ﺣک : 382ـ336ق م) و پسرش اسکندر مقدونی بود (اولیا چلبی، ج 8 ، ص 123، 126) و سالها تحت حاکمیت روم شرقی قرار داشت تا اینکه در 746/ 1345، استفان دوشان، پادشاه صربستان، منطقة سیروز، از جمله درابسکوس را تصرف کرد. حاکمیت صربها در این منطقه تا772 /1370 ادامه یافت. در این تاریخ صربها در جنگ چرمن مغلوب عثمانیان شدند و منطقه سیروز و درابسکوس تحت حاکمیت امانوئل، حاکم بیزانسی سلانیک، قرار گرفت (د.ا.د.ترک، همانجا). بدینسان، و در ادامة فتوحات عثمانیان بهسمت سرزمینهای بلغارستان و مقدونیه در سالهای بعد (← دانشمند، ج1، ص56) لالاشاهینپاشا، سردار عثمانی، منطقة سیروز و از جمله درامه را تصرف کرد (صولاقزاده محمد همدمی، ص35). در خصوص تاریخ پیوستن درامه به سرزمینهای عثمانی اختلافنظر هست: صولاقزاده (همانجا) و راسم (ص 59) تاریخ آن را 775، و اولیا چلبی (ج 8 ، ص 123) سال فتح قلعه درامه را 787 ذکر کردهاند (نیز ← ارسلان ، 2010، ص 27، پانویس 6).درامه پس از پیوستن به قلمرو عثمانی، ابتدا مرکز یکی از قضا (= شهرستان)های سنجقِپاشا (میرمیران) در ایالت رومایلی شد و تا 1281 مرکز این قضا باقی ماند (همان، ص 26؛ چاکار ، ص 269؛ نیز← ادامة مقاله). با اسکان مردمانی از آناطولی در درامه، این شهر که در ابتدا قلعه ـ شهر کوچکی بود، بهتدریج در قرون نهم و دهم گسترش یافت (د.ا.د.ترک، همانجا؛ نیز← چاکار، همانجا). در اواسط قرن نهم، درامه محل مسکونی کوچکی با جمعیتی حدود هزار تن بود. در 892 ، درامه دارای هفت محله شده بود که مسلمانانش (حدود چهارصد تن) در محلهای به نام محله مسجد ساکن بودند و شش محلة دیگر سکونتگاه مسیحیان بود. در نیمة نخست قرن دهم، نیمی از جمعیت 500،1 نفری درامه را مسلمانان تشکیل میدادند. در 969، عواید درامه و روستاهای تابعه آن برای سه سال، وقف عمارتی شدند که سلیمان قانونی در استانبول بنا کرد. در این زمان، مسلمانان، هفت محله، و مسیحیان فقط یکی از هشت محله درامه را در اختیار داشتند (د.ا.د.ترک، همانجا). بنا به نوشتة اولیا چلبی که در اواسط قرن یازدهم درامه را دیدهاست، قلعة درامه در درون جنگل به شکل مربع ساخته شده بود و ظرفیت اسکان دو هزار تن را داشت. خود شهر نیز دارای هفت محله، حدود ششصد خانه، دوازده مسجد، پنج مدرسه و مکتب، دو خانقاه، ده کاروانسرای کوچک، یک حمام، و سیصد دکان بودهاست (← ج 8 ، ص 123ـ126).درامه در 1281، بهموجب نظامنامة ولایات، یکی از چهار سنجقِ ولایت سلانیک، از ولایات ششگانة ایالت رومایلی*، شد. در این دوره، سنجق درامه شامل چهار قضا به نامهای درامه، قواله ، ینیجه ـ قراسو و داریدره ، و سه ناحیه پراویشته ، چچو صاری شعبان بود (ارسلان، 2010، ص 26؛ یاووز ، ص141). اگرچه در 1284، سنجق درامه برای مدت کوتاهی با سنجق سیروز ادغام شد، در 1290 دوباره بهصورت سنجق مستقلی درآمد (ارسلان، 2009، ص 157؛ د.ا.د.ترک، همانجا). در دهة 1290، جمعیت شهر درامه حدود دو هزار تن بود و در 1307، بیش از سه هزار تن از جمعیت این شهر مسلمان بودند. جمعیت 583،7 نفری و تعداد 287 دکان و 109 مغازه در سالهای 1312ـ 1315، نشان میدهد که در آن سالها درامه مرکز تجاری شده بود. جمعیت درامه در 1324، به سیزده هزار تن و مجموع دکان و مغازههای آنجا به حدود هفتصد باب رسیده بود (د.ا.د.ترک، همانجا). خط آهن سلانیک ـ ددهآغاج ـ استانبول که در 1314 افتتاح شد، از درامه عبور میکرد (ارسلان، 2010، ص 34).درامه بهعنوان شرقیترین سنجق ایالت سلانیک، از جانب مغرب و شمالغربی به سنجق سیروز، از جانب مشرق و شمالشرقی به سنجق گوملجنه در ایالت اَدرنه و از جنوب به دریای اژه محدود میشد (سامی، همانجا؛ نیز← نصراللّه و همکاران، ص 23، نقشه) و رشتهکوه رودوپ این سنجق را از نواحی داخلی بالکان جدا میکرد. مستا یا قرهسو مهمترین و بزرگترین رود این سنجق بود (ارسلان، 2009، ص157ـ 158) و بیشتر آبهای جاری این سنجق در بندر قواله به دریای اژه میپیوست (سامی، همانجا). این سنجق دشتهای حاصلخیز بسیاری داشت و گندم، جو، چاودار، توتون و پنبه مهمترین محصولات کشاورزی درامه بود (همانجا).پنبة مرغوب درامه موجب شهرت پارچه آن منطقه شده بود و بیشتر اهالی آنجا به بافت پارچه خیمه مشغول بودند. پارچة درامه مطلوب پادشاهان عثمانی بود و به سراسر قلمرو عثمانی صادر میشد (اولیاچلبی، ج8 ، ص 126؛ راسم، همانجا). سنجق درامه از لحاظ اقلیمی و نوع خاک برای کشت توتون بسیار مناسب بود و بهویژه از اواسط قرن سیزدهم/ نوزدهم، توتون عمدهترین محصول صادراتی آن شد و برخی مشاغل وابسته به آن نیز توسعه یافت. توتون مرغوب درامه از بندر قواله به مناطق مختلف در داخل قلمرو عثمانی و سایر کشورها، به ویژه به اروپا، صادر میشد (سامی، همانجا؛ ارسلان، 2009، ص 158، 160ـ 161).درامه در دورة نخست جنگ بالکان* (26 شوال 1330/ 8 اکتبر 1912)، مدت کوتاهی به اشغال بلغارستان درآمد. در دورة دوم جنگ بالکان (27 شوال 1331/ سپتامبر 1913) به دست یونانیان افتاد و براساس معاهدهای که در کنفرانس لندن ( 23 جمادیالآخره 1331/ 30 مه 1913) به امضا رسید، به یونان واگذار شد. اگرچه در جنگ جهانی اول (1914ـ1918)، بلغارستان درامه را اشغال کرد، پس از جنگ این شهر بار دیگر ضمیمة یونان شد. بیشتر ترکان مسلمان درامه از زمان جنگهای بالکان و بهویژه در 1301ش/ 1922به ترکیه مهاجرت کردند (د.ا.د.ترک، ذیل "Drama", "Balkan Savașι").منابع : اولیاچلبی؛ مصطفی راسم، ممالک محروسه شاهانه جغرافیاسی، ]استانبول? 1305[؛ شمسالدین بنخالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ 1316/ 1889ـ 1898؛ صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، استانبول 1297؛ ک. موستراس، المعجمالجغرافی للامبراطوریةالعثمانیة، ترجمه و تعلیق عصام محمد شحادات، بیروت 1423/ 2002؛İsmail Arslan," İngiliz konsolos raporlarι ιșιğιnda XIX. yüzyιl ortalarιnda Drama sancağι'nda tütün yetiștiriciliği ve ticareti", Turkish studies, vol. 4, no.3 (Spring 2009); idem, "19. yüzyιlda Balkanlar'da bir liman șehri: Kavala", History studies, vol. 2, no.3 (2010); Enver Çakar, "Kanuni Sultan Süleyman kanun-namesine göre 1522 yιlιnad Osmanlι imparatorluğu'nun idarî taksimatι", Frat Üniversitesi sosyal bilimler dergisi, vol. 12, no.1 (Elaz 2002); İsmail Hami Danișmend, İzahl Osmanl tarihi kronolojisi, İstanbul 1971-1972; Binbașι M. Nasrullah, Kolağasι Rüșdü, and Mülazιm Eșref, Osmanl atlas: XX. yüzyl bașlar, ed. Rahmi Tekin and Yașar Baș, İstanbul 2003; Tahir Sezen, Osmanl yer adlar, Ankara 2006; TDVİA, s.vv. "Balkan Savașι" (by Cevdet Küçük), "Drama" (by Feridun Emecen); Nuri Yavuz, "Birinci Balkan harbi ve Selanik'in kaybι", Akademik bakș, vol. 1,no.2 (Yaz 2008).