دخان، سوره، چهلوچهارمین سورة قرآن کریم در ترتیب مصحف. سورة دخان از سور مَثانی است (رامیار، ص 595)، 59 آیه دارد که در پنج کلمه آن اختلاف هست (← دانی، ص 198؛ ابنجزری، ج 2، ص 371). در ترتیب نزول به این سوره رقمهایی بین 54 تا 63 داده شدهاست و پیش از سورة زخرف و پس از سورة جاثیه قرار دارد (← مقدمتان فی علومالقرآن، ص 9، 12؛ زرکشی، ج 1، ص 193؛ رامیار، ص 612).نام سوره از آیة دهم آن اخذ شده و به معنای دود است (راغب اصفهانی، ذیل «دخن»؛ فیروزآبادی، ج 1، ص 424) و نام دیگری برای آن ذکر نشدهاست. دربارة مراد از «دخانمبین» در آیة 10 نیز دو قول ذکر شدهاست: نخست آنکه اهل مکه بهسبب اصرار در عناد و کفرورزی و آزار و اذیت پیامبر اکرم و مسلمانان و براثر نفرین آن حضرت به خشکسالی دچار شدند و مراد از دخان، همین خشکسالی است که سبب نزول آیه شدهاست (← سیوطی، 1402، ص 254)؛ دیگر آنکه «دخان مبین» را یکی از نشانههای قیامت دانستهاند (← طبری؛ طوسی؛ زمخشری، ذیل آیه).مفسران به اتفاق سورة دخان را مکی دانستهاند (برای نمونه ← طوسی، ج9، ص223؛ ابنعطیه، ج 14، ص 283؛ فیروزآبادی، همانجا)، گرچه برخی آیة پانزدهم آن را استثنا کردهاند (← زمخشری، ج 4، ص 269؛ فخررازی، ج 27، ص 202) که ظاهراً ناشی از فهم ایشان از آیه است (← ابنعاشور، ج 25، ص 275).اینسوره، پنجمین سوره از مجموعة هفتگانة حوامیم* است که در بیشتر ترتیب نزولها، بهترتیب مصحف کنونی آمدهاند (← ابنندیم، ص 28ـ29؛ سیوطی، 1408، ص 118ـ 119؛ رامیار، ص674) که شاهدی بر نزول پیاپی و یکپارچه آنهاست. همچنین ساختار کلی، سیاق، مطالب و مضامین سورة دخان حاکی از نزول آن در مرحلة پایانی سورههای مکی است (← دروزه، ج 4، ص 534؛ طباطبائی، ج 18، ص 130؛ صبحی صالح، ص 185).مقصود اصلی سورة انذار مشرکان به دلیل تردید ایشان در حقانیت قرآن و انکار بعث و نشور در قیامت است (بقاعی، ج 7، ص 62؛ طباطبائی، ج 18، ص 129). آهنگ سریع و آیات کوتاه و لحن کوبندة آن مؤید این انسجام موضوعی در سوره است (← سیدقطب، ج 7، جزء25، ص 358).سوره با حروف مقطعه و بیان نزول قرآنکریم در شبی مبارک که در آن شب هرگونه کاری، به امر خدا، به نحوی استوار فیصله مییابد، آغاز شدهاست (← آیات 1ـ6). دربارة این شب اختلاف هست، برخی آن را شب قدر و گروهی نیمة شعبان دانستهاند (← طبری؛ طوسی، ذیل دخان: 3). البته قول نخست صحیحتر به نظر میرسد زیرا با آیة «اِنَّا اَنْزلنَاهُ فیلَیلَةِ القَدْرِ» (قدر:1) نیز مطابقت دارد (← زمخشری؛ طبرسی، ذیل دخان : 3). مفسران با توجه به فعل مضارع در تعبیر «فیها یُفْرَقُ» در آیة چهار بیان کردهاند که آن شب مبارک (شب قدر) استمرار دارد و در ماه رمضان در هر سال تکرار میشود و همیشگی است (← طبری؛ طوسی؛ طبرسی؛ طباطبایی، ذیل آیه؛ نیز ← قدر*، سوره؛ لیلةالقدر*). در ادامه با ذکر برخی صفات خداوند بر ربوبیت او تأکید شده و شک و تردید مشرکان در اینباره یادآور شدهاست (← آیات 7ـ9) و آنان به عذاب دخان بیم داده شدهاند (← آیة 10). همچنین خاطرنشان شده که آنها در چنین روزی دست به دعا برمیدارند تا خداوند عذاب را از ایشان بر طرف سازد و ایمان آورند. گرچه این عذاب الهی رفع میشود ولی به دلیل اصرار بر اعراض از حق، ایشان از عذابی عظیمتر «بطشه کبری» و انتقام الهی برحذر داشته شدهاند (← آیات 11ـ16). در آیات بعدی به داستان حضرت موسی علیهالسلام و رفتن او نزد فرعون به امر خدا و، درخواست از وی برای آزادسازی بندگان خدا از سلطة ربوبی خودش (اَدُّوا اِلَیَّ عِبادَاللّه) اشاره کرده و بزرگیطلبی فرعون را نکوهیده و یادآور شده که سرانجام بنیاسرائیل، بنابه وحی الهی، شبانه از مصر گریختند و از نیل گذشتند و فرعون که به دلیل تعدی بر بندگان مصداق استکبار بود. همراه با سپاهیانش آنان را تعقیب کردند و داراییهای خود را وانهادند و در نیل غرق شدند، و این باید مایة عبرت باشد (← آیات 17ـ33). سپس به نقل تکذیب و انکار مشرکان نسبت به آخرت پرداخته و با مقایسة ایشان با قوم تُبَّع*، عاقبت آنان را یادآور شدهاست (← آیات 34ـ37). همچنین، بیهوده نبودن آفرینش آسمانها و زمین به عنوان شاهدی بر حقانیت بر پایی رستاخیز ذکر شدهاست (← آیات 38ـ39). در بخش بعدی با ذکر نام «یومالفصل» برای قیامت با آهنگی تند و کوبنده، صحنههایی هولناک از عذاب اخروی برای گناهکاران و جلوههایی زیبا از پاداش پرهیزگاران و برخورداری آنان از نعمتهای بیکران الهی تبیین گردیده (← آیات 40ـ57) و سرانجام سوره به طور موجز با سخن از خصلت پنددهندگی قرآن و انذار از انواع عذاب الهی به اتمام رسیدهاست (← آیات 58ـ59).وجوه تناسب در سه سورة زخرف، دخان و جاثیه آشکار است. این تناسب در همگونی و همخوانی معانی و مضامین کاملاً مشهود است؛ نظیر وصف قرآن کریم (← زخرف: 2ـ4؛ دخان: 2ـ6؛ جاثیه: 2)، انکار کفار نسبت به یگانگی خدا، ارسال نبی و بعث و نشورِ روز رستاخیز (زخرف: 7، 15، 19، 24، 31، 78؛ دخان: 13ـ14، 34ـ36؛ جاثیه: 32)، تهدید ایشان به عذاب الهی (زخرف: 41ـ42، 83 ؛ دخان: 10ـ16؛ جاثیه: 8 ـ11)، ذکر مثال از امم گذشته و سرنوشت ایشان (زخرف: 46ـ56، 63ـ65؛ دخان: 17ـ33، 37؛ جاثیه: 16ـ17) و سرانجامِ مؤمنان و کافران در قیامت (زخرف: 67ـ77؛ دخان: 43ـ57؛ جاثیه : 30ـ31). همچنین سورة دخان با تعابیری ناظر بر انذار آغاز شده و سورة زخرف با این تعبیرات خاتمه یافتهاست (طبرسی، ج 9، ص 91؛ بقاعی، همانجا). این همانندی در پایان سورة دخان و آغاز سورة جاثیه، در سخن از قرآن کریم نیز دیده میشود. به علاوه تعبیرات متناظر در آغاز این دو سوره دربارة نزول قرآن، همواره معرکة آرای مفسران بودهاست. به عقیدة اکثر مفسران تعبیر «انزال» در آیة سوم سورة دخان بر نزول دفعی و یکپارچة قرآن در شب قدر و عبارت «تنزیل» در آیة دوم سورة جاثیه بر نزول تدریجی آن در مدت رسالت پیامبر اکرم دلالت دارد (برای نمونه ← راغب اصفهانی، ذیل «نزل»؛ طبرسی؛ بقاعی؛ طباطبائی، ذیل دخان: 3). البته در اینباره اقوال دیگری نیز هست، از جمله اینکه مراد از انزال قرآن در شب قدر را آغاز نزول آن دانستهاند (← طبرسی، همانجا).در باب فضیلت تلاوت سورة دخان و آثار آن روایات متعددی آمدهاست (برای نمونه ← ابنضریس، ص 169؛ طبرسی، ج9، ص 91؛ مجلسی، ج 89 ، ص 299ـ300). همچنین تلاوت این سوره در شب و روز جمعه توصیه شدهاست (← طبرسی؛ مجلسی، همانجاها).منابع : علاوه بر قرآن؛ ابنجزری، النشر فی القراءات العشر، چاپ علیمحمد ضباع، مصر ?]1940[، چاپ افست تهران ]بیتا.[؛ ابنضریس، فضائل القرآن و ما انزل من القرآن بمکة و ما انزل بالمدینة، چاپ مسفربن سعید دماس غامری، ]ریاض[ 1408/1988؛ ابنعاشور (محمد طاهربن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس 1984؛ ابنعطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز،ج14، ]رباط[1409/1989؛ ابنندیم (تهران)؛ ابراهیمبن عمر بقاعی، نظمالدرر فی تناسب الآیات و السور، چاپ عبدالرزاق غالبالمهدی، بیروت 1424/2003؛ عثمانبن سعید دانی، کتاب التیسیر فی القراءات السبع، چاپ اوتو پرتسل، بیروت 1406/1985؛ محمد عزة دروزه، التفسیر الحدیث: ترتیب السّور حسب النزول، بیروت 1421/ 2000؛ حسینبن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ]بیتا.[؛ محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛ محمدبن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ زمخشری؛ سیدقطب، فیظلالالقرآن، بیروت 1386/1967؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السّور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت 1408/1987؛ همو، لبابالنقّول فی اسباب النّزول، تونس 1402/1981؛ صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، بیروت 1968، چاپ افست قم 1363ش؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، جامع؛ طوسی؛ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیحالغیب، بیروت 1421/2000؛ محمدبن یعقوب فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز فی لطائفالکتاب العزیز، ج 1، چاپ محمدعلی نجار، بیروت ]بیتا.[؛ مجلسی؛ مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبةالخانجی، 1392/1972.