دُبَیسبن صدقه ← مَزْیدیانNNNNدُبَیسبن علی ← مزیدیانNNNNدَبیق، شهری کوچک در شمالشرقی مصر که امروز ویرانههایی از آن برجای ماندهاست. نام دبیق (← ابنخرداذبه، ص 83؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه؛ ابندقماق، قسم 2، ص 89؛ ابنجِیعان، ص 76) در آثار مؤلفان به اشکال گوناگون بهکار رفتهاست، از جمله دَبقوا (← ابنحوقل، ص 156)، دَبقو (مقدسی، ص 54، 193؛ بکری، ج 2، ص 761؛ ادریسی، ج 1، ص338؛ نیز ← سارجنت ، ص 136)، دبقا (یاقوت حموی، ذیل «دبقا»؛ سیوطی، ج 1، ص 313) و دیبق (ابنمماتی، ص 136).ادریسی (همانجا) دبیق را از جزیرههای دریاچة تِنّیس و یاقوت حموی (ذیل مادّه) آن را نزدیک تنّیس* دانستهاست و نویسندگان دورههای بعد مانند ابندقماق (همانجا)، دبیق را به مساحت 323 فِدّان (هر فدان 6368 مترمربع) و ابنجیعان (همانجا) آن را جزو منطقة الغربیه، یعنی سرزمینهای واقع در غرب شاخه شرقی نیل (← رمزی، قسم 2، ص 8) نوشتهاند. به نظر میرسد علت ناکامی نویسندگان و جغرافیدانان در تعیین مکان صحیح دبیق این باشد که در برخی ایام شهر دستخوش ویرانیهایی شدهاست؛ بهویژه آنکه به لحاظ موقعیت جغرافیایی در معرض سرریز شدن آب رود نیل و دریای مدیترانه بودهاست (← یاقوت حموی، همانجا؛ ابوالفدا، ص 119؛ نیز ← رمزی، قسم 1، ص 243ـ244). اختلاف بر سر تعیین محل دبیق امروزه نیز باقی است، چنانکه برخی ویرانههای آن را با تلدبقو یا دبجوی در نزدیکی دریاچة مَنزَله (تنیس) در شمالشرقی ناحیه صانالحَجَر، به مرکزیت فاقوس در استان شرقیه، تطبیق میدهند و برخی نیز ویرانههای واقع در ناحیة کَفْرتُرْعه جدید به مرکزیت شِربین در استان الغربیه را بقایای دبیق میدانند (رمزی، همانجا؛ نیز ← د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).شهرت اصلی دبیق در دورة اسلامی به منسوجات مرغوب و ارزشمند آن بودهاست. منسوجات دبیق بهویژه در زمان حکومت خلیفة فاطمی العزیزباللّه (ﺣک : 365ـ386) رونق فراوان داشتهاست (← ناصرخسرو، ص 59؛ مقریزی، ج 4، قسم 1، ص 82). بدرالدین عینی (ص 164) هنگام ذکر میراث نهمین خلیفة فاطمی مستعلیباللّه (ﺣک : 487ـ495) از پانصد صندوق جامة دبیقی و دمیاطی وی یاد کردهاست. ابنمأمون نیز در 517، لباس حریر دبیقی را از خلعتهای خلیفه بهشمار آوردهاست (← ص 72).در دبیق انواع پارچههای ابریشمی زربفت، حریر، کتان سفید و الوان بافته میشد (← مقریزی، همانجا؛ نیز ← سارجنت، ص 143). ارزش یک پیراهن دبیقی هزار دینار (ادریسی، همانجا)، و به گفتة مقریزی (همانجا) قیمت یک عمامة زربفت دبیقی به طول صد ذراع (هر ذراع 48 سانتیمتر) به پانصد دینار میرسید.صنایع نساجی دبیق از نیمة اول قرن هفتم دچار رکود گردید و مراکز نساجی آن و اکثر شهرهای اطراف آن تعطیل شد. علت این رکود احتمالاً ورود روزافزون منسوجات اروپایی بودهاست (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «کتان»). احتمالاً این رکود اقتصادی موجب کاهش جمعیت شده و رفتهرفته شهر بهصورت ویرانه درآمدهاست.گاستونویه ، خاورشناس فرانسوی، از سه قطعه پارچه(یک قطعه عباسی و دو قطعه فاطمی) نام بردهاست که در نقوش آنها نام دبیق به چشم میخورد (← د. اسلام، ذیل مادّه).به سبب کیفیت و شهرت دبیق در منسوجات، نوعی از منسوجات که در مصر، بغداد و کازرون تولید میشد، دبیقی نام گرفته بود (← بیهقی، ص52؛ نیز ← لسترنج، ص266، 294).منابع: ابنجیعان، کتاب التحفةالسنیة بأسماء البلاد المصریة، بولاق 1316/ 1898، چاپ افست ]قاهره[ 1974؛ ابنحوقل؛ ابنخرداذبه؛ ابندقماق، کتاب الانتصار لواسطة عقدالامصار، بولاق 1310/ 1893، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنمأمون، نصوص من اخبار مصر، چاپ ایمن فؤاد سید، قاهره 1983؛ ابنمماتی، کتاب قوانین الدوّاوین، چاپ عزیز سوریال عطیه، قاهره 1411/1991؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و سلان، پاریس 1840؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الآفاق، بیروت 1409/1989؛ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، چاپ ادریان فانلیوفن و اندریفری، تونس 1992؛ بیهقی؛ محمد رمزی، القاموس الجغرافی للبلاد المصریة من عهد قدماء المصریین الی سنة 1945، ]قاهره [1994؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، لباللباب فی تحریر الانساب، چاپ محمد احمد عبدالعزیز و اشرف احمد عبدالعزیز، بیروت 1411/1991؛ محمودبن احمد عینی، السَّیف المُهَنَّد فی سیرة الملک المؤیّد «شیخ المحمودی»، چاپ فهیم محمد شلتوت، قاهره 1998؛ مقدسی؛ احمدبن علی مَقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار للمقریزی، ج 4، قسم 1، قاهره 1923؛ ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو، چاپ نادر وزینپور، تهران 1367ش؛ یاقوت حموی؛EI2, s.vv. "Dabīk" (by G.Wiet), "Kattān" (by E. Ashtor); Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge 1930; R.B. Serjeant, Islamic textiles: material for a history up to the Mongol conquest, Beirut 1972.