دبیرالملک فراهانی، لقب میرزامحمدحسین فراهانی، از وزرا و مستوفیان دورة ناصرالدینشاه قاجار. تاریخ تولد وی در منابع اصلی ذکر نشده و فقط بامداد (ج 3، ص 384) به سال 1225 اشاره کردهاست. او برادرزادة میرزاعیسی معروف به میرزابزرگ قائممقام (متوفی 1237؛ ← قائممقام فراهانی*، میرزاعیسی) بود و تعلیماتش را در خانة وی در تبریز آغاز کرد (← اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 117؛ نیز ← آدمیت، ص 185؛ د. ایرانیکا، ذیل مادّه). نسب میرزامحمدحسین به امامحسین علیهالسلام میرسید و سجع مُهرش حسینی بود. اعضای خانوادهاش در دو دورة زند (ﺣ 1163 ـ ﺣ 1208) و قاجار (1210ـ1344/1354ش) خدمت میکردند (اعتمادالسلطنه؛ د. ایرانیکا، همانجاها). در 1260، هنگام مأموریت میرزاتقیخان امیرنظام (بعداً امیرکبیر*؛ متوفی 1268) به سفارت ارزروم، میرزامحمدحسین نیز بهعنوان منشی مخصوص، وی را همراهی میکرد (← اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 202؛ نیز ← آدمیت، ص 209). او یکی از دو منشیِ میرزاتقیخان در امور سیاست خارجی بود. بیشتر نامههای سیاسی و دستورات محرمانة میرزاتقیخان را این دو منشی مینوشتند (آدمیت، ص 209ـ210). میرزاتقیخان در مدت اقامتش در ارزروم برخی آثار اروپایی را گردآورد و ژانداوود، مترجم وی، آنها را به فارسی ترجمه کرد. سپس، میرزامحمدحسین (با نظارت میرزاتقیخان) از مجموع آنها کتاب ارزشمندی در دو جلد باعنوان جهاننمای جدید دربارة مسائل جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی جهان تألیف کرد (همان، ص 158، 185). این کتاب نخستین اثر فارسی است که اطلاعات عمومی بسیار دقیقی از همة کشورهای جهان و حتی جزایر دورافتاده اقیانوسها با آمارهای منظم دربردارد. مطالب کتاب یکدست است و اطلاعاتی دربارة وضع طبیعی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی هر کشور ذکر شده و جدول مالیات کشورها با تطبیق به پول ایران ثبت شدهاست. در بخش ایران و تهران، گردآوریکنندگان اطلاعات خودشان را نیز افزودهاند و بدینلحاظ، کتاب دربارة وضع تهران در آن دوره از منابع مفید محسوب میشود (همان، ص 184ـ185).در1264، هنگامی که میرزاتقیخان صدراعظم ناصرالدینشاه شد، میرزامحمدحسین، همان سمت منشی وی بهویژه در امور سیاست خارجی را داشت (همان، ص214ـ 215)و در دورة صدارت میرزاآقاخان نوری* (متوفی 1281) نیز در همان شغل بود (← امینالدوله غفاری، قسمت 2، ص 209ـ210). در 1270، میرزامحمدحسین منشیِ دیوان خاصه شد و لقب دبیرالملک گرفت (هدایت، ج10، ص574؛ خورموجی، ص141). در 1276، ناصرالدینشاه مجلس شورای دولتی را، مرکّب از یازده تن از وزرا و رجال مشهور، تشکیل داد و دبیرالملک نیز عضو آن شد (اعتمادالسلطنه، 1363ـ 1367ش، ج3، ص1823؛ همو، 1357ش، ص250). در 1283، ناصرالدینشاه تشکیلاتی برای ادارة امور کشور به وجود آورد و دبیرالملک را وزیر رسائل خاصه (رئیس دفتر مخصوص شاه) کرد. همچنین حکومت تهران و خالصهجات، کرمان، عراق عجم (ولایتی تقریباً منطبق بر اراک و تفرش که حاکمنشین آن اراک بود) و در جزین، در نزدیکی همدان، و ادارة چاپارخانههای راه آذربایجان را به دبیرالملک سپرد (همو، 1363ـ1367ش، ج 3، ص 1885). در 1284، علاوه بر اینها، ادارة امور بلوک خوار* را نیز به دبیرالملک دادند. در دورهای که او مسئول خالصهجات و ادارة امور بلوک خوار بود، در امور صیفیجات اصلاحاتی انجام داد (همان، ج 3، ص 1897؛ بامداد، همانجا). در 1285، دبیرالملک بهجای میرزامحمدخان سینَکی (مجدالملک سینکی*) تولیت آستان قدس رضوی را بهعهده گرفت و تا 1287 در این سمت باقی بود. در این مدت، دبیرالملک رسالهای در انتقاد بر نظام حکومتی و وضع عمومی کشور، خطاب به ناصرالدینشاه نوشت (اعتمادالسلطنه، 1363ـ1367ش، ج 3، ص 1904؛ بامداد، ج 3، ص 383؛ آدمیت و ناطق، ص 88). در 1288، برای بار دوم وزیر رسائل خاصه شد (اعتمادالسلطنه، 1363ـ1367ش، ج 3، ص 1923). در 1290، علاوه بر آن به وزارت داخله نیز منصوب شد. هنگامی که ناصرالدینشاه در این سال از سفر اروپا به ایران بازگشت، دبیرالملک را از وزارت رسائل عزل و به حکومت عراق عجم منصوب کرد (همان، ج 3، ص 1938، 1948). او در 1293 عضو مجلس تحقیق شد (همان، ج 3، ص 1964). سرانجام، دبیرالملک در 1297 در تهران درگذشت (همان، ج 3، ص 2004).دبیرالملک پروردة دستگاه مستوفیگری (آدمیت و ناطق، همانجا) و شیوة نگارشش تحت تأثیر پسرعمویش، میرزاابوالقاسم قائممقام ثانی (متوفی 1251؛ ← قائممقام فراهانی*، میرزاابوالقاسم) بود (د. ایرانیکا، همانجا). او از ترقیخواهان ایران و دوستداران میرزاتقیخان امیرکبیر بود و ترقی و تنزل ایران را با مقایسههای تاریخی و براساس ارقام و آمار رسمی نشان داد. در رسالة انتقادیش، به اولیای دولت حمله کرده و خدمات امیرکبیر را خطاب به ناصرالدینشاه بازگو کردهاست. به نظر آدمیت و ناطق (ص 89 ـ90)، این عمل دبیرالملک هم نشاندهندة شهامت وی و هم حاکی از آزادی نسبی برای انتقاد از اصول حکمرانی دولت است. از او بهسبب داشتن عقاید ترقیخواهانه نزد ناصرالدینشاه بدگوییهای بسیاری شد و شاه به او بیمهری نیز کرد؛ با وجود این، چنانکه ذکر شد، چند ماه بعد از نگارش آن رساله، در 1288 به وزارت رسائل خاصه منسوب شد. نام وی در رساله بهصراحت ذکر نشده، اما اشاراتی در متن رساله وجود دارد که هویت نویسنده را مشخص میکند. برای مثال، نویسنده به مسئولیت خود در آستان قدس رضوی و مأموریت چهارسالهاش در قلمرو حکومت عثمانی اشاره کردهاست (← همان، ص 88 ـ 89). دبیرالملک در این رساله (ص 422ـ448)، ارکان سیاست را در چهار چیز دانستهاست: تطبیق مداخل و مخارج، سامانبخشیدن به نیروی نظامی، ایجاد رفاه و شغل و صنعت و تجارت، و تنظیم سیاست دولت. او در پایان رسالهاش (ص 446ـ447) خطاب به شاه نوشتهاست که رفع معایب کشور دشوار نیست و به علت یاوهگویی عدهای نباید از ترقی دولت و آسایش ملت چشم پوشید.منابع : فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران 1354ش؛ فریدون آدمیت و هما ناطق، افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشرنشده دوران قاجار، تهران 1356ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ1367ش؛ همو، صدرالتواریخ، چاپ محمد مشیری، تهران 1357ش؛ فرخبن مهدی امینالدوله غفاری، مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، قسمت 2، چاپ کریم اصفهانیان، تهران 1347ش؛ مهدی بامداد، شرححال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران 1357ش؛ محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران 1363ش؛ محمدحسین دبیرالملک فراهانی، «رساله سیاسی بهقلم میرزامحمدحسینخان دبیرالملک فراهانی»، در فریدون آدمیت و هما ناطق، همان منبع؛ رضاقلیبن محمدهادی هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، در میرخواند، ج 8 ـ10؛EIr., s.v. "Dabīr-al-molk Farāhānī" (by Guity Nashat).