الدائم

معرف

از نامهای خداوند
متن
الدائم، از نامهای خداوند. این واژه از ریشة د و م و در کتابهای لغت، به معنای سکون (برای نمونه ← ازهری، ذیل «دام»؛ ابن‌فارس، ذیل «دوم») و ثبوت (فیّومی؛ طریحی، ذیل «دوم») آمدهاست. با دقت در سخنان واژه‌شناسان و تأمل در کاربرد مشتقات این ریشه به نظر می‌رسد معنای اصلی و عام آن، بقای یک چیز یا یک حالت به مدت طولانی باشد (← راغب اصفهانی؛ زَبیدی، ذیل «دوم»).برخی مشتقات د و م در آیات قرآن ذکر شدهاست؛ این ریشه تنها یک بار به صورت «دائم»، در وصف خوردنیهای بهشت به کار رفته (اُکُلُها دائمٌ، رعد: 35) اما در قرآن هیچ یک از اشتقاقات آن به عنوان اسم یا وصف خدا نیامده است. در احادیث و ادعیه نقل شده از معصومان، برخی از مشتقات این ریشه بیشتر به صورت اسم فاعل، در وصف خدا و کمالات او به کار رفتهاست (برای این احادیث و ادعیه ← المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحار الانوار، ذیل «دوم») مانند دائمٌ لا بأمَدٍ «همیشگی است نه با محاسبه زمان» (← نهج‌البلاغه، خطبه 185) وَ اَنْتَ دائمٌ لاتَزولُ «تو همیشگی هستی که زوال نمی‌پذیری» (الصحیفة السجادیة، ص 169). در برخی احادیث اهل سنّت نیز الدائم یکی از اسمای نود و نه گانه خدا ذکر شده است (برای نمونه ← ابن‌ماجه، ج 2، ص 1270؛ حاکم نیشابوری، ج 1، ص 17).به هر حال، بسیاری از متکلمان و شارحان اسماء حسنی مانند ابوحاتِم رازی (ج 2، ص 51)، قاضی عبدالجباربن احمد (ج 5، ص 239)، علم‌الهدی (1411، ص 576؛ 1405ـ 1410، ج 2، ص 271) و بیهقی (ص 26) «دائم» را از صفات خداوند دانسته و به شرح و تفسیر آن پرداخته‌اند.در تفسیر اسم دائم میان متکلمان و شارحان اسماءاللّه ــ چنان‌که قاضی عبدالجباربن احمد (همانجا) نیز اشاره کرده است ــ دو نظر وجود دارد: عده‌ای آن را به معنای موجود ابدی (← حمصی رازی، ج 1، ص 70ـ72؛ قاضی سعید قمی، ج 1، ص 76؛ مدنی، ص 432) و برخی دیگر به معنای موجود ازلی و ابدی دانسته‌اند (← بیهقی، همانجا؛ فخررازی، 1364ش، ص 356؛ سبزواری، ص 359). پرسش این است که آیا این ازلیت و ابدیت، امری زمانی است یا فوق زمانی. در این زمینه تا حدی میان متکلمان متقدم و متأخران آنها که بیشتر به تبیین فلسفی و عرفانی تمایل داشتند، تمایز وجود دارد. تصور گروه اول از این صفت، ناظر به زمان و تصور گروه دوم، فرازمانی و به نوعی ناظر به امتناع عدم برای خداوند است. توجه به روش استدلالی هر یک از دو گروه، برای اثبات صفاتی مانند بقا، دوام، ازلیت، ابدیت و سرمدیت در خدای متعال، این نکته را روشن‌تر می‌سازد.بنابر استدلال متکلمان، خدا در زمان، بی‌آغاز است و هر موجودی که چنین باشد، معدوم شدنش ممتنع است، لذا ضروری است که باقی، دائم، ابدی و سرمدی باشد (برای نمونه ← باقلانی، ص 58؛ قاضی عبدالجباربن احمد، همانجا؛ نیز ← بغدادی، ص 108ـ109). اما براساس روش فلاسفه، خدا واجب‌الوجود لذاته است و واجب‌الوجود بالذات به هیچ وجه عدم و نیستی نمی‌پذیرد، لذا خدا معدوم نمی‌گردد (برای نمونه ← ابن‌سینا، قسم 3، ص 224ـ225). البته برخی از متکلمان متأخر نیز از شیوة فلسفی پیروی کرده‌اند (برای نمونه ← فخررازی، 1364ش، ص 350؛ همو، 1341ـ 1342ش، ج 1، ص 76).گفتنی است در سیر تاریخی اندیشة اسلامی، هر چه به دوران معاصر نزدیک‌تر می‌شویم، دیدگاه فلاسفه، بیشتر غالب می‌شود. در این دیدگاه، گذشته و آینده در مورد خدا، گذشته و آینده زمانی نیست، زیرا وسعت و احاطه وجودی خدا برتر از زمان و زمانیات و محیط بر آنهاست. در کتابهای شارحان اسمای الهی به این نکته توجه و دلایل آن تقریر شده (برای نمونه ← فخررازی، 1364ش، ص 330؛ سهروردی، ص 131ـ132؛ جرجانی، ج 8 ، ص 27؛ صدرالدین شیرازی، ص 228؛ قاضی سعید قمی، ج 3، ص 27) تا جایی که حتی برای آن ادعای اجماع شدهاست (← جرجانی، همانجا). مدنی (همانجا) به دقت توضیح می‌دهد که خدا چگونه با اینکه فوق زمان است، بر گذشته و حال و آینده احاطه وجودی دارد و به همین دلیل، الفاظ ابدی و ازلی و مانند آن بر او اطلاق می‌شود.در برخی از متون، به صراحت از ترادف یا تقارب واژة دائم با برخی از اسمای الهی مانند باقی (← ابن‌بابویه، ص 199؛ بیهقی، ص 26)، قیّوم (علم‌الهدی، 1411، ص 576؛ آمِدی، ج 2، ص 504؛ جرجانی، ج 8، ص 216؛ کفعمی، ص 52) و صَمَد (قشیری، ص 80؛ قاضی سعید قمی، ج 1، ص 301؛ مجلسی، ج 3، ص 225) سخن رفتهاست. همچنین با اندکی تسامح این اسم را با اسمایی چون وارث (← ابن‌منظور، ذیل «ورث»)، حیّ (قشیری، ص 76؛ سمعانی، ص 490)، قائم (ابوحاتم رازی، ج 2، ص 94؛ علم‌الهدی، 1411، همانجا) و الآخِر (ابن‌ابی‌العز، ص 51) مترادف یا دست‌کم قریب‌المعنی دانسته‌اند.منابع : علی‌بن محمد آمِدی، ابکار الافکار فی اصول‌الدین، چاپ احمد محمد مهدی، قاهره 1423/2002؛ ابن‌ابی‌العز، شرح‌الطحاویة فی العقیدة السلفیة، چاپ احمد محمد شاکر، قاهره ]بی‌تا.[، ابن‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ?]1357ش[؛ ابن‌سینا، النجاة فی‌الحکمة المنطقیة و الطبیعیة و الالهیة، ]قاهره[ 1357/1938، چاپ افست ]تهران، بی‌تا.[؛ ابن‌فارس؛ ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، ]قاهره 1373/ 1954[، چاپ افست ]بیروت، بی‌تا.[؛ ابن‌منظور؛ ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، چاپ حسین‌بن فیض‌اللّه همدانی، ج 2، قاهره 1958؛ محمدبن احمد ازهری، تهذیب‌اللغة، ج 14، چاپ یعقوب عبدالنبی، قاهره ]بی‌تا.[؛ محمدبن طیب باقلانی، الانصاف فیما یجب اعتقاده و لایجوز الجهل به، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت 1407/1986؛ عبدالقاهربن طاهر بغدادی، کتاب اصول‌الدین، استانبول 1346/1928؛ احمدبن حسین بیهقی، کتاب‌الاسماء و الصفات، بیروت 1405/1984؛ علی‌بن محمد جرجانی، شرح‌المواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر 1325/ 1907، چاپ افست قم 1370ش؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی‌الصحیحین فی‌الحدیث، بیروت 1398/ 1978؛ محمودبن علی حمصی رازی، المنقذ من‌التقلید، قم 1412ـ1414؛ حسین‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب‌القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ]بی‌تا.[؛ محمدبن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛ هادی‌بن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، او، شرح دعاءالجوشن‌الکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران 1375ش؛ احمدبن منصور سمعانی، روح الارواح فی شرح اسماءالملک الفتّاح، چاپ نجیب مایل هروی، تهران 1368ش؛ عمربن محمد سهروردی، کتاب‌اللمحات للسهروردی، چاپ امیل معلوف، بیروت 1969؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، المبدأ و المعاد، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، قم 1380ش؛ فخرالدین‌بن محمد طریحی، مجمع‌البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران 1362ش؛ علی‌بن حسین علم‌الهدی، الذخیرة فی علم‌الکلام، چاپ احمد حسینی، قم 1411؛ همو، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، قم 1405ـ1410؛ علی‌بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغه، ترجمة جعفر شهیدی، تهران 1370ش؛ علی‌بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة‌السجادیة، چاپ محمدباقر موحدیابطحی، قم 1411؛ محمدبن عمر فخررازی، البراهین در علم کلام، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران 1341ـ1342ش؛ همو، شرح اسماءاللّه الحسنی للرازی، و هوالکتاب المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی و الصفات، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره 1396/1976، چاپ افست تهران 1364ش؛ احمدبن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح‌الکبیر للرافعی، ]بیروت[: دارالفکر، ]بی‌تا.[؛ محمدسعیدبن محمد مفید قاضی‌سعید قمی، شرح توحیدالصدوق، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران 1415ـ1419؛ قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج 5، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره 1965؛ عبدالکریم‌بن هوازن قشیری، التحبیر فی‌التذکیر، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره 1968؛ ابراهیم‌بن علی کفعمی، المقام الاسنی فی تفسیر الاسماءالحسنی، چاپ فارس حسون، قم 1412؛ مجلسی؛ علی‌خان‌بن احمد مدنی، ریاض‌السالکین فی شرح الصحیفة الکاملة‌السجادیة، چاپ سنگی ]تهران[ 1271، چاپ افست اصفهان ]بی‌تا.[؛ المعجم‌المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1371ـ1376ش.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده